وکیل مدافع شیطان

Sitesما عادت کرده‌ایم زیر برگه‌هایی را امضا کنیم که محتوایش را نخوانده‌ایم و نمی‌دانیم که هر یک از مفاد آن می‌تواند برایمان دردسرساز شود. به محض این که سروش روحبخش این سوژه را به من پیشنهاد داد،‌ دیدم که این عادت چقدر توی اینترنت شایع است. واقعاً کدام یک از شماها آن یک صفحه متن انگلیسی را می‌خوانید که ذیل عنوان Terms of use یا توافقنامه مصرف نوشته شده است؟ یک صفحه انگلیسی که شما با تیک زدن یک مربع کوچک در زیرش، موافقت خود را با محتوای مندرج در آن اعلام می‌کنید.
صفحه توافقنامه مصرف جدی‌ترین و رسمی‌ترین صفحه‌ای است که در سایت‌ها می‌توانید بیابید. صفحه‌ای که محتوای حقوقی دارد. چیزی شبیه به قرارداد.
ما ندانسته زیر این قراردادها را امضا می‌کنیم. گرچه ظاهر امر به گونه‌ای است که این مسأله حس نمی‌شود. غافل از آن که بسیاری از مفادش به ضرر ما هستند. بخش عظیمی از این مفاد با این جمله شروع می‌شود: کاربر توافق می‌کند که…
پس از این جمله حجم جالبی از مطالب درج شده و ما با یک کلیک با همه‌شان موافقت می‌کنیم. بد نیست چند نمونه کوچک از این موارد را ببینیم:


سایت هیچ گونه تعهد و یا مسؤولیتى در قبال خطا و از قلم افتادگى محتواى سایت به عهده نمى‌گیرد. سایت در قبال هرگونه خسارت وارده یا ویروسى که ممکن است بر لوازم کامپیوترى شما و سایر اموال به خاطر ورود، استفاده، یا مرور سایت و نیز دریافت هرگونه مطلب، دیتا، متن، تصویر یا صوت از سایت اثر بگذارد مسؤولیتى به عهده نمى‌گیرد. سایت مى‌تواند با به روز کردن این موافقتنامه در هر زمان این «شرایط و الزامات» را مورد تجدید نظر قرار دهد. شما مقید و متعهد به چنین تجدید نظرهایى هستید و بنابرین لازم است هر از چند گاهی از این توافقنامه دیدن نمایید تا از شرایط و الزامات جارى و لازم‌الاجرا در زمان منظور مطلع شوید. شما توافق می‌کنید در صورتی که روح یا محتوی این توافقنامه را نقض کنید اشتراک شما در هر زمان و بدون اطلاع معلق یا قطع گردد. سایت ممکن است دارای لینک‌هایی به سایت‌های دیگر باشد. این سایت‌ها تحت کنترل ما نیستند و سایت ما هیچ مسؤولیتی در قبال محتویات این سایت‌ها شامل لینک‌های دیگری که ممکن است در این سایت‌ها باشد، ندارد.
اما در این میان رقابت میان گوگل و مایکروسافت همچنان ادامه دارد.
گوگل در بند سوم توافقنامه مصرف جی‌میل می‌گوید: شما، شما موافق نیستید و شخص سومی را هم تشویق یا ترغیب نخواهید کرد که اعمالی را مبنی بر ارسال یا مخابره یا توزیع محتوای غیرقانونی، افتراآمیز، تحریک‌کننده، فحاشانه، جعلی، هرزنامه و ویروس را از طریق گوگل اشاعه دهد.
مایکروسافت می‌گوید: شما مسؤول و موافقید که مایکروسافت پاسخگوی هیچ محتوایی شامل مطالب نامشخص، نادرست، هرزنامه، زشت، تهدیدآمیز، آزاردهنده یا غیرقانونی نیست.
مقایسه این دو شرکت هم جالب است. گوگل به نوعی شبیه یک وکیل یا مشاور حقوقی مواردی را به شما توصیه می‌کند. حال آن که به نظر می‌رسد که مایکروسافت قصد دارد با امضا گرفتن از شما تعدادی شاهد دست و پا کند و خود را مبرا از هر تقصیر جلوه دهد. سیاست در دنیای مجازی هم جالب است نه؟
توافقنامه‌های مصرف در حقیقت قوانینی هستند که می‌گویند چگونه از خدمات یک سایت یا شرکت می‌توان به طور مشروع بهره گرفت و عموماً شامل محدودیت‌هایی جزئی برای رفع شبهات موجود هستند. مسائلی از قبیل رعایت حق کپی‌رایت و جزئیاتی مشابه. اما چندی است که همین قوانین جزئی توسط کاربران رعایت نمی‌شوند و علتش هم نخواندن این توافقنامه‌ها است. این مسأله باعث شده تا شکایات زیادی از صاحبان سایت‌ها شود و بالطبع آنها هم این موافقتنامه‌ها را سختگیرانه‌تر می‌نویسند و ما هم نخوانده امضایشان می‌کنیم. غافل از این که ممکن است مورد سوءاستفاده واقع شویم. ایمیل خود را در اختیارشان بگذاریم تا آن را به شرکت‌های تبلیغاتی بفروشند. اجازه بازرسی مخفیانه و نصب برنامه‌های مونیتورینگ را روی کامپیوتر خود می‌دهیم و…
و در یک کلام عملاً به مانند یک فرد بی‌سواد پای برگه‌ها انگشت می‌زنیم. حتی اگر حکم بر گناهکاریمان داده باشد.

4 دیدگاه دربارهٔ «وکیل مدافع شیطان;

  1. موضوع بسیار خوبی رو مطرح کردی که امیدوارم حداقل توی وبلاگ‌های آی تی بیشتر روش بحث بشه. من مسأله رو از دو دیدگاه دیگه هم می‌بینم:
    ۱- شرکت‌ها تا چقدر حق دارن خواسته‌هاشون رو به مشتری تحمیل کنن؟ یعنی مرزش کجاست؟ آیا قانون اون‌ها رو هم تحت فشار می‌گذاره که به حقوق و خصوصیات فردی مشترکینشون هم احترام بگذارن و هر چی که میلشون می‌کشه توی این رفع مسؤولیت جا ندن؟
    ۲- همیشه من فکر کرده‌ام اگر اون تیک رو نزنم اون وقت چی می‌شه؟ اگر بخوام نرم‌افزار نصب کنم خیلی راحت بهم می‌گه خوش اومدی یا اصلاً حتی یک پیغام کوچک هم نمی‌ده و برنامه نصب بسته می‌شه. اگر سایت باشه پیغام می‌ده که شرمنده و بعدش هیچ… سؤال من اینه که به عنوان یک کاربر اگر با بعضی مفادش موافق نباشم آیا راهی به جز پذیرفته شدنش دارم؟
    نیما: خب این موضوع واسه همین مطرح شده. کسی مواردی رو سراغ داره که کاربر بتونه برخی مفاد رو قبول نکنه؟ اصلاً داستانی، حکایتی، بحثی چیزی سراغ دارید از این موضوع؟

    پاسخ
  2. چه خبر خوبی بهم دادی نیما جان. دات نت رو چک کردی دیگه، آره؟
    نیما: آره کتایون جان. وبلاگت با دات نت از پارس آنلاین فیلتر نبود. فردا دوباره چک می‌کنم و بهت می‌گم. هنوز جاهای دیگه فیلتره البته.

    پاسخ
  3. در درست بودن حرفت اصلاً یحثی نیست. اما گمون نمی‌کنی استفاده از عباراتی مثل وکیل مدافع شیطان و امضای حکم گناهکاری یه کمی برای بحث ToU سنگین باشه؟ این کاملاً درسته که مردم ما دید درستی نسبت به این مقوله ندارن٬ اما یه کمی بی انصافی نیست اگه بدون ارائه دادن یه تعریف اولیه از ToU، عواقب نادیده گرفتنش رو گوشزد کنیم؟ باور کن اگه چند سال پیش این مطلب رو خونده بودم٬ گمون می کردم مهندسین نرم‌افزار موجوداتی هستن با دو تا شاخ و یه دم سه شاخه٬ که بعد از این که نرم‌افزار رو دادن دستمون٬ یه گوشه کمین می‌کنن تا ببینن ToU رو با بی‌توجهی قبول می‌کنیم یا نه!
    مطمئناً تو بهتر از هر کسی می‌دونی که توافق‌نامه‌های این چنینی برای خونده نشدن نوشته نمی‌شن. چنین توافق‌نامه‌هایی در وهله‌ی اول برای کمک به خود کاربرها تنظیم شدن و اکثراً سعی می‌کنن راه فرار از سوراخ سنبه‌های هزارتوی تبصره‌های قانونی رو به روی افراد سودجو ببندن. مثل همین ToU گوگل که خودت هم بهش اشاره کردی. البته قبول دارم که گاهی اوقات هم بدجوری بوی رفع مسئولیت ازشون بلند می‌شه. مثل ToU یاهو. اما خوب٬ گاهی اوقات این جور رفع مسئولیت کردن‌ها لازم می‌شه. خصوصاً توی مملکتی مثل مملکت ما که یه کلی نگری عهد قجری در مورد مهارت‌های تدریس شده توی دانشگاه توش رواج داره. تا همین سی سال پیش همه فکر می‌کردن هر لیسانسه‌ای باید آمپول زدن هم بلد باشه! متاسفانه با وجود مناسب‌تر شدن جو فرهنگی٬ اوضاع برای فارغ‌التحصیل‌های رشته‌هایی مثل کامپیوتر که از نظر تنوع گرایش‌ها فوق‌العاده گسترده‌ست٬ چندان بهتر نشده.
    حالا جز یه قرارداد همه‌جانبه‌ی سفت و سخت مثل ToS، چی می‌تونه توی شرایط بحرانی به داد این افراد برسه؟
    یه چیز دیگه هم به پژمان عزیز بگم: گمون نمی‌کنم بتونیم از شرکتی انتظار داشته باشیم که به کاربرانش قدرت مانور دادن روی Termها رو بده. چون این احکام معمولاً به مواردی اشاره دارن که قبول نکردنشون در نیمی از موارد به معنی تمایل به قانون‌شکنیه و در نیم دیگه به این معنی که بتونیم یه شرکت واسط رو بخاطر مورد حمله قرار گرفتن اکانتمون بازخواست کنیم و کدوم شرکتیه که بتونه ادعا کنه امنیت رو صددرصد تضمین می‌کنه؟ به هر حال گمون نمی‌کنم هیچ شرکتی دلش بخواد با یه ژست “می‌خوای بخواه٬ نمی‌خوای هم نخواه” احمقانه٬ مشتری‌پرونی کنه.
    با همه‌ی این اوصاف٬ قبول دارم که بعضی وقت‌ها سفسطه‌ی دست و پاگیر این قراردادها، واقعاً شک‌برانگیز می‌شه. اگه کسی نمونه‌ای سراغ داره که ToU برای یه کاربر بی‌گناه دردسر درست کرده باشه٬ اون وقته که باید واقعاً مراقب بود. (شاید اون قضیه‌ی اورکات و سرویس‌های جاسوسی؟!)
    نیما: خب، خوشبختانه دوباره نقدهات شروع شده و من قول می‌دم که از هفته دیگه جواب بدم و بحث کنم. الان دسترسی‌م به کامپیوتر خوب اما تایپ طاقت‌فرساست.

    پاسخ
  4. آقا من حرفمو پس گرفتم. همین الان متوجه شدم توی شرایط registration reminder یکی از وبسایت‌ها که نصب کرده بودم، غیرقابل uninstall شدن ذکر شده بوده و الان این reminder داره ساعتی یه بار حماقتم رو به رخم می‌کشه!
    نیما: آها. دیدی یانه؟

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید