اینکه مجلس جدید در نخستین گامهای خود طرحی را تنظیم میکند که مجازات اعدام را برای جرایم مخل امنیت روانی جامعه در نظر گرفته است، نشاندهنده این است که بیش از هر چیزی امنیت برای نمایندگان مردم مهم است اما در بخشی از این طرح آمده است که مجازات اعدام شامل حال دایرکنندگان وبلاگها و وبسایتهای پورنوگرافی و آنهایی که مروج الحاد تشخیص داده شوند، خواهد شد.
در نگاه اول مشخص است که پیشنهاددهندگان خواستهاند تا قوانینی را در خانه ملت تصویب کنند تا کنترل مشخصی بر فضای مجازی حاکم شود. اما باید دید که چه اشکالاتی بر این کلیگویی وارد است؟
سایتهای پورنوگرافی در بسیاری از کشورهای دنیا مسدود میشوند. گردانندگان این سایتها به ویژه آنهایی که به سوءاستفاده از کودکان و رواج بردهداری جنسی میپردازند مجازات میشوند. گرچه تاکنون مجازاتی همسنگ با اعدام برایشان در نظر گرفته نشده است اما میتوان حبسهای طولانیمدت برای این گونه مجرمان را در اخبار منتشرشده یافت.
اشکالی که میتوان بر این طرح روا دانست این است که بسیار کلی و مبتنی بر تفسیر است. مشکل اینجاست که ما تعریف مشخصی از برخی جرایم نداریم. همانطور که برخی از جرایم مطبوعاتی مانند سیاهنمایی و تشویش اذهان عمومی قابل تعبیر و تفسیر هستند، در این مورد هم میتوان بروز چنین اشکالاتی را محتمل دانست.
برای جلوگیری از چنین اشتباهاتی ظاهراً قرار بر این است که پس از تصویب این طرح ستادهای ویژهای در مراکز استانها تشکیل شود که وظیفه کشف جرم و ساماندهی مبارزه با جرائم و احکام را بر عهده داشته باشند. مسلماً ترکیب این ستاد و بررسی مصادیق در سرنوشت تعداد زیادی میتواند تأثیرگذار باشد. از طرفی اثبات جرم در مواردی که مربوط به فضای مجازی باشد، دقت و تخصص زیادی را میطلبد. نفوذ به سایتها و وبلاگها به شیوه هک میتواند این امکان را فراهم کند تا نفوذگران بتوانند محتوای مجعول را در سایتها و وبلاگهای دیگران منتشر کنند. جستوجو به دنبال مجرم واقعی در چنین مواردی کاری صعب و گاهی غیرقابل اثبات است. از طرفی پیامد تصویب سریع چنین طرحی ایجاد تصوری تحدیدکننده بین بلاگرها و خانواده مجازی فارسی به نظر میرسد و به دنبالش واکنشهایی منفی را به دنبال دارد. تا کنون چند بلاگر پس از شنیدن این خبر در اعتراض، نوشتن را رها کردهاند. از طرفی رسانههای خارجی و نهادهای بینالمللی حقوق بشر نیز بیانیههایی در اعتراض به این طرح منتشر کردهاند و این طرح را روشی برای محدود کردن آزادی بیان میدانند.
با تمام این مسائل شاید شایسته باشد تا مطالعه بیشتری درباره این طرح صورت گیرد و امکان اجرایی شدنش با دقتی مضاعف بررسی شود. تصویب چنین طرحی به این سرعت ممکن است این شائبه را تقویت کند که متولیان با ناکام ماندن طرح ساماندهی سایتها و وبلاگها به طرق دیگر میخواهند مانع برخی وبلاگها شوند.
حکایت: میگویند پادشاهی یک سرزمین دور آرزو میکرد که ای کاش تمام مخالفان یک سر داشتند تا با یک ضربت شمشیر میتوانست آنها را قطع کند.
فيلتر
افغانستان، فیلترستان فارسی
هفتهنامه چلچراغ– از حدود دو ماه پیش به این سو شرکت مخابراتی «افغان تلکام» دو سرور عمده ارائهدهنده خدمات وبلاگنویسی فارسی، «پرشین بلاگ» و «بلاگفا» را روی مشترکانی که از خدمات اینترنتی این شرکت استفاده میکنند، فیلتر کرده است. حالا در تمام شهرهای افغانستان دسترسی به وبلاگهای موجود در این دو سایت برای کاربران اینترنت ممکن نیست. آنان هنگام وارد شدن در این وبلاگها با پیام خطا و مواجه میشوند.
کاربران افغان تلکام در ابتدا تصور میکردند این موضوع ممکن است یک مشکل فنی باشد. به همین دلیل در کابل تعداد زیادی از مشترکان افغان تلکام نسبت با مرکز خدمات این شرکت تماس گرفتند و مشکلشان را مطرح کردند اما با گذشت حدود دو ماه این مشکل هنوز حل نشده است. برخی از کارمندان این شرکت مسایل امنیتی و اخلاقی را در بستن این دو سایت دخیل میدانند. در حالی که با توجه به اینکه پرشینبلاگ و بلاگفا هردو در داخل ایران و بر مبنای قوانین این کشور فعالیت میکنند، مسایل غیراخلاقی به هیچ عنوان نمیتواند در وبلاگهای این دو سرویسدهنده منتشر شود و در صورت استفاده غیراخلاقی از این فضا، ظرف یک هفته و به صورت خودکار وبلاگ متخلف بسته میشود.
دسترسی به فیسبوک از طریق ایمیل
فیسبوک یکی از شبکههای مجازی بسیار به درد بخور است که مانند بسیاری دیگر در ایران مسدود شده. البته مسدود کردن سایتها منحصر به ایران نیست. همانطور که میدانید برخی از سایتها را به دلایل مختلف در کشورهای دیگر هم میبندند. یکی از این علتها میتواند سیاستهای حاکم در یک محیط کاری مثل شرکت باشد که به دلایلی چون جلوگیری از اتلاف وقت برخی از سایتها را به طور داخلی فیلتر میکنند.
اگر شما به هر علتی در چنین کشوری زندگی یا در چنین شرکتی کار میکنید، میتوانید از طریق ایمیل به سایتی چون FaceBook دسترسی داشته باشید.
سرویس جدیدی که «مودازل» (MoDazzle) نامیده میشود، چنین امکانی را در اختیارتان قرار میدهد. برای مثال اگر شما ایمیلی برای آدرس [email protected] با موضوع SELF بفرستید، میتوانید پیامهای نوشته شده روی دیوار فیسبوکتان (Wall) را بخوانید.
این سرویس کارهای دیگری را که در فیسبوک انجام میدهید نیز پشتیبانی میکند. فهرست و راهنمای کامل آنرا میتوانید اینجا ملاحظه کنید.
منبع: Digital Inspiration
لینک نده حسن، خطرناکه حسن
این مطلب احتمالاً کمی طولانیتر از یک نوشته وبلاگی است. در عین حال گمان میکنم پرداختن به موضوعی به اسم فیلترینگ که اخیراً مسؤولانی برای پاسخگویی پیدا کرده است، آن قدر مهم باشد که این نوشته را تا آخر بخوانیم و دربارهاش بحث کنیم.
نرمافزار فیلترینگ هوشمندی که این روزها سایتها را مسدود میکند در درون خود روباتهای نرمافزاری دارد که ملاکهای جالبی را برای انسداد ارائه میدهند.
در همین زمینه کارشناس فنی شرکت ارتباطات نوین در گفتگو با خبرگزاری مهر گفته است [+]: «لینک دادن به سایتهای ممنوع موجب فیلترینگ میشود». حمید پرویزی گفت: «در برخی موارد حتی وجود یک لینک هم ممکن است دردسرساز باشد و موجب مسدود شدن سایتی شود. به این ترتیب افراد باید در قبال لینکهایی که قرار میدهند جوابگو باشند».
این کارشناس به مردم توصیه کرد: صاحبان سایتها و وبلاگها نباید به سایتهایی که قبلا فیلتر شدهاند لینک بدهند.
واقعاً چرا مردم نباید بتوانند به سایتهایی که قبلاً فیلتر شده است لینک بدهند؟
آقای پرویزی جواب میدهد: «مردم میپرسند چرا نباید این کار را بکنند و میگویند چه اهمیتی دارد که به سایتی که فیلتر شده است لینک بدهند، در حالی که باید بدانند ما از تکنیک فنی خاصی در تشخیص سایتهای غیراخلاقی و آن سایتهایی که باید بسته شوند استفاده میکنیم».
او در ادامه شیوه فیلترینگ را توضیح میدهند در حالی که هنوز به سؤال فوق پاسخی ندادهاند.
بگومگوی عصیان با گلآقا: هر دیدی یه بازدیدی هم داره!
عرض کنم حضور انورتان که گلآقا یک بخشی را توی سایت خودش راه انداخته با عنوان «وبنامه» که هر بار یک موضوع مرکزی دارد و فلان و بهمان و اینها. این بخش محترم قبلترها هم یک بار من رو در موضوع «دنیای مجازی» گیر انداخته بود. از اون جایی که بار دوم هم گیر افتادم و این بار در باب موضوع «فیلترینگ» ، دلم شور بار سوم رو میزنه که علیالقاعده (با گروه تروریستی القاعده هیچ رابطهای نداره)، باید یه موضوع خطرناکتر باشه. این هم از پرسشهای خوب و پاسخهای کم و بیش لوس و کوتاه عصیان به گلآقا:
گل آقا: اگر ببینید فیلتر شدهاید، چه احساسی بهتان دست میدهد؟
– راستش یک احساس پشمالویی بهم دست میده که با هیچ ماشین اصلاحطلبی نمیشه کوتاهش کرد.
گل آقا: بعد از فیلتر شدن نوشتههاتان را تعدیل میکنید یا دیگر برایتان مهم نیست؟
– از اون جایی که من با بیش از ربع قرن تجربه به این نتیجه رسیدم که وقتی فیلتر شدی تعدیل معدیل در حد پشملبا (اسم یه جور خوردنیه بابام جان) هم اهمیت نداره به کار خودم با شدت بیشتری ادامه میدهم.
گل آقا: به نظرتان فرهنگستان چه واژهای به جای واژه فیلتر پیشنهاد کند بهتر است؟
– پاد وِِب، پالودهتارنگاشت معادل سرخپوستی هم میشه: تِر در فیلش خیلی
گل آقا: اگر انتخاب با شما بود، جستوجوی کدام واژهها را در موتورهای جستوجو غیرممکن میکردید؟
– پاستاپز دلونگی (آخه خیلی فحش بدیه!)
گل آقا: اگر فیلتر شدیم، چه باید بکنیم؟
– باید بیتربیتی فیل بخوریم. فیلادلفیا بریم. فیل کالینز گوش بدیم. لیوان پافیلی بخریم. تا سفیل سرگردان بشیم. (قبول دارم جواب لوسی بود!)
گل آقا: چه کنیم که فیلتر نشویم؟
– باید بیتربیتی فیل نخوریم. فیلادلفیا نریم. فیل کالینز گوش ندیم. لیوان پافیلی نخریم. تا سفیل سرگردان نشیم. (قبول ندارم جواب لوسی بود!)
گل آقا: به نظرتان فیلتر شدن تعداد بازدیدکننده را زیاد میکند یا کم؟
– اولش زیاد میکند بعد کم میکند یه جورایی جریان پشت و زین و گهی و اینا.
گل آقا: تا به حال به خاطر فیلتر شدن وبلاگتان به مراجع قضایی مراجعه کردهاید؟
– بعید میدونم. البته اگه اونها به من مراجعه کنن من هم مجبورم یه سری بهشون بزنم آخه زشته. هر دیدی یه بازدیدی هم داره.
ساماندهی یک بمب گوگلی دیگر
چند هفته قبل مطلبی نوشتم با عنوان «وبلاگ خوب، وبلاگ مرده است» و در آن اشاره کردم به طرح ساماندهی فعالیت پایگاههای اطلاعرسانی اینترنتی کشور که اخیراً به تصویب هیأت دولت رسیده بود که به طور خلاصه به معنای آن است که سایتهای خبری از خبرگزاری تا وبلاگها باید برای فعالیت مجوز دریافت کنند.
در همین راستا و به سرعت سایتی در آدرس samandehi.ir ایجاد شده که هدف از فعالیت خود را چنین اعلام میدارد:
انتظام امور و فعالیتهای اطلاعرسانی و توسعه خدمات دسترسی به اینترنت در کشور و با هدف ساماندهی (ثبت، حمایت و نظارت) فعالیت پایگاههای اطلاعرسانی اینترنتی ایرانی در کشور، با مدنظر قراردادن حق دسترسی آزاد و سالم مردم به اطلاعات و دانش، حمایت از پایگاههای اطلاعرسانی قانونی و رعایت حقوق اجتماعی و صیانت از ارزشهای اسلامی، ملی، فرهنگی و اجتماعی کشور.
از قرار معلوم این طرح از ابتدای دی ماه به صورت اجرایی در آمده و کلیه دارندگان وبسایتها و وبلاگها باید در فرصتی دو ماهه نسبت به ثبت پایگاه اینترنتی خود اقدام نمایند.
نکته قابل توجه این است که بر طبق نوشتههای موجود در این سایت، در حال حاضر ثبت وبسایتها گامی در جهت ساماندهی وبسایتها شمرده شده است و البته با توجه به این که بر طبق این نوشتار، ساماندهی شامل سه بخش است: ثبت سایت (که توسط کاربر صورت میگیرد)، حمایت (که چند و چون آن کاملاً نامشخص و نامعلوم است) و البته نظارت (که مفهومی بدیهی و البته گسترده دارد).
Welcome to the Filternet
هفتهنامه چلچراغ– هفته گذشته موج جدیدی از فیلترنگ اینترنت را به زیر آب برد. بسیاری از کاربران اینترنت آشفته و سردرگم از فیلتر شدن سایتهای بودند که هچ توجه منطقی در مسدودسازی آنها نبود. در حالی که برخی از مقامات مسؤول مرتب اعلام میکردند که تعداد سایتهای فیلتر شده به انگشتان دست هم نمیرسد، شاهد بسته شدن سایتهایی بودیم که تنها خدمات فرهنگی و رایگان ارائه میدادند.
سایت imdb از جمله سایتهای بود که مسدود شد. این سایت بانک اطلاعات فیلم است. فیلمهای تاریخ سینما به همراه عکسها و خلاصهای از داستان و بازیگران و عوامل فیلم در ان سایت گردآوری شده و مرجع بساری از پژوهشگران و روزنامهنگاران است. از طرفی سایت آمازون که بزرگترین کتابفروشی آنلاین است نیز به زیر تیغ فیلترنگ رفت. سایت ویکیپدیای انگلیسی به عنوان بزرگترین دانشنامه اینترنتی که توسط کاربران نوشته میشود، فیلتر شد. سایت روزنامههای چون نیویورکتایمز، لوسآنجلس تایمز، واشنگتن پست، اینترنشنال هرالد تریبون، نیویورک پست، نیوزآبزرور، مرکوری نیوز و شیکاگو تربیون هم به علل مشابه قابل دسترسی نبودند.
در حالی که کاربران متعجب، به دنبال تحلیلهای نامشخص بودند، استفاده از اینترنت به دلایلی دیگر نیز دچار کندی سرعت شد. فیبرنوری جاسک – فجیره که شریان ارتباطی اینترنت ایران است به علل نامعلوم قطع و دسترسی به اینترنت برای کاربران دچار اختلال شدید شد. این در حالی است که پارگی کابل در همین مسیر سابقه داشته اما تا کنون اقدام پیشگرانه و تأمینی خاص برای حل آن انجام نشده است.
سؤال بزرگ کاربران ایرانی این است که دلیل مسدودسازیهای این چنینی چست؟ چه مرجعی به طور خاص مصداق فیلترنگ را تعیین میکند و به چه علت این امر شفاف نیست؟ به چه علت با توجه به موقعیت جغرافیایی استراتژیک ایران، نه تنها نتوانستهام به عنوان ترمینال اینترنتی منطقه عمل کنیم بلکه هنوز از تأمین پهنای باند مورد نیاز در مواقع بحران و قطع یکی از مسیرها عاجزیم؟
پ.ن: برخی از سایتهای نامبرده پس از چند روز دوباره باز شدند.
وبلاگ خوب وبلاگ مرده است!
کابینه دولت چند روز پیش آییننامهای تصویب کرده است با نام «ساماندهی فعالیت پایگاههای اطلاعرسانی اینترنتی کشور» که خلاصه آن عبارت است از این که سایتهای خبری باید برای فعالیت مجوز دریافت کنند.
تصویب چنین آییننامهای از جهات مختلف قابل بررسی و تحلیل و زمان تصویب آن با توجه به نزدیکی انتخابات پیشرو قابل تأمل است. با توجه به این که گسترش اینترنت در سالهای اخیر باعث شده تا گروههای سیاسی از آن به عنوان یک ابزار اطلاعرسانی و اهرمی جهت تحت پوشش قرار دادن هر چه بیشتر مخاطبان و به ویژه ایرانیان خارج از کشور نمایند، چنین تصمیمی حکایت از تصمیم دولت مبنی بر کنترل و بررسی دقیقتر و قانونمند کردن این سایتها است. تجربه گذشته و قوانین و آییننامههای که پیش از این درباره رسانههای دیگر تصویب شده، نشانداده است که این گونه قوانین هر چند با محتوای «حمایت و توسعه، دسترسی آزاد و سالم مردم به اطلاعات، رعایت حقوق اجتماعی و ارزشهای فرهنگی» تصویب میشود اما به دلیل نبود جزئیات دقیق، بیشتر نقشی بازدارنده و پیشگیرانه و در نتیجه محدودساز ایفا کرده است.
طبق این آییننامه تعریف عبارت «پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی» سایت یا وبلاگ آورده شده و پایگاه اطلاعرسانی ثبت شده، یک پایگاه اطلاعرسانی اینترنتی است که مسؤول آن اطلاعات و مدارک شناسایی خود و پایگاه را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه و مطابق قوانین و مقرات از جمله مقررات مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی به ثبت رسیده و رسید آن را دریافت کرده باشد و امکان برقراری ارتباط با شخص مورد نظر وجود داشته باشد. تعریف سوم پایگاه اطلاعرسانی با هویت نامعلوم است. چنین پایگاهی بر طبق تعریف پایگاهی است که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت نشده باشد.
٢۴ ساعت علیه سانسور روی اینترنت
گزارشگران بدون مرز از ٧ تا ٨ نوامبر برگزار میکند. با بسیج همگانی سانسور را به عقب برانیم. ما همگان را فرا میخوانیم که از روز ٧ نوامبر (١۶ آبان) ساعت ١١ تا چهارشنبه ٨ نوامبر (١٧ آبان) با پیوستن به ما بر روی سایت گزارشگران بدون مرز علیه سانسور مبارزه کنند. هم اکنون در سراسر جهان ۶٠ وب نگار معترض فقط برای آنکه بر روی اینترنت عقیده خود را بیان کردهاند، در زندان به سر میبرند. آنچه که در بسیاری از کشورهای جهان امری آسان و آزاد محسوب میشود در ١٣ کشور جهان ممنوع است. در چین در مصر و در تونس ابراز عقیده در وبلاگ و یا بر روی سایت میتواند به زندانی شدن منجر گردد. برای نپذیرفتن سانسور و حساس کردن افکار عمومی گزارشگران بدون مرز برای اولین بار دعوت به تظاهراتی بزرگ بر روِی اینترنت میکند. ما و همگان، کاربران، وبلاگنویسان، روزنامهنگاران، دانشجویان و… را دعوت میکینم با یک کلیک ساده سانسور را محکوم کنند. (برای شرکت در این تظاهرات اینجا کلیک کنید).
فرمایش شفاهی، پالایش اشتباهی
مهمترین خبر دو روز پیش در حوزه فناوری اطلاعات این بود: پرشین بلاگ فیلتر شد. البته فیلتر کردن پرشین بلاگ، سابقه هم دارد. دو سال و نیم پیش در حالی که پرشین بلاگ توسط پارس آنلاین فیلتر شده بود، مدیران قبلی این سرویسدهنده رایگان وبلاگ، با مسدود کردن آی پی شرکت پارس آنلاین، توپ را به زمین حریف انداختند. این کار باعث شد که کاربران پارسآنلاین حتی در صورت رفع فیلتر، نتوانند وبلاگهای زیرمجموعه پارسآنلاین را مشاهده کنند. منظور آنها این بود که این شما هستید که به کاربران ما نیاز دارید نه ما. این تحریم از سوی پرشین بلاگ و اعتراض کاربران اینترنت موجب شد که مخابرات تقصیر را به گردن شرکتهای ISP بیندازد (داستانی که چند روز پیش هم تکرار شد) و ادعا کند که فیلتر کار این شرکت نبوده و البته برای اولین بار شاهد یک عذرخواهی بودیم (آن روزها مسعود فاتح دبیر سرویس فناوری اطلاعات ایسنا بود و البته الان مدیر روابط عمومی مخابرات در بخش رسانهها است). اتفاقی که بلافاصله ثابت شد که دروغ بوده است و ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات در آن زمان مفصلاً در این زمینه افشاگری کرد. بعد از این ماجرا، پرشین بلاگ رفع فیلتر شد. (مطلبی که آن موقع نوشتم).
اما داستان همچنان ادامه داشت. کمیتهای با عنوان کمیته سه نفره و به طور موازی برخی از نهادهای قضایی به طور مستقل به ISPها و ICPها فهرست سایتهایی را که باید فیلتر میشدند، ارسال میکردند. درباره همه اینها بارها نوشته شد و گفته شد و البته در مواردی هم نتیجهای هم قرار شد تا سایتهایی که به اشتباه فیلتر شدهاند پیگیری شوند (خبر مربوطه و قولی که آقای رشیدی مدیر وقت مخابرات داده بود هم از خبرگزاری ایرنا پاک شده است و البته یک نسخه از آن را میتوانید اینجا بخوانید).
فرض کنیم که ما اصولاً کاری به این کارها نداشته باشیم. تکلیف سایتهایی که اشتباهی فیلتر شدهاند چیست؟ چرا سایت تکنوراتی که یک موتور جستوجوی تخصصی وبلاگها است، مدتهاست فیلتر است؟ فیلتر کردن سایت فلیکر به عنوان سرویس میزبانی رایگان تصاویر، معنایی معادل فیلتر کردن سایت بلاگر به عنوان سرویسدهنده رایگان متون وبلاگی دارد. تصاویر سایت کوربیس که به عنوان مرجع تصاویر بسیاری از روزنامهها مورد استفاده است، دیده نمیشود.
هنوز هیچ مرجعی پاسخگوی فیلترینگ اشتباهی نیست و ما همچنان روی دکمه Submit صفحات ورود ممنوع، کلیک میکنیم تا شاید صفحه مورد نظر رفع فیلتر شود.
جهانگردی به جای وبگردی
فیلترینگ هم برای خودش دنیایی دارد! باور کنید حتی میتواند روح هنری انسان را جلا بدهد و خلاقیت را در ذهن آدمی منفجر کند. با توجه به این که در بعضی کشورها که اول اسمشان ایران است، سایتهای مسدود شده بسیار زیاد بوده و صفحات ورود ممنوع «بنا بر دستور مقامات قضایی، این سایت مسدود است» از پربینندهترین صفحات هستند، طراحی هنری ان صفحات از اهم واجبات بوده و مفید به فایده است. شما میتوانید گالری صفحات ورود ممنوع را در یک سایت که به همین منظور طراحی شده ببینید و حالش را ببرید. سایت BlockPage سایتی است که این صفحات را بر اساس صفحات ملی، بازرگانی و دانشگاهی دستهبندی کرده است.
اما سوای اینها و بر اساس انتخاب هیأت داوران عصیان، جایزه بهترین طراحی صفحه فیلتر به شرکت سپنتا تعلق میگیرد به خاطر استفاده بهینه از این صفحه پربیننده و هدایت کاربران به سمت ورزش و جاذبههای گردشگری. فیلتروندان عزیز میتوانند زین پس به جای مراجعه به سایتهای بیبیسی فارسی و صبحانه و اورکات و گزگ و پرستود و اینا و اونا، به «تور یک روزه شکراب» رفته و از زیباییهای طبیعت بهرهمند شوند. چی؟ میانهتان با شکراب، شکراب است؟ خب بروید شهرستانک. شهرستان و شهرستانک هم به کلاستان نمیخورد؟ خب بروید همایش. خارجیاش میشود سمینار. خیلی باکلاس استها. به هر حال به کاربران توصیه میشود همچنان به استفاده از سرویسهای عادی و برنزی تا نقرهای و پلاتینی و مالدینی بپردازند شاید که تور بعدی تور آنتالیا و بدروم باشد (ان بُدروم با اون بِدروم فرق فوکوله، هیجانزده نشین). همچنین امکان مشاهده افرادی که برای تور ثبتنام کردهاند وجود دارد تا با چشمانی باز و قلبی آکنده از شادی برین اردو. وه چه نیکو!
اینتر با سُس فیلتر
خبرهای آی تی اکثراً شوک وارد میکند مخصوصاً اگر اخبارش ایرانی باشد. بگذریم از این که ما کلاً انواع و اقسام آنتی شوک و آنتی ویبره و آنتی ویروس را روی خودمان نصب کردهایم که خدای ناکرده از این اخبار دچار حرکات موزون بندری نشویم.
این هم خلاصه خبر جدید: قرار است که فیلترینگ چهل تکه کشور یکپارچه شود.
این یعنی که به مبارکی و میمنت همه یک نوع فیلتر خواهیم داشت. نمیخواهم وارد این بحث بشوم که اصلاً علم بهتر است یا فیلتر. اما با یک فیلتر یکپارچه و سراسری لااقل همه ما یک جور دلمان برای هم کباب میشود و همگی قربان هم میرویم اساسی و برای هم دل میسوزانیم به چه ماهی.
بگذارید قبل از این که یقهگیری و کنیم و وا أسفا و وا ویلا سر دهیم، کمی درباره خصوصیات این فیلتر (صافی؟!) بیشتر بدانیم. ناسلامتی ما داعیه اطلاعرسانی داریم:
پرواز را به خاطر بسپار
بعضی وقتها میشه توی سایتهایی با زبونهایی که نمیدونیم و خطی که نمیفهمیم هم چیزهای جالبی پیدا کرد که بدردمون بخوره. نمونهش سایت CProxy هست. توی این سایت یه برنامه فیلترشکن قوی هست. برنامه مورد نظر رو از اینجا مستقیماً دانلود کنین. نصبش کنین. و نهایتاً اجراش کنین. یه صفحه وا میشه که توش به زیون چِکی یه چیزایی نوشته شده. کاری به هیچ چیز نداشته باشین. OK رو که پایین این صفحه هست بزنین. یه آیکون مربع آبی رنگ با یه C سفید رنگ میره تو نوار تسک بارتون کنار ساعت ویندوزتون جا خوش میکنه. تموم شد. از این به بعد هر سایتی رو که دوست دارین توی نوار آدرس بروزرتون تایپ کنین و به جون من دعا کنین. نکته دیگه اینکه این برنامه کیفیت عکس صفحاتی رو که میبینین به طور خودکار کم میکنه تا صفحات سریعتر دیده بشن.
پ.ن:
– ضمن عرض ارادت خدمت تمامی دوستانی که تو نظرخواهی بندهنوازی کردن(!) و من رو مورد مرحمت خودشون قرار دادند، یه توضیحی رو اضافه میکنم که این لینک مثل تموم لینکهای دیگه دست به دست و مسنجر به مسنجر به دستم رسید و من هم یه توضیحی نوشتم و معرفیش کردم، هیچ هم کشف خودم نبود. خودم هم چند وقته دارم ازش استفاده میکنم. ضمن این که بد نیست اگه فحش میدین، بینام و نشون نباشه که همچین به دل آدم بشینه. آدمی که تو تاریکی فحش میده همچین انگار یه جای کارش میلنگه.
– محسن خان توی نظرخواهی به یه نکته خوبی اشاره کرد و اون هم امکان تنظیم این برنامه روی زبون انگلیسیه که من ندیده بودمش. ممنون.
– این هم نتیجه جستوجو درباره CProxy توی وبلاگهای دیگه.
دار و دسته اورکاتی
سخنگوی دولت، قهرمان المپیک و مجری تلویزیون در میزگرد چلچراغ
اورکات آرام آرام آغاز شد، پا گرفت و ناگهان به یک پدیده تبدیل شد.
پدیدهای آنچنان فراگیر که بسیاری از چهرههای مشهور ورزشی، هنری و حتی سیاسی را هم دربر گرفت. آنچنان فراگیر که طبق پیشبینی،حساسیتهای ویژه و برخوردهایی را هم با خود به همراه آورد که جالب آنجاست، این برخوردها از سوی دولت رد شد، اما به هرحال این محدودیتها علیه اورکات اعمال شدهاند.
سه چهره فعال و مشهور اورکات را دعوت کردهایم تا از حضورشان در این عرصه عجیب بگویند. یک سخنگوی دولت، یک برنامهساز صدا و سیما و یک قهرمان ورزشی. نوشتههای زیر حاصل گپ و گفت با دکتر عبدالله رمضانزاده، داریوش کاردان و علیرضا دبیر است با گریزی چند ساعته به قلمرو اورکات و اینترنت و حومهاش.
– چطور شد که دچار تب اورکات شدین؟
رمضانزاده: یادم نیست اولین بار کجا! اما فکر کنم تو یکی از روزنامهها دربارهاش خوندم. رفتم دیدم نمیشه عضوش شد، مگه این که دعوتت کنن. ما هم ولش کردیم. منتها بعداً آقای هادی حیدری برام دعوتنامه فرستاد که من هم عضو شدم.
کاردان: یکی از دوستان ناباب اینترنتیمون که اتفاقاً نویسنده هم هست دعوتم کرد. من هم رفتم و یه پروفایل درست کردم. ملت هم اون قدر add کردن که هزار تا دوستم پر شد و مجبور شدم اکانت داریوش کاردان ۲ و ۳ رو درست کنم. اخیراً هم که جون آدم در میاد تا باز بشه و باید بری دنبال عبور از پراکسی و … البته یه ماهه، واسه همین دیگه سرد شدم.
دبیر: من که همون روزهای اول واسم دعوتنامهاش رسید، اما نرفتم. یعنی وقتش نبود. بعد دیدم ۶-۵ تا علیرضا دبیر قلابی واردش شدن. برای جلوگیری از سوءاستفاده خودم رفتم عضو شدم.
فیل ترینگ
اگه یکی بتونه بگه که اینجا چرا باید فیلتر شده باشه، یه دستخوش حسابی از من میگیره! فعلا که از کارت مروا نمیتونم ببینمش. یکی نیست به اینا بگه که آدمای حسابی این وبلاگ بهتون چی کرده که لایق فیلتره؟!
پ.ن: بعد از ایمیلی که براشون فرستادم، انگاری رفع فیلتر نشد! فقط از شماره غیر E1 میشه دیدش. از چند تا جای دیگه انگار فیلتره. اگه شمام جایی رو سراغ دارین که نمیتونین اینجا رو ببینین، بهم بگین که پیگیری کنم.