داستان از اونجایی شروع شد که من و یه مورچه میخواستیم با هم ناهار بخوریم. امیدوارم وقتی اون پایین رسیدم یه تصمیم عجولانه نگیری.
– مورچه خوار
دستنوشتههای نیما اکبرپور
داستان از اونجایی شروع شد که من و یه مورچه میخواستیم با هم ناهار بخوریم. امیدوارم وقتی اون پایین رسیدم یه تصمیم عجولانه نگیری.
– مورچه خوار