حریم خصوصی. عبارتی که این روزها بیش از پیش میشنویم. هنوز مدت زیادی نگذشته است از مقالهای که در همین باره و با عنوان آرامش در حضور دیگران نوشتم. و ایضاً به خاطر میآورد نوشته بزرگمهر شرفالدین را در چلچراغ درباره دوربینهای امنیتی و مقاله منصور ضابطیان را درباره پخش فیلمهای مهمانی خصوصی مردم و عواقبش.
حالا هم روز دیگری است. این روزها به مدد تکنولوژی سرککشی به حریم خصوصی افراد سهولت بیشتری پیدا کرده. دردناک این جاست که قشری که ادعای روشنفکری و فرهیختگیشان گوش فلک را کر میکند، همپای دیگران فیلمها را دست به دست میکنند، از بلوتوث و مسنجر و وبلاگ کمک میگیرند تا بیش از پیش به رخ بکشند قدرت فناوری را. به راستی مگر مفهوم واقعی ابتذال چیست؟ ما که قانونمان هنوز آن قدری بالغ نشده که بتواند حفاظت کند از آن چه که چهاردیواری خاص خودمان است، پس در این دنیای ناکجاآباد تنها راه برای صیانت از آن، خودمان هستیم. فناوری ساخته فکر بشر است و حالا این ابزار کمکم دارد بلای جانمان میشود. تنها راه مقابله با ابعاد منفی این پدیده نیز لاجرم نمیتواند چیزی باشد به جز همان شعور.
سیدی، موبایل، کولدیسک، بلوتوث، وبلاگ، مسنجر، ایمیل و… هر آن چه برای رفاه ما طراحی شده، برای آن است که فاصلهها کم، انتقال دادهها آسان و زمان به سودمان شود. حالا این دارد هرمی میشود وارونه، سست و دهشتناک که هر آن گمان میرود خراب کند کاخ اخلاقیاتی را که بشر در طول تاریخ و به نام تمدن بنا کرده است. راستی چه میشود ما را که هر چه میگذرد لذایذمان حیوانیتر، عجیبتر و تمایلاتمان سرکشتر و لجامگسختهتر میگردد؟