جشنواره وب، وپ و نشریات الکترونیک

پنجشنبه عصر رفتیم به سالن میلاد، محل برگزاری اولین جشنواره وب، وپ و نشریات الکترونیک. محلی که برای غرفه وبلاگ‌نویسان تدارک دیده شده بود، فضایی بود به شکل یک مستطیل ۱۰ در ۱۵. اما هیچ خبری از در و دیوار غرفه نبود. ما مونده بودیم که چطور به نصاب‌های پارتیشن‌بند بگیم که دیوارهای غرفه رو واسمون بکارن. به هر کی هم که می‌گفتیم، جواب می‌داد که به من مربوط نیست (این هم از گرفتاری‌های یک غرفه رایگان).

بگذریم از اینکه رئیس و دبیر جشنواره واقعاً هر کاری که از دستشون بر‌می‌اومد برامون انجام دادن اما نهایتاً با تعدادی از بچه‌ها مجبور شدیم که تا ساعت ۴ صبح اونجا بمونیم، بلکه بتونیم یه سر و شکلی به غرفه بدیم. همون شب به چند تا از بچه‌ها زنگ زدیم تا بیان کمک و بر و بچه‌های کافه بلاگ رو هم خبر کردیم تا وسایلشون رو جمع و جور کنن و بیان. خلاصه حکایت گرفتن کامپیوتر برای غرفه و میز و صندلی هم حکایتی بود هفتاد من کاغذی.

از اونجا که رفتیم بیرون (یعنی تا وقتی که انداختنمون بیرون)، تازه اومدم خونه و دو، سه ساعتی خوابیدم. ساعت هشت و نیم صبح هم از خواب پا شدم تا برم نمایشگاه بلکه بتونیم با بچه‌ها یک خط اینترنت برای غرفه جور کنیم. خلاصه میز و صندلی‌ها رو چیدیم (تنها چیزی که برای پر کردن یه غرفه ۱۵۰ متری داشتیم، همین میز و صندلی بود).
روز جمعه هم یه سر بودیم و هزار سودا. باید حواسمون جمع می‌بود به همه جا. امروز هم نتونستم برم اونجا اما فردا اونجا خواهم بود.

چند تا چیز

۱- یک بار درباره وبلاگ‌هایی از نوع دولتی نوشته بودم و توی اون نوشته اشاره کرده بودم که وبلاگی رو از یکی از دولتمردای ایرونی پیدا کردم که فعلا در حال طراحیه. خب منظورم وبلاگ وب‌نوشت بود که آقای ابطحی توش می‌نویسه. آقای ابطحی نوشته که مدت‌هاست وبلاگ می‌خونه. به نظر من این می‌تونه خیلی خبر جالبی باشه. به هر حال دولتمردای ما اگه به این کار رو بیارن، قطعاً می‌تونن اخبار صحیح‌تری از افکار و عقاید ایرانی‌های داخل و خارج به دست بیارن. نوشتن درباره این وبلاگ در حال حاضر شاید کار درستی نباشه و بهتره که کمی صبر کنیم تا ببینیم که محتوای اون به چه سمتی می‌ره. اما این وبلاگ اگه یه نظرسنجی هفتگی داشته باشه، مسلماً می‌تونه مثمر به ثمرتر باشه برای آقای ابطحی. نظرسنجی‌هایی با عناوین «آیا شما در انتخابات شرکت می‌کنید»، «آیا با فیلترینگ در اینترنت موافقید» و… هم می‌تونه دریافت خوبی از نظرات مردم به ایشون بده و هم به علت اینکه وبلاگ آقای ابطحی قطعاً خوانندگان زیادی از بین همکاران و دولتمردای دیگه خواهد کرد، می‌تونه به نوعی تریبون نظران مردم باشه برای اعلام به این جنابان. راستی چرا این وبلاگ لینک ثابت به هر مطلب نداره؟
۲- از فردا (جمعه)، اولین جشنواره وب، وپ و نشریات الکترونیک در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی برگزار می‌شه. بلاگرهای ایرونی هم اونجا یک غرفه دارن. برای هماهنگی بیشتر درباره حضور در این غرفه، سه‌شنبه جلسه‌ای داشتیم با دوستان در کافه بلاگ که جزئیات بیشتر اون رو می‌تونین اینجا بخونین. از همه وبلاگ‌نویسایی که می‌تونن بیان، دعوت می‌کنیم که تشریف بیارن. تو این غرفه قراره که از دوستانی که مجلات الکترونیک می‌نویسن، دعوت شده برای پرسش و پاسخ. ضمن اینکه ارائه‌های مختلف و متنوعی هم درباره وبلاگ بصورت مقاله صورت می‌گیره.
۳- روز یکشنبه یک جلسه گفتگو داشتیم با دکتر یونس شکرخواه. جلسه خیلی جالبی بود که توش از همه چیز مخصوصا وبلاگ‌ها صحبت به میون اومد. جزئیات این گفتگو، به زودی منتشر می‌شه. درباره این جلسه هم یه چیزایی اینجا نوشته شده که اگه بخونین بد نیست. اگه هم نخونین خیلی بده، حتی از پیتزا هم بدتره.

قوانین جدید راهنمایی و رانندگی

|قوانین جدیدی که هیأت وزیران دولت ایران برای جرایم تخلف‌های رانندگی در نظر گرفته از جهات بسیار زیادی قابل تأمل هستش. از این سری قوانین هر سال توی کشورمون گذاشته می‌شه اما تصویب قوانین این چنینی یک طرف و مسایل مربوط به اجراش طرف دیگه. حتما یادتون هست که بارها قوانینی تصویب شده از قبیل عدم توقف ماشین‌ها در اطراف میادین، اجبار بر بستن کمربند برای سرنشینان جلوی ماشین، تعویض پلاک و هزار و یک چیز دیگه. هیچ‌کدومشون هم بیشتر از یک سال رعایت نشدن. البته اون هم با زور و از این حرف‌ها. بعدش همون آش شد و همون کاسه. خیلی از مسافرکش‌ها به بهانه این که مجبورن جلوی ماشین فقط یک نفر رو سوار کنن، قیمت‌ها رو افزایش دادن و بعد از چند وقت دوباره جلوی ماشین دو نفر سوار می‌کردن و کرایه‌ها رو هم دوباره کم نکردن. و اما توی این قوانین جدید، یه سری جریمه هم برای عابر پیاده در نظر گرفته شده. فقط من موندم که برای جریمه کردن عابرها می‌خوان چه کنن؟ می‌خوان به همه ملت پلاک تردد بدن که هر کی خلاف کرد شماره پلاکش یادداشت بشه؟ یا قراره همه کارت شناسایی به همراه داشته باشن؟ شاید هم ملت خلافکار رو می‌خوان ببرن اداره راهنمایی رانندگی و بخوابوننشون تو پارکینگ؟ حالا همه اینها به درک. بیچاره پسرایی که قراره ازدواج کنن. لابد از این به بعد باید خلافیشون رو هم تسویه کرده باشن، تا بهشون زن بدن.

با رنگ‌های ناهماهنگ

به شماره افتاده نفس‌های نیمه‌شب مشترک
و زنگ‌هایی که بی‌وقت در گوشَت آواز می‌خوانند
با آوایی که هیچ‌گاه لالایی نبوده
مردمکانت را به شمال سوق می‌دهد
چقدر مضحک است
قافیه‌های پرتاب
…… با رودخانه‌ای که از گوش‌هایم جاریست

شمارش معکوس

۴- بالا بری، پایین بیای باز من می‌گم که پزشکی خوندن تو این مملکت از همه رشته‌های دیگه سخت‌تره. فکرشو بکنین بعد از ۱۲ سال درس خوندن تو مدرسه و بعدشم کلی خرخونی، قبول می‌شی تو همچین رشته‌ای، بعدشم هفت سال آزگار مخ خودتو کار می‌گیری تا پزشک بشی. تازه اول راهی، می‌بینی که یه دکتر عمومی شدی که هنوز دستت به هیچ کجا بند نیست. باید بری سربازی. سی سالت شده و هنوز درآمد خاصی نداری. پریشب رفته بودم خونه عمه‌م اینا. دیدم این پسرعمه گرامی که بیشتر با هم رفیقیم تا فامیل، باز نشسته داره درس می‌خونه که مثلاً تخصص قبول بشه. هیچ امیدی هم نداره برای قبولی. اینجاست که فکر کردم که چه شانسی آوردم که تو رشته کامپیوتر ادامه تحصیل دادم. آخه من هم دیپلمم علوم تجربی بود. مثل خیلی از رفقام که حالا پزشک هستن، من نرفتم تو رشته‌های تجربی توی دانشگاه ادامه تحصیل بدم. حالا باز اوضاع اونایی که رفتن دندانپزشکی خوندن بهتره. با اینکه زحمتشون خیلی کمتر بوده. حداقلش زودتر به پول رسیدن. عجب معضلی شده این به پول رسیدن بعد از تحصیلات.
۳- مدتهاست که یه وبگردی حسابی نکرده بودم. و این است حاصل نیم ساعتی گشت و گذار منتها از نوع فرانسویش:
یکی از پاریس دوازدهم:
آن که بر برف قدم نهد
رد پایی به جای میگذارد
که آدمی را به تعقیب خویش
ترغیب میکند ..
اینجا فرانسه همه چیز خاکستری
همه چیز را بردارید، من ترجیح می‌دهم بروم …
من می‌توانم روحم را هم با شیطان معامله کنم
گمانم اهل معامله است
راستش اینجا همه چیز قابل معامله است …
۲- کارکرد واژگان لطیف در رسانه‌هاهم برای خودش حکایتیه که البته در صدا و سیمای ما به شدت رعایت میشه. البته با قواعد خاصی. مثلاً به یک نمونه از این تلطیف میشه اشاره کرد: دیروز در عملیاتی انتحاری در نوار غزه که به یک رستوران صورت گرفت، ۲۴ تن از صهیونیست‌ها به هلاکت رسیدند. اقدام تلافی جویانه رژیم صهیونیستی با حمله به مناطق مسکونی فلسطینیان صورت گرفت که در این تهاجم یک فلسطینی شهید و ۳ تن دیگر مجروح شده و دو واحد مسکونی فلسطینیان نیز تخریب گردید.
راستی این اسرائیلی‌ها چه علاقه‌ وافری به شهید کردن فلسطینی‌ها و تخریب خونه‌های مسکونی اونها دارنا.
۱- جمله معترضه: دخانیات عامل اصلی سرطان و برای سلامتی زیان آور است. قطران ۷ میلی‌گرم، نیکوتین ۶/۰ میلی‌گرم.

مرگ در بعد از ظهر

«اگر مردی، از پشت آن درخت بیا بیرون تا مخت را داغان کنم لویی.»
«تو جگر نداری ماشه را بکشی.»
«جگر دارم این هوا، از مغز تو گنده‌تر.»
«تونی! تو مغزت اندازه فندق است.»
بنگ!
«… یکی دیگر…!»
بنگ!
«لویی! تونی! شام!»
«آمدیم، مامان!»
پری سیلا مین‌تلینگ – کوتاه‌ترین داستان‌های کوتاه جهان، ۵۵ کلمه

هایکو، رقص ایرلندی و شب هزار و یکم

– ای حلزون!
از کوه فوجی بالا برو
اما آهسته، آهسته!
چند شب پیش که خونه این دوست عزیز بودم، دوباره این شعر رو توی یک کتاب درباره هایکو دیدم. هنوز که هنوزه داره تو مخم بالا و پایین می‌پره. البته اعتراف می‌کنم که همه اینها بهانه‌ای بود برای این که به این دوستم که تازه وبلاگ‌نویس شده لینک بدم!
– چند وقتیه که یه سی دی به دستم رسیده از رقص ایرلندی. این رقص ایرلندی به خاطر ویژگی‌هایی که داره بسیار منحصر به فرده. در نظر بگیرید سازی رو (در این ساز کفش‌های پاشنه فلزی هستند) که با حرکات متعدد پا ریتم خاصی رو به موسیقی سازهای دیگه اضافه کرده. در عین حال نواختن این ساز یا همون کفش احتیاج به آمادگی بدنی وحشتناکی داره. ماهرترین فردی رو که من تا حالا تو این رقص دیدم، Michael Flatley هست. این سی دی هم مربوط به اجرایی بود که تو هاید پارک لندن داشتن با نام Feet Of Flames. از ویژگی‌های اجراهای این گروه، داستانی بودن رقص‌هاشونه و برای اجراهای خودشون دکورهای عظیم و بسیار زیبایی رو در نظر می‌گیرن. اینجا یه توضیح کامل به همراه عکس‌های جالبی از کارهای این گروه هست که بد نیست یه نگاهی بهش بندازین. این هم نتایج جست‌وجوی گوگل درباره این کنسرت که عکس‌های جالبی رو شامل می‌شه.
– دوهفته‌نامه الکترونیکی شاتوت توی شماره جدیدش متن یه گفتگوی خودمونی رو که حدود دو هفته پیش توی کافه‌بلاگ درباره کتاب داشتیم رو منتشر کرده. شبه‌مصاحبه‌ای که من و سامان و وحید با این دوستان داشتیم، گرچه کمی غلط املایی و جابجایی مطالب داره ولی حاوی پاسخ خیلی از سؤالاتیه که بارها درباره کتاب ازمون پرسیده شده. اینجا هم یک یادداشت دیگه درباره کتاب هست.
– خلاصه شنبه تونستم نمایش شب هزار و یکم بیضایی رو با کمک یه دوست خوب ببینم. درباره این نمایشنامه که نمی‌تونم خیلی حرف بزنم فقط می‌گم که اجرایی رو که من دیدم عالی بود. جمعه آخرین اجرای عمومی بود و شنبه هم قرار بر این بود که یک اجرای ویژه برای هنرمندان داشته باشن که این دوستمون کمک کرد که یه جورایی ما هم قاطی پاطی بین اونا بریم تو. سالن خیلی کوچیک بود واسه اون همه جمعیت. این بود که من یه جایی بین زمین و هوا آویزون بودم. پینک فلویدیش عزیز یکی از وبلاگنویس‌هایی بود که من موفق به زیارتش شدم فقط نمی‌دونم شیده چطوری رفت اون ردیف‌های جلو جلو نشست در حالی که من تقریباً از سقف آویزون شده بودم. هر چی باشه من خیلی پرتابل‌تر هستم تا اون D:

برگردون ۲

ایسنا– خاتمی از رأی اعتماد به وزیر پست تشکر کرد.
برگردون- نمایندگان هم از رسیدگی به مشکلات مخابراتیشون تشکر کردند.
Iritn– حمله یک هکر به بانک مسکن انگلیس.
برگردون- یک مسؤول بانک مرکزی ایران: حمله یک هکر به بانک مسکن انگلیس صحت ندارد که البته با با همکاری بازرسان بانک، نیروی انتظامی، دستگاه قضایی، نودال، امپکس، واحد سیار و بقیه برو بچز این هکر دستگیر خواهد شد.
ایسنا– دکتر اکرمی‌فر: تولی گری IT فرا بخشی است.
ایسنا– یک کارشناس مخابرات: متولی IT باید فرا سازمانی باشد.
برگردون- اظهارات کارشناسان ما فرا فکنی است.
خبرگزاری موج– پیام قدردانی وزیر پست و تلگراف و تلفن به رئیس مجلس شورای اسلامی.
برگردون- برخی منابع آگاه خبر داده‌اند که این پیام به صورت SMS بوده است.
ایلنا– وزیر پست: تلاش می‌‏کنم کمبودها را جبران کنم.
برگردون- من هم تلاش می‌کنم پاک یادم نره!
دنیای اقتصاد– بخشنامه رسمی‌ وزارت پست پس از استیضاح ناموفق: گل نفرستید و آگهی تبریک ندهید.
برگردون- بدون شرح!!!
جام‌جم– تنها ده درصد از وبلاگ‌ها به سایت های خبری مشهور لینک می‌دهند.
برگردون- و تنها ده درصد از روزنامه‌های ایران منابع اخبار وبلاگی خود را ذکر می‌کنند.
ایسنا– معتمدی: فیلترگذاری باید قانونمند باشد.
برگردون- قانون: فیلتر شدن نسبت مستقیمی با نقطه جوش مسؤولین دارد که طبق فرمول زیر اثبات می‌شود:

F= n×B , n#0,1 , F=Filter B=Boling Point

ایسنا– مناقصه طرح پارک نرم‌افزار و فناوری اطلاعات تهران.
برگردون- فروشندگان محترم CDهای مجاز و غیرمجاز می‌توانند با در دست داشتن کپی صفحه اول شناسنامه در این مناقصه شرکت کنند.

کلوز آپ

و در بامدادی خاکستری دخترک می‌دوید. سنگینی مضاعف شدن زیر پوستش آرام آرام جا باز می‌کرد. برگ‌های زرد بوی ماسه‌های ساحلی را تازه تجربه می‌کردند. دریا خودش را استفراغ می‌کرد. لختی ایستاد. نفسی گرفت و با موج‌ها رفت. بکارتش گم شده بود…

اسب‌های تروآ یا Trojan Horses

یکی از جالب‌ترین بازی‌هایی که یک هکر به آن علاقه‌مند است، متقاعد کردن یک کاربر برای نصب برنامه‌ای خاص بر روی کامپیوتر است که در حالت عادی کاربر آن را نصب نمی‌کند. این مسأله گاهی از روش‌هایی صورت می‌گیرد که مهندسی اجتماعی یا Social Engineering نامیده می‌شود. البته گاهی هم از راه‌هایی استفاده می‌شود که به کاربران بباوراند آن برنامه، ابزار مفیدی است.
در زیر «نقاب» این ابزار به ظاهر مفید، همواره آسیب جدی و یا حداقل یکی از اشکال نامطلوب مزاحمت وجود دارد.

ادامه

آلیس در سرزمین عجایب

از نخست آینه بود یا که من، یا که تو؟ دیده بودمت بارها، اما هیچگاه این گونه ویرانگر نبودی! هنوز هم ندانسته‌ام… تو تقلیدم می‌کنی یا من تو را؟ گویی که هزاران ریسمان ابریشمین را به خود بسته‌ایم… همچون عروسکان خیمه‌شب بازی. هر کنشی، واکنشی و هر آمدی را پسامد. کسی چه می‌داند شاید آدم‌هایی هم زندگی می‌کنند آنجا و قاب آینه نیز دریچه‌ای‌ست به سوی آنان که هدایتمان می‌کنند و چه بیهوده می‌پنداریم که عکس خود را می‌نگریم!

چیزه

۱- خبرگزاری فارس: براساس برآورد دفتر اقتصاد کلان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی خطر فقر نسبی خانوار شهری در سال ۸۱ به قیمت‌های جاری حدود ۱۵۰ هزار تومان و خانوار روستایی ۸۱ هزار تومان پیش بینی شده است. به نظر می‌رسه که درصد زیادی از مردم، بالاخص قشر تحصیل کرده ما دور و بر این خط در حال گشت و گذارن. اکیداً بهشون توصیه می‌کنم که دور و بر این خط کشی‌ها نرن و بنابر قوانین از پیش تعیین شده راهنمایی رانندگی در بین خطوط حرکت کنن وگرنه جریمه می‌شن.
۲- برای دومین سالگرد وبلاگ‌های فارسی، ویژه‌نامه‌ای به همت ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات در حال تهیه هست. از دوستایی که می‌تونین در زمینه‌های گفته شده قلم بزنن، دعوت می‌شه که این اطلاعیه رو بخونن.
۳- راستی یه پست جالب هست اینجا از وبلاگ دیب‌دمینی، درباره راه‌های ترویج سادیسم. ۳۶ راه حالگیری رو اگه نخونین یه ریزه از عمرتون رو حتم بدونین که بر فناست.
۴- این رو هم ببینین. نگین خوشگل نشده که شاکی می‌شم. کار خودمونه.
۵- و اما شاهکار حسن سربخشیان تو این عکس رو اگه تو این شماره نیارم، خفه می‌شم. عکسی بسیار دیدنی از رئیس‌جمهور!