عکس شیر می‌کنی قبلش بوق بزن، آژیر بکش… چه می‌دونم هشدار بده

حالا که تب گوگل‌ریدر یا به قولی گودر حسابی بالا گرفته و موج دوم کاربران اینترنتی هم بهش پیوستن (خودم هم نفهمیدم چرا گفتم موج دوم، شاید هم موج صدم… چه می‌دونم)، بازار افزودن دوستان در این برنامه خبرمایه‌خوان داغ داغ شده. بنابراین عاجزانه خواهشمندم… تو رو سر جدتون… قسم به کیبرد و هر آن چه که می‌نویسید، هر چیزی رو به اشتراک نذارید. اصلاً به اشتراک بذارین، به من چه. اما تو را به شرفتون اگه قراره یه عکسی رو به اشتراک بذارین، که حدس می‌زنین شاید برای چهار نفر آزاردهنده باشه، توی صفحه اصلی نذارین. به یه جای دیگه لینکش کنید. به یه ناکجایی که وقتی ما داریم موقع ناهار خوردن ماسماسک گودرمون رو پایین می‌کشیم، لقمه توی گلومون گیر نکنه.
امروز خیر سرم وقت ناهار نشستم پای کامپیوتر تا وسط کار نفسی تازه کنم، یک عدد تصویر پس-تان که نمی‌دونم انگل یا چه مرض کوفتی دیگه گرفته بود، پرید روی مونیتورم با این مضمون که «دخترها لباس زیرتون رو قبل از مصرف ضدعفونی کنین» و چه و چه.
آقا، دوست عزیز، برادر گرامی، هم‌گودر محترم… من که می‌دونم قصدت خیره، اما به این هم فکر کن که ممکنه یه عده گودرشون رو سر کارشون باز کنن. حالا اون عکس به جهنم… همین که رئیس من که فارسی حالیش نیست، یه تصویر لخت می‌بینه وسط مونیتورم به درک… فکر قیافه من رو بکن نه تنها لقمه مورد نظر از گلوم به زور پایین رفت، قاعده یه بشکه آب خوردم تا در پنج شش ساعت بعد بالا نیارم. امشب دارم با دوستم حرف می‌زنم این عکسه میاد جلوی چشمم. از عضو محترم مورد نظر زنانه ممکنه تا ابد حالم بهم بخوره (واللللله به خدا… می‌بینی گرفتاری ما رو؟). من فکر می‌کنم اینا همه‌ش توطئه استکبار جهانیه برای این که حتی در گودر من زخم‌هایی هستند که مثل خوره روح آدم را می‌خورند و بلکه می‌جوند و بالا می‌آورند… در انزوا… لای خبرمایه‌ها… در اماکن عمومی و خصوصی حتی. الان دارم صادق هدایت رو درک می‌کنم. حدس می‌زنم تو گودرش از این چیزها دیده که از زندگی بریده و ترتیب خودش رو برای همیشه داده. نکن آقا جان… نکن. تو رو به هر کی می‌پرستی نکن… یعنی وقتی می‌خوای یه چیزی رو با این اوضاع شیر کنی، قبلش فکر کن شاید یکی ظرفیت و جنبه تو رو نداشته باشه. یه هشداری یه بوقی یه آژیری بکش. حالا که گودر همچین امکاناتی نداره، لینکش کن به ناکجا… لینکش کن قاطی باقالی‌ها… به یه جایی که اگه من اگه بخوام روش کلیک کنم، هشدارت رو بخونم و تمام مسؤولیتم گردن خودم باشه. این طوری که تو گذاشتیش تأثیری رو که مورد نظرت بوده، نه تنها نذاشته بلکه برعکس هر وقت من اسم یه چیزی شبیه این مرض و انگل و قارچ رو هم ببینم، فرار می‌کنم. نویسنده‌اش رو هم بلاک می‌کنم. تلویزیون رو هم خاموش می‌کنم. اصلاً از فایل مشترک و لینک مشترک و حتی زندگی مشترک هم فرار می‌کنم.
الان که دارم این مطلب رو می‌نویسم، تصویر مربوطه از جلوی چشمام دور نمی‌شه. یعنی دارم محتویات معده‌م رو با من بمیرم تو بمیری سر جاش نگه می‌دارم. هوووووووق‌ق‌ق.

10 دیدگاه دربارهٔ «عکس شیر می‌کنی قبلش بوق بزن، آژیر بکش… چه می‌دونم هشدار بده;

  1. نیما جان، با احترام برای نظرت اما باهات موافق نیستم. گودر جایی هستش که من به شخصه هر چی عشقم بکشه شر می‌کنم. دوستایی که منو فالو می‌کنن اگه از شرای من خوششون بیاد (که مطمئنا همیشه هم اینطور نیس اما به انتخاب من نوعی احترام می‌ذارن) که فبها‌المراد! در غیر این صورت مختار هستن منو از لیست‌شون دیلیت کنند.
    نیما: لیلا یک انسان حق داره چیزی رو که می‌خواد ببینه انتخاب کنه. من انتخاب می‌کنم که گودر تو رو دنبال کنم. اما اگه بغل دستم یه بچه رد بشه که مثلاً نباید عکس یک جسد رو ببینه و اتفاقی ببینه چی؟ چه کسی مسؤول آسیبیه که بهش می‌رسه. یا همه آدم‌ها که انتخابی مشابه ندارن. ممکنه من با بیست درصد از انتخاب‌های تو برای شیر کردن موافق باشم اما نمی‌خوام این بیست درصد رو از دست بدم. همه چیز که سیاه یا سفید مطلق نیست و نمی‌شه نگاه صفر و یکی بهش داشت. برای همینه که می‌گم هر چیزی رو که می‌خوای شیر کنی شیر کن اما اگه توش عکس یا تصویری هست که ممکنه برای کسی آزاردهنده باشه به جای دیگه‌ای لینکش کن و هشدار بده.

    پاسخ
  2. هم حق با شماست هم حق با لیلا اما بیشتر با شماست.
    بله من می‌تونم هرچی عشقم بکشه شر کنم اما شاید اونی که منو فالو کرده واسه اولین باره با چنین صحنه‌ای مواجه می‌شه یا شاید یه بخشی از شرهای منو می‌پرسته اما از بخش دیگه‌اش یا چنتاش خوشش نمیاد. بنابراین عاقلانه‌ترین و درست‌ترین کار همونه که آقا نیما پیشنهاد دادن.

    پاسخ
  3. اون عکس تقلبیه. منم که بار اول دیدم، عکس تا شبش از جلو صورتم محو نمی‌شد. مثلا داشتم رانندگی می‌کردم چاله‌های کوچیک را تو خیابون می‌دیدم، یاد اون می‌افتادم. تا اینکه شبش جستجو کردم و دیدم که برداشتن عکس یک گیاهی را با عکس سینه یک زن با هم قاطی کردن. (اینجا اصلا نمی‌شه اصطلاح انگلیسی نوشت دیگه. چون برمی‌داره فارسیش می‌کنه که اون چیزی نیست که به انگلیسی تایپ کردی). یک جست‌وجویی با اسم اون زن که این داستان را نوشته بکن، عکس گل را می‌بینی.

    پاسخ
  4. من الان نمی‌تونم جلوی خندمو بگیرم شکم‌درد گرفتم! واقعا باحال بود! منم موافقم. منم حالم بهم می‌خوره. باید واسه این چیزا لینک بذارن. ممکنه آدم تو یه جمع خونوادگی باشه!

    پاسخ
  5. به همه بگویید که با استفاده از یک مودم بی‌سیم و مرورگر اپرا ۵ مینی به وسیله موبایل خود بدون فیلتر شدن با سرعت مطلوب می‌توانند به اینترنت وصل شوند.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید