همدیگر رو زندونی نکنیم

دنیای زن و شوهرها دنیای جالبیه. مخصوصاً سال‌های اول ازدواجشون. خیلی‌هاشون تو این سال‌های اول ازدواج با هم اختلاف پیدا می‌کنن. حتی اونا که مدت‌های زیادی با هم دوست بودن. من فکر می‌کنم علتش اینه که زیر یه سقف زندگی کردن خیلی با دوستی فرق داره. قبلاً هم گفتم ممکنه که دو تا آدم دوستای خوبی باشن اما زیر یه سقف زندگی کردن لازمه‌اش اینه که دو طرف به سمت هم قدم‌هایی بردارن. در یه کلام این که از موقعیت خودشون کمی پایین بیان. البته من به عنوان یه فرد مجرد حرفام فقط به چیزایی که دور و برم می‌بینم ختم می‌شه و هنوز تجربه شخصی در این زمینه ندارم. اما نکته این جاست که ریشه این اختلاف‌ها بر می‌گرده به وضعی که یک طرف از طرفین بخواد به علت این که ازدواجی این وسط صورت گرفته از تموم گوشه‌های زندگی طرف مقابلش سر در بیاره. یعنی به دلیل این که این وسط ازدواجی صورت گرفته پس حتماً باید به اصطلاح از زرت وزورت طرف مقابلش خبر داشته باشه. زن و شوهرهای زیادی رو دیدم که مثلاً به خاطر این که طرفشون در گذشته دوستی دیگه‌ای داشته، حسادت کردن و زندگیشون رو خراب کردن. به عبارتی حسادت به گذشته. و تا اختلافی پیش می‌اومده این متلک رو برپا می‌کردن که بعله تو فلانی رو بیشتر از من دوست داشتی. یا این که اجازه نمی‌دن بعد از ازدواج طرفشون حتی یه گوشه خصوصی واسه خودش داشته باشه. بابا جان این همه همدیگر رو زندونی خودتون نکنین. به شریک زندگی‌تون فرصت بدین یه بخش‌هایی از زندگیش رو واسه خودش داشته باشه. این دومی دلیل بسیاری از اختلاف‌هاست. مشکل این جاست که این جور آدم‌ها به فردیت همسرشون توجهی نمی‌کنن و ازدواج و زندگی مشترک رو با اشتراک تمامی زندگی عوضی می‌گیرن و هر مسأله خصوصی رو خیانت در نظر می‌گیرن. این شک باعث می‌شه که یه روزی این رابطه حتی به طلاق بکشه. این مسأله همون چیزیه که یکی از دوستای صمیمیم این روزها باهاش درگیره.

دیدگاهتان را بنویسید