دیلی ریپورت

هنوز ویزای بلژیک نیومده. یک عالمه کار دارم که باید انجام بدم. فردا فیلمبرداری دو تا برنامه رو باید همزمان انجام داد. اما انگار کم‌کم داره عادت می‌شه. خوشبختانه این روزها هوا یه کمی بیشتر صاف بود و از اونجایی که حال و حس من تابع مستقیمی از ابری بودن یا آفتابی بودن هواست، یه کم حالم بهتره الان.
این دو روز تعطیل رو تا می‌تونستم با فوتبال و استخر و دوستام پر کردم. یه چند تا تلفن زدم به فک و فامیلم و چاق‌سلامتی کردم. اما هنوز به هیچ‌کدومشون عید رو تبریک نگفتم. نه این که یادم رفته باشه. واقعاً وقتی فکر می‌کنم که با هر کدوم حداقل باید یه ربع حرف بزنم، سریعاً تبدیل می‌شم به گارفیلد و یاد هندونه می‌افتم و کالیبر و چیزهای بی‌ربط دیگه. حالا هم دارم برنامه‌ریزی می‌کنم که دو سه تا کار انجام بدم، بلکه اوضاع بهتر بشه. مطمئنم که می‌شه…

3 دیدگاه دربارهٔ «دیلی ریپورت;

  1. اولین بار که چیزی اینجا می‌نویسم، حال و هوای غریبی داره حتی توی همین چند خط کوتاه، بابت این حس ممنونم.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید