دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره

Mostafa Karamiزیگ‌زاگ– چشم‌هایت از روی بازوهایش حرکت می‌کنند تا می‌رسند به انتهای دست‌های باندپیچی‌شده که در میانه ساعد متوقف مانده‌اند. برق فشار قوی اما آسیب‌های خود را تنها به همین نقطه محدود نکرده است. انگشتان پای مصطفی کرمی هم بر اثر حادثه‌ای در حین تصویربرداری یک فیلم، آن قدر آسیب دیده‌اند که پزشکان مجبور شده‌اند آنها را نیز قطع کنند. علاوه بر این، برخی ماهیچه‌ها و نسوج داخلی نیز از بین رفته و باید به تدریج عمل و برداشته شوند.
مصطفی کرمی دانشجوی سال سوم رشته کارگردانی موسسه آموزش عالی سوره، دستیار فیلمبردار گروهی بود که برای ساخت این فیلم در روستای «جلین» از توابع گرگان به سر می‌برد. موضوع فیلم «کاغذ باد» به کارگردانی موسی پایین‌محلی و تهیه‌کنندگی حوزه هنری استان گلستان، سرقت کابل‌های برق است؛ اما برق، خود نقشی دیگر بر عهده‌ گرفته و اندام‌های مصطفی را می‌رباید.
مصطفی می‌گوید: «قرار بود صحنه‌ای را بگیریم از بادبادکی که به یک کابل برق گیر کرده. قرار شد تا از زاویه بالا‌ فیلمبرداری کنیم. با برق منطقه‌ای هماهنگ کردیم. به ما اطمینان دادند که تا ارتفاع یک و نیم متری بالای سرم هیچ گونه برقی وجود ندارد. سیم‌های متصل به ترانس، شل بود. پس از مدتی یکی از آنها آزاد شد و حادثه اتفاق افتاد».


او به بیمارستان ۱۵ خرداد گرگان منتقل می‌شود. پس از سه روز وضعیتش به گونه‌ای است که انتقال او به تهران ضروری به نظر می‌رسد اما آمبولانس خصوصی به خاطر مشکلات ناشی از سهمیه بندی سوخت، حاضر به طی این مسافت نیست. دوستان و خانواده مصطفی کرمی پس از دردسرهای فراوان موفق به انتقالش به بیمارستان مهر تهران می‌شوند. او بنابر تشخیص تیم پزشکی تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد و اعضای آسیب‌دیده‌اش را قطع می‌کنند.
برادر مصطفی کرمی می‌گوید: «اداره برق هنوز هیچ چیز مکتوبی را درباره مقصر بودنشان منتشر نکرده و قرار است پس از طی مراحل قانونی، پاسخ خود را اعلام کند. فردی هم به نمایندگی از حوه هنری استان گلستان و آقای خاکپور به عنوان تهیه‌کننده آمدند و بدون اظهار نظر خاصی از اینجا رفتند.»
حوزه هنری به عنوان تهیه‌کننده فیلم حاضر نیست تقصیری را بر عهده بگیرد اما قول همکاری می‌دهد. محمدرضا خاکپور، مدیر حوزه هنری گلستان در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر می‌گوید: «هر چند حوزه هنری گلستان به موجب قراردادی که با مجری طرح فیلم منعقد کرده مسؤولیت حوادث احتمالی را بر عهده مجری طرح گذاشته، با این همه، ما به دلیل تعهد اخلاقی‌ تمام تلاشمان را برای بهبود حال جسمانی این هنرمند مصروف خواهیم کرد.»
یکی دیگر از جاهایی که مورد اعتراض واقع شده، شرکت برق استان گلستان است. روابط عمومی این شرکت طی یک اطلاعیه رسمی موضوع «جدا شدن و سقوط سیم برق‌دار» را تکذیب کرده و اعلام می‌کند که صعود «غیرعقلانی» و بدون حضور کارشناسان ذیربط، باعث بروز حادثه شده است.
دخلی که به خرج راه ندارد
مرجان ریاحی، مدیر پایگاه خبری فیلم کوتاه که به شدت پیگیر کارهای مصطفی است، درباره هزینه‌های درمان این سینماگر جوان می‌گوید: «مبلغ کل قرارداد گروه برای تولید این فیلم کوتاه ۲۱۰ هزار تومان بود که پس از کسر هزینه‌ها ۱۷۰ هزار تومان باقی می‌ماند. این مبلغ باید بین این گروه شش نفره تقسیم می‌شد. «بنابر گفته دکتر شیبانی رئیس بیمارستان، مصطفی باید حداقل ۱۰۰ میلیون تومان برای درمان اولیه خود بپردازد و برای ادامه زندگی خود در شرایطی متناسب با وضعیت جدیدش، نیاز به مبلغی بیش از این دارد.»
اما حسن بنیانیان، رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی راجع به قرارداد ۲۱۰ هزار تومانی گروه سازنده می‌گوید: «ما در سال، سه هزار فیلم کوتاه تولید داریم؛ بنابراین مجبوریم با این مبالغ کار کنیم». او که ۲۵ روز پس از واقعه به بیمارستان مهر آمده، پس از گلایه از مطبوعات به خاطر اغراق بیش از حد این خبر، اعلام می‌کند مصطفی کرمی را پس از گذراندن مراحل درمان، در حوزه هنری استخدام خواهد کرد.
مصطفی کرمی نامه‌ای هم به رئیس جمهور می‌نویسد و در آن خواستار پیگیری مشکلاتش می‌شود. او در ۱۴ سفر استانی محمود احمدی‌نژاد به عنوان فیلمبردار، همراه او بوده است. پس از این نامه بود که جواد شمقدری مشاور هنری رئیس‌جمهور همراه با هیأتی برای دیدار با او راهی بیمارستان مهر شد و اعلام کرد که در این مدت پیگیر وضعیت وی بوده است. او افزود پس از رایزنی، وزارت بهداشت قبول کرده است تا تمام هزینه بیمارستانی کرمی را بپردازد.
اما دل‌نگرانی‌های مصطفی کرمی و دوستانش از جنس دیگری است. آنها نگران این هستند که زمان برای تحقق این وعده‌ها بیش از حد طولانی باشد یا در حد وعده باقی بماند. از این رو آنها به کمک‌های مردمی و صنفی چشم امید دوخته‌اند.
تاکنون تعدادی از هنرمندان و اهالی فرهنگ، برای کمک به او اقدام کرده‌اند و قرار شده است تا همایش‌هایی متمرکز برای جمع‌آوری هزینه‌های درمان مصطفی برگزار گردد.

1 دیدگاه دربارهٔ «دیگه این قوزک پا یاری رفتن نداره;

دیدگاهتان را بنویسید