عاشق که شدم

عاشق که شدم
دنیا یه بادکنک بزرگ قرمز شد و هوا رفت
آن قدر بالا و بالاتر رفت
که به خورشید چسبید و ترکید
حالا مواظبم دفعه بعد که عاشق شدم
یه نخ به سر دنیا ببندم
که خیلی بالا نره…
آخه، می‌ترسم این بار هم، یا گمش کنم یا بترکه!
فالکو (فرانک ژاکوبز)

افشای سؤال‌های المپیاد فیزیک

۱) اگه یه مورچه از ارتفاع دو متری بیفته پایین، جاییش می‌شکنه؟ اگه می‌شکنه کجاش؟ اگه هم نمی‌شکنه چرا؟
۲) فشار وارده بر روی یک اسم کنده‌کاری شده روی یک آجر از یک دیوار سه متری چقدره؟
۳) یه آدم چه جوری می‌تونه دو ساعته مسافت بین نقطه الف و ب رو که ۱۰۰۰۰ کیلومتر از هم فاصله دارن با سرعت شصت کیلومتر در ساعت طی کنه؟
۴) یک بالون محتوی یک آدم در آسمان معلقه. می‌دانیم که زمین به دور خودش می‌چرخه. اگه یه روز بگذره باید به علت چرخش زمین زیر بالون،آدم تمام سطح دور زمین رو ببینه. خب چرا نمی‌بینه؟
مدت پاسخگویی: تمام عمر

فندک

الان دو تا فندک رو میزمه. یکیش مال نویده اما جفتشون بدون گازه. تو خونه هم حداقل چهار تا فندک بی‌گاز افتاده. به نظر من یه فندک رو ممکنه که تو یه نگاه بپسندی و به دلت بشینه. اون قدر که بخوای مال تو باشه. اون وقته که ممکنه بخوای به دستش بیاری. ممکنه که به خاطر علاقه به یه فندک سیگاری بشی. اون وقته که همه چیز از یه جرقه شروع می‌شه. به مرور که از فندکت استفاده می‌کنی شعله‌اش کم می‌شه. اون قدر که تموم بشه. فقط وقتی به روشنی قدیم می‌شه که از گاز پرش کنی. اون وقته که دوباره ازش استفاده می‌کنی. وگرنه می‌افته یه گوشه و گاه گداری یه یادی ازش می‌کنی. اما اگه بهش برسی و دوستش داشته باشی و دلت رو نزنه ممکنه که تا آخر عمر سیگاری بودنت فقط از یه فندک استفاده کنی. اما به نظر شما توی این همه جمعیت سیگاری چند نفر پیدا می‌شه که سیگارشو با فندک یکی دیگه روشن نکنه؟
این جریان فندک چقدر شبیه دوستی با جنس مخالفه! یه بار دیگه از بالا بخونید… اما این بار مقایسه کنید. جالبه.

موی سفید

یه موی سفید بود رو دستم. اما سفید نبود انگاری. بی‌رنگ بود. مثه یه نخ ماهیگیری. هوس کردم که بکنمش. دو تا ناخنم رو قفل کردم به تهش و کشیدمش. کنده نشد. اما عوضش ۳ تا موی سیاه یا شایدم قهوه‌ای کنده شد. دوباره سعی کردم که بکنمش اما این بار هم دو تا موی دیگه کنده شد. خلاصه بعد از این که کلی موی دیگه کنده شد، کندمش. ولی چه کندنی. هیچ کدومشون جاش درد نگرفت. اما این یکی جاش می‌سوزه. فکر می‌کنم که شاید یه موی جادویی بود. شایدم یه سرش به قلبم وصل بود. یعنی دوباره در میاد؟

رویا

باد کنار دریا موهاش رو نوازش می‌داد. خنکای باد سردی رو زیر پوستش می‌دووند. مدت‌ها بود که مسافرت نرفته بود واسه همین این سفر یه جور متفاوتی بهش می‌چسبید. حاضر نبود چشاشو باز کنه. عینکش رو از رو پیشونی روی دماغش برگردوند و یه پهلو شد. با انگشتاش سعی کرد که اسم دوست دخترش رو روی ماسه‌ها بنویسه. جاش خیلی خالی بود. مدت‌ها می‌شد که ندیده بودش. تقریباً از زمانی که اومده بود مأموریت. تصور لمس بدنش بعد از این همه وقت باز هم براش لذتبخش بود. به آخرین شبی که با هم بودن فکر کرد. آهی کشید و چشماشو وا کرد. بلند شد. عینکش رو ورداشت. کولر رو خاموش کرد و سعی کرد اعداد رو از اول لیست دوباره جمع بزنه.

دکترین وبلاگی نورهود

بخش دوم: نظر خواهی چیست؟
و اما نظرخواهی. نظرخواهی یکی از قسمت‌های مهم در وبلاگ‌نویسی است. قسمتی است که خوانندگان و همکاران در آن امکان نوشتن و اظ‌هار نظر دارند. جایی‌ست که معمولاً سعی داریم با سخنان حکیمانه آن را پربار نماییم.
اهمیت برخی از این نظرخواهی‌ها تا بدان جا می‌رسد که خوانندگانشان از خود وبلاگ بیشتر می‌شود.(نگاه کنید به وبلاگ احسان). به طوری که نویسنده تصمیم می‌گیرد که جای وبلاگ و نظرخواهیش را عوض کند. در برخی از موارد به علت استفاده از الفاظ رکیک توسط نظردهندگان وبلاگ‌نویس تصمیم به حذف نظرواهی خود می‌گیرد (نگاه کنید به وبلاگ سردبیر: خودم)
چگونه یک نظرخواهی اصل (اورجینال) را از تقلبی تشخیص دهیم؟
اخیراً مؤسسات خاصی در این زمینه شروع به کار کرده‌اند. بزرگ‌ترین مرجع تشخیص استاندارد بودن نظرخواهی مؤسسه‌ای‌ست به نام ماند یا مؤسسه استاندارد نظرخواهی دلتنگستان. دکتر شاهین ر.جهرمی مدیر این مؤسسه با مدیریت صحیح و اصولی خود توانسته‌اند تا کنون وبلاگ‌های بسیاری را تحت پوشش قرار دهند. وبلاگ ایشان با عنوان دلتنگستان برای لحظاتی نوشته شده است که ایشان کار بهتری ندارند. از نظر ایشان بهترین کار نوشتن وبلاگ بوده و حتی این مضمون را طی نامه‌ای به جرج بوش هم اطلاع داده و خواستار ترویج فرهنگ وبلاگ‌نویسی در مدارس آمریکا شده اند. ایشان استاد کرسی وبلاگ‌نویسی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی هستند. شعار مؤسسه ماند که بر سر در این مؤسسه درج شده است از این قرار است: من نظر می‌دهم پس هستم. تا کنون بیش از ۸۰۰ وبلاگ خواستار دریافت مدرک ماند بوده‌اند چرا که می‌دانند برای ماندن وجود ماندالزامی‌ست. برای تشخیص یک نظرخواهی اصل کافی‌ست تنها امضای دکتر شاهین ر.جهرمی را در آن مشاهده کنید. لازم به ذکر است که مدرک ایزو ۱۴۰۰۰ پس از مدرک ماند در رده‌بندی کیفیت قرار می‌گیرد.
دکتر شاهین ر.جهرمی تا کنون تنها کسی هستند که به نشان (مدال) درجه یک نظارت دست پیدا کرده‌اند و نامزد دریافت جایزه نوبل در سال ۲۰۰۷ هستند.
در بلاگم غم منظور تو در یاد آمد
نظری رفت که وبلاگ به فریاد آمد

ماشین‌حساب بابام

ماشین‌حساب بابام بهترین دوستشه
بابا که میاد خونه
می‌ره تو اتاق کارش
ماشین‌حساب رو ور می‌داره و دکمه‌هاشو ناز می‌کنه
باهاش یواشکی حرف میزنه
نمی‌دونم ماشین‌حساب بابام بهش چه جوابی می‌ده
اما انگار بعضی وقتا براش جوک می‌گه
چون بابام دستاشو به هم می‌ماله و می‌خنده
بعضی وقتا هم انگار قهر می‌کنه
چون بابام اخماشو تو هم می‌کنه و غرغر می‌زنه
وقتی که بزرگ شدم
حتماً یه ماشین حساب می‌خرم
شاید بتونیم دوستای خوبی برای هم باشیم

وبلاگ عمومی

خب… لابد فکر می‌کنید که این روزها درگیری من فقط شده اشعار فالکو و واسه همین هم مخم تاب ور داشته و همش از اون می‌نویسم. اما نه. من این روزها شدیداً درگیر طراحی یک قالب جدید برای وبلاگ عمومی هستم. فکر کنم ظرف امروز و فردا آپلودش کنم. پس منتظر باشید ببینید چه گلی به سر وبلاگ عمومی می‌زنم.

عروسک سخنگو

یک عروسک قشنگ دارم
که فقط بلد است بگوید آره یا نه
اما من که پاک قاطی کرده‌ام
هر بار که از او می‌پرسم
«عروسک قشنگم مرا دوست داری»؟
گاهی می‌گوید: «آره»
گاهی می‌گوید: ‌«نه»
بالاخره من نفهمیدم «آره یا نه»
فالکو ( فرانگ ژاکوبز )

لطفاً دوستم نداشته باش

برای این که دوستم داشته باشی،
هر کاری بگویی می‌کنم،
قیافه‌ام را عوض می‌کنم،
همان شکلی می‌شوم که تو می‌خواهی،
اخلاقم را عوض می‌کنم،
همان طوری می‌شوم که تو می‌خواهی،
حتی صدایم را عوض می‌کنم،
همان حرفهایی را می‌زنم که تو می‌خواهی،
اصلاً اسمم را هم عوض می‌کنم،
هر اسمی می‌خواهی روی من بگذار!
خب حالا دوستم داری؟
نه – صبر کن!
لطفاً دوستم نداشته باش!
چون حالا آن قدر عوض شده‌ام که حتی حال خودم هم از خودم به هم می‌خورد!
فالکو (فرانک ژاکوبز)

عروسی

دیشب عروسی دخترعمه‌ام بود. این دخترعمه‌ام خیلی ماهه. شوهرش هم خیلی ماهه بعد چند هفته هم می‌رن بلژیک. جاتون خالی از ساعت شیش که رسیدیم کرج تا آخر شب من فقط رقصیدم و رقصیدم و رقصیدم و رقصیدم و رقصیدم و رقصیدم و رقصیدم و رقصیدم و ‌رقصیدم و رقصیدم (در حد مرگ). زنده باد ویسکی (جای کاپیتان خالی) جای بعضی‌های دیگه هم خالی.

رادیو هد

دید دیری دیری دید دیری دیری دید… ای ایران ای مرز پر گهر… ای خاکت سرچشمه ~~~~ روز جهانی مزرعه را گرامی ~~~~ هر کسی، کسی دارد… یار نورسی دارد… من هم تو را دا ~~~~ لالالالا … لالالا… لالالالا… لالالا.. سس گوجه مهرا ~~~~ جشک لالا… آمد دوباره مهتاب بالا… لالالالایی… لالا… لالالایی~~~~ مت شما بینندگان فرهیخته هستیم با پخش سه برنامه از شبکه منتخب شما، شبکه سه. ابتدا کلام ن ~~~~ بر سه تیم انتراخت فرانکفورت را شکست داد… رونالدو بازیکن سرشناس برز ~~~~ کلیک کیک… خاموش!