باور کنین قصد ندارم مختون رو با تبلیغات درباره محصولات آیتی و بمباران کنم، اما این موضوع دو حالت بیشتر نداره. یا این که من خیلی به این موضوع حساس شدم و بیشتر این چیزها رو میبینم، یا این که واقعاً یه اتفاقات جدیدی داره میافته.
به هر حال امروز هم چیز جالبی دیدم که طبعاً اینجا مینویسمش. سریال تلویزیونی Family Guy یا مرد خانواده که از سال ۱۹۹۹ از تلویزیون آمریکا پخش میشه، حداقل اینجای دنیا که من زندگی میکنم، از کفر ابلیس هم مشهورتره. یه انیمیشن اجتماعی که نگاه خیلی منتقدانهای هم به جامعه و سیاست داره. پخش این سریال سال ۲۰۰۲ متوقف شد اما فروش شگفتانگیز دیویدیهای این مجموعه باعث شد تا تهیهکنندهش ساختش رو از سال ۲۰۰۵ از سر بگیره.
اما این بار شرکت مایکروسافت برای معرفی نسخه تازه ویندوزش یعنی ویندوز ۷ از فمیلی گای استفاده کرد. ویدئویی که این پایین میبینین به سفارش مایکروسافت ساخته شده.
تبلیغات
۱۵ آگهی ویدئوی بهیادماندنی درباره فناوری اطلاعات
در دنیای تبلیغات، بعضیهاشون توی حافظه مردم ماندگارتر هستن. و البته در این بین اگه بخوایم ۱۵ تا از ماندگارترین آگهیهای تصویری درباره تکنولوژی رو به روایت اینجا ببینیم، میشن اینها که من فقط اونی رو که بیشتر از همه دوست داشتم این پایین میذارم. بقیهش رو توی نوشته اصلی ببینین.
آگهی تلویزیون فارسی بیبیسی (شماره دو)
همونطوری که خیلی از شما متوجه شدین، سایت بیبیسی فارسی یه نغییرات کوچیکی کرده و در حال حاضر شما در بالای سایت دکمه پخش زنده تلویزیون رو میبینین. در عین حال جدول پخش برنامهها هم اینجاست که تقریباً همه اطلاعات توش هست. با کلیک روی بعضی از برنامهها میتونین یک ویدئو هم ببینین. برای مثال ویدئوی مربوط به معرفی برنامه کلیک از اینجا قابل دیدنه. حالا هم آگهی تبلیغاتی جدید تلویزیون رو همینجا ببینین. این هم دو تا پوستر از تلویزیون فارسی بیبیسی: شماره ۱ و شماره ۲. و در آخر این هم صفحه اینترنتی تلویزیون.
آگهی تلویزیون فارسی بیبیسی (شماره یک)
حالا دیگه همهتون میدونین که تلویزیون فارسی بیبیسی از چهارشنبه شروع به کار میکنه. ویدئوی جدیدی که اینجا میذارم در واقع یکی از آگهیهای این کانال هست که میبینین. توی روزهای آینده هم ویدئوهای دیگهای میذارم براتون.
AdCamo، سایتی برای تبلیغات در پسزمینه سایت
دنیای تبلیغات آنقدر فضول است که به هر سوراخی سرک میکشد و از هر شیوهای استفاده میکند تا آگهیهای خود را به مخاطبان قالب کند و نشان بدهد. برای همین است که شیوههای تبلیغاتی کاملاً مبتنی بر ابتکار است. برای همین است که آگهیدهندگان از کف زمین و پلههای برقی هم نمیگذرند (رونوشت به آقای اولد فشن).
تبلیغات آنلاین که برای خودش حکایتی دیگر است. شرکتهایی مثل گوگل درصد بزرگ درآمدشان را از طریق آگهیهای اینترنتی درمیآورند. انواع و اقسام تبلیغات اینترنتی هم از تبلیغ متنی تا بنرهای گرافیکی هم به دنبال کلیک بیشتر از جلوی چشمانمان رژه میروند و هر فضای تبلیغاتی جدید یعنی درآمدزایی بیشتر.
این روزها یک سایت نوع جدیدی از تبلیغات را در فضای اینترنت عرضه میکند و آن مدیریت آگهی برای پسزمینه سایتهاست در واقع در همان بکگراند. واقعاً نمیدانم چرا تا حالا کسی به این فکر نیفتاده بود. از طرفی هم نمیتوانم بگویم که این کار چقدر صفحات را سنگین میکند و چه تأثیری در زمان بارگذاری صفحات دارد. از طرفی به علت آنکه متوسط سرعت اینترنت روزبهروز در حال افزایش است، کمکم میتوان به فکر آگهیهای سنگینتر برای صفحات بود.
به هر حال سایت AdCamo این آگهیها را در سه دسته عرضه میکند. کاشی، زمینه متحرک و زمینه ثابت. در هر یک از این حالتها زمینه همراه با یک بنر در سایت شما قرار میگیرد و هر فردی با کلیک روی بنر یا زمینه به صفحه آگهیدهنده هدایت میشود (دمو را ببینید).
آگهیهای یک سایت ایرانی در یاهو
چند وقتیه وقتی وارد یاهو ۳۶۰ میشم، میبینم که یک سایت ایرانی به یاهو آگهی داده. در واقع چهار بنر تبلیغاتی با فرمت گیف انیمیت اون بالا خودنمایی میکنند. دیدن آگهیهای ایرانی یا مربوط به سایتهای فارسی در گوگل چندان عجیب نیست اما برام جالب بود که این آگهیها رو که به فروشگاه الکترونیک پست ایران لینک شده، ببینم. بر خلاف تصور، این فروشگاه هیچ ربطی به شرکت پست ایران یا هر نهاد دولتی دیگه نداره و کاملاً خصوصی هست.
البته جالب خواهد بود که شاهد افزایش مارکت اجناس و فروشگاههای ایرانی در سایتهای پربینندهای مثل یاهو باشیم، اما نمیدونم بخش پذیرش آگهی یاهو چقدر نسبت به فروش محصولاتی که کپیرایت رو رعایت نمیکنن، حساس هستند. امیدوارم متوجه نشن که سایتی رو که دارن براش تبلیغ میکنن، فیلمها رو بدون پرداخت حق کپیرایت میفروشه.
به هر حال اگر دوست دارید، این ۴ آگهی رو میتونید از اینجا دانلود کنید.

ردپای گوگل در فیلم جدید Wanted
گاهی وقتها در فیلمها میبینیم که لوگوی یک شرکت را در بخشی از داستان فیلم میگنجانند. نکتهای که گاهی هدفمند دنبال میشود. برای فیلمهایی که داستانشان در آینده میگذرد، هوشمندی آگهیدهندگان بیشتر نمود پیدا میکند. برای مثال شما در فیلمی که داستانش مربوط است به صد سال دیگر، در یک فضای مدرن میبینید که بازیگر در بخشی از داستان فیلم سراغ یک دستگاه ارتباطی (چیزی شبیه به کیوسک تلفن) میرود تا با کسی تماس بگیرد. حال آنکه شما لوگوی MSN را روی آن میبینید. یا دستگاه کامپیوتر پیشرفتهای که در صد سال بعد با آرم Apple چشمنوازی میکند.
از تمام اینها که بگذریم. چند روز پیش که فیلم «تحت تعقیب» یا Wanted را میدیدم. این فیلم تقریباً یک ماه است که روی پرده سینماهای دنیاست و جلوههای ویژه بسیار دیدنیای دارد. در بخشی از فیلم دیدم که بازیگر (Wesley Gibson) ناامیدانه به دنبال اسم خود در گوگل میگردد و هیچ نتیجهای پیدا نمیکند.
از بازی Lost تا تبلیغ Turkcell
ترکیه برد. آن هم در دقایق آخر و من چون بسیار جوزده هستم تمام طول بازی دیشب را دوست داشتم که ترکیه ببرد و طبیعتاً این آرزو با بدجنسی تمام به خاطر عکسهایی بود که میتوانستم بعد از بازی بگیرم. از آنجایی که من خیلی برنامهریزی دقیقی دارم، طبیعی است که دوربین عکاسیام را توی هتل جا بگذارم و هیچ عکسی جز چند تا کمکیفیت از نوع موبایلی نصیبم نشود.
حالا هم که دارم این پست وبلاگیام را مینویسم حواسم پیش بازی کرواسی و آلمان هست که باز هم طبیعی است دلم بخواهد کرواسی ببرد. این هم ذاتاً به خاطر این است که ما ایرانیها همیشه طرفدار مظلوم هستیم (حالا مگر این کرواسی مظلوم است؟). وانگهی کرواسی الان یکی جلو است و همین چند ثانیه پیش (دقیقه ۴۱) نزدیک بود دروازه این آلمان را که از روی نامردی ذاتیاش برای ورود به کشورش هم سختگیری می کند، باز کند (چه ربطی داشت؟). بگذریم از فوتبال.
برای آنکه عذاب وجدانم کاهش بیاید و هادی نیلی هم فکر نکند من برای هر دریوری وقت دارم چیزی بنویسم بهجز دعوت به بازی، تصمیم گرقتم که بدون زیرلفظی بگویم خودم را شبیه کدامیک از شخصیتهای سریال «گم» یا همان Lost میبینم. من یک جورهایی خودم را شبیه سعید میبینم به سه دلیل. دلیل یک، دلیل دو و طبیعتاً دلیل سه (چه دلایل لوسی). راستش من بیشتر از سیزده قسمت لاست را ندیدهام اما کلاً با این سعید خان که نقش یک سرباز گارد ریاست جمهوری عراق را دارد بسیار حال میکنم. بیشترش هم به خاطر تسلطی است که به وسایل الکترونیک دارد (من ادعایی نکردمها). خلاصه خواستم این را بگویم که خدای ناکرده لال از دنیا نروم.
تلویزیون دارد بین دو نیمه تبلیغات برای تیم ترکیه میکند. توی این تبلیغ از تخممرغ تا گلابی روی درخت طرفدار تیم ترکیه هست. از بین همه این تبلیغات رنگارنگ من عاشق این تبلیغ ترکسل هستم که یک اولدسانگ را برداشته و یک تبلیغ قشنگ ساخته. اگر نبینید خیلی چیزین! یک مقایسهای هم بین آهنگ این تبلیغ با آهنگ «ورزشکاران، دلاوران…» داشته باشید بد نیست!
فروش برنامه هرزنامهنویس در ایران آزاد
هرزنامه یا Spam از آزاردهندهترین ایمیلهایی هست که هر کسی میتواند دریافت کند. در کشورهای دیگر افراد هرزنامهفرست را دستگیر و جریمههای سنگین میکنند تا با ایمیلهای بیمورد مزاحمت برای کاربران اینترنتی فراهم نیاورند (یک نمونه جریمه ۲ میلیون دلاری در سال ۲۰۰۳ را ببینید). یک نوع هرزنامه هم کامنتهایی است که در بخش نظرات وبلاگها به طور خودکار و با استفاده از برنامههای روبوت ارسال میشود.
هرزنامهها که به تازگی ۱۵ ساله شدهاند، بیش از ۹۰ درصد ترافیک ایمیلهای ارسالشده در سراسر شبکه اینترنت را تشکیل میدهند[+].
اما از قرار معلوم در ایران نه تنها چنین قانونی وجود ندارد بلکه برنامهنویسان با فراغ خاطر برای فروش نرمافزارهای هرزنامه تبلیغات میکنند. این هم یک نمونه از این تبلیغات برای فروش برنامهای که به طور خودکار در وبلاگهای بلاگفا کامنت میگذارد (قابل توجه علیرضا شیرازی عزیز):
فروش برنامه اسپمر برای بلاگفا (حراج شد به دلایلی)
چندین وقت بود که سعی میکردم یک اسپمر برای بلاگفا بنویسم. بلاگفا از نظر امنیت در سطح بالایی قرار داره و نمیشه به راحتی براش همچین برنامهای نوشت. برنامه متن نظر را از شما میگیرد و به طور خودکار وارد وبلاگهای آپدیت شده و فعال میشود و در آخرین ارسال کامنت مورد نظر شما را میگذارد. این برنامه برای تبلیغات فوقالعاده هست و این چیزی نیست جز نتیجه تلاش شبانهروزی بنده.
نحوه کار به این صورت هست که در ابتدای اجرا اطلاعات مورد نیاز را از کاربر میگیرد و سپس هاید شده و بدون مزاحمت برای شما کار فرستادن نظر را انجام میدهد. سرعت برنامه ارتباط مستقیم با پهنای باند در دسترس دارد.
این برنامه به بالاترین پیشنهاد فروخته میشود (لطفاً در قیمتگذاری انصاف رو رعایت کنید!)
این هم بخش بحث و گفتوگو و چانهزنی درباره قیمت این اسپمر در فوروم پرشین تولز. این هم یک نمونه آگهی برنامه ارسال اساماس به طور فلهای. این هم یک دریافتکننده کلافه!
پیامکی در راه
هفتهنامه چلچراغ– در حال حاضر، بزرگترین اپراتور تلفن همراه که این روزها با نام تجاری «همراه اول» کار میکند، به ازای هر پیامک، ۱۴۲ ریال از فرستنده دریافت میکند. این رقم پس از آنکه باعث اعتراض کاربران زیادی شد، مورد تأیید سازمان بازرسی کل کشور هم قرار گرفت. به نحوی که این سازمان فشارهای خود را برای کاهش این تعرفه بیشتر کرد.
با توجه به آنکه در بسیاری از کشورها سرویس پیامک یکی از ارزانترین خدمات یک شرکت تلفن همراه شمرده میشود و حتی در برخی از این کشورها در ساعاتی از شبانهروز ارسال پیامک رایگان است، اما تعرفه فعلی با احتساب ارسال ۴۵ میلیون پیام، روزانه چیزی نزدیک به ۶۰۰ میلیون تومان درآمد نصیب شرکت ارتباطات سیار میکند.
در هفتههای گذشته طبق مصوبه وزارت ارتباطات تغییراتی در این تعرفه اعمال و سیاستی دونرخی برای پیامک در نظر گرفته شد. در نرخ جدید، به ازای هر پیامک با حروف فارسی ۸۹ ریال و به ازای هر پیامک با حروف انگلیسی ۲۲۲ ریال دریافت خواهد شد. این تعرفه از تیر ماه سال آینده محاسبه خواهد شد.
در نگاه اول به نظر میرسد که همراه اول تصمیم گرفته مطابق با شعارهای تبلیغاتیاش که این روزها از رادیو به گوش میرسد از درصدی از درآمد خود چشمپوشی کند. از طرفی به خاطر حمایت از خط و زبان فارسی کل کار بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است. اما ساختار یک sms یا پیام کوتاه به گونهای است که هر بار میتوان یک جمله به زبانهای مشتق از لاتین با محتوای ۱۶۰ حرف ارسال کرد در حالی که در یک پیامک به زبان فارسی، چینی و عربی نمیتوان بیشتر از ۷۰ حرف ارسال کرد.
آگهیهای بانمک املاک رابینسون
در بین همه تبلیغات و آگهیهای مزخرفی که بیشتر در شبکههای ماهوارهای پخش میشود، یکی از آنها با طراحی مناسب و شخصیتپردازی درست و حسابی خودش را از بقیه متمایز کرده است. آن هم سری آگهیهای انیمیشن سهبعدی املاک رابینسون هست که کاراکترها و به ویژه دیالوگهای بامزهای برایشان نوشته شده. کمی جستوجو کردم و متوجه شدم که این انیمیشنها کار مجموعهای به نام ادیب تریدی است. متأسفانه یکی از بامزهترین آگهیهایشان را پیدا نکردم اما این یکی روی گوگل ویدئو بود و این هم. این آقای رابینسون آگهی که در واقع شخصیتش از رابینسون کروزوئه الهام گرفته شده عکسالعملهای جالبی مقابل پسرک شیطانی دارد که کمی هم خنگ است و یک جور شخصیتش به بوشوگ لوک خوششانس شبیه شده است.
با وجود آنکه آگهیهای اینچنینی برای تبلیغ در اینترنت بسیار مناسب هستند، ماندهام که این شرکتها با سرمایه مناسبی که دارند و هزینههایی که برای تبلیغات میکنند چرا هنوز تبلیغات اینترنتیشان را برای سایتهای ایرانی آغاز نکردهاند. این هم یکی از آگهیهایی که ذکرش رفت:
خرید و فروش کلیه در ایران
در و دیوارهای کوچهای در حد فاصل چهار راه و میدان ولیعصر تهران میزبان آگهیهای افرادی است که آنها را با خودکار یا ماژیک مینویسند. این آگهیها ویژگی متفاوتی با آگهیهایی دارند که در صفحات نیازمندی روزنامهها منتشر میشوند. کالایی که در این آگهیها درج شده «کلیه» است. بیمارانی که از دیالیز خسته شدهاند یا بیماریهای کلیوی دارند، خریدارش هستند و افرادی که مشکلات مالی دارند، فروشنده آن. دیوارها مملو از نوشتههایی است که گروه خونی و سن کلیه (فرد اهداکننده) را شامل میشود. به این نوشتهها یک شماره تماس اضافه شده و گاهی تاریخ آگهی هم درج میشود. مجموعه عکسهایی که از این کوچه گرفتهام در سایت بیبیسی فارسی منتشر شده است. برای مشاهده آنها اینجا کلیک کنید.

سامانه سیمرغ، برنامه سینماهای تهران روی موبایلتان
امروز توی سینمای مطبوعات (صحرا) به یک بنر تبلیغاتی برخوردم که درخواست میکرد بلوتوث موبایلهایمان را روشن کنیم. پس از چند ثانیه که از روشن کردن بلوتوث موبایلم گذشته بود، با ورود یک فایل به موبایلم موافقت کردم. فایل مورد نظر در واقع یک اپلیکیشن برای موبایل بود به نام «سامانه سیمرغ» که وظیفه اطلاعرسانی برنامههای سینماهای تهران رو بر عهده داره.
با ورود به سامانه سیمرغ منویی میبینیم شامل این بخشها:
سینماهای تهران، فیلمهای جاری، به روزرسانی، مدیریت اخبار، انتقادات و پیشنهادات، درباره ما، خروج
نسخهای که از طریق بلوتوث دریافت کردم، نسخهای هست که در حال حاضر در سایت هم قرار دارد. در این نسخه در فهرست الفبایی سینماها نمیتوان فیلمی را که در حال اکران است مشاهده کرد اما اطلاعات تماس سینما موجود است. در بخش فیلمهای جاری میتوانیم فیلمهای حاضر را ببینیم و با کلیک روی آن سینماهای نمایشدهنده را پیدا کنیم. بخش بهروزرسانی هنوز تکمیل نشده است. در نسخه فعلی در این بخش نوشته شده که با دریافت نسخه بعدی نرمافزار که بیستم اسفند ارائه میشود، میتوانیم این بخش را به طور فعال داشته باشیم (هنوز چگونگی آپدیت برای من روشن نیست). اینطور که در توضیحات آن نوشته شده، اطلاعات سینما هم تکمیل میشود و محل هر سینما را روی نقشه هم خواهیم دید. بخش انتقاد و پیشنهاد هم امکان ارسال را در نرمافزار قرار داده است.
یکی از اشکالات این نرمافزار هماهنگ نبودن کلیدهای بین منو مثل بازگشت است که گاهی سمت راست و گاهی سمت چپ صفحه قرار دارد و در برخی از صفحات دکمه بازگشت در انتهای فهرست قرار داده شده که کاربرپسند نیست و باعث سردرگمی خواهد شد. این نرمافزار که از قرار معلوم به سفارش معاونت امور سینمایی و سمعی بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساخته شده، از آن نرمافزارهایی است که در صورت تکمیل حسابی به درد سینمابازان مقیم تهران خواهد خورد.
سامانه سیمرغ را از اینجا دریافت کنید.
آگهیهای متنی از جنس ایرانی
داشتم توی میلباکسم به ایمیلهای رسیده جواب میدادم که چشمم افتاد به یک آگهی برای فروش هاست و دومین. متنش خیلی برایم عجیب بود: «فروش هاست و دامنه کلی تخفیف میدم کلیک نکنید زنگ بزنید». که در کنارش شماره تماس هم ذکر شده بود.
اینکه کسی کلی تخفیف بدهد خیلی هم خوب است اما چرا نباید روی این آگهی متنی کلیک کنیم؟ علتش خیلی ساده است. برای اینکه با هر کلیک مقداری از پول آگهیدهنده کم و واریز میشود به جیب گوگل. اما اگر روی آگهی کلیک نکنید، گوگل بابت نمایش چیزی از پول پرداختشده کم نمیکند. آگهیدهنده مرد رنِد ایرانی خواسته تا هم تبلیغ کرده باشد و هم پولی از جیبش نرود!

از آنجایی که من برای انجام بعضی از کارها که فعلش «نکن» باشد، کرم دارم، روی آگهی کلیک کردم. یک بخش سایت فهرست مشتریان این آگهیدهنده محترم بود. در این فهرست یک سایت بیشتر نگذاشته بودند که با کلیک روی آن معلوم میشد که فایلهای هاستش روی پرشینگیگ بود و البته تروجان خوشگلی هم داشت.
این آگهی را که دیدم، کلمه هاست را توی گوگل جستوجو کردم و یک سری آگهی فارسی بانمک دیگر هم دیدم. حالا یکی بیاید به این نظم آهنی و به این مدیریت در پلتفرم ژاپنی تبریک بگوید. چرا که «ثبت هاست و دامین در ۴۳ ثانیه» انجام میدهد. نه یک ثانیه اینورتر و نه آنورتر.
آداپتیک، همه برای یکی، یکی برای همه
هفتهنامه چلچراغ– در مسابقات دوچرخهسواری برای آن که برنده بشوی، لازم است که با رقبا همکاری کنی. دوچرخهسواران معمولاً در یک ردیف پشت هم رکاب میزنند. بیشترین فشار روی نفر اول صف است که مقاومت هوا را میشکند. افرادی که پشت سر هم رکاب میزنند، به نوبت جای خود را با نفر اول عوض میکنند تا در مجموع بتوانند سرعت بیشتری بگیرند. حالا اگر دو نفر از جمع جدا شوند، باز این کار را به نوبت انجام میدهند تا فاصله خود را با تعقیبکنندگان افزایش دهند. به هم کمک میکنند تا فاصله بیشتر شود چرا که احتمال برنده شدنشان ۵۰ درصد است. گاهی برای برنده شدن باید با دیگران همکاری کرد. (نوشته پسر فهمیده در این زمینه).
اگر بخواهید برای وبلاگ خود بیننده جذب کنید چه میکنید؟ یک راهش این است که پول خرج تبلیغات کنید. راه دیگرش این است با وبلاگهای دیگر تعامل داشته باشید. در آنها نظر بگذارید و تبادل لینک کنید. میتوانید در سایتهای اشتراک لینک مثل بالاترین لینک مطالب خودتان را قرار دهید و کاربران را به سمت وبلاگتان هدایت کنید. اما راههای دیگری هم وجود دارد. آن راه چیزی نیست به جز آن که هر بلاگر بازدیدکنندهاش را به سوی وبلاگ دیگری هدایت کند. به عبارت دیگر یعنی همه با هم بازدیدکننده بالا داشته باشیم نه مجزا.
آداپتیک سایتی است که چنین امکانی را برایتان فراهم میکند. یک سیستم خبررسانی و تبلیغی برای وبسایتها و وبلاگها که به شما کمک میکند تا دیگران را از مطالب جالب خود کنید و نوشتههای خود را در وبلاگها و وبسایتهای دیگر تبلیغ کنید. در نسخه اول، تنها وبلاگها و وبسایتهای غیرتجاری مجاز به استفاده از این سرویس ایرانی هستند و تنها برای ۱۰۰ وبلاگ دعوتنامه فرستاده میشود. بنابر این باید زودتر بجنبید تا عضو این سیستم تبلیغاتی شوید.