بیانیه شماره یک وبلاگ عصیان

جناب بیننده، خواننده و دوست گرامی.
سلامٌ علیکم.
برادر و خواهر گرامی. رفیق و همراه مکرم. احساس می‌کنم شما یک مقدساتی برای خودت داری. حالا اسمش خداست، لنین است، انرژی است، مادر است یا هر چی. به همان چیزی که بهش معتقدی یا معتقد نیستی قسم. به گربه‌های مقدس معابد مصری قسم. قسم به قلم، قسم به وبلاگ، قسم به گیتار شماعی‌زاده، من فیلترشکن ندارم. من نمی‌دانم چه کسی این تخم لق را در دهان دوستان شکانده که هر کسی دارد این برنامه کلیک را می‌سازد لزوماً به منبع لایزال فیلترشکن دسترسی دارد. الحمدلله رب العالمین من دو سال است هیچ کجا برایم فیلتر نیست. خیلی هم ناراحتم که یک نقاطی از دنیا سایت‌ها را فیلتر می‌کنند. خودم هم قبلاً درد هجری کشیده‌ام که مپرس. هر جا هم که از دستم بر بیاید این موضوع را که یکی از دغدغه‌هایم است، مطرح می‌کنم و بهش می‌پردازم. اما به تمام مقدسات و نامقدسات قسم فیلترشکن ندارم.
دوست گلم. فدای آن دل نگرانت بشوم که نمی‌توانی حتی وبلاگ خودت را بخوانی. به جان ناقابل خودم من دعوتنامه بالاترین، پایین‌ترین و اینها را هم ندارم. چرا فکر می‌کنی کسی مثل من باید دعوتنامه داشته باشد؟
مخاطب گرامی. درست است که من سرم برای تکنولوژی خیلی درد می‌کند. درست است که من توی وب پلاسم. اما واقعاً نمی‌دانم که لپ‌تاپ فیلان شرکت اچ‌پی نسبت به نت‌بوک بیسار کمپانی معظم سونی چه مزیتی دارد. به طور پیش‌فرض چنین چیزی نمی‌دانم. اگر هم بخواهم بدانم، می‌روم سراغ صد هزار نوع سایت جور واجور که بین انواع و اقسام گجت‌ها از شیردوش تمام‌خودکار شتر بدون کوهان سلسه جبال آند تا دستگاه جیبی فردهنده و کزدهنده پشم جوجه اردک زشت، مقایسه بصری، نظری و نموداری انجام می‌دهند. قربان شکل ماهت بروم یک زحمتی بکش همان کاری را که من در این جور مواقع انجام می‌دهم تو هم انجام بده. یک جست‌وجویی در گوگل بکن. گوگلیدن آغاز کن. قسم به سه تا دبلیو اول آدرسم، جوابت را پیدا می‌کنی.
تصدقت گردم. خیلی از نوشته‌های وبلاگ این حقیر مال هشت سال پیش و بعد از آن است. خیلی از سایت‌هایی که توی دوران وبلاگ‌نویسی‌ام نوشته‌ام، از صحنه اینترنت محو شده‌اند. خیلی از نرم‌افزارهای معرفی‌شده دیگر وجود خارجی ندارند. من مسؤول پشتیبانی آن نرم‌افزارها نیستم. تو را به صدای کانکشن دیال‌آپ قسمت می‌دهم به من فحش نده. من بی‌تقصیرم.
قربانت شوم. من گاهی شکر اضافه خورده‌ام و در حوزه‌های مختلفی چون کتاب، موسیقی، تئاتر و فیلم هم چیزهایی نوشته‌ام. غلط کردم. اگر با داریوش اقبالی، شادمهر عقیلی، شبکه فارسی وان، کشیلفسکی و… کار دارید، یک نگاهی به بالای این صفحه بیندازید. اینجا سایت یک آدمی به نام نیما اکبرپور است که پرت و پلاهایش را گردآوری می‌کند. اینجا سایت این عزیزان نیست. کامنت‌های شما به دست این عزیزان نخواهد رسید. وقت خود را تلف نکنید.
با تشکر
روابط عمومی سایت عصیان

46 دیدگاه دربارهٔ «بیانیه شماره یک وبلاگ عصیان;

  1. بی‌نظیر بود! خیلی خندیدم!
    راسته که گوگوش اینجا رو می‌خونه؟ سلام کنیم می‌بینه نه؟ گوگوش جان سلام!
    د:
    راستی از طریق گودر می‌خونم بلاگتون رو. FYI

    پاسخ
  2. یه سوال بی‌ربط:
    شما چرا انقدر به رنگ قهوه‌ای علاقه خاصی نشون می‌دین که کل در و دیوار وبلاگتون رو قهوه‌ای کردین؟؟؟
    چشم آدم رو می‌زنه به خدااا
    نیما: عزیزم رنگ قهوه‌ای چند ساله رنگ برگزیده هست توی بخش‌هایی از دنیا به همت دولتمردان. همه جا قهوه‌ای شده. دیگه چشم رو نمی‌زنه.

    پاسخ
  3. خیلی خودتو دستِ بالا می‌گیری. واقعاً فکر می‌کنی چون تو بی‌بی‌سی کار می‌کنی خیلی آدم معروف و باحالی؟
    انقدر خودتو نگیر.
    نیما: زهره جان. من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش، هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت. شما که هم نیم‌فاصله رو توی‌ کامنتت رعایت کردی و هم با فیلترشکن اومدی اینجا، معلومه به اندازه کافی واردی. حتماً مخاطب این نوشته نبودی. پس مجبور نیستی حتماً در این زمینه نظر بدی. این جور وقت‌ها بگو این نیز بگذرد. و بگذر. شاد باشی 🙂

    پاسخ
  4. به جای این همه داستان نوشت می‌گفتی ملت برین وی پی ان استفاده کنین. کافیه تو گوگل بگردن.
    با یه کارت شارژ ۲ تومنی هم می‌تونن اکانت بخرن.
    راهنمای مردم اینقدر سخت نیست که تو بلاگ واسش بیانیه بدی.

    پاسخ
  5. اول سلام آق نیما
    دوم اینکه انشات عالیه متن قشنگی نوشتی.
    سوم اینکه خیلی با کلیک حال می‌کنم.
    چهارم اینکه شاید در آینده اومدم همکارت شدم خدا رو چه دیدی.
    پنچم خیلی فعالی.

    پاسخ
  6. سلام
    بیانه خیلی جالبی بود.
    منم بیشتر وقتا این مشکل رو دارم خواننده‌ها منو معمولا با دکتر اشتباه می‌گیرن و مشاوره پزشکی می‌خوان. شما که دیگه جای خود داری.
    کاملا درکت می‌کنم.

    پاسخ
  7. :)))))))) کامنت‌ها رو می‌خونم
    من از همین تریبون خدمت دوست ِ گلم فتحی ِ عزیز تولدش رو تبریک می‌گم، بوس برای تو عزیز دلم، وبلاگ خوبی داری، منم دیگه کلا توی همه‌ی سرویس‌ها فیلتر شدم و نمی‌تونم بگم به وب‌لاگ ِ من سر بزن :))))
    n

    پاسخ
  8. چطوری نیما؟ خوبی گل پسر؟
    خیلی باحال بود. کلی خندیدیم و لذت بردیم. مخصوصا وقتی داشتم می‌خوندم، حس عصبانیت پنهانت رو که سعی کرده بودی با طنز آمیخته‌اش کنی رو توی بین سطرهای نوشته‌ات احساس کردم.
    موفق باشی.
    نیما: مخلصیم رضا جان گل.

    پاسخ
  9. آقا حالا این حرفا به کنار و همه هم درست و این حرف‌ها. اما خودمونیم فیلترشکن خوب سراغ نداری؟

    پاسخ
  10. نیمای گرامی، ناراحت نباش، خیلی از ما (حتی خود من!) هنوز اونقد جلو نیستیم که درک کنیم که مثلا وبلاگ شما، یا فیس‌بوک شما، هیچ ربطی به کلیک نداره و این برنامه می‌تونه برای خودش سایت یا فن‌پیج فیس‌بوکی داشته باشه! فک کنم سیاوش این مشکل رو با من داره!!! البته از نوع دیگه‌ش!!! دیروز بهش گیر داده بودم که بیا بهت دعوتنامه‌ی بالاترین بدم! راستش من وبلاگ شما رو گم کرده بودم! و خیلی وقت بود که نخونده بودم!

    پاسخ
  11. نیما جان قربونت یه زحمت برات دارم! می‌شه به مهدی پرپنچی بگی یه بارم شده، موهاشو خروسی بزنه؟ فقط یه بار. باشه؟ می‌گی؟
    مونده هنوز تا ما فرهنگ دیجیتال رو یاد بگیریم. توی تعریف فرهنگ واقعیش موندیم هنوز. همه‌مون رو می‌گم.

    پاسخ
  12. واقعا خوب جوابی بهشون دادی!!!! آفرین!! دمت گرم. واقعا ملت قاطی کردنا نمی‌دونن دارن چی می‌گن. خدا بهت صبر و تحمل بیشتر بده نیما جان:)

    پاسخ
  13. شاید بگی اینم بهت مربوط نیست ولی باید در مورد روابطت با فیلترچی محترم شفاف‌سازی کنی. اینجا چرا برای بار دوم از فیلتر در اومده؟

    پاسخ
  14. لازمه بگم سایت شما فیلتر نیست.
    به علاوه در این فیلترنت، با فیلتر شکن که هیچ با وی‌پی‌ان هم نمی‌شود راحت به گشت و گذار پرداخت.

    پاسخ
  15. یعنی واقعا باید مثل بعضی از کامنت‌گذاران خندید به این متن؟!
    به نظر من که بیشتر باید افسوس خورد که هنوز جای درست هیچی رو بلد نیستیم!!!!

    پاسخ
  16. تقصیر خودته
    خوب می‌نویسی اینا فکر می‌کنن تو غول چراغ جادویی. هر چی هم بخوان با یه بله ارباب حلش می‌کنی

    پاسخ
  17. باحال بود نیماجان، تا حال ندیده بودم یکی توی وب اینقدر جیغ بزنه، و یک خبرخوب برای تو، وبلاگت اصلاً فیلتر نیست. در ضمن اگر فیلترشکن خواستی بگو خودم خوبشو بهت می‌دم!!!

    پاسخ
  18. سلام آقا نیما… آقا باورت می‌شه من الان تقریباً دو ساله دارم کلیک رو نیگا می‌کنم و همش به اطرافیانم می‌گم به خدا این نیما واسه من خیلی آشنا می‌زنه و همه تو خونه برمی‌گردن می‌گن برو بابا… و تازه من امشب برای اولین بار به این سایت اومدم و وقتی بیوگرافیتو خوندم تازه فهمیدم چرا آشنا می‌زنی!!!
    آقا خیلی کارت درسته… ایول! (البته این ایول آخری به خاطر برنده شدن شرطی بود که با داداشم سر شناختن تو بسته بودم!)
    من که تو رو شناختم ولی بعید بدونم تو منو یادت بیاد… حالا!!!
    نیما: چقدر هم مشخصات دادی که یادم بیاد :))

    پاسخ
  19. سلام حالا جدی جدی فیلترشکن نداری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون از این عکس‌های خنده نداری، پس کتبا برات می‌نویسم: خنده خنده خنده
    مطلب جالبی بود لذت بردیم.

    پاسخ
  20. خیلی جالب و باحال بود. خدا خیرت بده یه خورده از افسردگی دیدن نمرات زیبای کارنامه درمون آوردی

    پاسخ
  21. آقا به داریوش سلام برسون بگو فیلترشکن خوب داره؟
    و از گوگوشم بپرس ببین کدوم سیم برای شبکه خوب‌تره

    پاسخ
  22. ناراحت نشو نیما جان… به زودی بهت می‌گم من کیم ولی می‌دونم با توجه به این همه مشغله‌ای که داری عمراً منو یادت نمیاد…
    امیدوارم همیشه موفق و سربلند باشی… آخه هرچی نباشه شما الگوی منی!!!
    نیما: ما مخلصیم برادر.

    پاسخ
  23. نیما جون سلام؛ این عصیان اسم قشنگیه‌ها. من اولین باره دارم مطلبتو میخونم ولی باهاش حال کردم. من که فیلترشکن ندارم و می‌خوام مطالبتو همیشه بخونم چه خاکی به سر کنم؟

    پاسخ
  24. سلام. چطوری آقای اکبرپور؟
    من چلچراغ رو به خاطر تو دوست داشتم و می‌خریدم. باور کن الان ۱۰۰ شماره قبلی تا امروز حتی یه دونه هم نخریدم.
    عاشق برنامه‌هاتون هستم توی بی‌بی‌سی فارسی و وبلاگم هم با اجازه شما اسمش عصیانی هست.
    با تشکر. شاد زی
    راستی فیلترشکن نداری؟ (چشمک)
    نیما: مخلصیم ماهان جان 🙂

    پاسخ
  25. من بمیرم برات…
    هم خنده‌م گرفته بود هم دلم برات می‌سوخت.
    حالا امیدوارم که دیگه کسی ازت توقعات بی‌جا نداشته باشه.
    طفلک نیما

    پاسخ
  26. یادداشتی که نوشته بودید (یا همون بیانیه) کاملا مشخص بود که چه بلایی سرتون اومده. البته فکر نکنم چندان تغییری صورت بگیره (اگر هم بشه خیلی جزئیه). من هم معمولا این مشکل رو به خاطر تبلیغ یه مجله تو سایت داشتم. فکر می‌کردن توی اون مجله مسؤولم و باید مدام می‌گفتم «سایت ما هیچ گونه ارتباطی با مجله مربوطه ندارد». الحمدالله مشکل ما چند وقتی حل شده…
    (البته فکر کنم اتفاقی که برای من افتاد خیلی بهتر از اتفاقی هست که برای شما پیش اومد).
    به هر حال موفق باشید

    پاسخ
  27. نیما پسر تو با این همه استعداد چرا رفتی اونجا. همین جا تو میدون ونک دو ساعت از این قسم‌ها می‌خوردی الان اوضاعت توپ بود. تازه کارمند هم می‌تونستی بشی. من اگه این همه قسم آیه بلد بودم یک روز سر کار نمی‌اومدم.

    پاسخ
  28. خوب عزیز من حالا چی می‌شه چهار تا آدم مثل تو که اونجایید و هزار جور امکانات دارید، هفته ای یک فیلترشکن درست کنید که طفلکی‌های این وری بتونن چهار تا وب‌سایت درست درمون رو بخونن؟ واقعا چی می‌شه، ها؟ باور کن خرجش هم کمتر از ۵۰۰ دلار در سال می‌شه. تازه خیلی‌ها هم از لحاظ مالی کمکت می‌کنن. چون خودشون تخصص ندارن که این کار رو بکنن. پس وظیفه آدم‌هایی مثل توست که حداقل اگر هم بلد نباشید فیلترشکن بسازید بگوگلید تا یاد بگیرید!!! و به این وری‌ها کمک کنید. در ضمن وب‌سایت حضرت آقا هم فیلتر نیست حداقل الان.

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید