سیاست در دوستی

باید یاد بگیری پسر. باید درس بگیری.
باید همه این‌ها برات درس بشه. باید یاد بگیری که جلوی دهنت رو بگیری و باید یاد بگیری که نباید هر حرفی رو همه جا بزنی. باید سیاست رو که کثیف‌ترین چیزه توی دوستی‌هات وارد کنی. باید همیشه بگی همه چیز عالیه. تو عالی هستی تو نقص نداری. باید بگی که همه غلط می‌کنن درباره‌ت نظر بدن. باید بگی اصلاً دیگران جز درباره خوبی‌های تو نمی‌گن. باید همه رو راضی نگه داری.
نباید بذاری دیگران حرف بزنن. نباید اجازه بدی مخالف نظر تو درباره دوستت چیزی بگن. اگه تو دوستی، باید بزنی تو دهن کسی که درباره دوستت انتقاد داره. اصلاً دیگران بیجا می‌کنن عقاید خودشون رو هر چند غلط ابراز می‌کنن. تو نباید به دوستت اون‌ها رو انتقال بدی.
اگه این کارها رو بکنی؟ دیگه کسی از تو نمی‌رنجه. دوستات می‌گن به به چه بچه ماهی. نمی‌گن که باید یاد بگیری که این جوری نگی. اگه این جوری باشی، اون وقت دیگه همه حرف‌هایی که دیگران مستحق شنیدنش هستن، نصیب تو نمی‌شه. تو مجبور نیستی مثال بیاری که چرا دیگران این نظرات رو دارن. مجبور نیستی جای یکی دیگه جواب پس بدی. نمی‌شی گوشت قربونی. نمی‌شی چوب دو سر گه.
بله بله بله. کاملاً حق با شماست آقای عصیان. واقعا عجب آدمایی پیدا می‌شن آقای عصیان. جناب عصیان شما دوست خوب من هستید که این چیزها رو به من می‌گین. آقای عصیان کاملاً حق باشماست.
نمی‌خواااااااااااااااااااااااااام. دیگه نمی‌خوام بشنوم. دیگه نمی‌خوام مواظب باشم. اگه قراره خودم باشم باید بگم. باید حرف بزنم. اگه من قراره دوستی کنم بلد نیستم که بعضی حرفامو بزنم، بعضی‌هاشم سانسور کنم. اگه قراره که من انتقاد دیگران رو مطرح نکنم چون ممکنه از من ناراحتی پیدا بشه، پس بهتره اصلاً هیچ حرفی نزنم. تا متهم به قضاوت عجولانه نشم. تا تقاص دیگران رو پس ندم. تا همه از من راضی باشن. تا نگن که من مثل اونا کوته‌فکرم.
به به چه پسر گلی هستی تو. چرا؟ چون در دوستی سیاستمداری رو رعایت کردم.

دیدگاهتان را بنویسید