اندر حکایت سرکار رفتن

خب چند وقته که رفتم سر یه کار جدید. اون هم توی یه شرکت معروف و منظم که پره از تولیدات نرم‌افزاری تحت وب که سرم رو حسابی گرم کرده. حالا بعداً مفصل درباره‌ش می‌نویسم. خب انگار کارها داره خود به خود و پشت سر هم پیش می‌ره اما انگار مرتب و درست‌تر از قبل. توی این مدت یعنی پنج شش ماه اخیر خیلی چیزها خوندم و خیلی چیزها نوشتم. کلی مطلب دارم درباره کامپیوتر و مخلفاتش که نشد مثل قبل توی سرگردون بنویسمش. حالا یه سر و سامونی می‌دم بهشون و مرتب و منظم منتشرشون می‌کنم یه جای مناسب. تا ببینیم چه پیش آید و چه در نظر افتد!

دیدگاهتان را بنویسید