بی‌رول چه کمکی به معرفی محصول می‌کند؟

درود بعد از بیش از یک سال و نیم وبلاگ‌ننویسی.

یکی از مسائلی که باعث شده من اینجا رو دوباره فعال کنم، ذکر یک مشکل بود.

در این سال‌ها به نمایشگاه‌های زیادی سر زدم و با شرکت‌های نوپای زیادی آشنا شدم، سر و کله زدم و ازشون گزارش درست کردم.

خیلی پیش میاد ایرانی‌هایی رو می‌بینم که گله می‌کنند چرا در برنامه کلیک از استارتاپ‌های ایرانی گزارش چندانی نداریم. این مساله در طول همایش اخیر آی‌بریج در بارسلون باهام چند بار مطرح شد.

یکی از تفاوت‌های عمده‌ای که شرکت‌های خارجی با شرکت‌های نوپای ایرانی دارند، اینه که برای رسانه‌ها به اندازه کافی محتوا تولید می‌کنند. رسانه‌ها این امکان رو ندارند که همیشه به محل شرکت‌ها سر بزنند. از طرف دیگه شرکت‌ها گاهی محصولاتی دارند که به مشتریانشون تحویل داده می‌شه و این برای رسانه‌ها گاهی غیرممکنه که به سراغ مشتری‌ها برن و ازشون نظرخواهی کنند.

شرکت‌های خارجی کار رو تا حد زیادی برای رسانه‌ها راحت می‌کنند. علاوه بر اطلاعیه مطبوعاتی و به‌روز کردن وبلاگ‌هاشون، ویدیوهای باکیفیتی می‌سازند که کار رو برای رسانه‌ها راحت می‌کنند. به این طور بسته‌های رسانه‌ای به اصطلاح بی‌رول B-roll یا بسته رسانه‌ای گفته می‌شه.

فرض کنید من به نمایشگاهی می‌رم و غرفه‌ای رو می‌بینم که یک محصول تازه رو آورده. محصول فرضی ما که مثلا یک گردنبند هوشمند برای کمک به بیماران مبتلا به آلزایمره، در نمایشگاهه و ما می‌تونیم ازش فیلم بگیریم. اما بیمار در دسترسمون نیست که اون رو آزمایش کنیم. کارشناس یا دکتری هم دور و برمون نیست که این وسیله رو آزمایش کرده باشه و نظرش رو بهمون بگه.

ادامه

مرزهای روزنامه‌نگار شهروندی را چطور بشناسیم؟

این روزها ویدئویی روی اینترنت منتشر شده که تفسیرهای متعددی درباره‌اش می‌کنند و بیشتر هم به وقایع بعد از انتخابات ایران ربطش می‌دهند. ویدئوی مذکور بحثی است بین سردار سرتیپ «عبدالله عراقی» فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ و فرد دیگری که گویا او هم در سپاه بوده. از آنجایی که بیش از هر چیزی از اتفاقات این ویدئو متأثر می‌شویم، ممکن است از محتوای مکالمه بی‌خبر بمانیم. من متن کامل این مکالمه را پیاده و جاهایی را که برایم مفهوم نبود با سه نقطه مشخص کردم. آقای عراقی با علامت = و آن آقای دیگر با علامت – مشخص شده‌اند. اول ویدئو را ببینید.

ادامه

اکانت‌های توییتری فارس و کیهان و واحد مرکزی خبر

چیزه. یعنی از اونجایی که الان فیس‌بوک و توییتر و گوگل و سرویس‌دهنده‌های دیگه این مدلی که متهم به براندازی در ایران شدن [+]، به نظرم زشته که خبرگزاری فارس و البته روزنامه کیهان توی سایتی مثل توییتر اکانت داشته باشن. به هر حال وقتی اسب‌های تروآ این روزها سیاست پیشه کردن و آزادانه با اسامی جعلی و مستعار و جای مردم، توی توییتر جیک‌جیک و بعضاً پیتکو پیتکو می‌کنن، ممکنه این دو عزیز هم آلوده بشن. معلوم نیست این اسبه که جای شیهه کشیدن، جیک‌جیک می‌کنه چه جوونوریه. نمی‌شه بهش اعتماد کرد. یهو دیدی آنفلو‌آنزا یا جنون اسبی داشته باشه.
البته دوستان کیهانی توییترپسند که تا قبل از این بیشتر از ۳۵۰۰ تا جیک‌جیک توی توییتر کرده بودن، زدن همه جیک و پیکشون رو پاک کردن و الان فقط اکانتشون موجوده. توییت‌هاشون رو از تو کش گوگل مزدور جاسوس بی‌پدر می‌تونین ببینین که البته حفاظت از این توییت‌ها در بخشی از گوگل موسوم به کش هم اجرای سیاست کثیف اسب تروآ محسوب می‌شه. اما خب این فارس عزیز که کلاً عضویت داره توی توییتر و من تو کش گوگل مزدور ردی ازش پیدا نکردم. از اون ور بخش انگلیسی واحد مرکزی خبر هم تلاش‌هایی رو برای استفاده از گنجشکک اشی‌مشی کرده بود که بلافاصله به خودش اومد و منصرف شد. به نظر میاد که با توجه به آخرین توییت این اکانت تمام کلیدهای کی‌برد صدا و سیما سالم به نظر میان.
پ.ن: البته هر گونه تعلق این اکانت‌ها به این عزیزان البته و صدالبته تکذیب می‌شود. اون اکانت‌ها رو لابد اسب‌های وحشی تروآیی ساختن که می‌خواستن اونها رو بدنام کنن.

در نیوزبان خبر را نقد کنید

یکی از سایت‌های مفیدی که زیاد از عمرش نمی‌گذره، وب‌سایت نیوزبان هست. نیوزبان برای کسایی که به موضوع خبر و خبرنگاری علاقمند هستن، ایجاد شده و جای مناسبیه برای نقد خبر بر اساس اصول پذیرفته‌شده جهانی روزنامه‌نگاری یعنی بی‌طرفی، دقت، صحت و انصاف. در واقع هدف اینه که فضایی انتقادی برای خبر فارسی، بدون هرگونه تعصب یا جهت‌گیری عقیدتی و سیاسی فراهم بشه.
به خیلی از خبرگزاری‌های داخلی و خارجی بعد از این که خبری رو منتشر می‌کنن، اعتراض صورت می‌گیره و اشکال‌هایی گرفته می‌شه که خبر دروغ بوده، منابع کافی نداشته یا مغرضانه‌ست. در چنین حالتی می‌شه خبر مورد نظر رو وارد سایت کرد و بعد با دلیل کافی نقدش کرد.
نیوزبان به کاربرانش نمی‌گه که چگونه فکر کنن و این طور که پیداست قصد که معنای حقیقی، درست یا نهفته پیام‌های رسانه رو روشن کنه. قرار هم نیست که بگه کدوم پیام رسانه‌ای خوبه یا بد. [+]
توی نیوزبان می‌شه خبر رو نقد کرد و البته توی نقد اشتباه کرد تا بقیه این اشتباهات رو به بحث بذارن. با همه این احوال ورود برای همه وافراد در همه سن و رده و عقیده و با هر تجربه رسانه‌ای از حرفه‌ای تا آماتور و از خبرنگار تا بلاگر آزاده.

پریانا، مجله اینترنتی فناوری منتشر شد

تولد مجله پریانا رو باید واقعاً تبریک گفت. از زمانی که کاپوچینو به عنوان اولین مجله الکترونیک فارسی شروع به انتشار کرد تا الان ده‌ها مجله الکترونیک دیگر منتشر شده‌اند که تا جای که من یادم مونده، فقط مجله فروغ، نسخه چاپی هم داره. این وسط من مجله‌ای آی‌تی اینترنتی سراغ نداشتم.
پریانا که با همت نوید کاشانی و دوستان دیگر آنلاین شده، نوید یک مجله اینترنتی خوب درباره فناوری اطلاعات رو می‌ده. من از صفحات معرفی پریانا هنوز متوجه نشدم که ترتیب انتشارش چیه. آیا قراره به طور هفتگی منتشر بشه یا این‌که هر وقت مطلبی به نظر نویسندگانش رسید، بذارنش توی مجله.
تقریباً یک ماه پیش با نوید چت کردم و نظرم رو درباره این مجله گفتم. الان هم فکر می‌کنم گفتن چند نکته و نظر شخصی، شاید بتونه کمک کنه.
به نظر من پریانا بهتره ترتیب انتشار داشته باشه. یعنی مثلا هر هفته یک‌بار منتشر بشه. این‌طوری می‌شه برای هر شماره موضوعی در نظر گرفت یا این‌که برنامه‌ریزی کرد. در این حالت نویسنده‌ها هم کار رو جدی‌تر می‌گیرن و می‌تونن برای روز انتشار برنامه‌ریزی کنن. جز بخش لینکدونی که می‌تونه همیشه در حال به‌روزرسانی باشه، نوشته‌ها و مقالات بهتره هفتگی منتشر بشن. البته این تجربه شخصی منه، همین.
نکته دیگه اینه که مجله اینترنتی نباید صرفاً کار دل باشه. باید به فکر درآمدزایی از اون بود. یعنی این مجله نه‌تنها باید خرج خودش رو در بیاره، بلکه باید درآمدزایی هم بکنه. با این شرایط، می‌شه به اعضای ثابت تحریریه و آزادنویس‌ها یا به اصطلاح نویسندگان فری‌لنس هم حق‌التحریر پرداخت کرد. اون‌وقت در پذیرش مطالب هم می‌شه دقت بیشتری به خرج داد و حتی سختگیری کرد. مطمئن باشید این به جدی شدن مجله و جدی گرفته شدنش هم کمک می‌کنه.

ادامه

اخلاق رسانه‌ای را رعایت کنیم

Alert For Clickingیکی از مباحثی که در ایران و در حوزه رسانه به ویژه از نوع آنلاینش مغفول مانده، بخش‌هایی از اخلاق روزنامه‌نگاری‌ست. برای این‌که این مسأله چندان پیچیده نشود، موضوع را با یک مثال شرح می‌دهم. گاهی در سایت‌های خبری یا سایت‌های اشتراک لینک مثل بالاترین یا انواع سایت‌های وب ۲ مثل فرندفید، پیوندهایی وجود دارد که حاوی عکس یا ویدئوی دلخراشی است.
متأسفانه کمتر پیش آمده تا هنگام انتشار و اضافه کردن مطالب یا پیوندها برچسبی در کنار این نوع لینک‌ها مبنی بر هشدار افزوده شود. بنابراین مخاطب با کلیک روی لینک و ورود به صفحه مقصد، ناگهان با محتوایی دلخراش مواجه می‌شود.
برخلاف تصور، این یک تأثیرگذاری مثبت بر مخاطب نیست. وقتی مطلبی را منتشر می‌کنیم، باید بپذیریم که محتوای آن از حوزه اختیار ما خارج شده و وارد حریم شخصی مخاطب شده است. وارد کردن شوک به مخاطب می‌تواند اثری معکوس به دنبال داشته باشد و مخاطب پس از آن به طور ناخودآگاه پیگیر مطالبی مشابه نباشد. برای مثال مطلب «ختنه زنان در کردستان همان است که بود» (هشدار: ممکن است حاوی عکس‌های دلخراش باشد) در سایت شهرزاد نیوز با آن‌که متنی قابل تأمل دارد، با عکس‌هایی از ختنه زنان همراه شده، که مشاهده آن برای برخی از مخاطبان قابل تحمل نیست. لینک این مطلب وقتی در سایت فرندفید به اشتراک گذاشته شد، واکنش‌های منفی‌ای چون این مورد را به دنبال داشت: «اه… لعنتی.. یه جوری شدم. توصیه اکید می‌کنم روش کلیک نکنید». چنین تأثیرهایی ممکن است باعث شود تا پس از این، مخاطب روی لینک‌هایی با مضمون مشابه کلیک نکند و به تدریج چنین اخباری که گاه از فجایع اجتماعی هستند، بیش از پیش مهجور باقی بمانند.

ادامه

هشدار برای انجمن صنفی روزنامه‌نگاران

The Association of Iranian Journalists
می‌خواستم چیزی درباره این اتفاق بنویسم که دیدم خبرنامه امیرکبیر دقیق‌تر موضوع را توضیح داده. متن کامل این توضیح رو می‌ذارم این‌جا. متأسفم که برای یکی از مدنی‌ترین تشکل‌های صنفی کشور دارن مشکل به وجود میارن. اون هم به بهانه‌های مختلف. نمی‌تونن وجود تشکلی رو که نزدیک به دو سوم روزنامه‌نگاران رو شامل می‌شه تحمل کنن. توی سال‌های اخیر به هر طریقی سعی کردن تا وجودش رو کمرنگ کنن و تشکل‌های موازی دیگری ایجاد کنن. تعریف NGO (None Government Organization) یعنی تشکل غیردولتی اما از قرار معلوم دوستان علاقه وافری دارند که ان‌جی‌او های دولتی تشکیل بدن که هر چیزی تحت کنترل خودشون باشه. در حال حاضر دیوان عدالت اداری هم رأی رو به نفع وزارت کار و به ضرر انجمن صادر کرده. جریان رو بخونید:
خبرنامه امیرکبیر– با تأیید نظر وزارت کار و امور اجتماعی از سوی دیوان عدالت اداری، انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران در آستانه انحلال قرار گرفت.
بالاخره شکایت انجمن صنفی روزنامه نگاران از اداره کل سازمان‌های کارگری و کارفرمایی به دیوان عدالت اداری نیز راه به جایی نبرد و میزان عدالت این دیوان، به نفع وزارت کار دولت احمدی‌نژاد و غیرقانونی بودن انتخابات انجمن صنفی روزنامه‌نگاران رأی داد.
اکنون به توجه به آنکه از نظر قانونی هیأت مدیره انجمن فاقد اعتبار است، به موجب اساسنامه وضعیت حقوقی و قانونی انجمن در پرده ابهام قرار دارد.
به موجب ماده ۳۸ اساسنامه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران «در صورت گذشت ۶ ماه از پایان مدت اعتبار هیأت مدیره و عدم تجدید انتخابات»، انجمن منحل می‌شود.
زمانی که وزارت کار و امور اجتماعی دولت احمدی‌نژاد نسبت به عدم رعایت اساسنامه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران به هیأت مدیره این انجمن هشدار داد و انتخاب اعضای هیأت مدیره را در این صورت غیرقانونی خواند، حدود دو سال می‌گذرد.
در آن زمان عزیز بهزادی، مدیر کل سازمان‌های کارگری و کارفرمایی کشور مستقر در وزارت کار، در نامه‌ای به دبیر انجمن صنفی روزنامه‌نگاران، توجه نکردن به هشدارهای وزارت کار را مساوی با عدم تأیید اجلاس مجمع عمومی و انتخابات آنها از سوی این وزارتخانه دانسته بود.
با توجه به حکم دیوان، مشخص نیست که آیا انجمن شش ماه زمان دارد تا نسبت به انتخاب هیأت مدیره جدید تصمیم‌گیری کند یا مهلت شش ماهه از انتخابات باطل شده دو سال قبل محاسبه شده و بنابراین انجمن به صورت خودکار منحل شده تلقی می‌شود.

ادامه

جای خالی بالاترین و سایت‌های مشابه در خبرگزاری‌های فارسی

Persian Social Bookmarkingسایت‌های اشتراک لینک مانند دیگ، دلیشز و انواع ایرانی‌اش چون بالاترین و دنباله با وجود فیلترینگ روز به روز در بین کاربران اینترنت و آنها که به دنبال اخبار تازه هستند، محبوب‌تر و پربیننده‌تر می‌شوند.
در نمونه‌های خارجی بسیاری از خبرنگاران اخباری را که توسط خبرنگارشهروندان در این سایت‌ها گزارش می‌شود، پیگیری می‌کنند و پس از تحقیق و دنباله‌گیری، همین اخبار محلی در وبلاگ‌ها تبدیل به خبرهای مهم و خواندنی می‌شوند.
از طرفی جذب مخاطب در تجارت رسانه یکی از اصول مهم است. خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها به هر طریق سعی در جذب مخاطب بیشتر و پیروزی در رقابت رسانه‌ای دارند. یکی از راه‌های جذب مخاطب برای سایت این رسانه‌ها این است که در انتهای نوشته از مخاطبان درخواست کنند تا خبر مورد نظر را با دیگران به اشتراک بگذارند. همان آیکان‌هایی که امروزه در انتهای نوشته‌های هر وبلاگ وجود دارد و به مخاطب می‌گوید مثلاً این نوشته را به بالاترین بفرست یا به آن امتیاز بده، در انتهای اخبار این خبرگزاری‌ها دیده می‌شود. برای نمونه به انتهای این خبر در سایت بی‌بی‌سی انگلیسی نگاه کنید که از مخاطب می‌خواهد تا خبر را در سایت‌های Delicious، Digg، reddit، Facebook و StumbleUpon به اشتراک بگذارند یا به آن امتیاز دهند. یک راهنمای کوچک هم چگونگی کار را توضیح می‌دهد. همین‌طور کلیک کنید به دکمه Share در انتهای این خبر سی‌ان‌ان.

ادامه

ندید بدید فیدم

به نظر شما سایت همشهری آنلاین چرا هیچ‌گونه فید (Feed) در خود ندارد؟
– برای این‌که طراحان سایت درسشان را تا سر فید خوانده‌اند
– برای آن‌که طراح سؤال کور است و فید را ندیده
– برای آن‌که همشهری (Citizen) یک مارک معروف ساعت است و اصولاً چه معنی دارد
– برای این‌که فید خیلی جفات شده و باید چشم‌ها را شست و جور دیگر باید دید کلاً

پیام‌های ساندویچی، با طعم فست فود

زمان مهم‌ترین پارامتر در تعیین نیازهای امروز بشر است.
این جمله چکیده تمام عللی است که باعث شده رسانه‌ها به سوی کوتاه‌نویسی رو بیاورند. تمام اینها چیزی جدا از نظام عرضه و تقاضا نیست. وقتی مخاطب مطالبی می‌خواهد که حتی‌الامکان کوتاه و پر از اطلاعات باشد، تولیدکننده محتوا نیز بنا بر همین نیازها مطلب تولید خواهد کرد.
رسانه‌های امروز بخش‌های خبری خود را تا اندازه ممکن کوتاه می‌کنند در عوض به غنای آن از لحاظ تصاویر و نمودار می‌افزایند.
کوتاه‌نویسی با روحیه شتابزده انسان‌های امروزی سازگارتر است چرا که مخاطب با صرف وقتی اندک مطالبی تازه و اطلاعاتی زیاد به دست می‌آورد. مخاطبان امروز در زندگی ماشینی خود نیاز دارند تا حجم زیادی از مطالب را در مترو و اتوبوس در حالی که به سمت محل کار خود می‌روند، مطالعه کنند. روزنامه‌ها مقالات و حتی طراحی و سایز خود را به سوی نیازهای جدید مخاطبان پیش می‌برند. مقالات کوتاه‌تر و روزنامه‌های به شکلی چیدمان می‌شوند که حتی مسافر اتوبوسی که سرپا ایستاده و یک دستش به میله نگاهدارنده قفل شده، بتواند روزنامه تا شده را در حالت‌های مختلف و بدون ورق زدن مطالعه کند. با کوچک شدن ماشین‌ها، صندلی‌ها طبیعی بود که روزنامه‌ها هم اندازه صفحاتشان را کوچک‌تر کنند تا مطالعه آنها حتی وقتی که باز هستند، راحت‌تر خوانده شده و مزاحمت کمتری برای مسافران دیگر ایجاد نماید.

ادامه

چاپ روزنامه از روی خوراک شما

Feed Journalگاهی وقت‌ها شکموها (اهل خوراک و فید) شاید حوصله نداشته باشند که اخبارشان را روی مانیتور بخوانند. شاید هم هوس کردند که یک نسخه چاپی از لینک‌های به اشتراک گذاشته خودشان در گوگل‌ریدر را بچاپند (چاپ کنند) و بدهند به یکی از دوستان یا پدر و مادرشان که اهل اینترنت و فیدبازی و این‌جور سوسول‌بازی‌ها نیست.
آن‌وقت به جای آن‌که جانشان از یک جایشان در برود تا اخبار را بتپانند توی مایکروسافت ورد، می‌توانند بروند توی سایت Feed Journal یا مجله خوراک و لینک یک فید را بدهند بهش تا یک روزنامه خوشگل با فرمت پی‌دی‌اف تحویلشان بدهد به چه ماهی!
حالا می‌ماند فقط چاپش کنند و بدهندش به بابای کچل یا سیبیلو یا هر دو یا هیچکدام تا حالش خوب شود و جگرش حال بیاید.
فقط بالاغیرتاً دور و بر اخبار فارسی را خیط بکشید که هنوز ساپورتش نمی‌کند. عوضش یک روزنامه انگلیسی چاپیده‌اید که کلی کلاس دارد. این را هم بگویم که به خاطر ترافیک بالا فعلاً گزینه عکس‌های اخبار غیرفعال است و روزنامه شما بدون عکس منتشر می‌شود. در عوض می‌توانید در قطع‌های مختلف از A4 تا تابلوید و انواع دیگر اندازه‌ها روزنامه خودتان را منتشر کنید. در نسخه‌های پولی هم می‌توانید لوگو دلخواه و امکانات بیشتر مثل فونت و اندازه‌های دلخواه را داشته باشید. به جای آن‌که بروید چلغوز و گوز و یالغوز منتشر کنید، بگویید که من و کریستین رونالدو را کجا می‌برید؟ (معنا رو ولش، قافیه رو بچسب).
این شما و این مجله امروز من برای شما.

ادامه

چه می‌کنه این آقای سلیکون والی!

عزیز دلم مگه مجبوری وقتی که از کامپیوتر چیزی بارت نیست خبر منتشر کنی؟
دره سیلیکون (Silicon Valley) نام منطقه‌ای در حدود ۷۰ کیلومتری جنوب شرقی سانفرانسیسکو در حومهٔ سانتا کلارا، کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا است. شهرت این منطقه به دلیل قرار داشتن بسیاری از شرکت‌های مطرح انفورماتیک جهان در این منطقه است. (به نقل از ویکی‌پدیا)
اما خبرگزاری فارس طور دیگه‌ای فکر می‌کنه! به نظر خبرنگار یا مترجم خبرگزاری فارس، پس از این‌که یاهو پیشنهاد مایکروسافت برای خرید رو رد کرد، سیلکون والی از اعضای هیات مدیره یاهو با انتشار خبر مذاکره یاهو و مایکروسافت به این حرف و حدیث‌ها پایان داد. (لینک به عکس صفحه)
حالا شانس آوردیم که ادعا نکرده این آقا به خاطر فامیلی مشکوکش (والی) ایرانیه!

چله سوم چلچراغی‌ها

Chelcheragh Magazine Chelle Ceremonyسومین شب چله چلچراغ با زحمات همکاران و چلچراغی‌ها به پایان رسید. شاید بهتر باشه که من هم چند خطی درباره امشب بنویسم هر چند مختصر.
داستان شب چله امسال زودتر از هر سال دیگه‌ای شروع شد. امسال همه می‌خواستن جشن رو منظم‌تر برگزار کنند. برای همین تقریباً از اوایل تابستون زمزمه‌های جشن توی تحریریه شروع شد. بگذریم از این‌که تدارک برای جشنی که تا لحظه آخر معلوم نیست برگزار می‌شه یا نه چقدر سخته. مخصوصاً وقتی قرار باشه که هزینه‌های جشن توسط اسپانسرها تأمین بشه و طبیعتاً اسپانسرها هم روی برنامه‌هایی سرمایه‌گذاری تبلیغاتی می‌کنند که به برگزاریش مطمئن باشن. به هر حال با تمام درگیری‌های گفتنی و نگفتنی این جشن برگزار شد و خوشبختانه منظم‌تر از سال‌های قبل.
میهمانان زیادی اومده بودند از جمله سید محمد خاتمی، باران کوثری، گلشیفته و بهزاد فراهانی، محسن نامجو، عادل فردوسی‌پور، مهران مدیری، پیمان و مهراب قاسم‌خانی، بهاره رهنما، پوران شریعت‌رضوی، حسین زمان، دکتر چراغعلی، فرزاد حسنی، برزو ارجمند، نیکی کریمی، فاطمه معتمدآریا، هانیه توسلی، سروش صحت، هومن سیدی، آزاده صمدی، سیروس الوند، عبدالجبار کاکایی، محمدرضا خاتمی، محمدعلی ابطحی، حبیب رضایی، میلاد صدرعاملی و ده‌ها هنرمند و شخصیت دیگه. این جشن هم حاشیه‌های زیادی داشت که جزئیاتش رو قطعاً می‌تونید از طریق وبلاگ‌ها و سایت‌های خبری و خبرگزاری‌ها پیگیری کنید. فقط به همه اونهایی که زحمت کشیدن خسته نباشید می‌گم و سعی می‌کنم همه لینک‌ها و گزارش‌های مرتبط رو اینجا گردآوری کنم. اگه شما هم گزارش یا مجموعه عکسی رو دیدید توی کامنت‌ها بذارید تا به فهرست زیر اضافه بشه.

ادامه

نمایشگاه مطبوعات، بی‌کتاب

نمایشگاه کتاب سال ۸۶ با شش ماه تأخیر و جدا از نمایشگاه کتاب برگزار شده. سالن‌های مرکز آفرینش‌های ادبی کانون پرورش واقع در خیابان حجاب امسال میزبان مطبوعات هست. از قرار معلوم این نمایشگاه که بین‌المللی هم نامیده می‌شه تنها چند مهمون خارجی بیشتر نداره. امارات، ترکیه، یونان، افغانستان و فکر کنم یکی دو تا کشور دیگه هر کدوم یک غرفه دارند. امسال مطبوعات حق تداشتند هر چقدر که دلشون می‌خواد غرفه داشته باشن. برای مثال مجله چلچراغ تقاضای ۲۴ متر غرفه کرده بود که فقط ۶ متر بهش اختصاص داده شد. چون از قرار معلوم هفته‌نامه‌ها حق ندارن بیشتر از این فضا داشته باشن. اما هفته‌نامه‌ای که مثلاً تحت پوشش یک مؤسسه فرهنگی باشه می‌تونه فضای بیشتری داشته باشه.
امروز پنجشنبه هست و قراره که جلسه پرسش و پاسخ خوانندگان چلچراغ با اعضای تحریریه در یکی از سالن‌ها برگزار بشه. ساعت ۳:۳۰ اگر که دوست داشتید تشریف بیارین.

شرق دوباره توقیف شد

من الان در ساختمان روزنامه شرق هستم. این طور که بچه‌های تحریریه می‌گویند، شرق به دلیل نوشته‌ای از مسعود بهنود با عنوان «رأی من به محمود احمدی‌نژاد» و مصاحبه با ساقی قهرمان که از قرار معلوم همجنس‌گرا است، توقیف شده است. شرق به خاطر چاپ این مصاحبه عذرخواهی کرده بود و مطلب را هم از سایتش برداشته بود.
فرض کنیم ظرق سوتی داده. این اواخر که روزنامه‌ها کم سوتی ندادن. مگه جام جم سوتی نداده بود سر عکس اینشتین [+]، یا روزنامه ایران درباره چاپ آگهی تسلیت داریوش اقبالی به مناسبت مرگ بابک بیات [+]، مگه توی روزنامه همشهری عکس مریم رجوی چاپ نشد به عنوان آگهی[+]؟ خب از این سوتی‌ها که گذشتین، برای شرق منتظر بهانه بودین دیگه. نه؟