بهانه‌ای برای معرفی خبرمایه عصیان!

آقا یکی بیاد این فکر منو جمع کنه. احساس می‌کنم دارم تبدیل می‌شم به فرهاد کنجکاو (یادتون که هست کلاس دوم ابتدایی). حالا نه این که فکر کنی دارم به چیزهای خیلی مهم فکر میکنم‌ها. نه بابا از این چیزهای دم‌دستی. یه چیزی تو مایه‌های سؤال سپهر برره که می‌خواست بدونه پشه‌ها روزها کجا می‌رن.
حالا مثلاً این سؤالات ما چیه؟ مثلاً یکیش اینه: اون کیه که روزی چند بار از گوگل مانتین سلیکون ولی میاد این‌جا رو می‌خونه؟ یا اون یکی که از دفتر گوگل اروپا میاد کیه؟ خداییش روزی چند بار آی‌پی این دو جا میافته رو کانترم. منم که مستعد توهم و کم‌جنبه‌گی! حالا بالاغیرتاً حتی اگه روبوتی چیزی هستی بیا و خودت رو معرفی کن حالمون جا بیاد.
بعدش عرض کنم حضورتون که چند وقتیه دارم فکر می‌کنم (به خدا من گاهی فکر می‌کنم) که چرا اخیراً وبلاگ‌ها دارن تبدیل می‌شن به مجله‌های آنلاین. خداوکیلی وبلاگی که یه کمی روزنوشت توش نباشه وبلاگ نیست که یه مجله الکترونیکه. اتفاقاً داشتم فکر می‌کردم این دوست دکتر ما، علیرضا مجیدی که مطمئناً هر پست وبلاگش کلی معلومات به آدم اضافه می‌کنه، اشتباهی بلاگر شده. باید می‌رفت یه خبرنگاری، یه تهیه‌کننده تلویزیونی، یه سردبیری می‌شد که آدم با خوندن مطالب مجله‌ش شش‌هاش حال بیاد. بابا یه کمی روزنوشت هم بنویس. (این از اون صحبت‌هاست که بدم نمیاد بحثش رو راه بندازیم. مرز وبلاگ و مجله الکترونیک از نظر محتوایی کجاست؟)
از طرفی مژده می‌دهم شمایان را (باز اسم دختر اومد شما آب از لب و لوچه‌تون سرازیر شد بی‌جنبه‌ها؟ اصلاً امید می‌دهم شمایان را. خوبه حالا؟) که یکی از برنامه‌های درازمدتم را شروع کردم. فکر کنم الان یک سال بیشتر باشه که به فکر تولید یک سری ویدئو هستم با محتوای فناوری اطلاعات و این‌ها. البته اصلاً تصور نکنید که می‌خوام توش آپولو هوا کنم. در نظر بگیرید یک کارهایی در حد هوا کردن موشک کاغذی. جداً انتظار نداشته باشید که یک برنامه با محتوای حرفه‌ای فناوری ببینید. قصدم اینه که برای مخاطب عام این برنامه‌ها رو تولید کنم. به هر حال این ویدئوها که با همکاری یک سایت و برای پخش روی وب تولید می‌شه، تو چند روز آینده هوا خواهد شد. خبرش رو به زودی همین‌جا می‌نویسم. فعلاً قراره این ویدئوها تک‌نفری تولید بشه. یعنی هزینه‌ها جواب نخواهد داد که کار رو توسعه‌ش بدم. اما همین هم غنیمته توی این شلوغی سر و وقت کم.
طرفه آن‌که (دارین که اصطلاح رو؟) به شکل فاتحانه‌ای قصد دارم برای Feed وبلاگم تبلیغ کنم. بعد از کلی سر در جیب مراقبت فرو بردن، فرهنگستان عصیان پیشنهاد می‌دهد که با توجه به عرق ملی (عِرق با اون چیزی که توی ذهن خرابت هست فرق داره جانم) که این روزها مد شده، به جای واژه مهجور و بیگانه فید که تاکنون معادل «خوراک» برایش در نظر گرفته شده بود، از واژه «خبرمایه» استفاده کنید. به نظر علما و دانشمندان فرهنگستان عصیان (متشکل از خودم و سایه‌م و سایر اعضاء و جوارحم) خوراک از نظر مفهومی به اندازه خبرمایه قوی نیست.
آگهی: این روزها همه خبرمایه عصیان تماشا می‌کنند. شما چطور؟ خبرمایه رو اد کن رفیق!

9 دیدگاه دربارهٔ «بهانه‌ای برای معرفی خبرمایه عصیان!;

  1. همین تنوعه که آدمو وبلاگ خون می‌کنه. اگه همه وبلاگا می‌خواستن روزنوشت بنویسن که فایده نداشت.
    نیما: نه بابا کی گفته همه وبلاگ‌ها روزنوشت بنویسن؟ گفتم گاهی بنویسن که از حالت مجله در بیاد.

    پاسخ
  2. خیلی از بچه‌های حرفه‌ای که توی حوزه کاری خودم (وب) خیلی‌ها شروع کردند ولی جو مناسبی نبود و رها کردن. جای سایت‌هایی مثل MXNA (وبلاگ‌های آدوب)، وبلاگ‌های CNET و Slashdot و … توی ایران خیلی خالیه!

    پاسخ
  3. اگر بلاگرها یه خورده بیشتر با هم دیگه همکاری کنن و مثلا شاهد تشکیل حلقه‌هایی برای تولید مجلات الکترونیک بشیم و جایی باشه که مطالب غیرروزمره‌شون رو منتشر کنن، اون موقع خود به خود فضای وبلاگ‌های شخصی از مجلات الکترونیکی دور می‌شه و بیشتر به سمت روزنوشت پیش می‌ره… به نظرم جذابیت یک وبلاگ به روزنوشت‌ها و نظرات شخصی نویسنده‌اش هست، حیفه که از این فضا دور بشیم.

    پاسخ
  4. برام جالب بود. یکی از چیزهایی که تو این دو سه روزه بهش فکر کردم همین بود. وبلاگ‌های بدون روزنوشت. یا به قول تو مجله خبری. فکر کنم وبلاگ‌های بدون روزنوشت هر چی هم که محتوای بالایی داشته باشند باز از نظر ارتباط با مخاطب مشکل دارند.

    پاسخ
  5. فرهاد کنجکاو چهارم دبستان بود.
    دوم دبستان مگه کتاب علوم داشتیم آی کیو؟
    نیما: عزیزم از اون موقع ۲۵ سال گذشته. بعد از ربع قرن من نمی‌دونم چی به چیه عتیقه جان.

    پاسخ
  6. خبرمایه وبلاگ شما مدت‌هاست که به خبرمایه‌خوان! بنده افزوده گشته است. عزت مزید. طرفه آنکه منتظر موشک هوا کردنتان هم هستیم!

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید