کتاب کتاب

خب. مهلت ارسال مطالب برای کتاب به پایان رسید. بعضی از دوستان علی‌رغم قولی که داده بودن مطالبشون رو ارسال نکردن. البته خیلی‌ها هم منت گذاشتن بر ما و برای کتاب خودشون مطلب ارسال کردن. از یه عده که انتظار استقبال نداشتیم، ایمیل‌های محبت‌آمیزی دریافت کردیم که ما رو دلگرم کرد. از یه عده هم که انتظار داشتیم از این مسأله استقبال کنن و بر خلاف صحبت‌هاشون که همیشه در جهت اشاعه فرهنگ وبلاگ‌نویسی و وبلاگ‌خوانی هست ایمیل‌هایی گرفتیم که جالب بود. شاید یه روزی همه این ایمیل‌های جالب رو تو یه وبلاگ براتون بذارم تا بخونین. به هر حال این دسته از دوستان باعث شدن که ما انرژی بیشتری برای ادامه کار بگیریم. فعلاً در حال مرتب کردن و کارهای فنی مربوط به طرح جلد و قطع کتاب و برآورد هزینه هستیم.
دیشب با چند تا از بچه‌ها مهمون دفتر طراحان و وحید و مازیار عزیز بودیم. تا حدود ساعت یک شب نشستیم و حرف زدیم و بحث کردیم و خندیدیم. امروز هم اگه اتفاق خاصی نیفته می‌رم ختم ماهپیشونی. می‌دونم که خیلی از بچه ها هم میان.

دیدگاهتان را بنویسید