باجه‌های قرمز تلفن عمومی لندن و جذب آگهی!

Red Telephone Boxیکی از جاذبه‌های توریستی لندن، کیوسک‌های قرمز تلفن عمومی این شهره که در کنار صندوق‌های پستی و اتوبوس‌های قرمز و چند تا چیز دیگه، نمادهای این شهر رو تشکیل می‌دن و ماشالله هزارماشالله، همیشه یه عالمه توریست و جهانگرد می‌بینی که از سر و کله این کیوسک‌های تلفن بالا می‌رن و عکس یادگاری می‌گیرن.
الغرض، کیوسک‌های تلفن لابد به خاطر این‌که مثل اتوبوس بلیت نمی‌خوان و حرکت نمی‌کنن و مثل صندوق پست هم یه چیز استوانه‌ای با چند شکاف بی‌خاصیت نیستن و بر حسب اتفاق در هم دارن، برای توریست‌ها جذاب‌ترن. می‌شه رفت درش رو نیمه‌باز گذاشت و از لاش خم شد و جینگولک‌بازی در آورد و انواع و اقسام پزها رو با گوشی تلفن گرفت و عکس انداخت.
علاوه بر این که این باجه‌ها گاهی به جای توالت همراه، مورد استفاده قرار می‌گیرن و از اون‌جایی که اماکن و محل‌های پربازدید، همیشه جای خوبی برای ارائه آگهی و تبلیغاته، کیوسک طفلکی تلفن هم از این جنبه مورد سوءاستفاده قرار می‌گیره. در نتیجه انواع و اقسام عکس‌ها و تصاویر و آگهی‌های بی‌ناموسی تن‌فروشان در کسری از ثانیه دور و بر دستگاه تلفن چسبانده می‌شه به نحوی که نگو و نپرس. به هر حال اگه گذار پوستتون به دباغ‌خانه لندن افتاد، بدانید و آگاه باشید که از چه رو است این اعلان‌ها آنجا چسبانیده شده.

وقتی انسان تنگش بگیرد

یعنی معتقدم واقعاً هر کسی بخواهد بگوید که از ایران آمده بیرون و با توالت‌های خارجه مشکل نداشته، یا خیلی خواسته کلاس آلامدی و فرنگی‌بازی بگذارد یا آن‌که سریعاً خودش را به من معرفی کند تا یک جورهایی از خجالتش در بیایم.
اما حالا که بحث شیرین توالت به میان آمد و من هم سر دلم باز شد، باید به حضورتان بگویم که اساساً این توالت، دستشویی، مستراح، خلاب یا هر اسم دیگر، چیز بسیار مهمی در زندگانی بشریت است به حدی که نگو و حتی نپرس. همین بس که برایش هر ساله یک جشنواره هم برگزار می‌شود که خدا وکیلی از جشنواره‌های معتبر فیلم وطنی و غیروطنی دیدنی‌تر است. بعضی کشورها هم به این مکان ٱن‌چنان اهمیتی می‌دهند که آدم حسودیش می‌شود. اصلاً خودتان بروید و این صفحه ویکی‌پدیا درباره توالت‌های ژاپن را بخوانید و محظوظ شوید. خلاصه آنکه اگر انسان تنگش بگیرد، حتی توالت همراه هم می‌سازد که آورده‌اند اختراع زاییده احتیاج است.
بگذریم… این لندن، سر تا پایش را بگردی یک توالت ایرانی پیدا نمی‌کنی. حتی توی رستوران‌های ایرانیش، با ترشی لیته و گوشتکوب و کباب و دوغ، وقتی به اسم مکان با ریشه «ر و ح» در باب استفعال می‌رسی، همه چیز ژیغانس می‌شود (خودم هم نفهمیدم چی گفتم). به هر حال این توالت فرنگی، من را که نه، ما را کشتانده است. باز خدا پدر کشور همسایه یعنی ترکیه را بیامرزد که ته هر کدام از توالت‌های فرنگی‌اش یه چیزی چسبانده که گویا از نزدیکان بیده است و آب می‌پاچد به ماتحت انسان. نمی‌دانم چرا این غربی‌ها یک کمی تهاجم فرهنگی از جانب ما نمی‌شوند تا مستراح‌هایشان را آپ تو دیت کنند! خلاصه آن‌که ایرانی جماعت، همیشه یک عدد شیلنگ را همراه توالتشان می‌کنند. هر وقت هم دیدید که در توالت‌های دیگر چند تا لیوان یک‌بار مصرف جا مانده، بدانید که یکی مثل خودتان از آنجا استفاده کرده است.
از اطلاعات مفید دیگر در باب توالت همین بس که کلاً لندن با معضل کمبود دستشویی مواجه است. برای همین هم خیلی‌ها توی خیابان از توالت‌های مک‌دونالد و برگر کینگ برای راحت کردن خودشان استفاده می‌کنند. خیلی‌ها هم می‌روند سراغ باجه‌های تلفن قرمز معروف لندن. برای همین هم این باجه‌ها اغلب بوی ادرار می‌دهند. البته شهرداری لندن چند وقتی است که توی اماکن پرتردد شهر و از قرار معلوم شب‌های تعطیل که مصرف نوشیدنی‌ها افزایش می‌یابد، تعدادی توالت صحرایی بی‌در و پیکر می‌گذارد تا مردم (به جز زن‌ها) خودشان را راحت کنند! و صد البته در راستای برابری جنسیتی، خانم‌های محترم می‌توانند با استفاده از چنین وسیله مفیدی، ایستاده کارشان را انجام دهند.

ادامه