لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا آشغال بریزد

توی این سفر اخیرم به شمال کلی عکس گرفتم. یکی از این عکس‌ها رو براتون می‌ذارم تا ببینید وضعیت فعلی شمال سرسبز ایران چطوره. وقتی قرار باشه که هر جایی که چیپس و پفکمون تموم بشه تصمیم بگیریم بلافاصله از دست پاکتش خلاص بشیم، نتیجه‌ش می‌شه این که در تمام جاده‌های کوهستانی، همه کوره‌راه‌های جنگلی، ساحل دریا و هر جایی که پای یک انسان (واقعاً انسان؟) بهش می‌رسه با این تصاویر رقت‌بار مواجه بشیم. خدا رحم کنه این سیزده‌بدر رو که حجم این آشغال‌های پاک‌نشدنی چقدر بشه. کی مقصره؟ مردم؟ آره مردم هم مقصر هستند. فرهنگ این مردم رو باید برد بالا. محیط زیست ما در حال نابودیه. اجتماعمون در حال بی‌فرهنگیه. طرح امنیت اجتماعی هم قراره مواظب پاچه‌های مردم باشه. مازاد بودجه حاصل از نفت به جای اون‌که صرف ساخت مترو و فرهنگ‌سازی و پاکسازی محیط زیستمون بشه معلوم نیست از کجاها سر در میاره. کاری که از دستمون بر نمیاد. فرهنگ‌سازی برای حفظ محیط زیست البته از قدیم جزو فعالیت‌های ما بوده. شاید به این صورت: ای لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا آشغال بریزد.

این عکس از ساحل رامسر و جایی گرفته شده که اسمش رو گذاشتند «طرح سالم‌سازی ساحل دریا» خدا به داد ساحل‌های دورافتاده و پرت برسه.

 

8 دیدگاه دربارهٔ «لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا آشغال بریزد;

  1. اتفاقاً توی طرح سالم‌سازی اوضاع بدتره، چون شلوغ‌تره. اما جاهای دورافتاده و پرت، چون کمتر انسان!! رفت و آمد می‌کنه اوضاع کمی بهتره.
    بنابرین بهترین دعایی که میشه به جان جاهای همچنان دورافتاده زیبا کرد، اینه که «الهی پای هیچ بنی‌بشری اینجا باز نشه»!!! من که خودم خیلی جاهای زیبا رو اصلاً معرفی نمی‌کنم به کسانی که می‌دونم این تیپی‌اند.

    پاسخ
  2. باز اینا خوبه! خدایی! چون بعضی وقتا! یک بوی گندی از پشت این سنگ‌ها به مشام می‌رسه که آدم نمی‌تونه تقصیر حیوانات بندازه یا آدم‌ها! دلمون برای انسان‌ها می‌سوزه می‌گیم! کار جک و جونورهاست ولی این عکس! دیگه نمی‌شه منکر شد!! به نظرتون من اگه نوشابه بخورم بعد جایی برای دور انداختن قوطی پیدا نکنم! بعد قوطی رو دستم بگیرم با خودم ببرم! بهم نمی‌خندن؟! جدی گفتم! خدا نکنه! نریختن آشغال حتی کوچیک تو سطل آشغال به فرهنگ تبدیل بشه! شده؟!
    نیما: من که اگه چند ساعت هم پیدا نکنم می‌گیرم توی دستم. یا مس‌ذارم توی کیف یا یه گوشه ماشین تا برسم به یه سطل زباله. هیچ هم خنده‌دار نیست به نظرم.

    پاسخ
  3. سلام
    خوبه همه بدونن که ریختن زباله توی جوی آب‌های شهر تهران هم (با همه‌ی کثیفی‌هاش) کاری بسیار دور از فرهنگ پاکیزگیه!
    راستی لوگوی عصیان خیلی ماه شده!
    یه چیز دیگه… می‌شه ۱ کار کنید برای کامنت گذاشتن مجبور به گرو گذاشتن شناسنامه نباشیم؟ حداقل ایمیل رو ندیده بگیرید. سخته هر دفعه نوشتنش!
    نیما: آرزو جان ایمیل لازمه که ثبت بشه تا هر وقت که لازم باشه بشه جواب یک کامنت رو داد.

    پاسخ
  4. به نظر من هم اصلاً خنده‌دار نیست آدم زباله‌هاش رو بگیره دستش، قوطی نوشابه که چیزی نیست. توی مسافرت یا گردش که همیشه یک کیسه‌ای چیزی همیشه همراهمون هست که نقش کیسه زباله رو ایفا می‌کنه. تا موقع رسیدن به خانه یا رسیدن به یک سطل زباله، اون توی دستمون یا توی کیف یا کوله یا ماشین می‌مونه. تازه اگه بخواهیم همش به فکر خنده یک سری آدم!! بی‌فرهنگ بی‌نزاکت باشیم که دیگه نمی‌شه زندگی کرد.

    پاسخ
  5. می‌دونی، جالب اینه که همین آدما میان اینجا (اروپا) و همین رفتارها رو می‌کنند و وقتی یکی بهشون اعتراض کنه (البته اگر هموطن باشه، اگه نباشه ممکنه توی رودرواسی گیر کنند و کمی خجالت بکشند!) بهش می‌گن: ای بابا ما که اینجا توریستیم، حالا کثیف هم شد، شد!

    پاسخ
  6. من یه مشکل بزرگ دارم و می‌خوام که راهنماییم کنین. چطوری توی وبلاگم عکس بذارم. قبلاً از توضیحتون ممنوم.
    نیما: لیلا جان اول باید ببینیم از چه سرویسی استفاده می‌کنی. بعدش اگه یه جست‌وجو کنی توی گوگل درباره چگونگی گذاشتن عکس در وبلاگ به جواب می‌رسی.

    پاسخ
  7. سلام
    ما یک عده دوستدار طبیعتیم که یه وب-سایت هم داریم :
    http://www.ecotour11.com
    می خواستم خواهش کنم این عکس آشغال در ساحل را با رز.لوشن بیشتر به ما بدی تا با حفظ حقوق صاحب اثر روی وب -سایتمان بذاریم
    قربان شما
    علیرضا
    [email protected]

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید