فقط مرد خانواده بود که از پس ویندوز ۷ بر اومد

باور کنین قصد ندارم مختون رو با تبلیغات درباره محصولات آی‌تی و بمباران کنم، اما این موضوع دو حالت بیشتر نداره. یا این که من خیلی به این موضوع حساس شدم و بیشتر این چیزها رو می‌بینم، یا این که واقعاً یه اتفاقات جدیدی داره می‌افته.
به هر حال امروز هم چیز جالبی دیدم که طبعاً اینجا می‌نویسمش. سریال تلویزیونی Family Guy یا مرد خانواده که از سال ۱۹۹۹ از تلویزیون آمریکا پخش می‌شه، حداقل اینجای دنیا که من زندگی می‌کنم، از کفر ابلیس هم مشهورتره. یه انیمیشن اجتماعی که نگاه خیلی منتقدانه‌ای هم به جامعه و سیاست داره. پخش این سریال سال ۲۰۰۲ متوقف شد اما فروش شگفت‌انگیز دی‌وی‌دی‌های این مجموعه باعث شد تا تهیه‌کننده‌ش ساختش رو از سال ۲۰۰۵ از سر بگیره.
اما این بار شرکت مایکروسافت برای معرفی نسخه تازه ویندوزش یعنی ویندوز ۷ از فمیلی گای استفاده کرد. ویدئویی که این پایین می‌بینین به سفارش مایکروسافت ساخته شده.

بادکنک‌های سبز پشت پنجره بی‌بی‌سی فارسی

دیروز بعد از فیلمبرداری برنامه کلیک به اگتون وینگ که تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی اونجاست رفتم به سراغ چند تا کار اداری برم که خیلی وقت بود می‌خواستم انجام بدم. محل کار من توی ساختمون تی‌وی سنتر بی‌بی‌سی هست که یه جای دیگه شهره و برای همین همیشه کارهای اداریم روی هم تلنبار می‌شه و می‌مونه.
به هر حال بعد از انجام دادن کارها، یه سری رفتم اتاق خبر تا برنامه ۶۰ دقیقه شروع بشه که می‌شه گفت مفصل‌ترین و پربیننده‌ترین بخش خبری این تلویزیونه. به محض شروع برنامه یهو دیدم که از پشت سر مهدی پرپنچی، مجری برنامه، کلی بادکنک و پرچم سبز داره بالا و پایین می‌ره. رفتم پایین تا ببینم چه خبره. جریان این بود که چند نفر از سبزها (فکر کنم دیگه این اسم داره کم‌کم جا می‌افته) سه دسته بادکنک سبز رو با پرچم سبز با طناب از پایین کنترل می‌شد، دارن می‌دن بالا. صحنه غافلگیرکننده‌ای بود که با موبایلم ثبتش و بلافاصله توییتش کردم. دو تا عکس که اینجا و اینجاست و البته چند جایی رو دیدم که کپی کردنش و طبق معمول اشاره‌ای هم به منبعش نکردن. منم گفتم بی‌خیال… می‌ذارمش تحت قانون کپی‌لفت و انتشار آزاد. جاش توییترم رو دنبال کنین.

کلیک فارسی بی‌بی‌سی را آنلاین ببینید

خیلی از دوستانی که برنامه کلیک فارسی رو به طور آنلاین تماشا می‌کنن و البته از داخل ایران هستن، برای مشاهده آنلاین برنامه مشکل دارن که خب به خاطر مسدود بودن سایت بی‌بی‌سی فارسی در ایران هست. حالا یکی از بینندگان برنامه کلیک فارسی، لطف کرده و یک راهی فراهم کرده تا دوستانی که مشکل دارن، بتونن برنامه رو تماشا کنن. کافیه برین به این آدرس تا برنامه هر هفته رو ببینین. طبیعیه که باید برای مشاهده فلاش پلیر از قبل روی مرورگرتون نصب شده باشه.



پ.ن: نریمان عزیز، یک کد هم به صفحه اضافه کرده که می‌تونین در صورت تمایل کلیک رو توی وبلاگ یا سایت خودتون پخش کنین. دستش طلا.

برنامه ویژه تحویل سال تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی

فردا تحویل سال ۱۳۸۸ خورشیدیه و تلویزیون بی‌بی‌سی استثنائاً برنامه‌هاش رو زودتر شروع می‌کنه. یعنی به جای این‌که مثل هر روز برنامه‌ها از ساعت ۱۷ به وقت تهران شروع بشه، از دو ساعت و نیم قبل از تحویل سال یعنی ۱۲:۳۰ به وقت تهران شروع می‌شه.
اما بذارین یه کم درباره برنامه‌ها توضیح بدم. موسیقی زنده خواهیم داشت با ستار، فرشید امین. گفت‌وگو با اندی، لیلا فروهر و سیما بینا. گروه کیوسک هم آهنگ‌های آلبوم جدیدشون رو براتون می‌خونن. برنامه‌ها فقط محدود به لندن نیست و از مزارشریف تا لس‌آنجلس، از لندن تا اربیل، مهمان سفره‌های هفت سین در کشورهای مختلف می‌شه.
سعید شنبه‌زاده با گروه جازش از پاریس و موسیقی بندری پست‌مدرن برنامه خواهد داشت. آریس پرویز از آلمان با برک‌دنس و پاپ افغان، رعنا فرحان از نیویورک با گروه جازش هم برنامه‌هایی دارن. شاهرخ مشکین‌قلم بالرین ایرانی- فرانسوی هم خواهد رقصید. بهروز به‌نژاد و فرزانه تأییدی هم پس از ۲۲ سال سکوت در سینمای ایران، به صحنه برمی‌گردن.
این برنامه قراره از مرکز لندن با حضور تماشاچیان و به صورت زنده اجرا بشه. برنامه ویژه نوروز رو می‌تونید از ساعت ۱۲:۳۰ به وقت تهران از تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی تماشا کنین.

بازخوردهای کلیک فارسی و زمان‌های بازپخش

خب برنامه اول کلیک فارسی هم پخش شد و خوشبختانه هم ایمیل گرفتم و هم کلی پیام و نظر و بازخورد از جاهای مختلف. واقعاً ممنونم از این همه انرژی که به من و همکارهای دیگه‌م دادین. به ویژه همکارهای انگلیسی که این همه سال کلیک انگلیسی رو تولید می‌کردند، انتظار این همه بازخورد رو نداشتن و فکرش رو هم نمی‌کردن که فارسی‌زبان‌ها این‌قدر به آی‌تی علاقمند باشن. هر چند از قبل بارها بهشون گفته بودم این موضوع رو اما تا به چشم خودشون نمی‌دیدن، باورشون نمی‌شد. سعی می‌کنم برنامه بهتر بشه و تا جایی که ساختار برنامه اجازه می‌ده به پشنهادها عمل کنم.
اما به کسایی که این برنامه رو ندیدن، بگم که علاوه بر امکان مشاهده زنده و مشاهده آنلاین، امروز هم برنامه تکرار می‌شه. در واقع زمان پخش به این‌صورته: برنامه برای بار اول هر هفته پنجشنبه ساعت ۱۷:۳۰ پخش می‌شه و تکرارش روزهای شنبه ساعت ۲۰:۳۰، یکشنبه ۱۷:۳۰ و چهارشنبه ۲۰:۳۰ خواهد بود. دنبال این هستم که در صورت امکان سایت کلیک، کامل بشه. خیلی از دوستان خواسته بودن که امکان دریافت (دانلود) برنامه وجود داشته باشه، امکان مشاهده از طریق پلیرهای دیگه فراهم بشه و متن برنامه در سایت قرار بگیره و علاوه بر اون به صورت هفتگی براشون ایمیل بشه. فعلاً این امکانات وجود نداره اما مطمئن باشید که به شدت دنبالش هستم تا این امکان رو به برنامه بدن. ارادتمند همگی.

پخش اولین برنامه کلیک فارسی از تلویزیون بی‌بی‌سی

Persian Click, BBC Persian TVدوستان عزیز. اولین برنامه کلیک فارسی تا کمتر از یک ساعت دیگه یعنی ساعت ۱۷:۳۰ به وقت تهران پخش خواهد شد. بسیار خوشحال می‌شم اگه نظراتتون رو به آدرس برنامه یعنی [email protected] بفرستین. در واقع بازخوردها رو اگه مستقیم به خودم بدین، یا مثلا اینجا بگین فقط به دست خودم می‌رسه اما اگه به این ایمیل بفرستینش، به طور رسمی منتقل می‌شه.
خلاصه آماده ترکاندن میل‌باکسمون هستم!
اگه به ماهواره دسترسی ندارین، به طور آنلاین و از طریق لینک پخش زنده ببینین. بعد از پخش هم قابل دیدن هست و می‌تونین بارها ببینینش. کجا؟ اینجا: bbcpersian.com/click. این صفحه، وب‌پیچ کلیک هست که به مرور کامل‌تر می‌شه و متن برنامه‌ها هم توش قرار می‌گیره و برنامه‌ها رو توش آرشیو می‌کنیم.
منتظر ایمیل‌هاتون هستم.

آگهی تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی (شماره دو)

همون‌طوری که خیلی از شما متوجه شدین، سایت بی‌بی‌سی فارسی یه نغییرات کوچیکی کرده و در حال حاضر شما در بالای سایت دکمه پخش زنده تلویزیون رو می‌بینین. در عین حال جدول پخش برنامه‌ها هم اینجاست که تقریباً همه اطلاعات توش هست. با کلیک روی بعضی از برنامه‌ها می‌تونین یک ویدئو هم ببینین. برای مثال ویدئوی مربوط به معرفی برنامه کلیک از اینجا قابل دیدنه. حالا هم آگهی تبلیغاتی جدید تلویزیون رو همین‌جا ببینین. این هم دو تا پوستر از تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی: شماره ۱ و شماره ۲. و در آخر این هم صفحه اینترنتی تلویزیون.


آگهی تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی (شماره یک)

حالا دیگه همه‌تون می‌دونین که تلویزیون فارسی بی‌‌بی‌سی از چهارشنبه شروع به کار می‌کنه. ویدئوی جدیدی که اینجا می‌ذارم در واقع یکی‌ از آگهی‌های این کانال هست که می‌بینین. توی روزهای آینده هم ویدئوهای دیگه‌ای می‌ذارم براتون.


پژوهشی پیرامون موسیقی شمارش معکوس بی‌بی‌سی

هوا آفتابیه و من سرما خوردم! این بدترین اتفاقیه که می‌شه برای من بیفته وقتی که می‌خوام از یک روز آفتابی برای بیرون رفتن استفاده کنم. در نهایت این واقعه اسفبار رو مرتب به خودم تسلیت می‌گم.
این روزهای آخر قبل از شروع کار تلویزیون کارها جدی‌تر شده و به طرز نفس‌گیری تلاش‌ها بیشتر. همون‌طوری که به طور رسمی اعلام شد ۱۴ ژانویه برنامه‌ها روی آنتنه و از دیروز هم جای نوارهای رنگی و بوق تست که در چند ماهه اخیر روی کانال مشاهده می‌شد، بنری قرار گرفته که ساعات پخش رو اطلاع می‌ده.
به زودی هم نمونه‌های دیگه‌ای از برنامه‌ها رو روی فرکانس‌ها و شبکه‌های دیگه تلویزیونی خواهید دید. برنامه کلیک فارسی هم یکی از برنامه‌هایی هست که قراره از این شبکه پخش بشه. پنجشنبه‌ها ساعت ۱۷:۳۰ به وقت تهران زمان پخش این برنامه‌ست و در طول هفته سه بار دیگه هم تکرار خواهد شد.
اما این روزها به چیز جالبی برخوردم که معروفه به شمارش معکوس بی‌بی‌سی یا BBC Countdown. یک کار یک دقیقه‌ای که معمولاً برای وقتی در نظر گرفته شده که مجری روی تصویر نیست. با کمی جست‌وجو متوجه شدم که موسیقی این شمارش معکوس رو فردی به نام David Lowe ساخته و نسخه‌های متعدد و تنظیم‌های متفاوتی از اون هر سال درست می‌شه. این ویدئو انواع اون رو که برای بخش‌های مختلف خبری آماده شده بهتون نشون می‌ده. تنظیم‌های مختلفی از این موسیقی همراه تصاویر متفاوت هر سال ساخته می‌شه که مجموعه اون رو از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸ می‌تونین از این ویدئو ببینید. به زیرنویس‌های این ویدئو دقت کنید که توضیحات جالبی رو ازش می‌تونین بخونین. برای شبکه عربی بی‌بی‌سی هم تنظیمی متفاوت وجود داره که می‌شه از اینجا دیدش. اگه دوباره به ویدئویی که چند روز پیش از بی‌بی‌سی فارسی گذاشتم، دقت کنید و به موسیقی اولش گوش بدین، می‌بینین که همین آهنگ با مایه‌های موسیقی شرقی و سازهای ایرانی ساخته شده.

ادامه

mbc Persia، دلیشز و میس‌توییتر

mbc Persia TV Logoخب. عرض کنم از آنجایی که بنده در رسالت وبلاگی خودم وظیفه دارم که درباره هر چیزی اظهار نظر کنم، پس بدون اطاله کلام (حال کردین واژه رو؟) می‌رم سراغ اصل مطلب که چند پاره‌ست.
عرض کنم که درباره کانال mbc Persia به هر حال باید اظهار نظر کرد چون مد شده. بنابراین ضمن اظهار تأسف نسبت به کامنت‌های نژادپرستانه و ضدافغان در پایین این خبر در سایت العربیه، باید بگم که چند تا سؤال اساسی از زمانی که این کانال راه افتاده در ذهنم شکل گرفته.
یکی این‌که چرا طراحی سایت این کانال این‌قدر بده؟ کیفیت گرافیکی این سایت در حد بازی‌های لیگ دسته هشتم فوتبال مالدیو هست. یه نگاهی به لوگو بندازید. عجیب نیست که اینقدر بی‌کیفیت در سایت قرار گرفته؟ در ضمن عجیبه که لینک سایت این کانال هنوز در سایت اصلی ام بی سی گذاشته نشده. به وبلاگش هم یه نگاهی بندازید. این روزها به شدت فعال هست و البته این نشونه بدی نیست. به شرطی که قالب وبلاگ رو هم از حالت پیش‌فرض در بیارن و بهش سر و شکلی آبرومند بدن. هنوز هم متوجه نمی‌شم چرا نوشتن که امکان راست به چپ نویسی در این وبلاگ وردپرسی نیست. در حالی که این امکان وجود داره که همزمان راست به چپ و چپ به راست نوشت. همون طور که در این پست نوشته شد. امیدوارم که این دوستان این کانال رو روی ماهواره‌های دیگه‌ای به جز نایل‌ست و عرب‌ست هم ببرن که در نقاط دیگه کره زمین قابل دیدن باشه. منطقه تحت پوشش (طبق این نقشه) بیشتر مناسب عرب‌زبان‌ها هست نه فارسی‌زبان‌ها. طبق این نقشه تصاویر این ماهواره نباید در افغانستان، تاجیکستان و استان‌های خراسان قابل مشاهده باشه. (اینجا خواننده خراسانی داره که گزارش بده؟)
زیرنویس‌های فیلم‌هایی که پخش می‌شن کم و بیش خوب و قابل قبول هستند به جز فیلم آقا و خانوم اسمیت که رسماً ترجمه فاجعه‌ای بود. یک جاهایی شدیداً به خنده افتادم.
به هر حال آرزومندم که اشکالات این کانال رفع بشه. و خدا رو شکر می‌کنم که ماهواره ندارم چون مجبور می‌شدم صبح تا شب بشینم و فیلم ببینم و از کار و زندگی بیفتم.

ادامه

مرد هزار پخمه

Pakhmeh, By: Aziz Nesinیادم هست بچه که بودم یک کتاب نارنجی را توی خانه عمه بزرگم پیدا کردم که اسمش «پخمه» بود و بعد فهمیدم مال نویسنده‌ای است به نام «محمد نصرت» مشهور به «عزیز نسین». تا مدت‌ها اسمش را اشتباهی «نسرین» می‌خواندم و به خاطر شباهت فضای داستان با جامعه ایران طبیعی بود که فکر می‌کردم این نویسنده یک ایرانی است اما بعدتر بود که با دیدن اسم مترجم (رضا همراه) روی جلدش، فهمیدم که این یک ترجمه از کتاب نویسنده ترکیه‌ای است و برایم جالب بود که فضای روستاها و شهرهای ترکیه (حداقل در آن زمان) چقدر شبیه به ایران است.
حالا که سریال «مرد هزار چهره» مهران مدیری را دنبال می‌کنم، می‌بینم که چقدر فضای این سریال مشابه پخمه عزیز نسین است. همان اتفاقات و همان بدبیاری‌ها. بهتان پیشنهاد می‌کنم که این کتاب را بخوانید (یک نسخه از کتاب به صورت تصویر اینجا وجود دارد).
در مقدمه این کتاب نوشته شده است: «عزیز نسین تا کنون سه داستان بزرگ نوشته که به نظر خودش «پخمه» از همه جالب‌تر و شیرین‌تر است و شما در خلال مطالب آن خیلی چیزها یاد خواهید گرفت. اسم اصلی این داستان «تک دلیک» است و به دلایلی که بحث آن موجب طول کلام می‌گردد، نام «پخمه» را که کاراکتر قهرمان این کتاب است برای آن انتخاب کردیم. به جهاتی قسمت اول این داستان کمی تغییر داده شده و از ترجمه قسمتی از آن صرف نظر گردید».
هیچ‌وقت دلیل این دخل و تصرف در متن اصلی را متوجه نشدم. شما فهمیدید به من بگویید.

دوسالانه شبکه سه و پخش چندباره آهنگ سنتوری

Santoori Movie Posterداشتم دوسالانه شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی را شب قبل از تحویل سال نگاه می‌کردم. دیدم که ماشاءالله از همه سریال‌ها و برنامه‌ها و مجری‌ها و کارمندان تقدیر کرده‌اند. این موضوع بدی نیست که یک سازمان از تمام کارمندان خودش دو سال یک بار (یا هر چند وقت یک بار) تقدیر کند. اصولاً تقدیر کردن در این هیر و ویر بی‌تقدیر چیز دلچسبی است مخصوصاً اگر یک حواله تلویزیون درست و حسابی پاناسونیک هم بدهند به تقدیرشدگان (این جریان حواله را منابع آگاه خبر دادند). اما فلسفه این‌که برنامه پنج ساعته داخلی یک سازمان را (که نهایتاً با جرح و تعدیل تدوینی بشود دو سه ساعت) را ملت مجبور باشند ببینند، چه لطفی دارد؟ حالا گیریم که چند تا کارگردان و هنرپیشه را هم دیدیم، چرا باید دیدن دوستان حراست و روابط عمومی سازمان (که چندان هم برخورد مناسبی با ارباب رجوع ندارند) برای بینندگان یکی از شبکه‌های ملی جذاب باشد؟
از همه این‌ها بگذریم، یکی بیاید برای ما توضیح بدهد که خلاصه محسن چاوشی خوب است یا بد؟ یعنی صدایش مجوز دارد یا خیر؟ یا نکند مشکل فقط صدایش هست و آهنگش نیست؟ خلاصه این سنتوری چقدرش قابل پخش است؟ جریان این است که در میان مراسم هر جا که قرار بود موسیقی پخش شود (قربانش بروم هر دقیقه دو بار موسیقی پخش می‌شد یعنی هر بار که یکی می‌آمد بالای صحنه)، یکی از آهنگ‌های اردوان کامکار از فیلم سنتوری پخش می‌شد. این‌که مجوز چنین پخشی اصولاً وجود داشته یا خیر برای من به عنوان یک بیننده جای سؤال بود. در حالی که یکی از دلایل توقیف سنتوری مربوط است به چاوشی و آهنگ و بعدش از این شبکه دقیقه به دقیقه در طول یک برنامه چند ساعته آن را می‌شنویم یکی از آن طنزهای تلخی است که آدم دلش ریش و پس کله‌اش اسفناج سبز می‌شود.

فیلی به نام تاریخ

هفته‌نامه چلچراغ– به این فکر می‌کردم که این روزها چرا کمتر تلویزیون نگاه می‌کنم و چرا بیشتر می‌نشینم پشت کامپیوتر و فیلم می‌بینم. یادم هست که یک‌بار دیگر در همین زمینه چیزی نوشته بودم و برای خودم تحلیل‌هایی هم کرده بودم. درست یا غلطش بماند. به هر حال تحلیل یک چیز شخصی است برای کسی که جامعه‌شناس نیست.
به هر حال اینکه بعضی‌ها می‌نشینند و تمام سریال‌های تلویزیون را الف تا ی نگاه می‌کنند و لذت هم می‌برند کم‌کم برای من دارد تبدیل می‌شود به یک موضوع عجیب. آن‌هم با روی آوردن تلویزیون به وقایع و شخصیت‌های تاریخی و لغزش‌هایی که بنا بر مصلحت‌هایی، در تاریخ به روایت سریال‌های تلویزیونی مطرح می‌شود (برای مثال توجه کنید به سریال شهریار در قسمتی که ایرج‌میرزا را به خاطر مدیحه‌سرایی برای حکام وقت تخطئه می‌کند و مقایسه کنیدش با مدیحه‌ای که شهریار برای دولتمردان ایران گفته است).
به شخصه به این نتیجه رسیده‌ام که هیچ‌گاه نباید به روایت یک‌طرفه اعتماد کرد چرا که ممکن است همان جریان داستان توصیف فیل در تاریکی تکرار شود. آن‌وقت که هر کسی روایت خودش را از فیلی به نام تاریخ بگوید باید فاتحه تاریخ را خواند. مگر آن‌که همه را در کنار هم بچینیم و به تصویری موزاییک‌وار از تاریخ بنگریم.
برخی می‌گویند حقیقت آینه‌ای بود که از عالم بالا بر زمین افتاد و شکست و هر کسی تکه‌ای از آن‌را برداشت. با این وصف روایت‌های تصویری از تاریخ، این‌گونه که در سریال‌های پرشمار تاریخی می‌بینیم، اعتماد به نفسی دوچندان می‌خواهد. بسیاری از مخاطبان تلویزیون، رسانه‌ای دیگر را دنبال نمی‌کنند. بسیاری از مردم روزنامه یا کتاب نمی‌خوانند و نمی‌توانند تاریخ را از زبان دیگران واکاوی کنند. در یکی از پژوهش‌هایی که یک سال پیش توسط دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌های وزارت ارشاد انجام شده روزنامه‌ها منبع خبری ۱۳٫۲ درصد از مردم هستند و برای ۷۷٫۸ درصد از مردم رادیو و تلویزیون منبع اصلی خبر محسوب می‌شود. حال تصور کنید اگر روایتی یک‌طرفه در یکی از داستان‌های این سریال‌های تاریخی رخ دهد، چه میزان اطلاعات غلط به خورد مردم می‌دهیم. این یعنی داده نادرست در دوره‌ای که اسم عصر انفجار اطلاعات را به دوش می‌کشد.

BBC Persian Radio Player

خب این گجتی که توی پست قبل صحبتش رو کردم، توسط مایکروسافت تأیید شد. حالا هر کسی که ویندوز ویستا داره می‌تونه اون رو برای دسک‌بارش دانلود کنه (لینک دانلود).
این گجت در واقع آخرین برنامه‌های اخبار و زیگ‌زاگ رو پخش می‌کنه. دو بخش دیگه رادیو فارسی بی‌بی‌سی یعنی روز هفتم و شب هفتم به خاطر این‌که فایل خروجی asx. تولید نمی‌کردند، روی این گجت قابل اجرا نیستند.




برای تغییر برنامه و سوئیچ بین اخبار و زیگ‌زاگ باید وارد بخش تنظیمات بشین و از منوی بازشو، برنامه رادیویی مورد نظر رو انتخاب کنید. بدیهی هست که برای شنیدن برنامه‌ها بهتره به اینترنت پرسرعت متصل باشید تا صدا قطع و وصل نشه.
برخی گفته‌ها به نظر بدیهی می‌رسن اما بهتره که یک‌بار دیگه گفته بشن. این هم گفتنی‌های لازم:
نکات حقوقی
– نشان این گجت از سایت بی‌بی‌سی پرژن برداشته شده و تمام حقوق آن متعلق به بی‌بی‌سی است.
– این گجت از سوی بی‌بی‌سی ارائه نشده و توسط نیما اکبرپور برای کاربران ویندوز ویستا ساخته شده است.

روزی که «مورچه‌خوار» شدم!

Microphoneزیگ‌زاگ– خیلی‌ها «دوبله» را هنر هشتم می‌دانند. هنری که ترکیبی از چند هنر دیگر است. انجمن گویندگان جوان (گلوری) چندی پیش تعدادی از خبرنگاران را برای تست دوبله دعوت کرد تا استعدادهای موجود را پیدا و جذب کند.
بیشتر تمرکز این انجمن که بیش از چهار سال سابقه دارد روی دوبله فیلم‌های انیمیشن است و در ساختمانی دو طبقه واقع شده که طبقه پایین آن محل انجام تست‌هاست.
تست دوبله از خبرنگاران چند ساعتی است که شروع شده و هومن حاج عبداللهی، مسؤول انجام این تست است. خبرنگاران در بدو ورود فرمی را پر می‌کنند، سپس از روی فهرست به استودیوی ضبط صدا وارد می‌شوند و آزمون آغاز می‌شود. تمام آزمون‌ها تقریباً مشابه هم هستند. هومن همراه هر فرد وارد اتاق می‌شود و پس از توضیح درباره چگونگی آزمون از او می‌خواهد تا متنی را از بالا به پایین بخواند و او را در اتاق تنها می‌گذارد. به عنوان یکی از خبرنگاران داوطلب وارد مراحل آزمون می‌شوم. از صبح صدای «مورچه‌خوار» در سرم می‌پیچد که از آن «اتوبوس جهانگردی» کذایی شاکی است. سعی می‌کنم صداهای اضافه را از ذهنم بیرون کنم. صدایم از میکروفون و تصویرم از طریق یک دوربین مدار بسته به اتاقی منتقل می‌شود که هومن و گروهش در آن مستقر هستند و البته خبرنگاران دیگری که برای تهیه گزارش آنجا حضور دارند.

ادامه