اپلیکیشنی برای تغییر آهنگ‌ها در بار

این اپلیکیشنی که می‌خوام معرفی کنم، مطمئتاً به در خیلی از کشورها نمی‌خوره. اما هدف از معرفی اون، در واقع معرفی یک ایده هست.

خیلی وقت پیش درباره اپلیکیشن شازم صحبت کردم. شما اون آهنگی رو که توی محیط دور و برتون در حال اجرا هست، به شازم می‌دید تا بهتون بگه که اون آهنگ چیه و خواننده یا نوازنده‌ش کیه. اما پشت این اپلیکیشن یه ایده خوب هست برای پخش موسیقی در بارها. اگه شما در باری باشید که در شبکه Secret DJ عضوه، با استفاده از این اپلیکیشن نه‌تنها می‌تونید متوجه بشید که چه آهنگی در حال پخشه بلکه اگه دوستش دارید می‌تونید اون رو بخرید. اما از همه اینها مهم‌تر اینه که شما می‌تونید از توی سیاهه آهنگ‌ها، اونی رو که می‌خواهید انتخاب کنید تا توی صف پخش قرار بگیره.

این اپلیکیشن هم برای آیفون و هم برای اندروید طراحی شده و شما قبل از استفاده باید در اون نام‌نویسی کنید که در یک دقیقه ممکنه. بعدش هم می‌تونید از ویژگی مکان‌یاب گوشی‌تون بهره ببرید و بار یا پاب مورد نظر رو انتخاب کنید و به آهنگ‌هاش دسترسی پیدا کنید. معمولاً روی شیشه این جاها می‌تونید برچسب سکرت دی‌جی رو ببینید.

این اپلیکیشن طبیعتاً به درد ایرانی‌ها نمی‌خوره اما می‌تونه نمونه‌ای از یک ایده خوب باشه. شاید بشه نمونه ایرانیش رو هم پیاده‌سازی کرد. کسی چه می‌دونه؟

 

البته از هر جای دنیا می‌شه به این صفحه از سایت رفت و دید که کجا چه آهنگی در حال اجراست. از اینجا هم می‌شه فهمید کدوم کاربر الان کجاست و چه پیشنهادی داده. البته اگه کمی هم هوس شیطنت به سرتون بزنه می‌تونید برای بار بغلی یه آهنگ مضحک انتخاب کنید!

فوتبال در جزیره

چند سالی بود که از فوتبال خودم را کنار کشیده بودم. شاید بشه علتش رو اوضاع فوتبالی ایران دونست. از بس که توی ذوق آدم می‌خوره، کلاً عطایش رو به لقایش می‌بخشه. اما اوضاع توی بریتانیا طور دیگریه. اینجا مردم با فوتبال نفس می‌کشن. از بچه جغله که تاتی‌تاتی می‌کنه تا پیرمردی که به زور کمرش رو صاف نگه می‌داره، طرفدار فوتبالن و حداقل طرفدار یک تیم هستن. فرقی هم نمی‌کنه که تیمشون دسته چندم باشه. خلاصه عشق فوتبالن. فرهنگ فوتبال دیدن توی پاب و بار و کافه هم حسابی جا افتاده. خیلی‌ها ترجیح می‌دن از خونه بزنن بیرون و با لیوان‌های آبجو توی پاب‌ها با بقیه نعره بزنن و تیمشون رو تشویق کنن. اینجا خیلی سخته که بی‌تفاوت از کنار فوتبال رد بشی. هوایی که نفس می‌کشی هم باعث می‌شه خونت به جوش بیاد و بگردی دنبال یه تیم که طرفدارش باشی.
لندن یه شهر چندفرهنگیه. از همه رنگ و نژاد توش پیدا می‌شه. وقتی وسط شهر قدم بزنی، می‌تونی مطمئن باشی که بیشتر از هفتاد درصد مردم توی خیابون، بریتانیایی نیستن. حداقل پدر و مادرشون خارجین. بنابراین بعید نیست تعجب نمی‌کنی وقتی یه هندی رو با لباس تیم ملی انگلیس و اسم رونی پشت لباس می‌بینی. خلاصه هر کی این روزها توی خیابون لباس تیم ملی یه کشور رو پوشید و داره شلوغ پلوغ می‌کنه. من نم‌دونم توی کدوم شهر دیگه دنیا این همه تنوع رو می‌شه پیدا کرد. اما این رو می‌دونم که اینجا نسبت به خارجی‌ها رفتار دوستانه‌ای دارن اما اگه بدونن از فوتبال چیزی سر در نمیاری، کمی بیشتر از یه خورده تعجب می‌کنن. پس بهتره ازش سر در بیاری.

اولیورتویست‌خوانی در لندن

London, Big Benهفته‌نامه چلچراغ– «لندن دروازه دنیاست»! این تنها یکی از جملاتی است که قبل از سفر دوستانم می‌گویند و البته یکی دیگر از همکاران از دلگیر بودنش هشدارم می‌دهد. تصور خودم هم چیزی شبیه عصرهای دلگیر و بارانی شمال و آسمان همیشه ابری آنجاست. اعتراف می‌کنم که نخستین روز ورودم با شهری دلگیر مواجه شدم و مردمی که از صورتشان می‌شد حدس زد چقدر عبوس و سرد هستند. عصر یکشنبه آن‌جا باید چیزی شبیه به عصرهای جمعه خودمان باشد اما تصورم در روزهای بعد به هم ریخت. انگلیسی‌ها (منظورم ساکنان انگلیس است، بریتیش یا غیر آن) سه جمله معروف دارند. صبح (عصر) به خیر، ببخشید، سپاسگزارم! و در استفاده از این سه جمله نه تنها خسیس نیستند بلکه بسیار دست و دلبازند و به هر بهانه‌ای به کارش می‌برند. برخلاف تصور اولیه‌ام خانواده چندان سست و بی‌بنیاد نیست. میزان امنیت در اجتماع در سال‌های اخیر بهبود چشمگیری پیدا کرده و تمام آنها مدیون بازنگری در عملکرد پلیس لندن است و کلید رمز چیزی نیست جز برنامه‌ریزی دقیق و اجرای مناسب برنامه‌ها مطالعاتی و پژوهشی. پلیس ترجیح می‌دهد تا بی‌خانمان‌ها و ولگردها را با غذا، لباس و حمام گرم اسکان دهد و زیر بار تمام هزینه‌هایش برود چرا که پژوهش‌ها نشان داده که این کار هزینه‌ای به مراتب کمتر از هزینه‌های کنترل جرایم و پس از آن دارد. همان شعار معروف «پیشگیری بهتر از درمان».

ادامه