دوست بیشتر، صمیمیت کمتر

یکی از باگ‌های که فکر می‌کنم فناوری توی زندگی ایجاد کرده کم کردن درجه قول و قراره. نسل من تلفن همراه نداشت. از مسنجر و اینترنت و شبکه‌های اجتماعی خبری توی زندگیش نبود. بچه که بودیم، تلفن زمینی هم برای خودش لوکس محسوب می‌شد. این بود که وقتی با کسی قول و قرار می‌ذاشتی، باید حداکثر تلاش خودت رو می‌کردی تا به قولت پای‌بند بمونی. وقتی داشتی از کسی خداحافظی می‌کردی، قرار بعدیت رو در زمان و مکان مشخص اعلام می‌کردی. بعدش هم سر قرارت به موقع می‌رفتی و حداکثر با یک ربع تأخیر. آفتی که تکنولوژی این روزها به روابط اجتماعی زده به نظر من کم نیست. من هیچ حرفی ندارم که خیلی از روابط گمشده به خاطر وجود شبکه‌های اجتماعی و امکانات ارتباطی دوباره برقرار شدن. اما نمی‌تونم این موضوع رو هم فراموش کنم که چقدر به استحکام روابط لطمه خورده. به عبارت دیگه به سطح روابط اضافه شده. کمیت و گستردگی ارتباطات با مردم افزایش پیدا کرده اما کیفیت و عمقش کمتر شده. با یکی داری چت می‌کنی، بدون خداحافظی می‌ره حموم. تلفن همراهت زنگ می‌خوره و جواب نمی‌دی، برای این که می‌تونی هر جا که باشی و هر وقتی که دلت خواست گوشیت رو برداری و با طرفت تماس بگیری. قرارت رو پنج دقیقه مونده به ملاقات، لغو می‌کنی. برای این که طرف موبایل داره و از نظر تو منتظر نمی‌مونه و چندان ناراحت نمی‌شه. دوستم میاد خونه‌م اما من به جای این که بشینم باهاش حرف بزنم، دارم روی موبایلم آخرین توییت‌های دوستای آنلاینم رو می‌خونم یا با دوست جدیدم که هزاران کیلومتر اون‌طرف‌تره چت می‌کنم. دوست‌های تازه پیدا می‌کنم، برای حفظ کردنشون تلاش می‌کنم اما به عمق دوستی‌های قدیمی‌تر فکر نمی‌کنم. این آفت دنیای جدیدیه که داریم توش زندگی می‌کنیم. باید دید چیزهایی که به دست میاریم با چیزهایی که از دست می‌دیم کدوم سوی ترازو رو سنگین‌تر می‌کنه. اصلاً شاید نسل جدید تعدد دوستی رو بطلبه و نه تعمقش رو. می‌شه بهش اشکال گرفت که چرا این‌طوری داره بار میاد؟

6 دیدگاه دربارهٔ «دوست بیشتر، صمیمیت کمتر;

  1. البته هر فناوری و تکنولوژی با خودش فرهنگ جدیدی می‌آورد که به همین زودی نمی‌شود به قضاوت خوب یا بد بودنش نشست. مطمئناً این فرهنگ جدید خواب خوش قدیمی‌ها را بر هم خواهد زد اما راه درست خودش را هم خواهد یافت. یادمون باشه که پدربزرگ‌هامون احتمالا همین حرف‌ها را درباره تلفن و روزنامه زده‌اند. بعضی‌ها هنوز هم دارند می‌زنند.
    نیما: برادر جان. من خودم خوره تکنولوژی هستم. جزو اولین کسایی هم بودم که رفتم سراغ شبکه‌های اجتماعی. نقدی که نوشتم از دید کسی بود که خودش بارها با این انتقادها روبه‌رو شده. نقد بر خودم بود.

    پاسخ
  2. نه!
    من موافق نیستم 😀
    به نظر من دوستی‌های زیادِ اینترنتی خوشبختی رو بیشتر می‌کنن!
    وقتی ناراحتی و توییت می‌کنی، کلی میان باهات همدردی می‌کنن، وقتی خوشحالی و عکس خندیدنت رو توی فیس‌بوک می‌ذاری همه لایکش می‌زنن!
    حتی وقتی دوستای فرندفیدیت می‌فهمن که مریض شدی و رفتی تو کما اینقدر برات دعا می‌کنن که بارگاه الهی DDOS می‌شه و از کما میایی بیرون! (اتفاق آخری رو فکر کنم همه کاربرای فرندفید فارسی یادشونه)

    پاسخ
  3. دنبال یه چیز دیگه بودم، اتفاقی سر از اینجا در آوردم. با این حرفت کاملا موافقم. همه که مثه من نمی‌شن!
    ضمنا خیلی ممنون، خسته نباشی

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید