افق گرد است

تا خدا فقط یک آسمان مانده بود
که من بنزین تمام کردم
حالا تنها روی یک سیارک خاموش
که آتشفشان هم ندارد
رو به آبی خاموشی نشسته‌ام
که میلیاردها موجود
لکه‌های صحرایی را
با مداد رنگی عظیمی‌ قرمز می‌کنند
در بزرگراه کهکشان
هیچ موشکی جریمه نمی‌شود
و تنها قوانین فیزیکی هستند
که اجرا می‌شوند
جذابیت رابطه مستقیم با جرم دارد
و اختلاف طبقاتی
فاصله بین آسمان‌هاست
ضرورت هیچ چیزی را ایجاب نمی‌کند
جنسیت همه از سنگ است
و گاهی یک سال
آن قدر طول می‌کشد
که من شکل پیری خود می‌شوم
این جا افق همواره گرد است
و هیچ انعکاسی برنمی‌گردد
من باز هم گردی ستاره‌ها را
رفع ابهام می‌کنم

1 دیدگاه دربارهٔ «افق گرد است;

  1. آهان! پس شازده کوچولو بعد از این که با اون ماره دست به یکی کرد٬ سر از اینجا در آورد! زیاد هم جای بدی نیست. امیدوارم کردی.
    نیما: بعضی وقت‌ها واقعاً شعرهای خودم یادم نمی‌آد! خیلی دور افتادم از این حسا. دلم تنگ شد براشون.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید