دردسر اینترنتی کیش خودرو (سناد)

Kish Khodro - Sinadشرکت کیش خودرو را احتمالاً می‌شناسید. همان شرکتی که خودروهای سیناد را تولید کرده و می‌کند. این شرکت اخراً درگر نوعی مبارزه اینترنتی شده است که در نوع خودش جالب به نظر می‌رسد. از قرار معلوم دامنه kishkhodro.com توسط یکی از مخالفان محصولات این شرکت در آگوست ۲۰۰۴ رجیستر شده است. [لینک] شرکت کیش خودرو هم دومین اصلی خود را kishkhodro-sinad.com در نظر گرفته که آن را در سال ۲۰۰۱ رجیستر کرده است. [لینک] و البته در سال ۲۰۰۵ هم kishkhodro.net و kishkhodro.org را برای خود رجیستر کرده که به دامنه اولی فوروارد می‌شوند. [لینکلینک].
از همه این‌ها که بگذریم دعوایی است که بین دارنده دامنه اول (که ظاهراً یک خانوم است) با نام انجمن دارندگان محصولات کیش خودرو و شرکت کیش خودرو جریان دارد. دعوایی که به ادعای طرف اول به خاطر خدمات نامناسب پس از فروش و به ادعای طرف دوم به خاطر اخاذی برای فروش دامنه مذکور است.
به هر حال جریان هر چه که هست، در نوع خود جالب به نظر می‌رسد. متن دو نوشته را این جا می‌گذارم تا بخوانید. خلاصه آن گوشه اینترنت دعوایی جریان دارد.

ادامه

رسانه‌های نو، عصر مشارکت مخاطب

Design by Economistبی‌بی‌سیمجله اکونومیست در شماره ۲۲ آوریل ۲۰۰۶ خود گزارش ویژه‌ای را در مورد رسانه‌های نوین به قلم اندرس کلوث (Andreas Kluth) منتشر کرده است.
نویسنده در این مجموعه گزارش ۱۵ صفحه‌ای تحت عنوان “در میان مخاطبان”، طی هفت مقاله مختلف به تشریح تأثیر فناوری‌های نوین بر رسانه‌های جمعی پرداخته است. به باور او رسانه‌های جمعی جای خود را به رسانه‌های شخصی و مشارکتی (Participatory Media) می‌دهند که کلاً به ایجاد تغییراتی عمیق در رسانه و جامعه منجر خواهد شد.
نویسنده در مقدمه این گزارش با اشاره به اختراع صنعت چاپ توسط گوتنبرگ در سال ۱۴۴۸، پدیده حروف چاپی مجزا و قابل جابه‌جایی (movable type) را که با کنار هم قرار گرفتنشان امکان چاپ صفحه را فراهم می‌کردند با ابزاری که در سال ۲۰۰۱ به نام مووبل تایپ (Movable Type) عرضه شد و به سادگی امکان انتشار وبلاگ‌ها را در اینترنت از هر کجا فراهم ساخت، مقایسه کرده است. وی این دو اختراع را تاریخی خوانده و معتقد است اولی شکل‌گیری رسانه‌های جمعی را به دنبال داشت و دومی آغازی بر عصر رسانه‌های شخصی و مشارکتی تلقی می‌شود. با این حال وی معتقد است همچنان زیرساخت‌های اینترنت پرسرعت به دوران پیش از عصر رسانه‌های مشارکتی تعلق دارند. تقریباً همه جا سرعت دریافت داده‌ها (دانلود) توسط کاربران از سرعت ارسال (آپلود) آنها بیشتر است. علت این است که سازندگان خطوط پرسرعت چنین فرض کرده‌اند که اینترنت هم به سادگی وسیله دیگری برای پخش محتوای تولید شده توسط آنها و همکارانشان در صنعت رسانه‌ها به مخاطب است. به گفته وی حتی امروز نیز این غول‌های رسانه‌ای به سختی حاضرند سناریویی را تصور کنند که در آن کاربران به همان اندازه که از این شبکه اطلاعات می‌گیرند، به آن اطلاعات وارد کنند.

ادامه

محتوای پارسی در وب و مترجم آنلاین گوگل

Persian Content Webدر خبرها آمده که زبان پارسی در میان زبان‌های رایج در اینترنت رتبه قابل توجهی ندارد و سهم زبان پارسی از محتوای روی اینترنت بسیار ناچیز است. این در حالی است که تا پیش از این تبلیغات و مانور زیادی درباره رتبه سوم زبان پارسی در میان زبان‌های وبلاگی داده می‌شد کما این که در یکی از نوشته‌های قبلیم به سقوط زبان پارسی در میان زبان‌های رایج در اینترنت اشاره کرده بودم.
باید بپذیرم که ما پارسی‌زبانان جزیره‌ای دور افتاده و ایزوله در میان اینترنت هستم. قوانین مخصوص به خودمان را داریم و در اغلب موارد نسخه خاص و واکنش‌های ویژه خودمان را در قبال کنش‌ها و اتفاقات پیرامون خود نشان می‌دهیم که بعضاً متفاوت از سایرین است. تنها نقطه ارتباطی ما با دنیای بیرون معدود وبلاگ‌هایی هستند که تعداد بیشترشان را ایرانیان خارج از کشور تشکیل می‌دهند و طبیعی است که روایت خودشان را از اتفاقات بیوسفر ایرانی دارند و درصد اعظم بلاگرهای ایرانی و داخل کشور محتوای خود را کمتر به زبان‌های رایج تولید می‌کنند. این مشکل دلایل متعددی دارد. یکی از این دلایل که در خور تأمل بسیاری است، عدم آشنای نسلی از وبلاگ‌نوسان با زبان انگلیسی یا سایر زبان‌های رایج در دنیا است. این نسل، نسل دهه چهل و پنجاه است. نسلی که در زمان جنگ رشد و نمو کرده است و بدیهی است که در زمان رشد، ملزومات و دغدغه‌های بزرگ‌تری داشته به جای این که به تقویت زبان خود بپردازد و نه خود بلکه خانواده‌اش هم نتوانسته‌اند در آن زمان مقدمه رشد زبانی او را فراهم آورند. اما نسلی که هم‌اکنون به وبلاگ روی آورده، با این محدودیت‌ها رو به رو نیست. بیشتر زبان می‌داند و اگر بخواهد روان‌تر می‌نویسد. پس شاید بهتر باشد منتظر بمانیم تا این گروه تولید محتوا را جدی‌تر بگیرند.
هم اکنون برای پر شدن این خلاء به شدت نیاز مترجم‌های آنلاین و روبوت‌های خودکار ترجمه‌گر حس می‌شود. برنامه‌هایی که به طور خودکار محتوای یک زبان را به زبان مقصد ترجمه می‌کنند و طیف وسیع‌تری از بازدیدکنندگان را برای یک محتوا فراهم می‌سازند. در صورت به انجام رسیدن چنین پروژه‌هایی بلاگرهای پارسی‌نویس می‌توانند مخاطبانی به زبان‌های دیگر داشته باشند چرا که نوشته‌هایشان با کلیک روی یک لینک خود به خود به زبان‌هایی چون انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، پرتغالی، چینی و ژاپنی ترجمه می‌شود. در خبرها آمده است که گوگل در حال تولید مترجمی برای ترجمه زبان پارسی به سایر زبان‌ها و در درجه اول انگلیسی است. پروژه‌ای که هنوز ناقص است و فعلاً می‌تواند پارسی را به پنگلیش و تعدادی از کلمات را به انگلیسی ترجمه کند. هنوز راه درازی تا یک مترجم آنلاین کاربردی در پیش است. با کمی دقت می‌توانیم مشکلات در پیش راه این مترجم‌ها را ببینیم. مترجم آنلاین برای ارائه یک ترجمه درست از زبان پارسی باید با مشکلات زیاد و متعددی دست و پنجه نرم کند. یکی از این مشکلات تفاوت نگارشی در زبان پارسی است. مشکلی که در نگارش زبان‌های دیگر به علت وجود فاصله میان حروف کلمات وجود ندارد. در زبان‌های دیگر هر کلمه از حروف مجزا تشکیل شده است در حالی که نگارش در زبان پارسی به علت وجود فاصله‌ها، نیم‌فاصله‌ها، پسوندهایی مانند «تر، ترین، ها و…»، ک پارسی و ک عربی ی آخر پارسی و ی آخر عربی و قوانین دیگر نگارشی مترجم‌ها برای تشخص کلمات پارسی نیاز به الگوریتمی به مراتب پیشرفته‌تر و پیچیده‌تر دارند. ضمن این که نباید از نظر دور داشت این نکته را که زبان حجم اعظم محتوای پارسی که وبلاگ‌ها باشند، نثر شکسته است و ترجمه این متون نیز دردسری مضاعف برای زبان پارسی است. مسلما‍ً متخصصان هوش مصنوعی می‌توانند در این زمینه توضیحاتی مفصل و علمی بنویسند.
به نظر من از هم اکنون باید به فکر باشیم. شاید لازم باشد حداقل این نکته را به بحث بگذاریم. به نظر من لازم است که بدانیم که آیا باید شیوه‌ای مناسب را برای نوشتن انتخاب کنیم یا این که تمام بار را بر دوش مترجم منتقل کنیم. مترجمی که هنوز طفل شیرخواره‌ای است که ناتوان است. بیندیشیم، بنویسیم و بحث کنیم. شاد نتیجه‌ای حاصل شد.

ادامه

شاخه گلی برای آلجرنن‌‌*

داشتم بایگانی وبلاگم رو مرتب می‌کردم که یهو به این مطلبم رسیدم که مربوط به شهریور سال ۸۱ بود. اون‌هایی که خیلی قدیم‌ها وبلاگ می‌نوشتن، ماه‌پیشونی رو یادشونه. یه دختر دبیرستانی بود که نوشته‌های صمیمی و خودمونی توی وبلاگش می‌نوشت که البته زیاد هم معروف نبود. اما یه اتفاق ناگوار در روز پنجشنبه ۲۸ شهریور ۸۱ باعث شد که فروزان (شقایق) امامی نویسنده این وبلاگ فوت کنه. این واقعه اون زمان توجه بسیاری از افراد رو به خودش جلب کرد و مراسم ختم شقایق به نوعی تبدیل به اولین قرار عمومی وبلاگ‌نویسان شد و عده زیادی رو دور هم جمع کرد. توجه افکار عمومی به این واقعه به حدی بود که وبلاگ ماه‌پیشونی در مدت کوتاهی رتبه بالایی در سایت بلاگ‌دکس Blogdex پیدا کرد (مطلب حسین درخشان) و داستان این واقعه به مطبوعات درز کرد و خبر شد. نکته جالب برای من این بود که با وجود فوت شقایق وبلاگش هنوز زنده هست و خیلی‌ها بهش سر می‌زنن و انگار که روی قبر مرده فاتحه می‌خونن، توی نظرخواهی وبلاگش نظر می‌دن. وبلاگ ماه‌پیشونی به نوعی شده محل درد دل کردن دوستاش و ره‌گذرها و وب‌گردها و به همین خاطره که تا الان بیشتر از ۷۵۰ یادداشت برای پست آخر این وبلاگ نوشته شده که خیلی‌هاش هنوز بوی تازگی می‌دن.
سینا مطلبی همون وقت‌ها مقاله‌ای در روزنامه حیات نو نوشت که به بررسی این پدیده پرداخته بود و اون رو به عنوان یه حرکت اجتماعی تحلیل کرده بود. متأسفانه یادداشت سینا رو نتونستم از این آدرس به طور مستقیم بخوانم و نتیجتاً از روی نسخه ذخیره شده مطلب در گوگل بهش دسترسی پیدا کردم و البته چون مقاله سینا در حیات نو به دلیل تغییرات متعدد سایت این روزنامه در دسترس نبود، کلی گشتم تا مقاله اصلی رو پیدا کردم. می‌تونید این مقاله رو در ادامه این یادداشت بخونید مخصوصاً که از خیلی جهات قابل بررسیه. بد نیست اگه وقتی برای سینا وجود داره درباره نظرخواهی‌های فعلی و وضعیت موجود این وبلاگ هم یک یادداشتی بنویسه.
*- شاخه گلی برای آلجرنن نام کتابی است از نوشته‌های دانیل کیِس Daniel Keyes

ادامه

انتقال به سرویس جدید یاهومیل

Yahoo Companyبیش از شش ماه است که سرویس جدید ایمیل یاهو راه‌اندازی شده است و عده‌ای از نسخه بتای آن به صورت آزمایشی استفاده می‌کنند. از ویژگی‌های این نسخه می‌توان به دارا بودن حافظه سریع، امکان دیدن پیش‌نمایش پیام، امکان بایگانی پیام‌ها با عمل کشیدن و رها کردن (drag-and-drop)، جست‌وجوی سریع عنوان‌ها، متن اصلی و فایل‌های ضمیمه ایمیل، دیدن چندین ایمیل به طور همزمان در صفحات جداگانه و مرورگر تمام عناوین در یک پوشه به علاوه در این نگارش ویژگی تکمیل خودکار آدرس‌ها، منوی کلیک راست و میان‌برهای استاندارد صفحه کلید اشاره کرد (برای دیدن تصویر میل‌باکس این جا کلیک کنید).
این ویژگی‌های جدید برای هر کسی وسوسه‌کننده است. اما چگونه می‌توانیم میل‌باکس خود را به نسخه جدید ارتقاء دهیم؟
برای این کار کافی است که content preference خود را به آلمانی، فرانسوی یا بریتانیایی تغییر دهید. سپس از شما سؤال خواهد شد که می‌خواهید به یاهو میل نسخه بتا سوئیچ کنید یا نه. با پاسخ مثبت شما این تغییر صورت می‌پذیرد. حالا می‌توانید مجدداً مراحل بالا را تکرار کنید و content preference را به حالت اولیه برگردانید. سپس دوباره به میل باکس خود وارد شوید با این کار همچنان در محیط بتا باقی می‌مانید. اگر نسخه بتا را پس از بازگشت تغییرات مشاهده نکردید، روی دکمه Try Beta کلیک کنید.
اما content preference کجاست؟

ادامه

اخبار پارسیک در صفحه شخصی گوگل

Parseek Newsبگذارید قبل از هر چیز شرح مختصری درباره صفحه شخصی گوگل یا Google Personalized بدهم برای آنهایی که با آن آشنایی ندارند.
کاربرانی که اکانت کاربری گوگل دارند، می‌توانند صفحه جست‌وجوی گوگل خود را اختصاصی کنند و ماژول‌هایی را به دلخواه به آن بیفزایند. ماژول‌های گوگل بسیار متنوع هستند و کسانی که آشنایی مختصری با HTML داشته باشند، می‌توانند چنین ماژول‌هایی را بنویسند و برای استفاده عموم آنها را به اشتراک بگذارند.
اطلاعات بیشتر درباره صفحه شخصی گوگل را این جا و انواع و طریقه تولید چنین ماژول‌هایی را می‌توانید این جا مطالعه کنید.
قبل از این هم امید متقی راد ماژولی را برای گوگل نوشته بود که توضیح مفصلش را می‌توانید از زبان خودش بخوانید.
این را داشته باشید تا بقیه‌اش را بگویم. سایت پارسیک را هم که کم و بیش همه می‌شناسید. بخش اخبار پارسیک یکی از بخش‌های مورد علاقه من و به روایت نتایج این نظرسنجی محبوب خیلی‌های دیگر است.
بعد از خواندن راهنمای ساخت ماژول بلافاصله به فکر افتادم تا ساختن ماژولی را که اخبار پارسیک را نمایش دهد، آزمایش کنم. حاصل کار این شد که می‌توانید آن را به صفحه شخصی خود در گوگل اضافه کنید. برای این کار وارد این صفحه شوید و روی Add module کلیک کرده یا مستقیماً این جا کلیک کنید و تا مشاهده عناوین خبری در صفحه شخصی خود کار را ادامه دهید. نسخه فعلی این ماژول را داشته باشید تا اگر وقتی بود، کامل‌ترش کنم.

گاه‌شمار پارسی گوگل

Google Calendarدر پست قبلی تعدادی از گاه‌شمارهای آنلاین پارسی را که بر روی اینترنت موجود بود معرفی کردم. بعد از این که گوگل سرویس جدید خود را با عنوان گاه‌شمار (تقویم) گوگل ارائه داد، متوجه شدم که تقویم‌های ساخته شده توسط افراد قابلیت به اشتراک‌گذاری دارند. این بود که به فکر افتادم تا مناسبت‌های تقویم ایرانی را وارد کنم و آن را به اشتراک بگذارم که همه از آن استفاده کنند. بر خلاف بقیه تقویم‌های موجود این تقویم از یک ویژگی برخوردار است که اطلاعات به پارسی وارد آن شده‌اند.
حال سؤال این است که شما چگونه می‌توانید گاه‌شمار پارسی گوگل را به Google Calendar خود اضافه کنید.
برای این کار باید ابتدا اکانت گوگل داشته باشید. بعد از این که وارد صفحه گاه‌شمار گوگل شدید، با اکانت گوگل خود وارد شوید. در ابتدا شما با صفحه زیر مواجه می‌شوید که می‌توانید ساعت رسمی منطقه جغرافیایی خود را در آن تنظیم کنید.

ادامه

تقویم خورشیدی الکترونیک

Calendarمعمولاً یکی از مشکلاتی که ایرانی‌های خارج از کشور با آن رو به رو هستند، این است که بر خلاف ما دور و برشان پُر نیست از انواع و اقسام تقویم رومیزی، دیواری و سررسید و… به همین دلیل همیشه به دنبال تقویم خورشیدی به روز می‌گردند. به همین دلیل تصمیم گرفتم انواع و اقسام گاه‌شمارهای آنلاین، برنامه‌ها و سایت‌های مرتبط و به درد بخور در این زمینه را معرفی کنم:
۱- یکی از این گاهشمارها تقویم پنج هزار ساله خورشیدی، قمری، میلادی است که می‌توانید در سایت اندیشه آن را پیدا کنید.
۲- یکی دیگر از تقویم‌های کامل که به نوعی تقویمی تاریخی است و مجموعه کاملی از اتفاقات تاریخی را در کنار خود جای داده است، صفحه مربوط به تقویم تاریخ رادیو است که در سایت صدا و سیما موجود است.
۳- تقویم(Calendar)، یکی از امکانات جالب و جذاب در یاهو مسنجر است و کاربردهایی فراوانی دارد، ولی به علت میلادی بودن آن، کمتر مورد توجه پارسی‌زبانان عزیز قرار می‌گیرد. تقویم پارسی یاهو مسنجر، این امکان را به شما می‌دهد تا بتوانید با استفاده از آن به برنامه‌ریزی روزانه خود پرداخته و زمان خود را مدیریت نمایید.
۴- تقویم هجری شمسی ویژه ویندوزهای ۲۰۰۰، XP و ۲۰۰۳ قابل استفاده در محیط ویندوز و برنامه‌های OutLook Express 6، WordPad ،Notepad و Windows Explorer و پنجره مشخصات پرونده‌ها و پوشه‌ها، برنامه‌ای است که توسط شرکت نرم‌افزاری سینا پردازش ارائه شده است.
۵- تقویم رومیزی جلالی، برنامه‌ای است که با نصب آن روی دسکتاپ ویندوز خود یک تقویم کامل خواهید داشت.
۶- تقویم میلنیا Millennia یک پروژه خارجی است اما بسیار کامل و حیرت‌انگیز که سه نوع تقویم پارسی، خیام و اسلامی را هم در میان فهرست ۱۲ تایی گاهشمارهای خود دارد.
این دو برنامه را هم که با این موضوع بی‌ارتباط نیستند داشته باشید:
۷- سیستم مدیریت زندگی یک سایت برنامه‌ریزی و تقویم روزمره است که مشابه خارجی آن زیاد است. با استفاده از این سایت‌ها می‌توانید برای زندگی خود برنامه‌ریزی کنید.
۸- برنامه پارسی‌ساز TrayLayout یک برنامه مفید برای صفحه کلید است. پس از نصب این برنامه در نوار تسک‌بار خود شما تاریخ شمسی را همواره خواهید داشت.
۹- یکی دیگر از راه‌ها تقویم پارسی است که خودم برای تقویم گوگل آماده کرده‌ام که در پست بعدی به طور مفصل طرز استفاده از آن را شرح حواهم داد.

ادامه

سفرنامه استانبول ۳

St Antoine Church, Beyoglu, Istanbulخب قسمت انتهایی این سریال سفر به استانبول رو می‌نویسم براتون. با توجه به استقبال زیاد از این سفرنامه، چند تا پیشنهاد ساخت سریال و فیلم داستانی از روی داستانش دارم که باید سر فرصت بهشون فکر کنم (دروغ ۱۶ آوریل که به قاعده دو هفته با اول آوریل متفاوته). خب. خوشمزگی بسه. بریم سر اصل ماجرا.
یکی از جاهایی که برای دیدنش رفتیم، یه کلیسایی بود توی خیابون استقلال و در منطقه بیگ‌لو به نام کلیسای سنت آنتونی. خوشبختانه وقتی که رفتیم داخل کلیسا مراسم دعا برپا بود و من تونستم یه نیم ساعتی بشینم و گوش کنم.
اما خیابون استقلال یا Istiklal. یه خیابون معروفه توی استانبول که یک سرش به میدان معروفی می‌رسه به نام میدان تقسیم یا Taksim. خیابون استقلال همیشه شلوغه مخصوصاً آخر هفته. یه خیابون سنگ‌فرشه خوشگله که یه تراموای قرمز قدیمی ازش بالا پایین می‌ره و ده تا پانزده نفر مسافر رو جا به جا می‌کنه و هر بار که رد می‌شه یه صدای زنگ ازش در میاد تا ملت از سر راهش کنار برن. دو طرف این خیابون پر از بوتیک، کافه و غذاخوری هست و توی کوچه پس‌کوچه‌هاش و طبقات فوقانی ساختمون‌های اطرافش هم انواع و اقسام کافه و کافه تریا. کوچه‌های اطراف این خیابون هم تا چشم کار می‌کنه کافه و کافه و کافه. به هر حال خیابون خیلی جالبیه و اگه ساعت ۴ صبح هم هوس کنین برید یه جای شلوغ می‌تونین برین توی این خیابون چون همیشه توش پر از آدمه. میدون تقسیم هم از اون جاهایی هست که دور تا دورش هتل و مراکز تجاری دیگه هست و البته یه عالمه کفتر توش ولو هستن و البته گاه گداری چند تایی سگ ولگرد که کاری به کار کسی ندارن و برای خودشون بازی بازی می‌کنن و نهایتاً گوش همدیگر رو گاز می‌گیرن. به همون اندازه که ما توی ایران گربه می‌بینیم توی استانبول هم گربه می‌بینیم و البته به یه نسبت کمتر هم سگ ولگرد بی‌آزار. روی هم رفته حیواناتی که من توی استانبول دیدم بسیار محترم هستند و ملت رو تحویل نمی‌گیرن. به قول جلال سعیدی اصولاً نه به عنوان یک دامپزشک بلکه به عنوان یک انسان به من بر می‌خوره وقتی می‌بینم هیچ کدوم این گربه‌ها ازم نمی‌ترسن!

ادامه

بازی‌های گوگل برای راز داوینچی و مسابقه نقاشی

Teh Da Vinci Code & Googleگوگل در یک ابتکار جالب برای تبلیغات یک فیلم سینمایی، سرگرمی‌های ویژه‌ای طراحی کرد. فیلم راز داوینچی که بر اساس رمان جذاب و پرفروش راز داوینچی، نوشته دن براون ساخته شده است، تا چندی دیگر اکران خواهد شد. شرکت گوگل بازی‌هایی را برای این فیلم طراحی کرده است که هزاران جایزه دارد. پازل‌های گوگل هر روز روی صفحه شخصی گوگل یا Google Personalized Homepage و از روز دوشنبه ۱۷ آوریل یا ۲۸ فروردین به مدت ۲۴ روز منتشر خواهد شد.
Google Doodleخبر دیگر این که گوگل بریتانیا مسابقه‌ای طراحی لوگو را برای سنین ۴ تا ۱۸ سال برگزار می‌کند. این مسابقه تحت عنوان Google Doodle سال گذشته نیز برگزار شد و به برنده آن که یک دختر ۱۱ ساله به نام Lisa Wainaina بود که این لوگو را طراحی بود. این مسابقه در سه رده سنی ۴ تا ۸ سال، ۹ تا ۱۳ سال و ۱۴ تا ۱۸ سال برگزار می‌شود و برنده اول هر یک از این گروه‌های سنی جایزه بزرگ را خواهد برد که شامل گذاشتن ۲۴ ساعته لوگوی طراحی شده در صفحه اول سایت بریتانیای گوگل است. جایی که ۱۸ میلیون نفر آن را مشاهده خواهند کرد. شمناً برنده به همراه خانواده‌اش می‌تواند مادام‌العمر به همراه حداکثر ۴ نفر از خانواده‌اش هر سال یک هفته میهمان دفتر Googleplex در کالیفرنیا باشد.

Webaroo برنامه‌ای برای مشاهده آفلاین اینترنت

Webarooبسیاری از ما آرزو می‌کنیم که هزینه کمتری بابت اینترنت بپردازیم و روشی باشد تا بتوانیم بدون این که به اینترنت متصل شویم، صفحاتش را مشاهده کنیم و در میان آن به گشت و گذار بپردازیم. نرم‌افزار Webaroo توانسته است با استفاده از تکنیک‌هایی خاص تا حد زیادی این مشکل را پوشش دهد.
این نرم‌افزار رایگان امکان جست‌وجو در صفحات وب و وب‌سایت‌ها را روی کامپیوترهای قابل حمل، لپ‌تاپ‌ها و تلفن‌های همراه ممکن می‌کند. با دریافت و نصب این برنامه روی دستگاهتان، برنامه صفحات سایت‌هایی را که شما در برنامه فهرست کرده‌اید، دریافت کرده و روی حافظه دستگاهتان ذخیره می‌کند. شما می‌توانید عمق ذخیره‌سازی را مشخص کنید و فرضاً برنامه را طوری تنظیم کنید که سایت مورد نظر را تا عمق یک سطحی پیوندها در حافظه ذخیره کند. این برنامه با هر بار اتصال به اینترنت کار خود را انجام داده و صفحات فهرست‌شده را روی سیستم به روز می‌کند و در نتیجه پس از قطع ارتباط با اینترنت، کاربر می‌تواند در صفحات ذخیره شده پیمایش کرده و جست‌وجو نماید.

ادامه

سفرنامه استانبول ۲

Sultan Ahmedخب نمی‌خوام سفرنامه رو زیاد طولانی بنویسم خیلی برم تو نخ جزئیات. به هر حال سفرنامه ماژلان که نیست. باری…
یکی از چیزهایی که به شدت برام جلب توجه می‌کرد، آرایش دخترهایی بود که اون جا می‌دیدم. زشت و زیبا فرقی نمی‌کرد. دخترها مطلقاً آرایشی نداشتند. حداقل آرایششون برای منی که دقتم در این مورد زیاده، محسوس نبود به نحوی که بلافاصله یاد این پست دو سال پیش امیر حسابدار افتادم. بیشتر تمرکز دختر جماعت اون جا روی آرایش موها و ردیف بودن هیکلشون بود. موها انواع اقسام رنگ‌ها و مدل‌ها رو داشتند. نه این که شبیه دخترهای این جا شینیون و براشینگ و بابلیس بندی داشته باشن. ساده و در عین حال بسیار شاداب. دست به رنگ‌آمیزی موهاشون حرف نداشت و تقریباً همه یه رنگی تو موهاشون کرده بودن اما کاملاً معلوم بود که موهاشون مثل موهای دخترهای این جا مدت‌ها زیر پارچه نبوده و به خاطر بسته شدن به انحای مختلف شکستگی نداره. بگذریم از این نکته.
روز بعدی سفر تصمیم گرفتیم که بریم یه مرکز تجاری به اسم اولیویوم که مرکز فروش اجناس اوت لت بود یعنی اجناسی از مارک‌ها یا به اصطلاح بِرندهای معروف که تک سایز یا تک مدل ازشون مونده و قیمتشون هم خیلی مناسبه. مثلاً از یه مدل کفش (نه کتونی) آدیداس Adidas فقط یه شماره ۴۵ مونده بود که خیلی خوشگل بود و خیلی هم قیمتش مناسب بود (اما خب شماره پای من عمراً از ۴۲ بالاتر نمی‌ره و خرید یک همچین چیزی منتفیه). تونستم چند تایی پولیور خوب از بِنِتون Benetton پیدا کنم.

ادامه

Lyrics Fly‌، موتور جست‌وجویی برای ترانه

Lyrics Flyعاشقان سینه چاک موسیقی همیشه گرفتار یک مشکل هستند و آن یک منبع مطمئن برای مشاهده ترانه‌هایی است که به آن علاقمندند. هنگام جست‌وجوی ترانه مورد نظر هم به مشکلات مختلفی بر می‌خورند. از جمله این که نام گروه یا خواننده مورد نظر را درست نمی‌نویسند و یا از املای درست نام خواننده، ترانه یا آلبوم آگاه نیستند. این جا است که نیاز به یک موتور جست‌وجوی قوی و هوشمند بیش از پیش احساس می‌شود.
Lyrics Fly همان گمشده مورد نظر است. موتور جست‌وجویی که بر مبنای وب ۲ طراحی شده و از Google Suggest بهره برده است. از قابلیت‌های این موتور می‌توان به این موارد اشاره کرد: جست‌وجو در متون ترانه‌ها، بدون هیچ‌گونه آگهی و همچنین نمایش تصاویری از جلد آلبوم و خواننده و همچنین نسخه قابل چاپ و امکان ارسال ترانه‌های جدید به سایت. شما همواره می‌توانید اطلاعات بیشتری را درباره سایت و همچنین آخرین گزارش از وضعیت بانک اطلاعاتی آن کسب کنید. برای مشاهده تصاویری از چگونگی کارکرد سایت این جا کلیک کنید.

ادامه

سفرنامه استانبول ۱

Aya Soufiaخب اگه در جریان بوده باشید، یک هفته‌ای رو با دوستان رفته بودیم استانبول. حالا استانبول هم همچین جای خاصی نیست اما خب آدم به هر حال یه چیزهایی می‌بینه که با ایران متفاوته. این جور چیزها رو این جا می‌نویسم که یه جورایی هم سفرنامه باشه هم خاطره‌نویسی.
پرواز اونُرایر ترکیه از فرودگاه امام خمینی بود به سمت استانبول. همون اولش که نشستیم توی هواپیمای ایرباس طبق معمول همه گرمشون شد. به خصوص خانوم‌های ایرانی که در اولین حرکت فرهنگی کشف حجاب کردند و موها رو ول دادن. مدت پرواز سه ساعت بود و میهمانداران گرامی هم زورشون می‌اومد انگلیسی حرف بزنند. انگار همه عالم موظف هستند که ترکی بلد باشن. ما هم چون ناهار نخورده بودیم هی منتظر بودیم که یه ناهار حسابی بزنیم تو رگ. یه چیزی تو مایه‌های کباب ترکی و این جور چیزها اما معلوم شد غذا کلاً تشکیل شده از یک ظرف سالاد به عنوان پیش‌غذا و یک ظرف فرنی به عنوان دسر و غذای اصلی هم یک تکه نون کوچولو بود و خلاصه زهی خیال باطل.
خلاصه رسیدیم به فرودگاه آتاتورک و جل‌الخالق چه فرودگاه گل و گشادی هم بود. از همه ملیت‌ها هم می‌شد توش پیدا کرد. به نظر من هیچ کجا مثل یک فرودگاه بین‌المللی یه شهر توریستی نمی‌تونه واسه آدم جذاب باشه. ژاپنی، آلمانی، سوئدی، اسرائیلی و خلاصه از همه رنگ توی فرودگاه می‌لولیدند و هیچ کدوم هم با هم مشکل نداشتند. به محض این که از گذرنامه‌ها کنترل شد و از مرز فرودگاهی گذشتیم رفتیم فری‌شاپ و یه خورده خرت و پرت خریدیم و رفتیم هتل گُلدن هورن. بر خلاف انتظار هتلمون خوب بود و توی منطقه‌ای بود که به قسمت‌های باستانی مثل مسجد سلطان احمد و مسجد ایاصوفیه نزدیک بود و می‌شد با پای پیاده ده دقیقه‌ای رسید بهشون از طرف دیگه هم پنج دقیقه طول می‌کشید تا برسیم به اسکله. البته استانبول شهری هست که روی هفت تا تپه بنا شده و به خاطر موقعیت تاریخی که داشته تقریباً همه جاش باستانیه.

ادامه