برای ماه پیشونی که مرا Noorhood میپنداشت:
پرواز کن
پرواز کن به جایی که بر پیشانیت نشسته است
آنجا دوشنبهایست که میتوانی برقصی
آنجا مهریست که میتوانی بویش را ببلعی
گلبرگهایت را به باد بسپار و پرواز کن
سر بر شانه فرشتگان بنه
و داغی را که بر دلت مانده
با فرشتهها تقسیم کن
بیدغدغه
پرواز کن
و خوش باش که دیگر تراکمی از لعنتیها احاطهات نخواهد کرد.