گفته‌ها و ناگفته‌های جشنواره وب

این روزها تماماً درگیر کارهای جشنواره بودم. و اما حالا که این جشنواره تموم شده و مراسم اختتامیه اون رو هم پشت سر گذاشتیم، لازم دیدم که حرف‌های زیادی رو که ناگفته مونده توی این روزها بگم.
تموم روزهای جشنواره، غرفه وبلاگ‌نویس‌ها گل سر سبد تموم غرفه‌ها بود بی اغراق. شلوغی این غرفه به حدی بود که شرکت‌ها و غرفه‌های حاضر در جشنواره رو متعجب کرده بود. حتی صدا و سیما که به نوعی متولی این جشنواره بود، بارها و بارها در این غرفه حضور پیدا کرد. شرکت‌های شرکت‌کننده هم غرفه‌های خودشون رو رها کرده بودن و به تبلیغ در غرفه ما رو آورده بودن. انواع و اقسام قرعه‌کشی بود که برای وبلاگ‌نویس‌ها و حضار در غرفه صورت می‌گرفت. ارائه سمینار در غرفه وبلاگ‌نویسان به دو یا سه مورد در روز می‌رسید و در مجموع بیشترین بازدیدکننده رو برای نمایشگاه همین غرفه بود که به ارمغان آورد و به نوعی اطلاع‌رسانی روزهای جشنواره رو همین غرفه بود که انجام می‌داد و اما مراسم اختتامیه…
توهین و توهین و نادیده انگاری بسیار در یک کلام. در این مراسم تعداد انگشت شماری از شرکت‌ها بودند که جایزه های ذی حقی رو کسب کردن. بسیاری از جوایز نصیب صدا و سیما و غرفه‌های وابسته به اون شد و البته سازمان فرهنگی-هنری شهرداری و شورای عالی اطلاع رسانی. پرشین بلاگ هم یک جایزه برد. سه مورد اخیر از اسپانسرهای مسابقه شمرده می‌شدند. من تا حالا ندیده بودم که اسپانسرهای یک مسابقه جوایز اون رو بگیرن که این بار دیدم. البته پرشین بلاگ از دیدگاه من همواره قابل تقدیره ( اون هم به خاطر این که اولین سرویس وبلاگ نویسی فارسی رو ایجاد کرده) اما این دوستان در جشنواره حضور نداشتن و غرفه خودشون رو پس گرفته بودن! حالا به چه علت، نمی‌دونم. تنها باری که از بلاگرها در مراسم اختتامیه اسم برده شد، یک بار بود و اون هم این بود که مجری برنامه گفت که بلاگرها چقدر شلوغ می‌کنن! و بار دیگر اِین که، بخش مسابقه وبلاگ‌ها به دلیل عدم توافق داوران، انجام نمی‌شه و البته به آینده (نامعلوم!) موکول خواهد شد. با این ترتیب، ادامه حضور در مراسم اختتامیه، ممکن بود به توهین‌های بیشتری منجر بشه. به همین خاطر بود که وبلاگ‌نویسان تصمیم به ترک مراسم گرفتن. بعد از خروج، مجری برنامه هم از سالن خارج شد و اصرار به بازگشت دوستان داشت تا به نوعی با معذرت‌خواهی از اونها دلجویی کنه و گفتن که تقدیرنامه‌های شما به پرینت کردن نرسیده! که البته به دلیل قانع نشدن، بعد از صحبت‌های محمدرضا طاهری به عنوان نماینده وبلاگ‌نویس‌ها و مسؤول غرفه، دوباره از سالن خارج شدیم. به طور کلی جوی که بر جلسه حاکم بود سعی در معرفی وبلاگ‌نویسان به صورت افرادی بیکار و علاف داشت که کاری بجز نوشتن مطالب بی‌سر و ته ندارند. در تیزر جشنواره هم که به صورت یک سی دی در اختیار عموم قرار گرفت تنها دو نما از غرفه بود، اون هم از کافه‌بلاگ و بخش کتاب وبلاگستان. حتی یک تصویر هم از شلوغی غرفه نبود! که تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
لینک‌ها:
اخبار غرفه در سایت اختصاصی.
عکس‌های غرفه وبلاگ‌نویسان

جشنواره وب، وپ و نشریات الکترونیک

پنجشنبه عصر رفتیم به سالن میلاد، محل برگزاری اولین جشنواره وب، وپ و نشریات الکترونیک. محلی که برای غرفه وبلاگ‌نویسان تدارک دیده شده بود، فضایی بود به شکل یک مستطیل ۱۰ در ۱۵. اما هیچ خبری از در و دیوار غرفه نبود. ما مونده بودیم که چطور به نصاب‌های پارتیشن‌بند بگیم که دیوارهای غرفه رو واسمون بکارن. به هر کی هم که می‌گفتیم، جواب می‌داد که به من مربوط نیست (این هم از گرفتاری‌های یک غرفه رایگان).

بگذریم از اینکه رئیس و دبیر جشنواره واقعاً هر کاری که از دستشون بر‌می‌اومد برامون انجام دادن اما نهایتاً با تعدادی از بچه‌ها مجبور شدیم که تا ساعت ۴ صبح اونجا بمونیم، بلکه بتونیم یه سر و شکلی به غرفه بدیم. همون شب به چند تا از بچه‌ها زنگ زدیم تا بیان کمک و بر و بچه‌های کافه بلاگ رو هم خبر کردیم تا وسایلشون رو جمع و جور کنن و بیان. خلاصه حکایت گرفتن کامپیوتر برای غرفه و میز و صندلی هم حکایتی بود هفتاد من کاغذی.

از اونجا که رفتیم بیرون (یعنی تا وقتی که انداختنمون بیرون)، تازه اومدم خونه و دو، سه ساعتی خوابیدم. ساعت هشت و نیم صبح هم از خواب پا شدم تا برم نمایشگاه بلکه بتونیم با بچه‌ها یک خط اینترنت برای غرفه جور کنیم. خلاصه میز و صندلی‌ها رو چیدیم (تنها چیزی که برای پر کردن یه غرفه ۱۵۰ متری داشتیم، همین میز و صندلی بود).
روز جمعه هم یه سر بودیم و هزار سودا. باید حواسمون جمع می‌بود به همه جا. امروز هم نتونستم برم اونجا اما فردا اونجا خواهم بود.