روز دوم نمایشگاه الهکامپ دوازدهم هم گذشت. یکی از بدتیرن اتفاقاتی که توی نمایشگاه میتونه برای آدم بیفته، اینه که مجبور بشه از صبح تا عصر سر پا بمونه. توی تمام نمایشگاههای که به عنوان شرکتکننده بودم، یه نکتهای همیشه روی اعصابم اسکی میرفت. یک عده از بازدیدکنندهها تنها انگیزهشون برای حضور در نمایشگاه جمع کردن هدایای تبیلغاتیه. رسماً و علناً میان سراغت. در نظر بگیرید یه خانوم رو که اومده غرفه و میگه:
– سلام. خسته نباشد. مبارکه!
(من در حالی که نمیدونم چی مبارکه)
– سلام. ممنونم. بفرمایید.
– شما نایلکس دارد؟
– خیر. شرمنده.
– هدیه تبلیغاتی چی؟ دارین؟
– نه هدیهای ندارم. ببخشد.
– شکلاتی، شرینیای. چیزی؟
یه ظرف شکلات میگیرم جلوش. چند تا برمیداره و میره. سرم رو که برمیگردونم، میبینم که اومده توی غرفه و رفته سراغ ظرف شیرینی.
اينترنت و آی تی
وکیل مدافع شیطان
ما عادت کردهایم زیر برگههایی را امضا کنیم که محتوایش را نخواندهایم و نمیدانیم که هر یک از مفاد آن میتواند برایمان دردسرساز شود. به محض این که سروش روحبخش این سوژه را به من پیشنهاد داد، دیدم که این عادت چقدر توی اینترنت شایع است. واقعاً کدام یک از شماها آن یک صفحه متن انگلیسی را میخوانید که ذیل عنوان Terms of use یا توافقنامه مصرف نوشته شده است؟ یک صفحه انگلیسی که شما با تیک زدن یک مربع کوچک در زیرش، موافقت خود را با محتوای مندرج در آن اعلام میکنید.
صفحه توافقنامه مصرف جدیترین و رسمیترین صفحهای است که در سایتها میتوانید بیابید. صفحهای که محتوای حقوقی دارد. چیزی شبیه به قرارداد.
ما ندانسته زیر این قراردادها را امضا میکنیم. گرچه ظاهر امر به گونهای است که این مسأله حس نمیشود. غافل از آن که بسیاری از مفادش به ضرر ما هستند. بخش عظیمی از این مفاد با این جمله شروع میشود: کاربر توافق میکند که…
پس از این جمله حجم جالبی از مطالب درج شده و ما با یک کلیک با همهشان موافقت میکنیم. بد نیست چند نمونه کوچک از این موارد را ببینیم:
حکایت قوطی و بازرگان
داستان از کجا شروع شد؟ همه داستان از یک کامنت شروع شد. در وبلاگ ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات در ذیل نوشتهای با نام تولد پرشین بلاگ، یک کامنت نامربوط به مطلب گذاشته شده بود با این محتوا:
If you visit http://www.uiseonline.org you will notice that it is a copy of DotNetNuke. Then have a look at this page:
http://www.dotnetnuke.com/tabid/…25/ default.aspx that clearly describes the copyright of DotNetNuke and see how easily the copyright is broken in Iran by your ICT leaders.
Corey Bike | 06.06.17 – 4:42 pm |
البته ترجمه این جملات به زبان پارسی سلیس میشود:
اگر شما واقعاً به انتشار کپی رایت توجه دارید و در این زمینه جدی هستید، پس چرا در زمینه شکستن این قانون توسط مهمترین سازمان ICT در ایران سکوت کردهاید؟
شما اگر سایت http://www.uiseonline.org را مشاهده کند، متوجه میشوید که این سایت یک کپی از DotNetNuke است. سپس نگاهی به این صفحه داشته باشید
که صریحاً کپی رایت DotNetNuke را شرح داده است و ببینید که چگونه کپیرایت در ایران به وسیله سردمداران ICT رعایت نشده است.
ان کامنت باعث شد که نگاهی به ان صفحات بندازم. لنک اول مربوط است به اتحاده صادرکنندگان نرمافزار اران و لنک دوم هم مربوط است به قوانن کپیرات مربوط به سستم مدرت محتوای DotNetNuke.
کافی است تا نگاهی به سات اتحاده صادرکنندگان نرمافزار بندازد تا صحت ان ادعا را متوجه شود. تقوم ملادی ان CMS ا به قول امروزیها پرتال (که البته با هم زمن تا آسمان متفاوتند)، کاملاً نماانگر ان است که اصولاً ان CMS ارانی نست و صد البته به مانند صدها CMS دگر کدباز (Open Source) است و البته راگان.
Overdose Dot Net
«گوگل جان! پسرم با اینجا کارت دارم». این جملهای است که چند سال دیگر دکتر «ولد الاس کای» سوئدی هنگام صدا کردن پسرش خواهد گفت چرا که او نام فرزندش را گوگل گذاشته است. این نشاندهنده شدت علاقه این متخصص موتور جستوجو در حوزه بازاریابی است.
آن کی نام فرزندانش را «مایکروسافت» و «نتاسکیپ» گذاشته و فرزندان هم مادرشان را «مادر برد» میخوانند. علاقه، عشق یا اعتیاد؟ کدامیک باعث شده تا چنین مسائلی شکل بگیرد؟
ساعت ۱۲ شب است. آن قدر خسته هستی که نمیتوانی چشمانت را باز نگه داری. فردا صبح زود باید بروی دانشگاه چرا که امتحان داری. روی تختت دراز که میکشی چشمانت میافتد به کامپیوترت و تصمیم میگیری میلهایت را چک کنی به اینترنت وصل میشوی و به خودت میگویی: فقط نیم ساعت. بعد میخوابم. چند تایی ایمیل چک میکنی و میبینی که دو سه نفری آنلاین هستند. حال و احوال که میپرسی کار بالا میگیرد. همزمان مشغول میشوی به خواندن خبرهای روز و لینکهایی که دوستانت برایت فرستادهاند. ناگهان چشمت به ساعت میافتد. ساعت ۳ صبح است و تو هنوز بیداری. میدانی چه شده؟ برایت متأسفم. تو معتاد شدهای. چرا که تمام علائم بیماری اعتیاد به وب یا Web Addiction در تو مشاهده میشود.
صبح به خیر آقای نوستراداموس
این دکتر صدری عزیز گیر داده که یادداشتی بنویسم درباره اوضاع ده سال آینده از دیدگاه خودم و البته روی بُعد دیجیتالی قضیه خیلی تأکید کرده. البته اگر یکی از پیشگوییهای من در این زمینه درست بود، شما میتوانید منتظر ظهور یک نوستراداموس متواضع در ده سال آینده باشد.
این کامپیوتر که یکی دو تا شاخه ندارد تا من بخواهم درباره تمامش پیشگویی کنم. قرار است من بگوم که سختافزار چه پیشرفتی میکند؟ کامپیوترهای آینده چه شکلی هستند؟ برنامهها و نرمافزار چه فرمتی خواهند داشت؟ میزان نفوذ کامپیوتر در زندگی در ده سال آینده چقدر است؟
بگذارد خیالتان را راحت کنم. پیشرفت در علوم کامپیوتر به حدی است که میزان آن برای دو سال آینده نامشخص است چه برسد برای ده سال بعد. ده سال پیش ذهنت شما درباره وضعیت فعلی چگونه بود؟ بگذارید من برایتان بگویم. ده سال قبل یعنی سال ۱۳۷۴ (وقتی که سال دوم دانشگاه بودم) یک دستگاه کامپیوتر ۴۸۶ مدل dx4 داشتم که در زمان خودش آخر سرعت بود. با ۸ مگابایت رم و ۲/۱ گیگابایت هارددیسک و یک درایو CD. یادم است این دستگاه را که خریدم، کلی از همکلاسیهایم برای بازدید از این موجود عجیبالخلقه میآمدند و به قول گفتنی کُرک و پَرشان متلاشی میشد. مخصوصاً همین CD درایوش برای خودش موجود غریبی بود. حالا همین یک قلم را مقایسه کند با سختافزار امروزی.
دنیای دیجیتالی ده سال قبل ما شعاع کوچکی داشت. موبایل کجا بود؟ مونیتورهای رنگی چیزهای لوکسی بودند. پرینتر سیاه و سفید مختص ادارهها بود. داشتن ماوس یعنی که ما کارمان خیلی درست است و ویندوز ۱/۳ دارم. اینترنت؟ اصلاً حرفش را هم نزنید. سر و کله اینترنت دور و بر سال ۷۶ و ۷۷ پیدا شد.
ده سال قبل را مقایسه کنید با الان. سرعت پیشرفتش را هم تصاعدی ببرد بالا شاید یک گوشهای از ده سال بعد را بتوانید حدس بزند.
مسابقات سراسری مقالهنویسی سامسونگ
مسابقات سراسری مقالهنویسی سامسونگ (سام الکترونیک) و مطبوعات کامپیوتری کشور
طی همکاری متقابل شرکت سام الکترونیک نماینده شرکت سامسونگ و روزنامه همشهری، مجلات کامپیوتری رایانه، شبکه، عصر فناوری اطلاعات، رایانه خبر و کاربر مسابقات سراسری مقالهنویسی علمی در زمینه علوم رایانه به اجرا گذاشته شده است.
این مسابقه مقالهنویسی در نوع خود کاملاً منحصر به فرد و در عین حال نو است و همزمان با شروع نمایشگاه بینالمللی کتاب تا چند هفته بعد از خاتمه نمایشگاه الکامپ ادامه خواهد یافت. هدف از اجرای این سری مسابقات، ایجاد زمینههای تحقیقاتی علمی برای جوانان و علاقمندان به علم کامپیوتر است.
برای کسب اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید.
محتوای پارسی در وب و مترجم آنلاین گوگل
در خبرها آمده که زبان پارسی در میان زبانهای رایج در اینترنت رتبه قابل توجهی ندارد و سهم زبان پارسی از محتوای روی اینترنت بسیار ناچیز است. این در حالی است که تا پیش از این تبلیغات و مانور زیادی درباره رتبه سوم زبان پارسی در میان زبانهای وبلاگی داده میشد کما این که در یکی از نوشتههای قبلیم به سقوط زبان پارسی در میان زبانهای رایج در اینترنت اشاره کرده بودم.
باید بپذیرم که ما پارسیزبانان جزیرهای دور افتاده و ایزوله در میان اینترنت هستم. قوانین مخصوص به خودمان را داریم و در اغلب موارد نسخه خاص و واکنشهای ویژه خودمان را در قبال کنشها و اتفاقات پیرامون خود نشان میدهیم که بعضاً متفاوت از سایرین است. تنها نقطه ارتباطی ما با دنیای بیرون معدود وبلاگهایی هستند که تعداد بیشترشان را ایرانیان خارج از کشور تشکیل میدهند و طبیعی است که روایت خودشان را از اتفاقات بیوسفر ایرانی دارند و درصد اعظم بلاگرهای ایرانی و داخل کشور محتوای خود را کمتر به زبانهای رایج تولید میکنند. این مشکل دلایل متعددی دارد. یکی از این دلایل که در خور تأمل بسیاری است، عدم آشنای نسلی از وبلاگنوسان با زبان انگلیسی یا سایر زبانهای رایج در دنیا است. این نسل، نسل دهه چهل و پنجاه است. نسلی که در زمان جنگ رشد و نمو کرده است و بدیهی است که در زمان رشد، ملزومات و دغدغههای بزرگتری داشته به جای این که به تقویت زبان خود بپردازد و نه خود بلکه خانوادهاش هم نتوانستهاند در آن زمان مقدمه رشد زبانی او را فراهم آورند. اما نسلی که هماکنون به وبلاگ روی آورده، با این محدودیتها رو به رو نیست. بیشتر زبان میداند و اگر بخواهد روانتر مینویسد. پس شاید بهتر باشد منتظر بمانیم تا این گروه تولید محتوا را جدیتر بگیرند.
هم اکنون برای پر شدن این خلاء به شدت نیاز مترجمهای آنلاین و روبوتهای خودکار ترجمهگر حس میشود. برنامههایی که به طور خودکار محتوای یک زبان را به زبان مقصد ترجمه میکنند و طیف وسیعتری از بازدیدکنندگان را برای یک محتوا فراهم میسازند. در صورت به انجام رسیدن چنین پروژههایی بلاگرهای پارسینویس میتوانند مخاطبانی به زبانهای دیگر داشته باشند چرا که نوشتههایشان با کلیک روی یک لینک خود به خود به زبانهایی چون انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، پرتغالی، چینی و ژاپنی ترجمه میشود. در خبرها آمده است که گوگل در حال تولید مترجمی برای ترجمه زبان پارسی به سایر زبانها و در درجه اول انگلیسی است. پروژهای که هنوز ناقص است و فعلاً میتواند پارسی را به پنگلیش و تعدادی از کلمات را به انگلیسی ترجمه کند. هنوز راه درازی تا یک مترجم آنلاین کاربردی در پیش است. با کمی دقت میتوانیم مشکلات در پیش راه این مترجمها را ببینیم. مترجم آنلاین برای ارائه یک ترجمه درست از زبان پارسی باید با مشکلات زیاد و متعددی دست و پنجه نرم کند. یکی از این مشکلات تفاوت نگارشی در زبان پارسی است. مشکلی که در نگارش زبانهای دیگر به علت وجود فاصله میان حروف کلمات وجود ندارد. در زبانهای دیگر هر کلمه از حروف مجزا تشکیل شده است در حالی که نگارش در زبان پارسی به علت وجود فاصلهها، نیمفاصلهها، پسوندهایی مانند «تر، ترین، ها و…»، ک پارسی و ک عربی ی آخر پارسی و ی آخر عربی و قوانین دیگر نگارشی مترجمها برای تشخص کلمات پارسی نیاز به الگوریتمی به مراتب پیشرفتهتر و پیچیدهتر دارند. ضمن این که نباید از نظر دور داشت این نکته را که زبان حجم اعظم محتوای پارسی که وبلاگها باشند، نثر شکسته است و ترجمه این متون نیز دردسری مضاعف برای زبان پارسی است. مسلماً متخصصان هوش مصنوعی میتوانند در این زمینه توضیحاتی مفصل و علمی بنویسند.
به نظر من از هم اکنون باید به فکر باشیم. شاید لازم باشد حداقل این نکته را به بحث بگذاریم. به نظر من لازم است که بدانیم که آیا باید شیوهای مناسب را برای نوشتن انتخاب کنیم یا این که تمام بار را بر دوش مترجم منتقل کنیم. مترجمی که هنوز طفل شیرخوارهای است که ناتوان است. بیندیشیم، بنویسیم و بحث کنیم. شاد نتیجهای حاصل شد.
فناوری اطلاعات
در ابتدای هزاره سوم، صنعت فناوری اطلاعات در جهان محور دگرگونی و توسعه قرار گرفته است. مطابق منشوری که هشت کشور صنعتی جهان در اوکیناوا به امضا رساندند، فناوری اطلاعات به عنوان محور حیاتی توسعه و رشد در جوامع بشری قرار گرفته و مطابق گزارش صندوق توسعه سازمان ملل متحد تنها راه کاهش فقر در جهان است. با تمام این مسائل، بدیهیست که به دنبال مفهومی برای این واژگان باشیم.
فناوری اطلاعات چیست؟
فناوری اطلاعات چیست؟ این سوؤالی هست که بیشتر مردم میپرسند. با توجه به اصطلاحاتی که این روزها به سرعت در فرهنگمان جای خود را باز میکنند و مردم در محیط اطرافشان با آنها برخورد میکنند روز به روز به درک این اصطلاح بیشتر ترغیب میشوند.
بررسی فیلترینگ در دنیا
فیلترینگ فقط در ایران نیست. فیلترینگ و مقوله سانسور در تمام دنیا اعمال میشود. اما شیوه اعمال آن فرق دارد. کم نیستتند کشورهایی در دنیا که محدودیت را در فضای اینترنت به دقت وافری پیاده میکنند. در این یادداشت به این مقوله پرداخته شده است.
• چین: آمار نشان مىدهد که تعداد سایتهاى اینترنتى در چین به ۶۰۰ هزار و شمار کاربران این شبکه جهانى به بیش از ۸۰ میلیون نفر رسیده است که بخش اعظم آنان را نوجوانان و جوانان تشکیل مىدهند. این مساله دولت چین را به فکر واداشته است که به تمامی مراکز خدمات اینترنت دستوراتی را مبنی بر اعمال فیلترینگ ابلاغ کند. در کنار تمام این مقررات مراکزی نیز با عنوان «مراکز سبز» با هدف ارائه اینترنت سالم ایجاد شده تا کاربران از این مراکز برای دسترسی به اینترنت استفاده نمایند. این نشاندهنده تصمیم جدی دولت چین در کنترل اطلاعات است و حاکی از این است که نمیخواهد به هیچ وجه رشته این رسانه را دور از دسترس داشته باشد. در حال حاضر ۸۷ میلیون نفر در چین online هستند و چین پس از کشور آمریکا، بیشترین کاربر اینترنتى در جهان را دارد. دولتمردان این کشور نیز همواره آنها را تشویق به استفاده از اینترنت در مسائل تجارى و آموزشى مىکنند. اما این در حالى است که بسیارى از چینىها معتقدند علت اصلى محدودیتهاى دولت این کشور در دسترسى به اینترنت به مسائل غیراخلاقى مربوط نمىشود، بلکه آنها به دنبال محدود یک استفاده از اینترنت جهت انتشار نظرات منتقدان و مخالفان دولت هستند. به دنبال مبارزه دولت چین با مسائل غیراخلاقى در چین ۳۰۰ نفر بازداشت و ۷۰۰ سایت بسته شدهاند.
جنایت و مکافات
بحثی که اکنون جامعه مجازی ما را نگران کرده، خبری مبنی بر قانونی شدن ثبت رفتار کاربران در اینترنت است. این خبر در روزنامه ایران مورخه سهشنبه هفدهم خرداد ماه از قول رضا پرویزی دبیر کمیته مبارزه با جرایم رایانهاى قوه قضاییه و با این عنوان منتشر شد: ثبت رفتار کاربران در اینترنت براى مبارزه با جرایم رایانهاى قانونى مىشود. و در ادامه میافزاید: نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومى در اینترنت به صورت قانونى پیگیرى و متخلفان مجازات مىشوند.
به طور کلی فصل چهارم پیشنویس قانون مجازات جرایم رایانهای به جرایم مرتبط با محتوا مربوط میشود که شامل مواد ۱۳ تا ۲۳ است.
اجازه بدهید متن ماده نوزدهم را با دقت بیشتری مطالعه کنیم (متن کامل در انتهای مطلب). این ماده به شرح وظایف ارائهدهندگان خدمت میزبانی میپردازد و آنها را موظف به ثبت و ضبط دادهها و محتویات سایتها (و احتمالا وبلاگها) میکند. پس این ماده بر خلاف آنچه که روزنامه ایران به آن استناد کرده است ربطی به نویسندگان و تولیدکنندگان محتوا ندارد. به نظر میرسد گزارش روزنامه ایران درباره ماده هفدهم این پیشنویس است.
تخممرغهای رنگی دیجیتالی
همگی تخممرغهای رنگی را هنگام عید نوروز و اعیاد دیگر در سراسر جهان دیدهایم. اما اینجا صحبت از نوع دیجیتالی آن است. تخممرغهای رنگی تخممرغهای عید پاک (Easter Eggs) در حقیقت رمزهای پنهانی هستند که برنامهنویسان در میان برنامههای خود پنهان میکنند. ترکیب آنها بسیار متفاوت بوده و میتواند یک تصویر متحرک، یک بازی، یک پیام جالب و هر سرگرمی کوچک دیگری باشد. این تخممرغهای رنگی تنها وقتی به نمایش در میآیند که شما رمز آن یا فرمان خاصی را وارد کرده و یا در نقطه خاصی با ماوس خود کلیک نمایید. برنامهنویسان در برخی موارد این تخممرغهای رنگی را در میان نرمافزارها بعنوان یک چیز لذتبخش میگنجانند. شاید آنها اعتقاد دارند که در هنگام کار با یک نرمافزار جدی، لازم است که زمانهایی هم به شوخی و سرگرمی اختصاص داده شود.
یک روز در جشنواره کارتهای اینترنت و تلفن
امروز با چند تا از دوستان رفتیم جشنواره کارتهای اینترنتی. کلی چیزای مربوط و نامربوط به کارتهای اینترنتی هم اونجا ولو بود. از لیزرشو بگیر تا انواع آهنگهای دیشتنه دوپس! یه سری دخترهای ماهرو هم به زور سعی در قالب کردن کارتهای اینترنتشون داشتن. انواع و اقسام دلبری و عشوه شتری و غیرشتری رو نثارت میکردن به شرط خرید کارت. بگذریم… رفتیم سراغ پارسآنلاین که حرف و حدیث اخیرش زیاد بوده. مدیر فروشش بطور ضمنی میگفت که بستن وبلاگها دستور مخابرات بوده و کاری از دستشون برنمیاومده و مجبور شدن خطای مخابرات را به جون بخرن. سر همین مسأله که دارن خط DSL راه میندازن و احتیاج به همکاری مخابرات هست. ازشون پرسیدم وبلاگ حدر رو چرا بستین؟ گفتن ندیدیمش تا حالا. پرسیدم روزی چند ساعت با اینترنت کار میکنین؟ گفت هفت هشت ساعت. گفتم لابد از سایتهای ایرانی هم هیچ بازدیدی ندارین. گفت چرا! گفتم پس چطور شده تا حالا حدر رو ندیدین؟ گفت والله چه عرض کنم. آدرس حدر و صبحانه رو دادیم بهش. گفت بررسی میکنه! حالا تا کی؟ الله اعلم. بعدش رفتیم سراغ البرز. یه تستی زدیم رو کامپیوتراشون دیدیم پرشینبلاگ رو فیلتر کردن. دو سه باری که ازشون پرسیدیم که چرا فیلتر شده، گفتن دستور مخابرات. گفتیم بابا جان مخابرات اطلاعیه رسمی داده که بستن این سایت جرمه. یه خانومی خیلی بیادبانه گفت آقا شما خیلی شلوغ میکنین، به ما ارتباطی نداره! اینم از اثرات مردمداری و تکنیکهای جدید Customer care در ایران که اتفاقاً سمینارش همون لحظه در حال برگزاری بود. یه نکته جالب هم این بود که کلی کامپیوتر آنلاین بود واسه استفاده که اتفاقاً همشون پر بود از چتبازان غیور ایرانی که اونجا هم دست از مخ زدن برنمیداشتن. سمینار بعدی که رفتیم، درباره آموزش آنلاین یا e-learning بود که شرکت انگارهنگار برگزارش کرد و درباره بسته نرمافزاری بود به نام elearning iran که تولید این شرکت بود و روی هم رفته بسیار قوی و کامل به نظر میرسید. اما افسوس که از بس پرچونگی کردن در توضیحاتش وقتی برای سوؤالات ما نموند. من موندم اینها که از ارتباط دوطرفه توی یه سمینار غافلن چطور میخوان با سایتهای آموزش آنلاین ارتباط نامحدود بین این همه کاربر ایجاد کنن! حالا بگذریم که مدیر فنی این پروژه همه «ر»ها رو R تلفظ میکرد (با لهجه آمریکایی تلفظ کنین لطفا). آها دکتر جلالی معروف هم که پروژه شهرهای الکترونیکی زیر دستشه اونجا بود. خیلی دوست داشتم ازش بپرسم که با این همه بودجه تا حالا چی کار کردین جز برگزاری چند تا سمینار! حیف که وقتش نبود.
یک توصیه دوستانه: اگه هوس کردین شوی لیزری ببینین یا چند ساعت اینترنت مفت تور کنین، یه سری به این جشنواره بزنین.
توضیح عکس: یکی از جوایز، تاپ Ray-Ban در غرفه کارتهای ری بن!
پ.ن: بنابر درخواست آقای محمد کامبد مدیر عامل شرکت پارس لوک – ری بن، عکس رو از کنار مطلب حذف کردم.
طنز تلخ اینترنت در ایران
۱- یکی از بزرگترین گروههایی که برای جاری شدن قانون کپی رایت در دنیا تلاش میکنند، تفاوت بین یک سایت که سرویس مجانی ارائه میدهد را با یک کاربر ساده که به آدرس یک فایل در خارج از آن سایت لینک داده متوجه نمیشوند و کل سایت را به همین دلیل مسدود میکنند. انگار نه انگار این همه سایت و وبلاگ در باره هک و کرک در نتفیرمز و جئوسیتیز و بلاگاسپات و هزاران سایت مشابه داریم. همچنین به نظر میرسد این گروه بزرگ (و لابد معتبر) مدافع کپیرایت در دنیا که تفاوت بین سایت سرویس دهنده و کاربر، و کرک نوشتن و در دسترس عموم قرار دادن را با لینک دادن به یک کرک در اینترنت درک نمیکنند، اسم و مشخصاتی به جز بزرگ ندارند!
۲- مدیران سایت مسدود شده در چند روز گذشته ناگهان عرق ملیشان به جوش آمده و یک تنه متولی ناموس و آبروی کاربران اینترنت در ایران میشوند و در مقابل مقالهای که CNN و رویتر در باره استقبال ایرانیان از سایتها و وبلاگهای سکسی منتشر کردهاند (چه دروغ بزرگی!) ، به شدت واکنش نشان میدهند. آنها در حالی که رگهای گردنشان بیرون زده گزارش مذکور را با شدت و حدت تمام رد میکنند و نامهی سرگشادهای به دو زبان خطاب به خبرگزاریهای مذکور مینویسند و خواستار پس گرفتن آن مقاله و عذرخواهی رسمی میشوند. نامهی سرگشاده مذکور را نیز برای امضای دیگران در سایتشان قرار میدهند.
۳- بعد از این اتفاقات کماکان تمامی وبلاگهایی که از آن سایت سرویس میگیرند، بر خلاف صفحه اصلی سایت و البته نامه سرگشاده اعتراض آمیز، در تعدادی از ISPهای معروف ایران قابل دسترسی نیستند و تنها میتوان با دور زدن مسیر و به کمک پروکسی آنها را دید.
۴- روزها و هفتههای گذشته بحرانیترین و ملتهبترین روزهای ایران در دو سه سال گذشته از نظر سیاسی و اجتماعی بودهاند.
۵- پرتقال فروش رفته امیر آباد بوق بزنه!
وبلاگهای فارسی و باگهای سکسی!
نگاهی به آمار بینندگان سایتهای ایرانی در گروه سایتهای شخصی واقعیت تلخی رو به ما نشون میده. اینکه در بین این همه سایتها و وبلاگهای مختلف با مطالب مفید، وبلاگهایی که فقط به طرح مطالب سکسی و جنسی پرداختن هیتهای بالای دایرکتوریها رو به خودشون اختصاص میدن، جای تاسف بسیاری داره. بهرنگ فولادی یکی از مدیران پرشینبلاگ که بزرگترین سایت سرویسدهنده وبلاگهای فارسی زبانه، در قسمتی از وبلاگ خودش در اعتراض به گزارش بعضی از رسانههای خارجی میگه:
“در همین راستا اخیرا، خبرگزاریهای رویترز و CNN در دو مقاله مشابه با تیترهای متفاوت، مطالب و تحلیلهایی درباره وبلاگهای ایرانی منتشر کرده بودند. در هر دو مقاله به طور واضح سعی شده بود، عمده اشتیاق و علاقه وبلاگنویسان و خوانندگان وبلاگهای ایرانی به مسائل جنسی و فرهنگ غرب (که در مقاله از آنها به عنوان تابو نام برده شده است) ارتباط داده شود و چنین وانمود شود که کاربران ایرانی اینترنت به علت محدودیتهای اجتماعی در این زمینه ها به وبلاگنویسی و وبلاگ خوانی روی آورده اند!”
و در ادامه علت این نوع گزارشها رو اغراض سیاسی و اقتصادی میدونه. در دنباله هم آماری رو بر اساس هیت سایت خودشون ارائه میده.
عجایب هفتگانه اینترنت
همشهری روز چهارشنبه ۱۸ دی مقالهای داشت با عنوان عجایب هفتگانه اینترنت. در این مقاله این عجایب به این ترتیب عنوان شدن: Google, Yahoo, Project Ggwten berg, Multimap, Ebay, Amazon, Blogger آوردن Blogger تو این لیست پر بیراه هم نیست. چون به هر حال تحول بزرگی برای کاربران اینترنت به وجود آورده. اما در بخشی از این مقاله گفته شده: اوان ویلیامز یکی از مؤسسان بلاگر معتقد است روزی خواهد رسید که دیگر این خدمات رایگان نباشد. (خدا به خیر بگذرونه)