و تو چه می‌دانی تویوست چیست؟

گاهی وقت‌ها یه بهانه کوچیک کافیه تا آدم رو ببره به گذشته‌ها. گذشته‌ها همیشه همراه خاطرات خوب نیستن. البته من سعی می‌کنم اون قسمت‌های خوبش رو بیشتر از باقی قسمت‌هاش برای خودم زنده نگه دارم. دیدین که این روزها همه عکس دفتر صد برگ و پاکن‌کن آدامسی و خمیر بازی و ارژنگ نقاشی رو توی ایمیل‌هاشون دست به دست می‌کنن؟
حالا چی شد که این رو گفتم. عرض کنم خدمتتون که از اونجایی که هوا حسابی رو به سرما می‌ره من یهو یاد یکی از دوست‌داشتنی‌ترین وسایلی افتادم که حدوداً بیست سی سال پیش و توی عهد پیت نفت و زمان جنگ یکی از لوکس‌ترین و محبوب‌ترین بخاری‌ها بود. تویوست عزیز رو احتمالاً خیلی از همسن و سال‌های من یادشونه. یک نوع بخاری نفتی که برند ژاپنیش یعنی تویوست از کفر ابلیس هم مشهورتر شده بود. یه جوری ساخته شده بود که کثافت‌کاری پخش و پلا شدن نفت رو نداشت و با انواع روش‌های تابشی و انعکاسی و غیره و ذلک، هم خونه رو گرم می‌کرد و هم برای زندگی کارمندی اون موقع نقش آرامپز و گرمخانه غذا رو ایفا می‌کرد. وقتی برق می‌رفت نور نارنجیش بهمون فرصت می‌داد دنبال کبریت بگردیم و البته نه دود می کرد و نه بدبو بود. خیلی تر و تمیز می‌سوخت.

Kerosene Heater
مهم‌ترین کاربردش برای من ایفای نقش قرص خواب بود. کنار تویوست می‌تونستم دو سوم شبانه‌روز رو بخوابم. اصلاً یه جورایی خواب‌آور بود برام. می‌شد مثل گربه جلوش ولو شد و ساعت‌ها خوابید. و البته یکی از کارهای هیجان‌انگیزی که من باهاش انجام می‌دادم، کباب کردن پفک نمکی و کامک نمکی و آب کردن شکلات بود! پفک‌های نم‌کشیده اون موقع رو با زدن روی سیخ و گرفتن بالای شعله اون قابل خوردن می‌کردم و خب برای من یکی از سرگرمی‌های مختص اون دوره بود که از اینترنت توش خبری نبود. و البته تبدیل شکلات‌های نامرغوب و بدمزه اون موقع مثل تک‌تک که یه جورایی مدل تقلبی کیت‌کت بود، باعث می‌شد که شکلات خوشمزه‌تری داشته باشم.
چه کنیم دیگه دلمون به این چیزها خوش بود. گشتم و عکسی از مدل قدیمیش پیدا نکردم. عوضش این بالایی رو پیدا کردم که هنوز وفادار به مدل‌های قبلی باقی مونده و داغ دلم رو برای یه خواب سیر تازه می‌کنه.