گودَدی دامنه حدر دات کام را تمدید کرد

Hossein Derakhshanاین طور که سیروس فریور در وبلاگش نوشته، گوددی که یکی از شرکت‌های بزرگ و مطرح خدمات دامنه (Domain) در دنیاست، دامنه سایت حسین درخشان (هودر، حُدر) رو به مدت یک سال تمدید کرده.
از قرار معلوم یکی از خوانندگان سایت متافیلتر متذکر شده که تا پایان این ماه دامنه این سایت منقضی می‌شه و البته حسین دوست داره که این دامنه رو تمدید کنه و به خاطر این که در زندان هست، قاعدتاً نمی‌تونه (حسین از این بازجوهایی که محمدعلی ابطحی داشت، نداره؟).
چند ساعت بعد از این که در متافیلتر این بحث مطرح شد، دامنه برای یک سال دیگه تمدید شد و معلوم نبود که چه کسی این کار رو کرده.
سیروس فریور با روابط عمومی گودید تماس می‌گیره و کریستین جونز به او می‌گه که بنابر شرایط خاص، گوددی تصمیم گرفته که این دامنه رو برای یک سال تمدید کنه، هرچند این خطی مشی معمول شرکت نیست.
از قرار معلوم عده‌ای از خوانندگان و دوستان حسین با شرکت تماس گرفته بودن و حاضر شدن که هزینه رو تقبل کنن اما از جایی که شرکت نمی‌خواست به فرد دیگه‌ای دسترسی به این دامنه رو بده، خودش تمدیدش کرد.
البته خانم جونز اضافه کرده که این دومین بار دیگه منقضی بشه و حسین تمدیدش نکنه، این کار رو تکرار نمی‌کنه. بنابراین لازمه که حسین شناسه کاربری و گذرواژه خودش رو به دوست یا فامیل مورد اعتمادش بده تا این اتفاق تکرار نشه یا این که شش رقم آخر کارت اعتباری که برای قبلاً برای خرید یا تمدید این دامنه ازش استفاده شده، بهشون ارائه بشه.
علاوه بر این این امکان وجود نداره که دوست یا هر فرد دیگه‌ای پولی پرداخت کنه تا این دامنه منقضی نشه.
به هر حال من هم مثل سیروس فریور معتقدم باید بابت این کمک گوددی هر چند کوچیک باید سپاسگزار بود.

مرزهای روزنامه‌نگار شهروندی را چطور بشناسیم؟

این روزها ویدئویی روی اینترنت منتشر شده که تفسیرهای متعددی درباره‌اش می‌کنند و بیشتر هم به وقایع بعد از انتخابات ایران ربطش می‌دهند. ویدئوی مذکور بحثی است بین سردار سرتیپ «عبدالله عراقی» فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ و فرد دیگری که گویا او هم در سپاه بوده. از آنجایی که بیش از هر چیزی از اتفاقات این ویدئو متأثر می‌شویم، ممکن است از محتوای مکالمه بی‌خبر بمانیم. من متن کامل این مکالمه را پیاده و جاهایی را که برایم مفهوم نبود با سه نقطه مشخص کردم. آقای عراقی با علامت = و آن آقای دیگر با علامت – مشخص شده‌اند. اول ویدئو را ببینید.

ادامه

بازی آنلاین «دربست سعدآباد»

از آنجایی که ما غلط کرده باشیم که فریاد زنده‌باد و مرده‌باد در این ایام انتخاباتی سر بدهیم و از آن یکی جایی که ما خیر سرمان خبرنگار حوزه فناوری هستیم، بر خود جایز می‌دانیم که یک عدد بازی آنلاین انتخاباتی را به سمع و نظر و حضورتان برسانیم، رساندنی. بازی «دربست سعدآباد» یک بازی انلاین است که هدفش رساندن میرحسین موسوی به سعدآباد است. حالا اگر سبز هستید، برسانیدش. اگر هم طرفدار یکی دیگه هستین یک کاری کنید که برنده نشود. برین سراغ بازیبازیبازیبازی.


Election Game: Darbast Saadabad

ساخت سه میلیون پیامک تخریبی چقدر زمان می‌بره؟

‌بی‌مقدمه خبری از خبرگزاری فارس را با هم مرور می کنیم:

به گزارش خبرنگار «سرویس مجازی» خبرگزاری فارس، جهان نوشت، این گروه در اولین اقدام، با الهام از سریال‌های تلویزیونی پیامک‌هایی در تخریب احمدی نژاد ساخته و در سطح وسیعی ارسال کرده‌اند.
این گروه متشکل از حدود ۱۹۰ نفر از چهره‌های طنزپرداز کشور با نظارت و راهنمایی ویژه س. ح فعالیت خود را در موضوعات جنگ روانی در محلی تحت عنوان دفتر ظفر (واقع در خیابان ظفر) سازماندهی کرده و قصد دارند با طراحی و ساخت بیش از سه میلیون پیامک و بلوتوث برای تخریب اصولگرایان و دولت فعالیت کنند.
یکی از نکاتی که در پیامک‌های ساخته شده توسط این گروه مورد توجه قرار گرفته است، اصل تسری‌پذیری پیامک‌ها است، به صورتی که نه تنها اصلاح‌طلبان و حامیان آنها، بلکه طرفداران اصولگرایان نیز به ارسال این پیامک‌ها برای یکدیگر ترغیب شوند.
این افراد که بنابر اعلام منابع نزدیک به اصلاح طلبان پایه حقوق هر یک از آنها ۸۰۰ هزار تومان تعیین شده است، مأموریت دارند فعالیت‌های خود را در اردیبهشت ماه افزایش دهند.

(به قول معروف تأکیدها از من)
ماشین حساب رو درش میارم و حساب می‌کنم:
۳,۰۰۰,۰۰۰ پیامک هر کدام اگه فقط یک دقیقه برای ساختن زمان بخواد، می‌شه به عبارت سه میلیون دقیقه. به عبارتی می‌شه ۵۰,۰۰۰ ساعت و اگه ۲۴ ساعته کار کنن می‌شه ۲۰۸۳٫۳۳ روز. ساده‌ترش که کنیم می‌شه ۵٫۷ سال. با این حساب این ستاد به این دوره انتخابات که کمتر از یک ماه و نیم دیگه برگزار می‌شه نمی‌رسه و خب البته با احتساب ماهی ۸۰۰ هزار تومن، وقتی آخرین پیامک ساخته بشه، حساب کنین که چقدر پول بعد از این پنج سال خرج می‌شه. راستی… واقعاً ما ۱۹۰ تا طنزپرداز تو مملکتمون داریم؟ ماشالله!

رابرت گیتس، قربون تیپت

آقا یکی به من بگه این آقای رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، انگیزه‌ش از پوشیدن کت به شکل یه دست آلبالو یه دست گیلاس، یکی در میون، منگولتینا، چی بوده؟ نه خداییش مُده؟ یادش رفته اون یکی رو هم بپوشه؟ یا شایدم یادش رفته اون یکی رو در بیاره… ما که نفهمیدیم. اگه شما فهمیدین، یه ندا به ما بدین.

Robert Gates

پ.ن: الان که داشتم به عکس‌های دیگه دقت می‌کردم، دیدم انگاری دور دستش بانداژ شده. عکس واضح‌تر رو گذاشتم اینجا. قبلش این عکس رو دیده بودم. فکر کنم کار دست خودش داده. به هر حال معلوم شد نه مد بوده نه شلختگی. آقا ما ارادتمندیم. از همین تریبون سؤالمون رو پس می‌گیریم. ولی خداییش خوب تیپی زدی‌ها ناکس.

ما خفتیم و اوباما نخفت!

Obamah Won

اوباما انتخابات ریاست جمهوری رو به نمایندگی از دموکرات‌ها برد. خیلی از ما امیدواریم که اتفاقات بهتری بعد از تصمیمات پرزیدنت باراک حسین اوباما بیفته. به هر حال انتخاب اون به عنوان اولین رئیس‌جمهور رنگین‌پوست ایالات متحده آمریکا یک اتفاقه هر چند که من رو همیشه یاد فیلم‌های هالیوودی می‌ندازه که آمریکا رو در سال‌های آینده نشون می‌ده و رئیس‌جمهور هم یک سیاه‌پوست بود و درگیر مشکلاتی مثل جلوگیری از یک حرکت تروریستی بزرگ یا نابودی زمین و درگیری با موجودات فضایی. در بیشتر مواقع هم نتیجه موفقیت‌آمیز بود. شاید بشه این موضوع رو تأثیرگذار دونست.
به هر حال دیشب تا ساعت سه صبح به وقت لندن (شش و نیم صبح به وقت تهران) بیدار بودم و نتایج رو به طور زنده از سایت یاهو، گوگل، بی‌بی‌سی، سی‌ان‌ان و جاهای مشابه مانیتور می‌کردم. و البته یک نوع گزارش لحظه‌به‌لحظه هم توی فرندفید می‌نوشتم. بعدش هم داشتم می‌خوابیدم نگران بودم اتفاقی که برای کروبی افتاده برای اوباما نیفته!
باید دید اوباما می‌تونه تغییر در اوضاع متشنج دنیا به وجود بیاره؟ گرچه موضع‌گیری‌هاش درباره ایران نسبت به مک‌کین تا به حال نرم‌تر بوده اما باید دید از حرف تا عمل چقدر فاصله هست.

جایزه پا در دهان

Foot In Mouth Awardخیلی وقت پیش‌ها یعنی چیزی حول و حوش ۳ سال پیش یک جایزه‌ای را روی اینترنت پیدا کردم که در نوع خودش منحصر به فرد بود. «جایزه پا در دهان» یا Foot in Mouth که گویا مفهومی معادل ضایع شدن دارد، هر سال به مسخره‌ترین اظهار نظر یک شخصیت معروف اعطا می‌شود.
گاهی وقت‌ها با خودم فکر می‌کنم اگر بنیاد اعطاکننده این جایزه دفتر فعال‌تری داشت، این امکان وجود داشت تا هر روز یک برنده آبرومند برای این جایزه اعطا معرفی شود به‌نحوی که برنده‌های این روزهای جهان تا سال‌های سال برندگان سال‌های قبل را بفرستند لای باقالی‌ها که سماق بمکند.
زیاد هم سخت نیست. کافی است هر روز سرکی به مطبوعات و خبرگزاری‌ها بکشید. فقط عناوین خبرها را بخوانید تا این مسأله را تأیید کنید. مسأله درست مانند این است که یک عده احمق تکیه زده‌اند بر اریکه قدرت و بر مردم حکمرانی می‌کنند. دقیقاً به همین علت است که دنیا را جنگ فرا گرفته. چشمانمان را اگر باز کنیم به راحتی می‌بینیم که هر روز چه تعداد کثیری به خاطر ندانم‌کاری‌های چند احمق کشته می‌شوند. چند کودک ناقص می‌شوند و به چند زن تجاوز می‌شود. آن‌وقت اظهارنظرهای احمقانه‌ای را خواهید دید که هر روز و هر شب از بلندگوهای تبلیغاتیشان پخش می‌شود. انگار به سیرک آمده‌اید تا دلقک‌هایی را ببینید که نمایش می‌دهند. در بروز رفتارهای مضحک با هم کل‌کل می‌کنند. همه چیز مانند یک سیرک برنامه‌ریزی شده است با این تفاوت که در یک سیرک واقعی با توپ و آتش، بازی می‌کنند و در جهان با جان مردم.

جیمی کارتر آپ تو دیت می‌شود

Jimmy Carterمن نمی‌دانم چرا این سیاستمداران گرامی تا زمانی که بر اریکه قدرت چمباتمه زده‌اند حقوق ملت‌ها را به تلاونگ خودشان هم حساب نمی‌کنند، آن‌وقت همین که حالش را بردند و دوران اقامتشان بر چهار بالش خرسندی به اتمام رسید (به عبارتی حالش را حسابی بردند) و خون ملت را کردند توی شیشه تازه به فکر می‌افتند که سخنان گهربار مشعشعانه را همین جوری کیلو کیلو بترکانند و به خورد رسانه‌ها و ملت بدهند.
نمونه‌هایش را توی همین ایران خودمان بگردید پیدا می‌کنید اما از آن‌جایی که نصف ملت دارند خودی‌ها را شکلاتی می‌کنند و این روزها کلاً مُد شده است که هر کسی برای باکلاسی هم که شده پاچه آمریکا را بگیرد، من هم برای عقب نماندن (اون عقبی‌ها حال می‌کنند؟) از قافله تمدن وبلاگی، بر خود واجب می‌دانم که گیر بدهم به آقای جیمی کارتر، رئیس جمهور اسبق آمریکا. ایشون فرموده‌اند که: «محاصره نوار غزه از سوی رژیم صهیونیستی یکی از بزرگ‌ترین جنایات ضد حقوق بشر در کره زمین محسوب می‌شود».
البته از آن‌جایی که این خبر از خبرگزاری فارس نقل شده است، ما هم عموماً (بلکه عمهً یعنی جان عمه‌مان) بعد از جریان سیزده‌به‌در گیت به خبرگزاری وطنی چندان اطمینان نداریم. خدا را چه دیدی یک هو دیدید رفتیم و اصل خبر را پیدا کردیم و در اصلش آقای کارتر چیز دیگری فرموده بودند. مخصوصاً که بعید می‌دانم هیچ مقام سیاسی در دنیا به جز مقامات ایرانی و چند تای دیگه از عبارت «رژیم صهیونیستی» استفاده کنند. حالا این هم یک لینکی که بهتر می‌شود فهمید راست و درست خبر چیست.
هیچ دقت کرده‌اید این دوستان سیاستمدار هزار ماشاءالله سن برادرزاده زن دوم حضرت هابیل را دارند؟ این برادر جیمی هم در سن ۸۸ سالگی خیلی نوربالا می‌زنند و تازه دوزاریشان افتاده که توی غزه چه خبر است. آن‌هم وقتی که عملاً حرفش برشی ندارد. البته ما غلط کرده باشیم آرزوی مرگ کسی را داشته باشیم. ایشالله خدا صد سال دیگه عمر باعزت بده بهش. باز دمش گرم منتها با پی دوم تأخیر فاز.
اینها را ولش. این آهنگ‌های گروه اوهام بعد از هفت هشت سال هنوز هم پوز خیلی‌ها را زده است. ما همچنان باهاش حال می‌ترکانیم. دمت گرم شهرام.

برنامه‌نویسی برای پایان جنگ

حتی آنهایی که با کدنویسی کمی آشنا هستند و حداقل HTML می‌دانند، با تگ‌ها یا برچسب‌های آن آشنایند. این تگ <هرچیزی/> را می‌شناسند. در واقع واژه‌ای که به جای «هر چیزی» قرار بگیرد، نشان‌دهنده پایان برچسب یا دستور است. حالا این نکته‌ای است که در این عکس دیده می‌شود. End War به زبان برنامه‌نویسی!


ادامه

امواج خروشان سناتور اوباما روی اینترنت

Barack Obamaشاید کمتر کسی فکر می‌کرد که سناتور باراک حسین اوباما در اولین نبرد انتخاباتی بتواند هم‌حزب دمکرات خود سناتور هیلاری کلینتون را جا بگذارد و در ایالت آیوا اول شود. اما برای کاربران آنلاین شبکه‌های اجتماعی این مسأله قدری قابل پیش‌بینی بود چرا که آمار در دنیای مجازی اوضاع را به نفع اوباما نشان می‌دهد.
آقای اوباما در شبکه اجتماعی مای‌اسپیس ۲۱۲ هزار دوست دارد. این تعداد ۵۰ هزار بیشتر از نامزد رقیب است در حالی که تنها پنج هزار دوست در روز آخر به تعداد دوستان مای‌اسپیس اوباما افزوده شده‌اند. ضمن این‌که او در انتخابات مجازی سال در سایت مای‌اسپیس با ۴۶٪ از آرای دمکرات برنده شده. از طرف دیگر شهروندان آیوا و نیو همپ‌شایر بیش از هر کاندیدای دیگر از سایت اوباما بازدید کرده‌اند.
در واقع حضور مجازی و توجه سناتور اوباما به اینترنت، باعث شده تا او بتواند توجهات را به سمت خود جلب کند و حداقل در این جامعه محبوب شود. اتفاقی شبیه به آن‌چه که برای هوارد دین در دوره قبل ریاست‌جمهوری آمریکا اتفاق افتاده بود [+]. به نظر می‌رسد که کاندیداهای حزب دمکرات نسبت به کاندیداهای حزب جمهوری‌خواه آمریکا به حضور آنلاین توجه بیشتری نشان می‌دهند و به تأثیر آن اعتقادی فراوان دارند.
یکی از وعده‌هایی که سناتور اوباما در گفت‌وگو با سایت تک‌کرانچ داده است، توجه به فناوری اطلاعات است. شاید همین دلیل محبوبیتی شده که او را در نظرسنجی اینترنتی سایت تک‌کرانچ درباره انتخابات با ۵۴٪ آرا بالاتر از سایر دمکرات‌ها قرار می‌دهد.
پ.ن: بر خلاف تصور عموم، نام میانی حسین برای سناتور اوباما دلیلی برای مسلمان بودن او نیست. همان‌طوری که در صفحه باراک اوباما در سایت ویکی‌پدیا مشاهده می‌شود، آقای اوباما اصلیتی کنیایی دارد و مسیحی است.

ادامه

خلیج عربی جایزه جدید تخم‌مرغ شانسی

یادمه بچه که بودم بهم یاد داده بودن به دایی بزرگم که اسمش هست عیسی، بگم «دایی بزرگی». یعنی به جای این که صداش بزنم دایی عیسی همیشه بهش می‌گفتم دایی بزرگی. حالا علتش رو نمی‌دونم که برای چی این اسم و لقب رو به جای اسم اصلی داییم بهم غالب کردند اما هنوزم که هنوزه با این که بیشتر از سی سال از سنم می‌گذره برام ثقیله که بهش بگم دایی عیسی. حالا چرا این رو گفتم؟ بخونید.
محمود بشاش یکی دو هفته پیش برایم تصویری فرستاد که از کاغذهای توی تخم‌مرغ شانسی اسکن شده بود. محمود در حال حاضر در دوبی زندگی می‌کنه و طبعاً این جور چیزها بیشتر به نظرش میاد. داخل تخم‌مرغ‌های شانسی کیندر که اتفاقاً خیلی هم معروف هستند و طرفدارهای زیادی هم دارند، کاغذهایی قرار داده می‌شه که معمولاً روش یک داستانک نوشته شده. از قرار معلوم یکی از این داستان‌ها درباره اتفاقی هست که در یک جزیره واقع در خلیج عربی می‌افته. موضوع این هست که وقتی بچه‌ها که مصرف‌کننده اصلی این تخم‌مرغ‌های دوست‌داشتنی هستند، از کودکی با داستان‌هایی روبه‌رو می‌شن که به جای خلیج فارس نوشته شده خلیج عربی، این موضوع چنان ملکه ذهنشون می‌شه که به هیچ وجه نمی‌شه پاکش کرد. دقیقاً مثل همون تجربه‌ای که من توضیح دادم. برای نسل جدیدی که توی کشورهای عربی بزرگ می‌شن و آینده مملکتشون رو در دست می‌گیرن، این خلیج عربی خواهد بود نه فارسی. هیچ بمب گوگلی‌ای هم نمی‌تونه نظرشون رو عوض کنه. واقعاً کاری می‌شه کرد؟ راستی
برای مشاهده تصویر برگه و داستانک مورد نظر روی عکس پایین کلیک کنید.

طبل بزرگ زیر پای جنگ

Enough Fearسیمور هرش، در نیویورکر مقاله‌ای می‌نویسد. جرج بوش در واشینگتن بیانیه‌ای به مطبوعات صادر می‌کند. محمود احمدی‌نژاد از تهران نامه‌ای تنظیم می‌نماید. ولی چیزی در این میان نادیده گرفته شده: صدای مردمی که بیشترین ضرر متوجه آنهاست.
با ورود ناوهای آمریکایی به خلیج فارس و تصمیمات سازمان ملل و شورای امنیت، صدای ناهنجار طبل جنگ و شایعات پیرامون آن بالا گرفته است. در حاشیه تحلیل‌ها و اخبار خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های داخلی و خارجی در این مورد، عده‌ای فارغ از تمام این‌ها مبارزه‌ای را برای توقف هر آن چه که ممکن است به جنگ بیانجامد، آغاز کرده‌اند. فعالیت‌های مدنی ضدجنگ در اینترنت اوج گرفته و روز به روز شدت بیشتری می‌یابد. این روزها لوگوها و علایم ضدجنگ را در وبلاگ‌های متعدد ایرانی و غیرایرانی می‌توانیم ببینیم چرا که همه نگرانند. یکی از این سایت‌ها به نام Enough Fear با شعار «ایرانی‌ها و آمریکایی‌ها به جنگ نه می‌گویند» از مخالفان جنگ از سراسر دنیا دعوت کرده تا عکس‌هایی را منتشر کند. عکس‌هایی از مردم دو کشور ایران و آمریکا و سایر کشورها که دست خود را به نشان «توقف»، بالا گرفته‌اند. تا کنون تعداد زیادی از مردم سراسر دنیا به ویژه ایران و آمریکا عکس‌های خود را در این سایت به نمایش گذاشته‌اند و خواستار حل مناقشات از طریق مذاکره و دیپلماسی هستند.
مبارزه ما توسط افرادی که مصمم به ایستادن و گفتن «نه» هستند، شروع می‌شود.

۶ سال به جای ۴ سال در مجلس

نمایندگان مجلس شورای اسلامی امروز کلیات یک طرحی را تصویب کردند که البته کار و شغلان هم چیزی جز تصویب نیست. به هر حال باید کار ملت در خانه ملت راه بیفته. بر طبق این طرح، انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری در یک روز برگزار می‌شه. این طرح که در ظاهر دلایل محکمی چون صرفه‌جویی در هزینه‌ها و منافع ملى و آثار و پیامدهاى مثبت را کنار خودش داره، همین امروز با ۱۳۱ رأى موافق، ۷۲ رأى مخالف و ۵ رأى ممتنع از ۲۲۰ نماینده حاضر در صحن علنى به تصویب رسید (به من چه که جمعش شد ۲۰۸ نفر؟ به من چه ۱۲ نفر گم شدن؟). در صورت تصویب نهایى این طرح در مجلس و شوراى نگهبان، انتخابات دوره هشتم مجلس شوراى اسلامى و دوره دهم ریاست جمهورى به میمنت و مبارکی با هم برگزار می‌شه. قبل از بررسى کلیات این طرح، یک عضو کمیسیون امنیت ملى درخواست مسکوت ماندن این طرح به مدت ۶ ماه را مطرح کرده بود اما نمایندگان به خاطر این که موضوع اصلاً به هیچ کی مربوط نیست، باهاش مخالفت کردند. دکتر عباسعلى کدخدایى که فعلاً سخنگوى شوراى نگهبان هست، چند وقت پیش این طرح رو مغایر با قانون اساسى اعلام کرد و گفت که مجلس نمى‌تونه دوره عمر خود را کوتاه یا بلند کند (چون به هر حال عمر دست خداست). با این وضع دوستان ما در مجلس تصمیم قاطع گرفتن تا به جای ۴ سال، ۶ سال روی صندلی‌های سبز رنگ تکیه بزنند بلکه چند میلیارد تومان در برگزاری انتخابات همزمان صرفه‌جویی بشه و اصلاً هم به خاطر این نیست که از رنگ سبز خوششون میاد. اصلاً هم خوش به حالشان نیست و همه اینها به خاطر اینه که منافع ملی تأمین بشه و به هر حال ما پول اضافه که نداریم. کلی جا برای خرج کردن هست. کلی از کشورها چشم به راه صرفه‌جویی‌های ما هستند.
من هم از همین الآن با رأی‌گیری از خودم کلیات ادامه دادن به نوشتن وبلاگم را تصویب می‌کنم.

ادامه