خودم را بسته بودم به قرص بلکه حالم کمی بهتر شود. حتی تب و لرز هم کردم. خیلی ضدحال است آدم دو روز اول سفرش را به سرماخوردگی مبتلا شود اما به هر حال گذشت و بهتر شدم. این روزها کلی از جاهای دیدنی را دیدهام. شهر جیتا با غار عجیب و غریبش و درههایی عمیق و چشمههای آب معدنی، مجتمع کلیساهای چهار گانه حریصا که روی قله کوه بنا شده و منظرهای بسیار زیبا به سوی شهر و دریا، شهر جبیل و قلعه صلاحالدین ایوبی که بخش بزرگی از این شهر قدیمی در جنگهای داخلی آسیب دیده و در حال بازسازی است. نمیدانم چند بار توی دفترچهام از هوای عالی و مناظر زیبا نوشتهام و رنگ لاجوری دریا اما اگر شما هم اینجا بودید، چیزی جز این نمیگفتید. توی این شهر قدیمی که قدم میزنی و به صدای پرندهها گوش میکنی روی سنگهای قدیمی دست میکشی، تنت مورمور میشود. جایی که برای هر تکهاش در طول تاریخ آدمهای زیادی کشته شدهاند.
شهر پر است از ماشینهای جدید و البته قدیمی از ماتیس و بنز و آئودی بگیر تا سیتروئن و مگان و بیامو. قدیمی و جدید کنار هم میچرخند توی خیابانها. ماشین بسیار ارزان است و هیچ حق گمرکی برای واردات آن موجود نیست. به همین دلیل بیش از جمعیت شهر، اتوموبیل وجود دارد. بیروتیها به بوق شدیداً علاقمندند و هر گونه تخلف توسط یک راننده، منجر به اجرای سمفونی بوقهای ممتد دیگران میشود.