روبوکاپ ۲۰۰۹ اتریش

این چند وقت این قدر همه چیز شلوغ و بهم ریخته بود که تا میومدی چیزی بنویسی، یه اتفاق تازه می‌افتاد و نمی‌شد قبلی رو نوشت. به هر حال به نظر می‌رسه که همه چیز در ظاهر آروم شده اما اون زیر چه خبره خدا می‌دونه.
متأسفانه اخبار چندان خوب نبودن. کلی کشته و زخمی حاصل جریانات اخبر بود و البته کلی هم بازداشت‌شده. متأسفانه بینشون چند تایی دوست و آشنا و همکار هم دیده می‌شن که باعث تأسفه. کلاً بهتره من خفه‌خون بگیرم چون هر چی بگم مثل چند صد تا بیانیه‌ای می‌شه که همه دارن صادر می‌کنن و گویا به جایی هم بر نمی‌خوره.
این جمعه می‌رم اتریش. یه شهری به اسم گِراز (به آلمانی انگار می‌شه گریتس) که میزبان روبوکاپ ۲۰۰۹ هست و امیدوارم بتونم گزارش جالبی از اتفاقات اونجا تهیه کنم. اگه فرصتی بشه، بیشتر می‌نویسم درباره چیزهایی که اونجا می‌بینم.

سایت واحد مرکزی خبر هک شد

این روزها جنگ مجازی و بازار حمله‌های اینترنتی داغ شده. یکی از آخرین اونها هک شدن سایت واحد مرکزی خبره. اسکرین شات مربوطه رو ببینین:

IRIB News hacked

سایت به خاطر ترافیک زیاد مشکل داره و در صفحه اول این پیام رو می‌تونین بخونین:

 

به علت ترافیک بیش از حد برای دیدن سایت رسمی واحد مرکزی خبر (www.IRIBNews.ir) از لینک‌های زیر وارد شوید

اما هکرها به سایت نفوذ کردن و یک صفحه جدید ایجاد کردن و توش نوشتن:

برادر کشی تا کی؟
hacked by iran people
آقای احمدی‌نژاد تا کی باید شاهد این صحنه‌ها باشیم. جوان‌های مردم دارن یکی، یکی پر پر می‌شن. تا کجا می‌خواید پیش برید؟ به خاطر قدرت از آبروی مملکت گذشتید… حالا نوبت فرزندان این آب و خاکه. بعد از اون می‌خواید از چی بگذرید؟

پ.ن: لازم دیدم توضیحی بدم برای کسایی که توطئه توهم داره خفه‌شون می‌کنه. روی اسکرین‌شاتی که از صفحه هک‌شده گرفتم، آدرس وب‌سایت عصیان رو گذاشتم و متوهمان گرامی تصور کردن که من سایت واحد مرکزی خبر رو هک کردم! بی‌خیال بابا من رو چه به هک؟ توهم نزنین بابا جان. البته من خودم هم گاهی توهم می‌زنم. این روزها یه کم دوز توهم همه زده بالا. برای جلوگیری از سوءتفاهم‌های بیشتر آدرس وبلاگ رو برداشتم.

از جنبش آنالوگ تا جنبش دیجیتال

نمی‌دونم چقدر اخبار ایران رو از طریق شبکه‌های تلویزیونی و خبرگزاری‌های خارجی پیگیری می‌کنین، اما چیزی رو که من این روزها دارم می‌بینم، اینه که اتفاقات اخیر ایران تیتر اول بیشتر روزنامه‌های بریتانیاست و البته بیشتر از هر چیزی، استفاده معترضان از اینترنت و ابزارهای وب ۲٫۰ اونها رو تحت تأثیر قرار داده. تعجب اونها از این موضوع البته زیاد عجیب تیست برای این که خیلی از مردم عادی فکر می‌کنن که مردم توی ایران واقعاً شتر سوار می‌شن و وقتی می‌شنون که عده زیادی دارن از موبایل و توییتر و یوتیوب و فیس‌بوک استفاده می‌کنن، رسماً کفشون می‌بره.
هنوز هم خیلی از مردم ایران درباره اینترنت بسیار کم می‌دونن و البته بخش بزرگی از کاربران اینترنت در ایران از وجود و امکانات سایت‌هایی مثل توییتر بی‌خبرن اما به هر حال اختراع زاییده احتیاج است و هر کس به چیزی که نیاز داره، اختراعش می‌کنه.
از اونجایی که کاربران ایرانی همیشه لازم داشتند تا از روش‌هایی بتونن از فیلتر عبور کنن، تسلطشون برای عبور از انسداد سایت، بیشتر از خیلی‌ها توی دنیاست. اینجایی‌ها اصلاً نمی‌دونن فیلترشکن چیه. این موضوع احتیاج باعث می‌شه تا کاربران بیشتری در داخل ایران با سایت‌های وب ۲٫۰ و شبکه‌های اجتماعی و اشتراک فایل آشنا بشن. ۳۰ سال پیش انقلاب آنالوگ با استفاده از نوارهای کاست در ایران اتفاق افتاد و امروز نسل بعد دارن نسخه دیجیتالی اون رو با استفاده از فناوری‌های تازه‌تر، شبیه‌سازی می‌کنن. درباره این موضوع یه گزارش ساختم که توی برنامه امروز کلیک (لینک آینه) پخش خواهد شد.

حال همه ما خوب است، تو باور نکن

حالم خوبه؟ تو چطوری؟ من خرابم. چند روزه حالم خوش نیست. دلم خوش نیست. همه اتفاقات بد مثل خط‌های یه آهنگ تنظیم شده برای ارکستر دارن غمگین‌ترین موسیقی عمرم رو می‌نوازن.
۲۴ ساعت تمام کار کردم و نزدیک به ۴۰ ساعت نخوابیدم. قبلش قلبم نمی‌کشید، مخم هنگ بود. به خاطر یه چیز دیگه الان هم این اتفاقا شدن کاتالیزور برای این که وقتی بعد از این بی‌خوابی بیهوش می‌شم، نتونم بیشتر از ۴ ساعت بخوابم.
بوهای خوبی نمیاد. بوی دعوا میاد. بوی بحث. بوی خشونت. همه جا. حتی اینجا تو دل من. تو دل تو. دل تو؟ انصاف راستی یعنی چی؟ بی‌انصاف کیه؟ منم؟ تویی؟ اونه؟ کیه؟

مقایسه دو ویدئوی تبلیغاتی برای انتخابات ایران و آمریکا

این جریان استفاده از امکانات مجازی برای انتخابات داره روز به روز جالب‌تر می‌شه. کلیپ‌های ویدئویی هر روز بیشتر از روز قبل روی یوتیوب قرار می‌گیرن. امروز یه ویدئویی دیدم برای تشویق به رأی دادن که توش تعدادی از هنرمندان ایرانی جلوی یه پس‌زمینه سفید دلایل خودشون رو برای شرکت در انتخابات می‌گفتن و مخاطب رو به رأی دادن تشویق می‌کردن. تا جایی که من می‌دونم این ویدئو کاریه از مهدی کرم‌پور. اول این کلیپ رو ببینین:

ادامه

به بهانه آگهی فارسی سخنرانی زنده اوباما در یوتیوب

یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی که بعد از رئیس‌جمهوری شدن باراک اوباما صورت گرفته، تحول و جهش دولت الکترونیک در ایالات متحده آمریکاست. درباره این مسأله مقالات و مطالب زیادی هم نوشته شده. اما امروز کانال رسمی کاخ سفید در سایت یوتیوب، ویدئویی رو منتشر کرد درباره مسلمانان آمریکایی. البته نه به اون مفهومی که در ایران از اسلام آمریکایی رایجه. منظور مسلمان‌هایی که ملیت آمریکایی دارن.
نکته جالب برای من در این کانال این بود که این ویدئوها با زیرنویس‌های مختلفی منتشر شدن که یکی از اونها فارسیه. به عبارت دیگه شما می‌تونین این ویدئو رو با زیرنویس فارسی هم ببینین.
YouTube - The Whitehouse's Channel
نکته جالب دیگه اینه که امروز با ورود به سایت یوتیوب با یک آگهی متنی در بالای صفحه مواجه می‌شدین که درباره سخنرانی پرزیدنت اوباما در قاهره بود. این سخنرانی به طور زنده در کانال کاخ سفید در یوتیوب پخش شد و البته نکته جالب اینه که این آگهی متنی در ایران به فارسی دیده می‌شد.
همه اینها نشون‌دهنده اینه که در سیاست اوباما و تیمش، علاوه بر برنامه‌ریزی برای گفت‌وگوی مستقیم با دولتمردان ایران، توجه ویژه‌ای هست برای گفت‌وگوی مستقیم و بی‌واسطه با مردم و به خصوص کاربران رسانه‌های آزادتری مثل اینترنت.
حذف واسطه‌ها و رسانه‌هایی مثل رادیو و تلویزیون و مطبوعات که از لحاظ ماهوی یک‌طرفه هستن و توانایی تعامل رو ندارن و به اصطلاح اینتراکتیو نیستن، یکی از روش‌های جدیدیه که تنها از دست سیاستمداران جوان‌تر و البته به‌روزتر و طرفدار فناوری‌های نو برمیاد. کاری که باراک اوباما داره انجامش می‌ده در ادامه همون کاریه که هشت سال پیش و در انتخابات ریاست‌جمهوری سه دوره پیش ایالات متحده آمریکا آغاز شده و در حال حاضر به اوج خودش رسیده.
انتخابات فعلی ریاست جمهوری ایران، هم تقریباً جوی مشابه ۹ سال پیش آمریکا داره. شاید فاصله ما با فناوری روز دنیا یا بهتر بگم فرهنگ فناوری رو بشه همین هشت-نه سال یا با کمی اغراق یک دهه دونست. این فرهنگ باید زودتر توی ایران جا بیفته و تندتر به پیش بره تا شکاف بین مردم و دولتمردان کمتر بشه. کاری که با وبلاگ‌نویسی آقای ابطحی شروع شده و فعلاً رسیده به توییت کردن آقای کرباسچی.

 

ادامه