ماشین‌حساب بابام

ماشین‌حساب بابام بهترین دوستشه
بابا که میاد خونه
می‌ره تو اتاق کارش
ماشین‌حساب رو ور می‌داره و دکمه‌هاشو ناز می‌کنه
باهاش یواشکی حرف میزنه
نمی‌دونم ماشین‌حساب بابام بهش چه جوابی می‌ده
اما انگار بعضی وقتا براش جوک می‌گه
چون بابام دستاشو به هم می‌ماله و می‌خنده
بعضی وقتا هم انگار قهر می‌کنه
چون بابام اخماشو تو هم می‌کنه و غرغر می‌زنه
وقتی که بزرگ شدم
حتماً یه ماشین حساب می‌خرم
شاید بتونیم دوستای خوبی برای هم باشیم

2 دیدگاه دربارهٔ «ماشین‌حساب بابام;

  1. ممنون از این که غلط‌های املاییم رو تصحیح کردی. می‌ذاشتی همه ببینن دانشجوی سال آخر کامپیوتر هنوز تایپ کردن هم بلد نیست! خودم که واقعاً به خودم آفرین می‌گم.
    نیما: به این می‌گن بیماری ویرایش. تازه فاصله‌ها و نیم‌فاصله‌هاشون رو هم درست می‌کنم. هاها.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید