درباره استفاده خبرنگاران از شبکههای اجتماعی حرف و حدیث و راهنما زیاد نوشته شده. اما به عنوان کسی که مدتهاست از شبکههای اجتماعی برای کارم استفاده میکنم، طرح دوباره سوالاتی پیرامون استفادهام آن قدر وسوسهبرانگیز بود که به گفتوگویی در این باره تن بدهم.
نوشته زیر، بخشی است از گفتوگویی که سایت روزنامهنگار با من داشته و نسخه کامل آن را میتوانید در سایتشان بخوانید.
@ROOZNAMENEGAR:چگونگی ارتباط و وابستگی روزنامهنگاری امروز با شبکههای اجتماعی و مزایا و معایب آن
NIMA@ : خبرنگاری امروزه موضوعی کاملا همبسته با شبکههای اجتماعی است. شبکههای اجتماعی را به عنوان یکی از اصلیترین منبعهای خبری و دماسنج واکنشهای کاربران به خبرها میتوان در نظر گرفت. بسیاری از خبرها و اتفاقها برای بار اول در این شبکهها پخش میشود. با توجه به این که هیچ رسانهای نمیتواند در نقطه نقطه دنیا خبرنگار خودش را داشته باشد تا از همه خبرها آگاه شود، شبکههای اجتماعی میتوانند نقش ابزاری را بازی کنند که هر اتفاقی را گوشزد میکنند.
به شخصه فکر میکنم برای یک خبرنگار، امروزه غیرممکن است که چنین ابزاری را نادیده بگیرد و به سادگی از کنارش بگذرد. در واقع یک شبکه اجتماعی وقتی تبدیل به رسانه اجتماعی میشود، ارزشاش برای کاربران و به ویژه خبرنگارها دوچندان میشود.
@ROOZNAMENEGAR: دلایل شخصی حضور در شبکههای اجتماعی و مزایا و معایب آن
NIMA@ : حضور من در شبکههای اجتماعی طیف وسیعی از فعالیتها را در بر میگیرد. بخشی از آن در میان گذاشتن روزمرگیهایم است. از عکسهایی که میگیرم تا کشفهایی که در حین وبگردی یا مکاشفاتی که در زندگی میکنم. از سویی کاربردهایی جدی از جمله نشر و پخش خبر یا نظرخواهی را از این راه انجام میدهم. دریافت خبر یا به نوعی دروازهبانی اخباری که شهروند – خبرنگاران منتشر میکنند، یکی از بزرگترین کاربردهای شبکههای اجتماعی برایام است. من به عنوان یک خبرنگار توانایی این را ندارم که همه سایتها و وبلاگهای خبری را بررسی کنم. اگر هم بتوانم برای مثال ممکن نیست که سایت مراکز زلزلهنگاری را هر لحظه وارسی کنم. اما اگر در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشم، میتوانم از گزارشهای لحظهای یک کاربر که در محل حضور داشته و زلزله را حس کرده یا شناسه رسمی یک مرکز زلزلهنگاری یا موارد مشابه بهرهمند شده و پیگیر خبر شوم.