۳- این روزها به برنامههای متنوع(!) ماهواره رو که نگاه میکنم بعضی چیزها رو میبینم که حرصمو حسابی در میاره. از یه طرف جناب شاهزاده پهلوی میاد و بسیار سعی میکنه که لفظ قلم صحبت کنه و کلی با قیافه مظلوم از همبستگی و تاریخ سری ورودش به ایران صحبت کنه. بعدش هم یه عده از پسرخالهها و پسرعموهاش زنگ میزنن و میگن که ما از فلان جا هستیم و سلطنتطلبیم و فلان و بهمان. تو رو خدا بیا که ما شدیم چشمای منتظر به پیچ جاده. از اون طرف آقای دبیرکل حزب کمونیست کارگری میاد و به زور میخواد به همه تفهیم کنه که بهترین حزب، حزب ماست. دیدن وقتی میخواین سر یه بچه رو گول بمالیم بهش میگیم که: «نوید جون (مثلاً) پسر خوبیه. من میدونم تموم غذاشو میخوره». اون وقت نوید جون سعی میکنه برای اثبات ناناز بودنش غذاشو تا ته بخوره. حتی اگه از فرط سیری عق بزنه. این جناب هم هی تکرار میکنه که این روزها در اقصی نقاط ایران جوانان کمونیست دارن مبارزه میکنن و تو محلههاشون شوراهای کمونیستی درست کردن. به زور میخواد به ملت تفهیم کنه که شماها کمونیستین اما خودتون خبر ندارین.
آقا جان یه کم چشاتون رو باز کنین. شما به خودتون هم دارین دروغ میگین چه برسه به ملت. فکر کردین همه طفلن که هیچی رو نفهمن؟ آقا جون این مردم توی این ۲۵ سال کلی تجربه کسب کرده. دیگه گذشته اون دوره فقط و فقط شعار دادن. مردم ما اگه ریختن تو خیابون، برای اینه که ذله شدن از یه چیزهایی. شما اول استراتژی خودتون رو مشخص کنین که اصلاً اجازه حرف زدن به اندیشه دیگه میدین یا نه. بعدش بیاین تبلیغ کنین. شما همین الان فکرتون به جای کارهای جدی پاره کردن پرچم سه رنگ و جایگزینی پرچم سرخه. عجب گیری کردیما. بذارین ملت کار خودشون رو بکنن. هر کدوم نگیرین یه طرف این لباس داغون شده رو که از وسط جر میخوره.
۲- حالا از این بگذریم. جریان این جشنواره ۳ تا ۲۰ تیر رو که شنیدین ایشالله. نمیدونم چطور شده دولت فخیمه ایران دلش به حال ملت سوخته. دولتی که صدا و سیماش بابت پخش برنامههاش رو قبض برق مردم هزینه میکشه، چطور شده قراره ۱۷ روز برنامه رایگان بذاره واسه ملت؟ اون هم تو ورزشگاه آزادی و اجرای کنسرت آریان و عصار و غیره؟ فکر بد نکنین بابا، به قول یکی حتماً گودبای پارتیه!
۱- از این هم بگذریم؟ باشه گذشتیم… یه چیزی خوندم تو وبلاگ NeoMinds. بهرنگ، مطلبی نوشته با عنوان وبلاگهای ایرانی و قضاوتهای مغرضانه. در قسمتی از این مقاله اومده:
«خبرگزاریهای رویترز و CNN در دو مقاله مشابه با تیترهای متفاوت، مطالب و تحلیلهایی درباره وبلاگهای ایرانی منتشر کرده بودند. در هر دو مقاله به طور واضح سعی شده بود، عمده اشتیاق و علاقه وبلاگنویسان و خوانندگان وبلاگهای ایرانی به مسائل جنسی و فرهنگ غرب (که در مقاله از آنها به عنوان تابو نام برده شده است) ارتباط داده شود و چنین وانمود شود که کاربران ایرانی اینترنت به علت محدودیتهای اجتماعی دراین زمینهها به وبلاگنویسی و وبلاگخوانی روی آوردهاند!»
نکته جالب توجه اینه که منابع خبری این مقالات از تحلیلهایی گرفته شده که تو کنفرانس BlogTalk اخیراً در شهر وین کشور اتریش برگزار شد، مطرح بوده. فقط یه سووال: این جناب حسین درخشان تو این کنفرانس چی کار میکرده پس؟ یعنی سخنرانیش یه اپسیلون تأثیر هم روی شنوندگان نذاشته؟