ماه: نوامبر 2002

از دلتنگستان:
بیضی، خاطره خسته‌ دایره‌ای بود که داخل یک مستطیل گیر افتاد. روزی که مستطیل پاک شد، بیضی هیچ وقت گِرد نشد. از آن روز به بعد، کمین می‌نشست،‌ مربع شکار می‌کرد و آن قدر اسیرش می‌کرد تا لوزی شود. بعد آزادش می‌گذاشت و می‌گفت: « سخت نگیر. تقارن بیش از حد هم خوب نیست… خیلی معمولی است!»

تمام سؤالات پیش آمده در زندگی انسان ساده هستند. مشکل‌ترین قسمت پاسخ آن سؤالات است.
نورهود حکیم

… و کسی نمی‌دانست چرا پاهایم ساده‌تر از چشمانم به خواب می‌روند…
… و کسی نمی‌دانست چرا گوش‌هایم بهتر از لبانم سوت می‌کشد…
… و کسی نمی‌دانست چرا جمجمه‌ام بیشتر از قلبم می‌تپد…
… باز هم کسی بر قلبم چنگ می‌زند… آهنگین!

خب صفحه موزیک گردون هم افتتاح شد. این صفحه قراره که هر هفته آهنگ‌های یک خواننده جدید رو به ترتیب حروف الفبا به آلبوم خودش اضافه کنه. فلش‌های این صفحه رو نوید درست می‌کنه و این هفته مجموعه‌ای از هشت تا Old Song رو در بر می‌گیره. صفحه فعلاً در حالت تسته و جزئیات بیشتر طراحیش که شامل Text آهنگ‌ها می‌شه رو به تدریج بهش اضافه می‌کنم.
پ.ن: سایت گردون در حال حاضر در دسترس من نیست و صفحه مورد نظر حذف شده است.

عصیان فریاد نخواستن‌هاست. نخواستن حس‌هایی که نه حوصله مبارزه باهاشون رو داری و نه راهی برای فرار از اونا پیدا می‌کنی.
عصیان حس مزخرفیه. حسیه که تو زندگیت خیلی برات پیش میاد. اما شاید بهش نگاه نکردی. شاید هم نیم نگاهی بهش انداختی و از کنارش گذشتی. شاید هم یه تیپا زدی بهش و با لودگی فراموشش کردی. اما همیشه بوده. از وقتی که خودت رو شناختی. از وقتی که تو تشخیص خوب و بد بودن‌ها گیر کردی.

اینم اون عکسیه که گرفتم و هیچ کی نمی‌دید. حالا سیاحت کنین.

– ما و زنها دل‌هامون هر کدوم به یه راهی می‌ره! من از اونها می‌پرسیدم: قبل از من کسی رو دوست داشتین؟ اونها از من می‌پرسیدند: بعد از من کسی رو دوست خواهید داشت؟… ما همیشه می‌خوایم اولین عشق اونها باشیم، اونها می‌خواند آخرین عشق ما باشند!
– تو و امثال تو… در هر زنی دنبال یک عشوه‌گر طناز می‌گردید… اما من در هر عشوه‌گر طنازی دنبال زن می‌گشتم!
(خودشیفتگی آناتول – آرتور اشنیتسلر)

– کشتمشپششپشکشششپارا
– به جهنم

بدین وسیله نفرت و انزجار خود را از هر گونه تنفر اعلام می‌نمایم.

بازم یه چیز جالب دیگه. اگه هوس کردین یه وبلاگ تصویری مثل این داشته باشید، زحمتش یه رجیستر بی‌دردسره. کافیه فقط برین این جا و اسم مبارکتون رو درج کنین. اون وقت می‌تونین عکس‌هاتون رو آپلود کنین. همین. سایت Fotopages این امکان رو در اختیار شما قرار می‌ده. عکاسخونه من رو ببینید.
پ.ن: گالری عکس عصیان به این آدرس منتقل شد.

یه مطلبی این پایین نوشتم درباره ثبت دومین. حالا یه کم توضیح میدم درباره‌ش. ببینید دومینی رو که به این طریق ثبت می‌کنید باعث می‌شه که هر کسی که این آدرس جدید رو بزنه وارد یه صفحه بشه که این صفحه جدید می‌تونه همین وبلاگتون باشه. مثلاً اگه از این به بعد در خط آدرس بالای اکسپلورر نوشته بشه http://www.osyan.tk وارد همین وبلاگ می‌شه. به این ترتیب شما می‌تونین وبلاگتون رو توی بلاگ اسپات پابلیش کنین اما آدرسی رو که جدید درست کردید به همه بدید و با این کار آدرس خودتون رو کوتاه کنید.

این پایین نوشتم هیـــــــو. یه لینک هم بهش دادم. هیو ذکریه که معتقدین به مکتب اکنکار می‌گن. مکتب جالبیه و با هیچ دین و آیینی هم منافات نداره. پیروان این آیین معتقد به نور و صوت خدا هستند و معابدی هم در طبقه فیزیکی و در طبقات دیگری که در دنیا قائلند برای عبادت دارن. معروف‌ترین معبدشون توی مینه سوتا هست. اطلاعات بیشتر در این مورد رو می‌تونین از سایت رسمی‌شون به دست بیارین. این رو واسه کسایی نوشتم که کلی سؤال درباره مطلب پایین ازم پرسیدن.