هتل کپسولی، هتل لوله‌ای، جعبه خواب

وقتی که آلوده زندگی شهری از نوع ابرشهر شده باشی، اجتمالاً به این مشکل برخوردی که کار گیر کرده و برای رفتن به خونه، برگشتن به شهر، یا پرواز ترانزیت در به در شده باشی. این طور وقت ها هر کسی دنبال یک تخت ارزون و امن می گرده تا یک شب رو بگذرونه.
خیلی اوقات چاره کار اینه که به یک مسافرخونه ارزون بری اما این برای حل این مشکل سال‌هاست که معماران و طراحان چاره پیدا کردن. راه حل هتل‌های کپسولی یا Pod Hotel هست.
همون طور که از نامش پیداست، هتل کپسولی به اتاقکی گفته می‌شه که ارزون باشه و امکانات اولیه یک مهمانخانه رو داشته باشه. نمونه‌های اولیه چنین هتل‌هایی در ژاپن راه‌اندازی شدند و حالا انواع و اقسامش کم و بیش در کشورهای مختلف دیده می‌شه و البته حیف که توی ایران خبری ازش نیست.
نمونه‌های امروزی معمولاً جنسی از فایبرگلاس دارن و طولی حدود ۲ متر و عرضی بین ۱ تا ۱.۲۵ متر. اماکناتی که در چنین هتل‌هایی عرضه می‌شه، معمولاً شامل تلویزیون، پریز برق و اینترنته. طراحی این کپسول‌ها هم فرق داره. بعضی‌هاشون دو طبقه هستند و کمدهای قفل‌داری هم برای چمدان و کیف دارند. دستشویی و حمام هم مشترکه و بعضی‌هاشون رستوران هم دارند. اولین هتل کپسولی در سال ۱۹۷۹ یعنی ۳۲ سال پیش در اوزاکای ژاپن افتتاح شد. بنابراین ایده، ایده تازه‌ای نیست.

به این نمونه دقت کنید که هر فرد می تونه ۹ ساعت در اون اقامت کنه . جزئیات بیشتر از این هتل رو می‌تونید از اینجا ببینید. و البته فرد متقاضی باید طبق این قوانین عمل کنه: ثبت در پذیرش، دوش، خواب، مسواک، خروج از پذیرش.

چند وقت پیش هم یک نمونه رو سایت نارنجی معرفی کرد که اسمش بود «جعبه خواب» یا Sleep Box:

اما یکی از آخرین نمونه‌های ساخته شده یک جور هتل هست که شاید نام «هتل لوله» براش مناسب باشه هر چند اسم اصلیش هست Park Hotel و در آلمان و اتریش در دسترسه. از روی این نقشه‌ها می‌تونید پیداشون کنید. ویژگی‌های اتاقک‌های این هتل به گفته سایتش از این قراره:

اتاق شما دنجه. یک محیط گرد که براتون حداکثر راحتی رو در حداقل فضا فراهم می‌کنه. طراحی خاص تشک راحتی دلچسبی رو ایجاد می‌کنه و در شکاف کنار بسترتون می‌تونید بالش‌ها و پتوها و روتختی‌های تازه‌ای رو پیدا کنید که خواب شما رو در شب‌های سرد تابستان لذتبخش می‌کنه. چمدان‌هاتون رو می‌تونید در انباری کوچک و زیر تخت جا بدید. برق ۲۲۰ ولت برای شارژ دوربین و لپ‌تاپتون در دسترسه . لوازم بهداشتی شخصی رو اما دیگه خودتون باید با خودتون بیارید.

 

گوگل‌جا، سرویسی برای مشتری‌مداری

یکی از خدمات گوگل که به تازگی راه افتاده، «گوگل جا» یا Google Place هست. خلاصه کاری که ایم سرویس انجام می‌ده اینه که از شما درخواست می‌کنه تا درباره جاهایی که رفتید، اظهار نظر کنید. بهشون امتیاز بدید و یک چند خطی درباره‌شون بنویسید.

در چند سال اخیر هر وقت که می‌خواستم هتلی رو برای مسافرتم رزرو کنم، سری به سایت تریپ ادوایزر می‌زدم. هنوز هم این کار رو انجام می‌دم تا ببینم کسانی که از یک هتل، هاستل یا محل اقامی استفاده کردند، چه نظری درباره‌ش داشتند. اون وقت متوجه می‌شم که مثلاً فلان هتل چهارستاره در استانبول، کارکنان بی‌ادبی داره یا هفته پیش، کولر اتاق شماره ۳۰۵ خراب بوده و هتل نه تعمیرش کرده و نه اتاق مسافر رو عوض کرده. این طوری می‌شه تصمیم بگیرم که پولی که دارم خرج می‌کنم حروم نمی‌شه. این فرهنگیه که ما از اون به عنوان «تکریم ارباب رجوع» یا «مشتری‌مداری» در ایران نام می‌بریم اما کمتر بهش عمل می‌کنیم. بگذریم…

گوگل سال‌هاست داره داده جمع می‌کنه. همیشه هم سعی کرده که این داده‌ها رو تبدیل به اطلاعات ارزشمند کنه. تقریباً تمام این اطلاعات رو ما کاربران تولید می‌کنیم. گوگل سعی می‌کنه تا این اطلاعات رو به شکل قابل مصرف در بیاره و ارزششون رو مضاعف کنه و دوباره بهمون عرضه کنه. جریان «گوگل جا» هم همینه. رستوران، سینما، موزه، دانشگاه، گل‌فروشی، بقالی و خلاصه همه جا رو می‌شه توی این سرویس بررسی کرد. از طرفی دوستاتون رو هم می‌تونید در این سرویس اضافه کنید تا به هم کمک بیشتری کرده باشید. حدس من اینه که این سرویس یه جورهایی به سرویس جست‌وجوی اجتماعی گوگل که چندی پیش راه افتاد متصل بشه.

ادامه

پرواز ارزان را به خاطر بسپار

بعضی وقت‌ها سایت‌هایی پیدا می‌کنم که شاید چندان به درد داخل ایران نخوره، اما مطمئنن برای اون دسته از شما که امکان خرید الکترونیک رو دارید، خیلی هم مفیده.

برای من که خیلی وقت‌ها مجبورم برای کارم سفر کنم یا گاهی تصمیم می‌گیرم که یک توک پا به دور و برم سر بزنم، بلیت ارزون برای هواپیما، حکم طلا رو پیدا می‌کنه. این جور وقت‌ها می‌رم سراغ موتورهای جست‌وجویی که بین بانک‌های اطلاعاتی شرکت‌های هواپیمایی جهان می‌گردند و ارزون‌ترین‌ها رو فهرست می‌کنن. تا چند وقت پیش از سایت Last Minute استفاده می‌کردم اما یکی از همکارهام یه وب‌سایت دیگه رو معرفی کرد که امکاناتش خیلی بهتر بود و حتی بانک اطلاعاتی سایت لست مینت رو هم شامل می‌شد.

سایت dohop علاوه بر این که در مسیری که شما انتخاب می‌کنید، بهترین و ارزون‌ترین پیشنهادها رو ارائه می‌ده، بلکه توی صفحه اولش پیشنهادهای جالبی هم داره. در صفحه اول این سایت گاهی می‌تونید یک بلیت رفت و برگشت از لندن به اسلو در نروژ رو به قیمت ۱۰ پوند پیدا کنید (که البته در لحظه تغییر می‌کنه برای همین اسکرین‌شات گرفتم). اگر در نتیجه جست‌وجو روی لینک جزئیات یا details کلیک کنید، می‌تونید توضیحاتی رو بخونید که بهتون می‌گه این قیمت شامل مالیات پرواز هم هست یا نه. برای مثال پیشنهادهای امشب رو ببینید:

 

 

 

 

 

اما برای این که بدونید چقدر این قیمت ارزونه کافیه که یه مقایسه انجام بدین. من اگه بخوام با تاکسی لندن فاصله‌ای مثل سیدخندان تا پل رومی رو طی کنم باید چیزی حدود ۲۰ پوند کرایه بدم. کاری که من اغلب انجام می‌دم اینه که می‌رم توی این وب‌سایت و نگاهی به این پیشنهادها می‌اندازم و سعی می‌کنم بینشون یک مورد رو پیدا کنم که تارخش برام مناسب‌تره. بعد بر اساس اون تاریخ برای مرخصی اقدام می‌کنم.

جدا از این پیشنهادها می‌تونین از بخش جست‌وجوی بلیت استفاده کنید. نتیجه جست‌وجو در صفحه‌ای ظاهر می‌شه که از ستون سمت چپ این امکان رو دارید که نتیجه رو به صورت زنده فیلتر کنید. کافیه دسته‌های کنترلی مختلف رو که برای قیمت و زمان گذاشته شدند، حرکت بدین تا نتیجه جست‌وجو در آن تغییر کنه.

دوهوپ برای یافتن محل اقامت و کرایه خودرو هم خدمات مشابهی ارائه می‌ده. این سایت رو خودم خیلی دوست دارم و به شدت به افرادی که به پرواز نیازمندند، توصیه می‌کنم.

ونیز در طبقه سوم هتل

هنوز نتونستم زمان خوابم رو با لاس وگاس تنظیم کنم. تقریباً ساعت ۶ عصر به وقت اینجا در حال مرگ از بی‌خوابی هستم. این در حالیه که تازه وسط کارم. یه جورهایی عجیبه وقتی که اینجا امروزه، لندن و تهران فرداست. مدارکش هم موجوده.
به هر حال صبح دیروز بعد از خوردن صبحانه، راه افتادیم خارج از شهر و به سمت کوه رفتیم. قبل از اون هم وقتی که داشتیم توی فرودگاه می‌نشستیم، این موضوع رو متوجه شده بودم که این شهر وسط صحرا بنا شده. حالا داشتم به چشم می‌دیدم که تنها چیزی که تونسته این شهر رو شهر کنه و نگهداره پوله. برای این که از نظر آب و هوا، هیچ جذابیتی نداره. البته هوای آفتابی داره اما کلاً وسط یکی از پیرترین صحراهای دنیا بنا شده که چند صد میلیون سال از عمرش می‌گذره و البته یه جورهایی جنگل فسیل‌های دایناسورهاست.
به هر حال سر راهمون فقط خاک بود و یک سری گیاه‌هایی که از روی برگ‌هاشون می‌شد فهمید، چطوری دارن زندگی می‌کند. یک مقدار که به سمت کوه حرکت کردیم، برف روی زمین دیده می‌شد و هر چی بالاتر می‌رفتیم این برف‌ها بیشتر می‌شدند. تقریباً می‌شد گفت که از از یک نقطه صحرایی تا یک نقطه کوهستانی برف‌گیر با ماشین، نیم ساعت بیشتر راه نیست. و البته وسط صحرایی که آدم از گرما می‌پزه، می‌شه هوس اسکی کرد و به راحتی به یک پیست اسکی رسید!
تمام دیروز به فیلمبرداری گذشت. دو تا گروه شده بودیم. ما به این منطقه اومدیم تا بخش اجرای مجری‌ها رو فیلمبرداری کنیم و گروه دوم به پیش‌نمایش CES رفتن تا از بعضی وسایل جالبی که پیدا می‌کنن، فیلم بگیرن.
گروه ما تقریبا ساعت ۶ کارمون تموم شد و به گروه دیگه ملحق شدیم. یک جور مراسم مهمونی بود که در کنار پذیرایی از مهمون‌ها، شرکت‌ها هم بعضی از وسایلشون رو به نمایش می‌ذاشتن و توضیح می‌دادن. همه جور آدمی هم می‌شد اونجا دید. از بلاگر گرفته تا روزنامه‌نگاری که نابینا بود و با یک سری تجهیزات خاص داشت متن گزارشش رو تنظیم می‌کرد.
طبقه سوم هتل ونیزی که این پیش‌نمایش در اون برگزار می‌شد، ونیز شبیه‌سازی شده. یعنی میدان سنت مارکز ونیز رو می‌شه در ابعاد کوچیک اینجا دید. در واقع در یکی از طبقات میانی این هتل، جایی رو درست کردن که هم کنال آب داره که توش قایقرانی می‌کنن و هم بالای سرت آسمون رو اون قدر طبیعی بازسازی کردن که حتی ساعت بیولوژیک بدنت گول می‌خوره و نصف شب فکر می‌کنی،‌ ونیز رو در یک عصر بهاری تجربه می‌کنی. ما چند ساعتی رو اونجا نشستیم و شام خوردیم و به موسیقی کلاسیک زنده گوش کردیم. عکس‌های زیادی گرفتم که کم‌کم می‌ذارمشون توی فتوبلاگم. یه چند تا عکس هم با موبایل گرفتم که می‌تونین توی توییت‌پیک ببینینش. برای مثال این یکی از همین ونیزی که گفتم، بد نشده. این هم یه ویدئو از همین ونیز برای کسایی که دوست دارن بهتر فضا رو درک کنن.