هفتهنامه چلچراغ– سفرنامه که میخوانم یک جور میل غریب به سفر غلغلکم میدهد و به مانند یک بیماری عود میکند و درد سفر به سرزمینهای دور و غریب را میگیرم. این درد زمانی حاد میشود که دوستی ماجراهای هیجانانگیز مسافرتش را برایم تعریف کند یا بخوانم سفرنامههایی به مانند آن چه را که منصور ضابطیان مینویسد. هر چندگاه یک بار هم هر آنچه که ته جیبم باقی مانده است، بر میدارم و میروم تا به آنجا که اندوختهام ته بکشد. جدیداً به این فکر میکنم که ما ایرانیان برای سفر زیاده از حد سخت میگیریم و به قولی سوسول بودمان بد جوری توی ذوق میزند. همواره به دنبال بهترین هتلها پولمان را هدر میدهیم و در سفر بیشتر وقتمان را به خرید میگذرانیم. خلاصه آن که بار سفر میبندیم و به دورترین مکانها و کشورها میرویم اما تنها به سرک کشیدنی بسنده میکنیم و نمیبینیم آن چه را که باید ببینیم. همه این چیزها را گفتم که ببینم اگر به شما هم به همین بیماری دچارید، راه چارهای معرفی کنم.
اسپرانتیستها برای رفع این مشکل، شبکهای از میزبانان همزبان را در سراسر دنیا گرد هم آوردهاند تا بتوانند هر چه بیشتر اعضای خود را با هم مرتبط کنند. این برنامه Pasporta Servo نام دارد. میزبانان بابت اقامت از شما پولی درخواست نمیکنند، حتی بسیاری از آنها صبحانه یا شام نیز برایتان تدارک میبینند. میزبانی در این برنامه الزاماً لوکس نیست. همه نوع پذیرایی وجود دارد، از خوابیدن در کیسه خواب روی کف اتاق تا حق استفاده از تمام خانه. برای استفاده از این امکان یک شرط عمده وجود دارد. شما باید اسپرانتو را یاد بگیرید. فرم درخواست به زبان اسپرانتو است، کتابچه آدرس نیز به زبان اسپرانتو است و همه میزبانان به زبان اسپرانتو صحبت میکنند. البته این مسأله آن قدر که بهنظر میرسد بد نیست. اسپرانتو زبانی ساده است با دستور زبانی ساده و آسان، بدون استثناء، با کلماتی بهسادگی قابل تشخیص، یعنی هر آنچه که از یک زبان دوم انتظار دارید. میتوانید آنرا ظرف شش ماه بیاموزید. برای رسیدن به سطح مکالمهی پایه، یک ماه آموزش کافی است. (اطلاعات بیشتر)
اما اگر حال و حوصله یادگیری زبان تازهای را ندارید، میتوانید به باشگاه میهماننوازی بپیوندید.