خودروی پرنده، از گذشته تا حال

خودروی پرنده داستان هری پاتر را به خاطر دارید؟ دنیای خودروهای پرنده، برخلاف تصور جدید نیست. ساخت خودرویی که بتواند علاوه بر راندن در جاده، آسمان را زیر چرخ‌های خود ببیند، سال‌هاست که فکر مخترعان و تولیدکنندگان را به خود مشغول ساخته است.

3e1be365-b925-4c16-b905-528282a92df2_0150f8fa_image

در سال ۱۹۲۶ هنری فورد یک نمونه اولیه از هواپیمایی تک‌صندلی را به نام Sky Flivver به نمایش گذاشت. این پروژه دو سال بعد و پس از تلاش  برای شکستن رکورد مسافت پرواز به علت کشته شدن خلبان، متوقف شد. فلیور به طور کلی یک ماشین پرنده نبود اما توجه زیادی را در مطبوعات آن زمان به سوی خود جلب کرد. مردم با تصور آن که این هواپیمای کوچک پس از تولید انبوه به قیمتی معقول می‌رسد و چون خودرو در دسترس همگان قرار می‌گیرد، هیجان‌زده شده بودند.

???????????????????????????????

در سال ۱۹۴۰ هنری فورد پیش‌بینی معروفی کرد: «این حرفم یادتان بماند: ترکیب خودرو و هواپیما در حال آمدن است. ممکن است بخندید، اما خواهد آمد».

سال ۱۹۵۶ استودیو طراحی پیشرفته فورد، Volante را طراحی کرد. یک مدل مفهومی خودرو در ۳/۸ اندازه واقعی. سه پروانه داشت و هر کدام به طور جداگانه روشن و خاموش می‌شدند و این امکان را می‌دادند تا وسیله از زمین جدا شده و در هوا حرکت کند. در روز پرده‌برداری از طرح فورد اشاره کرد که روزی خواهد آمد که هر فردی در خانه‌اش یک خودروی پرنده داشته باشد.

داستان اما به اینجا ختم نشد. شرکت‌های بزرگ و افراد مستقل تلاش زیادی برای ساخت خودروهای پرنده کردند و نمونه‌های آزمایشی زیادی سر بر آورد. یکی از معروف‌ترین نمونه‌های قابل پرواز The Aerocar بود.

article-2343762-1A6094EE000005DC-491_634x377

اما نمونه‌های امروزی‌تر خودروهای پرنده چه هستند و چه امکاناتی دارند؟

آئروموبیل خودرویی است که در چند ثانیه به هواپیما تبدیل می‌شود. علاوه بر این که در یک گاراژ نسبتا معمولی جا می‌شود و در خیابان در کنار خودروهای دیگر حرکت می‌کند، سوختی جز بنزین معمولی ندارد. از طرفی هنگام صعود و فرود تنها چیزی که نیاز دارد چند صد متر زمین صاف و هموار است که حتی اگر پوشیده از چمن باشد، مشکلی نخواهد داشت.

am_foto_05

am_foto_02

آخرین نسخه آئروموبیل یعنی آئروموبیل ۳.۰ در اکتبر ۲۰۱۴ آزمایش‌های پروازی خود را با موفقیت پشت سر گذاشت. شاید این ویدئو بتواند به تمام پرسش‌های شما درباره این خودروی پرنده پاسخ دهد:

رقابت‌های ساخت هواپیماهای بدون سرنشین در ایران

نویسنده میهمان (مترجم): پویا آفاقی

خیلی وقت‌ها در ایران مسابقات مختلفی برگزار می‌شود که به علت کمبود اطلاع رسانی، بسیاری از علاقمندان از آن غافل می‌شوند. نمونه‌اش همین مسابقات ساخت پرنده هدایت پذیر از دور (پهپاد) یا همان هواپیماهای بدون سرنشین Unmanned Aerial Vehicle یا UAV است.

شروع این رقابت‌ها برمی‌گردد به سال ۱۳۸۵ که دانشگاه شریف اولین بار آن را در زمینه طراحی و عملکرد UAV در اندازه‌های کوچک و متوسط پایه‌گذاری کرد. این رقابت‌ها شامل سه سطح طرح‌های مفهومی، ساخت نمونه‌های بدون قابلیت پرواز و با قابلیت پرواز بود. در مرحله اول از میان ۶۵ تیم شرکت‌کننده ۲۰ تیم موفق شدند تا به مرحله نهایی برسند و گرچه این دوره برنده‌ای در پی نداشت اما دو تیم از دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران به طور مشترک مقام دوم را کسب کردند.
بعد از اینکه سری اول مسابقات با استقبال مواجه شد، تصمیم گرفته شد تا برای سال‌های بعد آن را توسعه دهند و در رده‌های مختلف و با قوانین جدید برگزار کنند. این رده‌ها عبارت‌اند از:

 

۱) آینده‌پروازان (ویژه دانش‌آموزان دبیرستان)
دانش‌آموزان باید بکوشند تا با الهام از طبیعت، مشکلات و نیازهای فنی، پروژه خود را حل کنند. به عنوان مثال با مطاله الگوی پروازی پرندگانی که قادرند با سرعت بسیار آهسته پرواز کنند. به این شیوه کاری «بیونیک» گفته می‌شود و بهترین تحقیقات و مقاله‌ها برنده خواهد شد.

ادامه

مشاهده ترافیک زنده پروازها در دنیا

چند وقت پیش سایتی رو معرفی کرده بودم که با استفاده از اون می‌شد ترافیک زنده دریایی در دنیا رو نگاه کرد. این که چه کشتی کجاست. خیلی پیش‌تر از اون هم سایت دیگری رو معرفی کرده بودم به نام Flight Stats که به درد کسب اطلاعات پرواز می‌خورد. اما یک سایت جالب دیگه هم هست که کلی اطلاعات درباره پروازها رو می‌شه اونجا پیدا کرد.

Flight Radar 24 وب‌سایتی هست که می‌تونید توش هواپیماها، نوعشون، مبدأ و مقصدشون، شماره پرواز و حتی سرعتشون رو ببینید. این همون اطلاعاتی هست که هنگام پرواز روی نمایشگر روبه‌روتون در هواپیما نمایش داده می‌شه. اما حالا می‌تونین همه‌ش رو روی یک نقشه ببینید. با کلیک روی هر هواپیما می‌تونید اطلاعاتش رو در ستون سمت چپ مشاهده کنید. در عین حال روی نقشه مسیر پرواز هم مشخص می‌شه و معلومه که فرودگاه مبدأ کجا بوده.

 

بالای سایت یک سری لبه وجود داره. اگه برید روی Planes، فهرستی از پروازها رو نشون می‌ده. با کلیک روی دکمه انتهای هر خط می‌شه روی نقشه دیدش. در بخش تنظیمات هم می‌تونید هوایماها روبر اساس رادار یا نوعشون فیلتر کنید تا فقط اونهایی رو ببینید که دوست دارید.

قبل از این که مطلب رو تموم کنم، این رو هم اضافه کنم که اطلاعات همه رادارها در این سایت دیده نمی‌شه. برای مثال خبری از هواپیماهای داخل ایران نیست اما تا دلتون بخواد روی اروپا ترافیک مشاهده می‌شه. از گوشه سمت راست و بالای سایت هم می‌تونید در ماشین زمان به عقب برگردید.

سایت یه اپلیکیشن آیفون و آی‌پد هم داره که نسخه رایگانش از اینجا در دسترسه و نسخه پولیش با امکانات بیشتر و فناوری واقعیت افزوده از اینجا.

پرواز ارزان را به خاطر بسپار

بعضی وقت‌ها سایت‌هایی پیدا می‌کنم که شاید چندان به درد داخل ایران نخوره، اما مطمئنن برای اون دسته از شما که امکان خرید الکترونیک رو دارید، خیلی هم مفیده.

برای من که خیلی وقت‌ها مجبورم برای کارم سفر کنم یا گاهی تصمیم می‌گیرم که یک توک پا به دور و برم سر بزنم، بلیت ارزون برای هواپیما، حکم طلا رو پیدا می‌کنه. این جور وقت‌ها می‌رم سراغ موتورهای جست‌وجویی که بین بانک‌های اطلاعاتی شرکت‌های هواپیمایی جهان می‌گردند و ارزون‌ترین‌ها رو فهرست می‌کنن. تا چند وقت پیش از سایت Last Minute استفاده می‌کردم اما یکی از همکارهام یه وب‌سایت دیگه رو معرفی کرد که امکاناتش خیلی بهتر بود و حتی بانک اطلاعاتی سایت لست مینت رو هم شامل می‌شد.

سایت dohop علاوه بر این که در مسیری که شما انتخاب می‌کنید، بهترین و ارزون‌ترین پیشنهادها رو ارائه می‌ده، بلکه توی صفحه اولش پیشنهادهای جالبی هم داره. در صفحه اول این سایت گاهی می‌تونید یک بلیت رفت و برگشت از لندن به اسلو در نروژ رو به قیمت ۱۰ پوند پیدا کنید (که البته در لحظه تغییر می‌کنه برای همین اسکرین‌شات گرفتم). اگر در نتیجه جست‌وجو روی لینک جزئیات یا details کلیک کنید، می‌تونید توضیحاتی رو بخونید که بهتون می‌گه این قیمت شامل مالیات پرواز هم هست یا نه. برای مثال پیشنهادهای امشب رو ببینید:

 

 

 

 

 

اما برای این که بدونید چقدر این قیمت ارزونه کافیه که یه مقایسه انجام بدین. من اگه بخوام با تاکسی لندن فاصله‌ای مثل سیدخندان تا پل رومی رو طی کنم باید چیزی حدود ۲۰ پوند کرایه بدم. کاری که من اغلب انجام می‌دم اینه که می‌رم توی این وب‌سایت و نگاهی به این پیشنهادها می‌اندازم و سعی می‌کنم بینشون یک مورد رو پیدا کنم که تارخش برام مناسب‌تره. بعد بر اساس اون تاریخ برای مرخصی اقدام می‌کنم.

جدا از این پیشنهادها می‌تونین از بخش جست‌وجوی بلیت استفاده کنید. نتیجه جست‌وجو در صفحه‌ای ظاهر می‌شه که از ستون سمت چپ این امکان رو دارید که نتیجه رو به صورت زنده فیلتر کنید. کافیه دسته‌های کنترلی مختلف رو که برای قیمت و زمان گذاشته شدند، حرکت بدین تا نتیجه جست‌وجو در آن تغییر کنه.

دوهوپ برای یافتن محل اقامت و کرایه خودرو هم خدمات مشابهی ارائه می‌ده. این سایت رو خودم خیلی دوست دارم و به شدت به افرادی که به پرواز نیازمندند، توصیه می‌کنم.

مستند تعقیب و گریز یوفو در آسمان تهران

یکی از محبوب‌ترین مجله‌های دوران کودکی‌ام دانستنیها بود. اولین بار چهارم ابتدایی بودم (سال ۶۲) که دیدمش و برای من جذاب‌ترین مطالب، آنهایی بود که درباره موجودات فضایی بودند. آن روزها چقدر دسترسی مستقیم به اطلاعات کم بود. اما حالا وقتی توی اینترنت دنبال یک موضوع می‌گردی آن‌قدر از اطلاعات بمباران می‌شوی که تا به خودت می‌آیی می‌بینی که ساعت‌هاست داری می‌خوانی و می‌بینی و باز هم تمام نمی‌شود. امشب یاد آن دوران و آن مطالب افتادم و رفتم سراغ یوتیوب و با کلمات iran و ufo جست‌وجو کردم.‌ نتیجه جست‌وجو من را به ویدئوهای زیادی رساند که تعدادی از آنها واقعاً دیدنی بودند. یکی از دیدنی‌ترینشان، مستندی است به نام شکارچیان (جویندگان) یوفو یا UFO Hunters که به ماجرای تعقیب و گریز خلبان جعفری در آسمان شمیران در سال ۱۹۷۶ می‌پردازد. یک فیلم مستند خوب همراه با گفت‌وگو با این خلبان و بازسازی صحنه‌های تعقیب و گریز، تصاویر واقعی از برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و اسناد و مدارک دیگر. بهتان توصیه می‌کنم این مستند را ببینید.
لینک‌های ویدئو:
قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم، قسمت چهارم، قسمت پنجم

ادامه

بیزنس کلاس

دیشب تا صبح گرفتار پرواز بودم و برای اولین بار کلاس کارمان در حد بیزنس‌کلاس زد بالا. اما به نظرم این بخش بیزنس کلاس هیچ چیز اضافه‌ای ندارد به جز یک مستراح مجزا، یه کمی فضای بیشتر برای دراز کردن پا و یک نمکدان و فلفل‌دان اضافی در ظرف غذا. عوضش یک مشت آدم نشسته‌اند که هفتاد درصدشان (این آمار در طی یک نظرسنجی شخمی به دست آمده است) دچار یک نوع غرور کاذب هستند و تصور می‌کنند که یک جورهایی نصف هواپیما را (این هم از آن دست آمارهایی هست که گفتم) خریده‌اند. میهماندارن گرامی هم در توهم این هستند که این بخش را تبدیل به هتل کرده‌اند.
اما بخش مزخرف هر سفری اینه که اگر صبح زود برسی باید چند ساعت بمونی منتظر چک اوت یه مسافر تا بشه یک اتاق بدن بهت و کپه مرگت رو یه جایی پهن کنی.
تازه از خواب پا شدم. بنابراین این بود انشای امروز من. یه چند هفته‌ای صدای ما را از غربت می‌شنوید.

تو آسمونا دنبالت می‌گشتم، رو وب پیدات کردم

Flight Trackerهفته‌نامه چلچراغ– چقدر با اینترنت آشنا هستیم؟ شاید بهتر باشد به جای این سؤال بپرسم چقدر از اینترنتی که با آن آشنا هستید، به درستی استفاده می‌کنید؟
استفاده از اینترنت یک هنر است. شاید این اغراق باشد اما واقعاً حقیقت دارد. این‌که در جواب هر سؤالی که با «سایتی رو می‌شناسی که…» شروع شود، بی‌دغدغه بگوییم که «بله وجود دارد».
بدون شک یکی از لذت‌بخش‌ترین کارها در اوقات فراغت، جست‌وجو به دنبال معادل‌های مجازی برای کارهای غیرمجازی است. این‌که چگونه به جای خواندن یک کتاب، دنبال نسخه الکترونیکی‌اش بگردم یا آن‌که به جای مراجعه به بانک برای پرداخت یک قبض آن‌را از طریق اینترنت پرداخت کنم، همیشه نقطه شروع خوبی برای وبگردی‌هایم است.
حالا هم می‌خواهم راهی را نشانتان دهم که با استفاده از یک سایت از آخرین وضعیت یک پرواز آگاه شویم. در واقع به جای زنگ زدن به اطلاعات پرواز یا مراجعه به سایت‌های پرشمار خطوط هوایی و چک کردن وضعیت یک پرواز، وضعیت فعلی هواپیما را روی نقشه مشاهده کنیم.

ادامه

سفرنامه استانبول ۱

Aya Soufiaخب اگه در جریان بوده باشید، یک هفته‌ای رو با دوستان رفته بودیم استانبول. حالا استانبول هم همچین جای خاصی نیست اما خب آدم به هر حال یه چیزهایی می‌بینه که با ایران متفاوته. این جور چیزها رو این جا می‌نویسم که یه جورایی هم سفرنامه باشه هم خاطره‌نویسی.
پرواز اونُرایر ترکیه از فرودگاه امام خمینی بود به سمت استانبول. همون اولش که نشستیم توی هواپیمای ایرباس طبق معمول همه گرمشون شد. به خصوص خانوم‌های ایرانی که در اولین حرکت فرهنگی کشف حجاب کردند و موها رو ول دادن. مدت پرواز سه ساعت بود و میهمانداران گرامی هم زورشون می‌اومد انگلیسی حرف بزنند. انگار همه عالم موظف هستند که ترکی بلد باشن. ما هم چون ناهار نخورده بودیم هی منتظر بودیم که یه ناهار حسابی بزنیم تو رگ. یه چیزی تو مایه‌های کباب ترکی و این جور چیزها اما معلوم شد غذا کلاً تشکیل شده از یک ظرف سالاد به عنوان پیش‌غذا و یک ظرف فرنی به عنوان دسر و غذای اصلی هم یک تکه نون کوچولو بود و خلاصه زهی خیال باطل.
خلاصه رسیدیم به فرودگاه آتاتورک و جل‌الخالق چه فرودگاه گل و گشادی هم بود. از همه ملیت‌ها هم می‌شد توش پیدا کرد. به نظر من هیچ کجا مثل یک فرودگاه بین‌المللی یه شهر توریستی نمی‌تونه واسه آدم جذاب باشه. ژاپنی، آلمانی، سوئدی، اسرائیلی و خلاصه از همه رنگ توی فرودگاه می‌لولیدند و هیچ کدوم هم با هم مشکل نداشتند. به محض این که از گذرنامه‌ها کنترل شد و از مرز فرودگاهی گذشتیم رفتیم فری‌شاپ و یه خورده خرت و پرت خریدیم و رفتیم هتل گُلدن هورن. بر خلاف انتظار هتلمون خوب بود و توی منطقه‌ای بود که به قسمت‌های باستانی مثل مسجد سلطان احمد و مسجد ایاصوفیه نزدیک بود و می‌شد با پای پیاده ده دقیقه‌ای رسید بهشون از طرف دیگه هم پنج دقیقه طول می‌کشید تا برسیم به اسکله. البته استانبول شهری هست که روی هفت تا تپه بنا شده و به خاطر موقعیت تاریخی که داشته تقریباً همه جاش باستانیه.

ادامه