چند سال پیش وقتی روزنامههایی مثل همشهری را باز میکردی، پایین یکی دو تا از صفحاتش به طور کامل اشغال شده بود توسط آگهیهای تور و سیر و سفر. بین این آگهیها همیشه دو نقطه به وفور مشاهده میشدند. دبی (دوبی) و آنتالیا.
این دو نقطه را شاید بتوان جذابترین اماکن توریستی برای گردشگران ایرانی دانست. هنوز هم درصد زیادی از گردشگران ایرانی که به مسافرتهای خارجی علاقمند هستند، در فصل تابستان به این دو نقطه سفر میکنند. اما بعد از چند وقت تبلیغ برای سفر به این دو نقطه با مشکل مواجه شد. گردشگرانی که مقصدشان سواحل آنتالیا بود، به دلیل لغو پروازهای مستقیم به آنتالیا مجبور شدند، به فرودگاهی دیگر مثل اسپارتا پرواز کنند که به علت پروازهای ایرانی، از متروک بودن خارج شد. دنباله مسیر هم با انوبوس طی میشد.
اما وضعیت آگهیهای تبلیغاتی شرکتهای برگزارکننده تور، تغییر کرد. ابتدا استفاده از کلمه آنتالیا ممنوع شد. سال گذشته با کلمه غریبه آشنای «آننالیا» مواجه میشدیم. اشتباه نکنید. در این آگهیها حرف ت آنتالیا به ن تغییر یافته بود. گاهی هم مششد «آنتانیا» یا «آنانیا» را به جایش دید. به تدریج به جای دبی با عبارتهای جایگزین «سواحل زیبای خلیج فارس» یا «جزایر خلیج فارس» مواجه شدیم. اکنون به جای واژه مهجور و بیگانه آننالیا هم مواجه با عباراتی میشویم چون «سواحل جنوب ترکیه» و «سواحل مدیترانه»!
کل موضوع خندهدار است. ما استاد تزریق معانی جدید به کلمات نامربوط هستیم. افعالی کمکی چون «کردن» را به جای آن فعل مربوط به عمل «نزدیکی» به کار میبریم (تو را به خدا ببین برای این که فیلتر نشوم چه ژانگولری اجرا میکنم). آنقدر این فعل کمکی محترم را به کار میبریم تا نامحترم شود! بعدش هم موضوع آنقدر لوث میشود که میرویم سراغ فعلهای چون «نمودن»، «گشنی کردن»، «سپوختن» و لاید بعدش هم «گردانیدن» و الخ.
اصل ماجرا هم هیچوقت تغییر نکرده و نمیکند. ما هر کلمهای را به کار ببریم اصل عمل سر جای خودش باقی می ماند. فقط ماییم که داریم خودمان را مسخره خودمان میکنیم تا همه گفتارمان بهداشتی باشد.
حالا شده حکایت آنتالیا و آننالیا که اخ است و بد است. استفاده از کلماتش ممنوع شده اما اصل ماجرا هنوز به قوت خودش باقی است. بروید دوباره روزنامهها را باز کنید و در آگهیهایش سیاحت و الخ.
آنتالیا
تا پخته شود طرحی
فعلاً که افتادهایم روی دور نوشتن برای رادیو جوان. این هم چهارمین آیتم «راه وبیراه، بیا خودمون رو بزنیم به اون راه» برای برنامه «جوانی آزاد». البته شاید وقتی میخونیدش زیاد خندهدار نباشه. به هر حال طنز مکتوب لایه لایه هست و این نوشته برای اجرای رادیویی نوشته شده و کمی با طنز مکتوب فرق داره. هر چند اجرای بینظیر فرشید منافی خندهدارش میکنه. این نوشته رو با صدای فرشید و یه کاراکتر خالهزنکی خوشباور بخونید و این رو هم در نظر بگیرید که متن کاملش رو میبینید و الزاماً بخشی از این نوشتهها که زیادی بودار باشه یا شیطنتش زیاده از حد باشه، توی رادیو پخش نمیشه:
رادیو جوان / جوانی آزاد- چیزه. این آنتالیا که هست. خب؟ همون که تو ترکیه هست. بعدش دریا داره، هتل داره، خب؟ یه جاهای دیگه هم داره. همون رو میگم. بعدش این تور که هست. از اونا که باهاش ماهی میگیرن نه ها. اونا که باهاش میرن سفر. بعدش باهاش میرن آنتالیا. خب؟ با هواپیما.
حالا میگن این پروازا رو قطعش کردن. نیست امنیت نیست توش. نه تو پروازاشها. تو اجتماعش و اینا. بعدش نمیشه که آدم همین جوری بره توش که. آدم ارتقا پیدا نمیکنه. حالا میخوان اون جا یه هتلهایی بسازن که همه رقمه مثل هتلای خودمونه. یعنی اصلاً آدم احساس غربت نمیکنه. کلی خوش میگذره. خب؟ یعنی همه میشینیم تو هتل دور هم. میگیم، میخندیم، فالوده میخوریم تو خارج. اگه این جوری بشه، اون وقت خرجمون هم کمتره. یعنی الان اگه بخوایم بریم شمال، یا مثلاً اصفهان یا کیش و اینا، بخوایم هتل بگیریم. خب؟ چقدر میشه خرجمون؟ خب زیاد میشه دیگه. اصلاً باهاس کلی پول بدیم بنزین بخریم. بعدش نیست که بنزین کلی آلودگی داره، جاش میریم خارج رو آلوده میکنیم. اصلاً چیزش میکنیم. سوراخ میکنیم لایه اوزنشون رو. حالا آنتالیا که نیست فقط. قراره تو تایلند هم از این هتلای ارتقایی بسازن، اونجام دیگه با خیال راحت میریم پاتایا و اینا. انقده خوش میگذره. اصلاً بیخود نیست که قدیمیا میگن بسیار سفر باید تا پخته شود طرحی!