قرارهای فیس‌بوکی یا فلش موب؟

مدتی است که با ازدیاد قرارهایی روبه‌رو هستیم که در فضای مجازی شکل گرفته‌اند. تقریباً روزی نیست که یک قرار ملاقات دسته‌جمعی که از روی فیس‌بوک هماهنگ شده است، برگزار نشود. هندوانه‌خوری دسته‌جمعی بعد از افطار، کوهنوردی، جنگ تفنگ آپ‌پاش و مواردی از این قبیل. برخی از این قرارها ساده‌تر هستند. مواردی مانند کوه‌نوردی و پیاده‌روی را می‌توان در این دسته گنجاند. تعدادی دیگر مانند پاک کردن شیشه‌های ماشین با هدف پشتیبانی از کودکان کار هم اهداف خیرخواهانه را دنبال می‌کنند. تعدادی هم مثل آب‌بازی و جنگ تفنگ آب‌پاش با هدف شادی گروهی شکل می‌گیرند.

نکته اینجاست که نیروی انتظامی و بخش‌هایی از حکومت جمهوری اسلامی اخیراً به این مسائل حساسیت نشان می‌دهند. بارزترین این واکنش‌ها در مورد جشنواره آب‌بازی با تفنگ آب‌پاش صورت گرفت. پلیس امنیت اخلاقی تعدادی از شرکت‌کنندگان و هماهنگ‌کنندگان این برنامه را به بهانه بر هم زدن نظم عمومی و عبور از خطوط عرفی جامعه دستگیر کرد و اعترافات تعدادی از این دستگیرشدگان هم در صدا و سیما پخش شد. اما خبرهای بعدی نشان‌دهنده این است که قرارهای ساده هم مورد نوازش پلیس قرار گرفته است و تقریباً هر نوع تجمعی که از راه شبکه‌های اجتماعی هماهنگ شود، حساسیت‌برانگیز می‌شود. گفت‌وگوهایی که برخی از مسؤولان در این زمینه داشته‌اند، علاقه آنان را به سیاسی نشان دادن این قرارها می‌رساند تا جایی که در برخی اظهار نظرها این قرارها به دشمنان و رسانه‌های خارجی نسبت داده می‌شود.

ادامه

دوست بیشتر، صمیمیت کمتر

یکی از باگ‌های که فکر می‌کنم فناوری توی زندگی ایجاد کرده کم کردن درجه قول و قراره. نسل من تلفن همراه نداشت. از مسنجر و اینترنت و شبکه‌های اجتماعی خبری توی زندگیش نبود. بچه که بودیم، تلفن زمینی هم برای خودش لوکس محسوب می‌شد. این بود که وقتی با کسی قول و قرار می‌ذاشتی، باید حداکثر تلاش خودت رو می‌کردی تا به قولت پای‌بند بمونی. وقتی داشتی از کسی خداحافظی می‌کردی، قرار بعدیت رو در زمان و مکان مشخص اعلام می‌کردی. بعدش هم سر قرارت به موقع می‌رفتی و حداکثر با یک ربع تأخیر. آفتی که تکنولوژی این روزها به روابط اجتماعی زده به نظر من کم نیست. من هیچ حرفی ندارم که خیلی از روابط گمشده به خاطر وجود شبکه‌های اجتماعی و امکانات ارتباطی دوباره برقرار شدن. اما نمی‌تونم این موضوع رو هم فراموش کنم که چقدر به استحکام روابط لطمه خورده. به عبارت دیگه به سطح روابط اضافه شده. کمیت و گستردگی ارتباطات با مردم افزایش پیدا کرده اما کیفیت و عمقش کمتر شده. با یکی داری چت می‌کنی، بدون خداحافظی می‌ره حموم. تلفن همراهت زنگ می‌خوره و جواب نمی‌دی، برای این که می‌تونی هر جا که باشی و هر وقتی که دلت خواست گوشیت رو برداری و با طرفت تماس بگیری. قرارت رو پنج دقیقه مونده به ملاقات، لغو می‌کنی. برای این که طرف موبایل داره و از نظر تو منتظر نمی‌مونه و چندان ناراحت نمی‌شه. دوستم میاد خونه‌م اما من به جای این که بشینم باهاش حرف بزنم، دارم روی موبایلم آخرین توییت‌های دوستای آنلاینم رو می‌خونم یا با دوست جدیدم که هزاران کیلومتر اون‌طرف‌تره چت می‌کنم. دوست‌های تازه پیدا می‌کنم، برای حفظ کردنشون تلاش می‌کنم اما به عمق دوستی‌های قدیمی‌تر فکر نمی‌کنم. این آفت دنیای جدیدیه که داریم توش زندگی می‌کنیم. باید دید چیزهایی که به دست میاریم با چیزهایی که از دست می‌دیم کدوم سوی ترازو رو سنگین‌تر می‌کنه. اصلاً شاید نسل جدید تعدد دوستی رو بطلبه و نه تعمقش رو. می‌شه بهش اشکال گرفت که چرا این‌طوری داره بار میاد؟