نامه

فرستنده: عصیان
آدرس: پشت یه از کامپیوتر تو کافی‌نت
گیرنده: گیله مرد
آدرس: پشت یه کامپیوتر تو مزرعه

آقا من دوست دارم که مزرعه‌دار بشم. دیشب این تصمیم رو گرفت. مگه چه اشکالی داره؟ بذار ببینم این عمو گیله مرد تو مزرعه‌اش یک کار واسه من داره؟ خوب بیل می‌زنم‌ها. قول می‌دم همه محصولاتت رو به صورت کامپیوتری بچینم برات. شب‌ها هم زیر یه درخت می‌شینیم و یه لیوان ماءالشعیر (آبجو اسلامی خودمون) می‌گیریم دستمون و اختلاط می‌کنیم. البته فقط دستمون نمی‌گیریم بعضی وقتا یه قلپ هم ازش می‌خوریم. اگر هم مرخصی دادی بهم یه سر به شاهین می‌زنم که دلم وا شه. آخه می‌دونی دلتنگی‌هاش رو می‌ریزه تو دلتنگستان عوضش آدم با خودش کلی حال می‌کنه. نه که فکر کنی حقوق می‌خوام‌ها… نه والله هوس کردم مثه آدم‌های زمان کتاب بر باد رفته زندگی کنم. راستی… شما اون جا اسب هم دارین؟ از اون کلاه تگزاسی‌ها سرتون می‌ذارین؟
قابل نداره خانوم می‌شه ۸۰۰ تومن. بله کارت تلفن هم داریم واسه آمریکا می‌افته دقیقه‌ای نود و پنج تومن. جان؟ بله کیفیّتش عالیه.
الو؟ قطع و وصل می‌شه. الو؟
این کارت‌های جدید با سرزمین آینه‌ها اصلاً خوب ارتباط برقرار نمی‌کنه. یا بوق اشغال یزنه یا وسط صحبت قطع می‌شه.
اِ… این که نامه بود چرا یهو شد ارتباط تلفنی؟

دیدگاهتان را بنویسید