ای ایران ای مرز پرگهر

نوشته‌ای از ابراهیم نبوی که به خاطر فیلتر بودن سایت روز آنلاین اینجا می‌ذارمش:
جان من چند بار در طول زندگی این بخش از سرود «ای ایران» را خوانده‌اید که «در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما؟» و فکر می‌کنید که اگر همین الآن اعلام کنیم که از فردا زبان رسمی کشور مثلاً عربی یا افغانی یا ارمنی می‌شود و نام کشورمان از ایران به توران تغییر می‌کند و قرار است دوازده تا از استان‌های کشور را دولت به ترکیه واگذار کند، جز اینکه یک مشت بچه لوس ننر که اسم خودشان را بلد نیستند بنویسند و از صبح تا شب در مورد اینکه کی توالت رفتند و چه لباسی خریدند، ذرت پرتاب می‌کنند، در اینترنت جمع شوند و برای نجات وطن یواشکی و با نام مستعار کلیک کنند که نام خلیج فارس، خلیج عربی نشود و مشت محکمی به دهان نشنال جئوگرافیک بخورد، چه غلطی می‌کنیم؟ اپوزیسیون‌مان حاضر نیست تا این حکومت عوض نشده برای ایران کاری بکند و حکومت‌مان هم اصلاً دلش نمی‌خواهد سر به تن ایران باشد. هموطنان عزیز هم برای حفظ فرهنگ ایرانی یک مدال فروهر آویزان می‌کنند گردنشان و با دادن یک مشت فحش به خدا و پیغمبر وظیفه ملی میهنی‌شان را انجام می‌دهند و وقتی می‌پرسی اسم این موجود بالداری که به گردنت آویزان است چیست، تازه به جای اینکه اشتباهاً یاد داریوش فروهر بیفتند یاد مهرداد اوستا می‌افتند… راستی من چرا دارم خودم را جر می‌دهم؟


خبر این که بدانید ایران بیست سال است که یکی از پنج نام اول سینمای جهان در همه جشنواره‌هاست و تنها کشور آسیاست که یک سینمای درست و حسابی دارد و در فاصله بیست متری هالیوود حداقل پانصد هزار ایرانی زندگی می‌کنند که بی‌اغراق نیمی از تاریخ سینمای ایران قبل از انقلاب را شامل می‌شوند، به همین دلیل گفته شد که تولید فیلم «مولانا»، پروژه مشترک ترکیه و هالیوود آغاز می‌شود. وزیر ارشاد ایران نیز همزمان با همین خبر گفت: «سینمای پلیسی آینه تمام نمای جامعه است.» من فکر می‌کنم اگر فردا به خودمان بگویند که تمام اشعار مولانا که تا به حال به فارسی خواندید، تکذیب می‌شود و اصلاً مولانا شعری به فارسی نگفته و همه اشعارش به ترکی و عربی بوده، باور می‌کنیم. البته وقتی بی‌بی‌سی عربی ابن سینا را عرب می‌داند و احتمالاً همزمان با این موضوع تمام کارکنان بی‌بی‌سی فارسی زبانشان لال شده بود و آنها هم که لال نشده بودند داشتند در مورد مریم دی جی خبر تولید می‌کردند، طبیعی است که هالیوود هم همین کار را بکند. و طبیعی است که وقتی در حضور شخص رئیس‌جمهور مملکت در مراسم افتتاحیه بازی‌های آسیایی دوحه اعلام می‌شود که ابوریحان و ابن سینا ایرانی نبودند، رئیس‌جمهورمان هم لال می‌شود و لابد به این دلیل که ابوریحان انرژی هسته‌ای را کشف نکرده بود، اصلاً عین خیالش نیست و برایش سیدحسن نصرالله از ابن سینا مهم‌تر است. و طبیعی است که وقتی آقای رضازاده وقتی در دوحه می‌خواهد جایزه‌اش را بگیرد، وقتی اعلام می‌کنند حسین رضازاده از جمهوری عربی اسلامی ایران، یک نفر صدایش درنمی‌آید و اعتراضی نمی‌کند و اصلاً بعید می‌دانم که خود رضازاده تا امروز فهمیده باشد که چند کیلو فرق می‌کند که مملکت جمهوری عربی باشد یا جمهوری ایرانی. و طبیعی است که در همین حال آقای رحمتی، وزیر راه بگوید: «باید پل بزرگی بر روی رودخانه شط العرب ساخته شود.» باید توضیح بدهم. من نه تنها ضدعرب نیستم، بلکه خیلی هم عرب‌ها را دوست دارم و با ادبیات و موسیقی و فرهنگ دنیای عرب کلی حال می‌کنم، ولی من ایرانی هستم، و ایرانیان حداقل چهل سال در شرایط مختلف جنگیدند تا بگویند که نام این شهر اهواز است نه المحمره و نام این رودخانه اروند رود است نه شط العرب. باز خدا را شکر که ما یک مدیر میراث فرهنگی داریم که مواظب میراث فرهنگی ما هست و همین دیروز فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی اعلام کرده است که: «۲۲۰۰ نفر پلیس گردشگر در کشور فعال می‌شود.» حواستان باشد که این ۲۲۰۰ نفر پلیس قرار است ۲۲۰ تا توریست را کنترل کنند که اگر خدای ناکرده آنها می‌خواهند از میراث فرهنگی ایران لذت ببرند، کوفتشان بشود.

6 دیدگاه دربارهٔ «ای ایران ای مرز پرگهر;

  1. من نوشته‌های ابراهیم نبوی رو دوست دارم و همیشه هم می‌خونمشون ولی یه چیزی تو وجود این آقا من رو همیشه شرمنده ایران می‌کنه! این که پا شده جونش رو گذاشته تو چمدون و در رفته!

    پاسخ
  2. روزی که ایشون بلند شد عکس خمینی دست گرفتن رفتن شعار دادن و خوشی‌هاشون رو از قبل کرده بودن از کجا می‌دونستن که ماحصل دسترنج ایشون رو تو این روزها داریم می‌خوریم و مجبوریم در مورد رنگ شورتمون تو سایت و وبلاگ‌هامون بنویسیم نه در مورد مملکتمون!

    پاسخ
  3. درود بر شما
    من نمی‌دانم منظور آقای نبوی از بچه‌های لوس و اینکه کی توالت رفتند و چه لباسی می‌پوشند چیست ولی می‌دانم شاید نیروی غریبی از اون چیزی که آقای نبوی گفت تو همان بچه شورتی‌ها هست که وقتی می‌بینند مسؤولان مملکتی نسبت به مصادره افتخارات ایرانی عکس‌العملی نشان نمی‌دهند و یا حتی برای مراسم مولانا در ترکیه گروه موسیقی می‌فرستند، تصمیم می‌گیرند با همه کاستی‌ها خودشان دست به کار شوند و بار دیگران را به دوش بکشند گناه انسان‌هایی مانند اینها این است که درد وطن دارند پس باید هم به نظر آقای نبوی شرتی باشند.
    پیروز باشید

    پاسخ
  4. با درود بر شما
    خواهشمند است متن سرود ملی ای ایران مرز پرگهر را ارسال فرمایید.
    با احترام
    سرباز کوروش

    پاسخ
  5. همین به قول ایشون بچه سوسولایی که تو ایران موندن ستاد میرحسین موسوی رو ترکوندن (ببخشید اصطلاح خودشون رو گفتم). این بچه‌ها بعداز سال ۱۳۶۰ به دنیا اومدن یعنی بعد از اون تظاهراتی که آقای نبوی رفتن و ….
    با حرف‌های ملی‌گرایی ایشون اصلا مخالف نیستم. ولی اگه می‌تونست تو ایران بمونه چرا رفت؟ این حرف‌ها خیلی خوبه ولی همیشه حرف‌های ابراهیم نبوی احساسات آدم‌ها رو نشونه می‌گیره نه منطق آدم‌ها رو. یعنی همون موقع که می‌خونی، می‌گی به به عجب حرفایی، راست می‌گه خوب بنده خدا!!! ولی بعدش دو ساعت بعد یادت می‌ره.
    اینا که اینقدر حرف از ایران و وای ایران من می‌گن چرا توی عکس‌های فیس بوکشون یک دونه عکس از عکسایی که زمانی تو ایران بودن نیست. اصلا دقت کردین همه تو پروفایلشون یا آلبومشون عکسایی می‌ذارن که با تور یک هفته رفتن تایلند یا پنج سال پیش رفتن آنتالیا. من اصلا و به هیج وجه مخالف هیچ کدوم از مسافرت‌ها نیستم ولی اینایی که از هزار کیلومتر اون طرف‌تر یه دونه عکس از زمانی که با دوستاشون رامسر، لاهیجان، رشت، کرمان، شیراز می‌رفتند نیست همش نشستن می‌گن وای ایران من.
    دیگه حکایت ایرانی‌های داخل که… تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
    اگه تو این چند سال اخیر این همه آژانس مسافرتی تورهای جزایر فینقیلی هند، پوکت تایلند، جاذبه‌های روستاهای ترکیه!!!! و هزار تا اسم که تا حالا به گوشت نخورده، نذاشته بودن، الان ایرانی‌ها چه عکسایی تو پروفایلشون بود؟!!!
    دلم می‌گیرد به حال زیبایی‌های شمال
    دلم می‌گیرد به تالاب انزلی
    دلم می‌گیرد به حال دریاچه شیراز
    دلم می‌گیرد به حال مریوان
    …. دلم می‌گیرد برای ایران

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید