لباس‌های نارنجی باکلاس

رادیو جوان / جوانی آزاد- سلام داداش. بپر بالا تا چراغ قرمز نشده. خوبی؟ ریدیفی؟ ای ول. جانم؟ بله؟ صدا رادیو رو بکشم پایین. باشه. اما خداییش حیفه‌ها. آهنگ به این قشنگی. سیستم به این ریدیفی. تازه خریدم جون شوما. از پشت شهرداری. خیلی خوبن اینا که می‌فروشن از این جور الکتریکی‌جات. انقده دوس دارم. انواع سیستم‌جات با قیمت ارزون. حالا جعبه معبه ندارن مهم نیست که. اصلاً این شهرداری که هست. خب؟ بگو خب. یه کار کرده کلی حال کردم باهاش. این آشغالدونیا هستن که سر کوچه گذاشتنشون. سیاه و اینان. خب؟ آها. خیلی کار جالبیه. این گربه‌ها که هستن تو خیابونا. طفلکی‌ها. ملوسا. خوشگلا. گشنشون که می‌شه همه‌ش اهاس دنبال غذا بگردن. خب خسته می‌شن دیگه. عوضش حالا می‌دونن کجا بگردن دنبالش و اینا. یعنی جاش معلومه. پر از غذا واسه گربه‌جات و اینا. اون وقت گربه‌ها همه‌شون چاق می‌شن. ردیف می‌شن. هیکل میکل ریدیففففففف. حساب هر چی موشه می‌رسن یه نفس راحت می‌کشیم. ببینم شوما چیز نیستین؟ یعنی تو شهرداری کار نمی‌کنین احیاناً؟ آها. دیدم لباستون نارنجیه و اینا. چی؟ بکشم پایین بازم صدا رو؟ بابا چرا گیر دادی به سیستم ما؟ البته صاب تشریف باشین. این ماشین رو دیروز گرفتم جون شوما. قربون شوما. قابل نداره. آقا خیلی ماشین خوبیه. دیگه اون قبلیه رو دادم اینو گرفتم. چیز بود. یعنی اون قبلیه هم سالاری بودا. اما این یکی کلی کلاس داره. ما هم آبرومون حفظ می‌شه. مثه بالاشهریا و اینا کارمون درس می‌شه دیگه جون شوما. اینا همه چیزشون کامپیوتریه. یعنی اصلاً کلی تنظیم‌جات داره که هنو بلت نیستم. یه خانومه هست. خب؟ بگو خب. بعدش وقتی در و مر بازه این خانومه کلی حالیشه. از خود مرکز بی‌سیم می‌زنه که درب خودرو باز است یا مثلاً چراغ‌ها خود را خاموش کنید. من موندم این خانوما چقدر پیشرفت کردن. درس می‌خونن یاد می‌گیرن. بی‌خود نیست رادیو می‌گفت که دخترا از پسرا بیشتر دانشگاه قبول می‌شن. حتی دیروز تو اتوبان زدیم بالای دیویست. سرعتو می‌گم. بعدش خانومه فهمید. اون وقت تبلیغ پخش می‌کرد که ما اینیم و فلان و اینا. حالا اینا به کنار آدم کلاض حال می‌کنه همه چیز رو کامپیوتری می‌بینه. همه جا دیجیتال. ساعت دیجیتال، برج میلاد دیجیتال. همه‌شون شمارش برعکس دارن. آدم می‌فهمه مثلاً چند روز مونده به افتتاح چهارراه. به نظرم باهاس رو همه چیز از اینا چسبوند.
سیستم و حال کن. بابا چی کار داری به ضبط ماشین بابا. گوشتو بگیر. چی کار کنم؟ ها؟ می‌خوای با موبایل حرف بزنی؟ من اعصاب ندارما. این جا مگه جای تلفونی حرف زدنه؟ قحط الرجال. جلف. غیرانتفاعی. روشنفکر. فراکسیول. کمپین. فرار مغزها.

دیدگاهتان را بنویسید