سایت برنا نیوز معرف حضورتون هست یا نه؟ انشاءالله که هست. برنا یا شبکه خبری جوانان ایران اسلامی که سایت سازمان ملی جوانان هست، برداشته این نوشته وبلاگم رو که دروغ سیزده بوده، جای خبر واقعی منتشر کرده اولش هم نوشته به گزارش سرویس دانش و فناوری برنا!
طبیعیه که وقتی این دوستان میان و بدون دقت و بدون ذکر منبع مطالب وبلاگها رو جای مطالب تولیدی جا میزنن و زحمت یک جستوجوی ناقابل رو هم به خودشون نمیدن، نتیجهش بهتر از این نمیشه.
اینه که تیتر میزنن: مدیر ارشد گوگل اعلام کرد زبان فارسی تا سال ۲۰۱۵ رتبه سوم زبانها در اینترنت را از آن خود میکند!
به هر حال چون ممکنه که خبر رو از روی سایت بردارن، عکسش رو اینجا گذاشتم که ببینین.
رسانه
آسیبشناسی «خوراک» سایتهای خبری فارسی
این روزها که به شدت به پیگیری اخبار از طریق خوراکخوان (فیدخوان- فیدریدر) گوگل معتاد شدهام، هم با وبلاگها و منابع خبری جدیدی آشنا شدم هم توانستم به راحتی به سایتهایی که مسدود شدهاند دسترسی داشته باشم (اگر نمیدانید فید و فیدخوان چیست اینجا را بخوانید). اما نکتهای که به نظرم رسید، نامنظمی برخی از خروجیهای rss، xml یا صورتهای دیگر فید در برخی وبلاگها و وبسایتها بود. برخی از این خروجیها تنها به یک تیتر یا حداکثر چند خط اول (لید) محدود شدهاند و امکان خواندن تمام مطلب فراهم نمیشود. شاید یکی از این دلایل تشویق خوانندگان به مراجعه به سایت اصلی برای ادامه مطالعه و عدم افت تعداد بازدیدکنندگان از سایت باشد.
با وضعیتی که در دسترسی به برخی سایتها موجود است، این امر غیرممکن به نظر میرسد. در حقیقت خوراکهای ناقص، تعداد زیادی از علاقمندان را از خواندن متن کامل محروم میکند. با توجه به اینکه موضوع تنظیم خبر به شکل هرم وارونه (فوکوس محتوا در بالای متن) به دلیل عدم آگاهی یا ویژگی رسانه در وبلاگها رعایت نمیشود، عملاً خواننده مطلب از طریق خوراکخوان هم از موضوع سر در نخواهد آورد و بدیهی است که با کلیک روی لینک برای مطالعه متن کامل، با صفحه دسترسی ممنوع مواجه میشود. شاید لازم است که دوستانی که آشپزیشان خوب است و تنظیم فید و پخت خوراک را به خوبی میدانند، فداکاری کرده و یک راهنمای گام به گام برای بلاگرها و وبسایتهای خبری بنویسند.
از میان خوراکهای تولیدی توسط رسانههای فارسیزبان برخی خوشمزهترند. اگر بخواهیم رسانههای خبری عمده فارسی خارج از ایران را بررسی کنیم، به این نتایج خواهیم رسید:
یک روز در گاردین؛ نظر آزاد!
هفتهنامه چلچراغ– لندن به طور قطع یکی از پایتختهای رسانهای دنیاست. روزنامهنگاری به مدرنترین شکلش در این شهر وجود دارد. تعداد روزنامههایی که به طور رایگان در سطح شهر توزیع میشود، روز به روز در حال افزایش است و این مسأله روزنامههای قدیمی و جدیتر را با مشکل رقابت در بازار رسانهای دچار کرده است.
روزنامه گاردین به عنوان یکی از مهمترین روزنامههای بریتانیا خوانندگان زیادی در سراسر دنیا دارد و این مدیون برنامهریزی دقیقی است که در تمام سطوح و بخشها وجود دارد. یکی از اولین چیزهایی که در این روزنامه توجهم را جلب کرد، اتاقی بود که اتاق مدرسه یا اِسکول روم نام داشت. طبق یک برنامه مشخص، دانشآموزان روزانه برای بازدید به مجموعه گاردین میآیند و در با اصول روزنامهنگاری آشنا میشوند. مربیان با استفاده از تجهیزات مدرنی که در این بخش قرار دارد، به آنها کمک میکنند تا در پایان بازدید، روزنامه دلخواه خود را منتشر کنند. در این میان گاردین هم ایدههای جالبی صید میکند. نتیجه هم که مشخص است. دانشآموزان با شیوه کار در روزنامه و گردش کار در چنین مجموعهای آشنا میشوند و در کنارش تغییری کلی در نگرش کلی اجتماع به رسانه صورت میپذیرد. این کارگاه آموزشی یک روزه باعث میشود تا عده بیشتری به کار کردن در رسانهها علاقمند شوند و روزنامههای دیواری مدارس و دانشگاهها کیفیتی بالاتر و حرفهای پیدا کنند.
گاردین دو تحریریه مجزا دارد که یکی برای نسخه آنلاین (سایت) و دیگری برای نسخه چاپی مشغول به کار هستند آن هم در ابعادی که قابل مقایسه با هیچیک از روزنامههای داخلی نیست. خوشبختانه امکان داشتم تا یک ساعتی با یکی از دبیران ارشد بخش آنلاین صحبت کنم و با شیوه کارشان از نزدیک آشنا شوم. ملاقاتی هم با سردبیر بخش وبلاگهای سایت گاردین داشتم. کمی هم هیجانزده شد وقتی که فهمید از خوانندگان وبلاگش هستم. در واقع تصور نمیکرد یک ایرانی بداند که گاردین وبلاگ هم دارد چه برسد به اینکه کسی وبلاگهایش را بخواند.
بلاگهایی که میخوانم، بلاگهایی که میخوانید
نظرسنجی برترین رسانههای سال ۸۵ تا پانزدهم فروردین در جریان است. ابتدا توصیه میکنم که کمتر از یک دقیقه وقت بگذارید و در این نظرسنجی یک دقیقهای شرکت کنید. دوم این که مهدی جامی عزیز پیشنهاد داده که وبلاگهایی که به عنوان برگزیده، در برترینهای رسانهای سال به انتخاب هفتسنگ انتخاب شدهاند، وبلاگهای دیگری را که شایسته میدانند، معرفی کنند. من هم البته با کمی تأخیر و به نوبه خودم وبلاگهای زیر را شایسته میدانم و فکر میکنم که نوشتههایشان بسیار خواندنی است. از جمله وبلاگهایی که دائماً میخوانم و البته از خواندنشان لذت میبرم. مسلماً وبلاگهای دیگری هم هستند که همیشه دوست دارم بخوانم و جایشان در این فهرست خالی است. وبلاگهایی که در زیر آوردهام البته به اندازه کافی شناختهشده هستند و نیازی به معرفی ندارند اما به نظرم آن قدر ارزشمند هستند که به عنوان یک خواننده از نویسندگانش سپاسگزاری کنم و خواندنشان را به دیگران هم توصیه کنم:
وبلاگ بزنم، فیلتر میشود! (گفتوگو با سعید ابوطالب)
هفتهنامه چلچراغ، نیما اکبرپور*- سعید ابوطالب یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. نمایندهای که قبل از این خبرنگار بوده و در کار رسانه. او طرح استفاده مدیریتشده از ماهواره را در مجلس دنبال میکند که طبق این طرح، سازمان صدا و سیما موظف است حداکثر تا شش ماه، با راهاندازی حداقل سه شبکه تلویزیونی با گستره کشوری، نسبت به دریافت و پخش همزمان آن دسته از برنامههای شبکههای ماهوارهای که مغایر با ارزشها و مبانی فرهنگ اسلامی و ملی نباشد، اقدام نماید. درباره اینترنت و ماهواره هچ کس را پیدا نکردم که مناسبتر از او باشد چرا که هم رسانه را به خوبی میشناسد و هم کسی است که از پشت پرده این اتفاقات و تصمیمگیریها با خبر است. این گفتوگو در خانه آقای ابوطالب انجام شد و در محلهای که او بیش از سی سال است ساکن آنجاست. خیابان ۱۷ شهرور.
اجازه بدهید من از یک خبر شروع کنم. گزارشگران بدون مرز اخیراً اعلام کردند که ایران یکی از ۱۳ کشور دشمن اینترنت است. به نظر شما این موضوع چقدر درست است؟
– من نمیدانم این واژه «دشمن اینترنت» چقدر علمی هست. من که تا حالا نشنیده بودم کشوری دشمن اینترنت محسوب شود. آن کسی که این تعریف را میکند، لااقل شاخصههاش را هم ارائه بدهد. حالا صرف نظر از این که ما با مسأله فیلترینگ موافقیم یا مخالفیم. از طرف دیگر من یک خبر دیگر خواندم که ایران رتبه اول یا دوم را از لحاظ تعداد کاربران در اینترنت دارد. اگر فیلترینگ تا این اندازه محدودکننده بود، ما نباید تعداد زیادی کاربر میداشتیم. بنا بر این فکر میکنم این تعبیر قشنگی نیست درباره ایران.
ببنید تا جای که من اطلاع دارم، بحثشان نفوذ اینترنت نیست. شاخصههاشان برای این مسأله، تعداد و نوع سایتهای فیلترشده است. در این باره چه توضیحی دارید؟
– من معتقدم اول باید روی اصل فیلترینگ بحث کنیم که لازم است یا نه. به نظرم آنهایی که میگویند فیلترینگ به هیچ وجه لازم نیست، یا با مبانی جامعهشناسی آشنا نیستند یا طرفدار آنارشیسم هستند. همه جای دنیا فیلترینگ هست. شما حتی در خانه فیلترینگ را اعمال میکنید. شما حتی حرفهایتان را هم بین اطرافیانتان طبقهبندی میکنید. پس باید اصل فیلترینگ را بپذیرم. حالا به این میرسیم که چه چیز را فیلتر کنیم، و چه را نکنیم. من هم ممکن است نسبت به فیلترینگ فعلی اعتراض داشته باشم. من با این جوانهایی که کار فیلترینگ را انجام دادهاند، یک نشست دوستانه در مجلس داشتم. در چهره اینها واقعاً صداقت دیدم. امکاناتشان کافی نیست. چارهای ندارند. خیلی از سایتها به خاطر کمبود امکانات فیلتر اشتباهی میشوند.
جمعه شروع هفتهست، روز تلاش و کاره!
این نوشته پیام را که میخواندم، یک جورهای رفتم تو مایههای همذاتپنداری. این بخش مشکل سازگاری با تقویم میلادی خیلی قابل درکه: «هنوز ملاک ذهنی تقویم شمسیست. تمام کارها هماهنگ با تقوم میلادیست. در زندگی روزانه حتی با تقویم میلادی هماهنگ هستی. اما هنوز پاییز با اول مهر آغاز میشود. این چیزیست که مهاجر ایرانی با آن دست و پنجه نرم میکند. پذیرش شروع پاییز در ۲۳ سپتامبر، در اوایل احمقانهست؛ اما ناچار بایستی بپذیری… این مشکل وقتی شدت پیدا میکند که تو هنوز اول هفتهات با شنبه آغاز میشود. حال این که این جا شنبه فقط مقدمهایست برای معرفی آخر هفته. اگر ذهن بیست و چند سالهای که به تو فهمانده که جمعه وقت استراحت و تفریح و به یک معنا، روز تعطیل هفتهاست؛ اینجا، در این نقطه از زندگیت، گاف میدهد».
حالا چرا من میگم قابل درکه؟ خب واسه اینه که روزنامهنگارها و اصولاً هر کسی که با روزنامه درگىر میشه هم به نوعی دچار این مشکله. توی روزنامهها قانون اصلی ساعت کار انیه که هر روزی که تعطیل رسمی است، تو روز قبلش تعطیلی و آن روز تعطیل باید سر کار بیای!
خب طبیعیه چون روزی که فرداش تعطیله، نباید روزنامهای آماده چاپ بشه و به ناچار روزی که تعطیل رسمیه، تو باید بیای چون برای فردا باید روزنامه روی پیشخوان دکهها باشه. این جاست که به قول پیام ذهنت گاف میدهد. همه دوستات جمعهها تعطیلن و میخوان برنامه تفریحی بذارن، اما تو نمیتونی باهاشون باشی. هر هفته هم مجبوری این داستان رو برای همه توضیح بدی. روزهایی که تعطیل و بینالتعطیلین و از این ماجراهای مرسوم توی ایران هست هم که نور علی نوره. چون تو همیشه یک روز جلوتر از بقیه آماده سفری و مجبوری یک روز زودتر از سفر برگردی. هفتههای معمولی هم که پنجشنبههات رو تنهایی و جمعههات رو تنهاتر. اینه دیگه. فکر کنم با این وضعت نسل روزنامهنگارها در طول تارخ یه جهش ژنتیکی اساسی پیدا کنه به خاطر این تفاوت. این جاست که اون ترانه کودکانه تلویزیون به طرز مضحکی عوض میشه به این حالت:
جمعه شروع هفتهست، روز تلاش و کاره، پنجشنبه توی خوابی، اما هر کسی کاری داره!
نقشه اخبار و نقاط خبرساز دنیا
ما هر روز اخبار میخوانیم. خیلی از ما هم به نوعی معتادیم به اخبار و تنها اگر چند ساعتی از اینترنت جدا باشیم، احساس میکنیم که در بیخبری عضما به سر میبریم و اوضاعمان خیط است. هچ وقت فکر کردهاید که آیا میتوان تحلیلی ارائه داد که کدام نقاط دنیا خبرسازترند یا این که همین الان در دنیا چه خبر است؟
دنبال کردن اخبار برای ما نوعی عادت شده. بسیاری از خبرخوانها و وبگردهای حرفهای همواره منابع خبری زیادی را مطالعه میکنند. با ورود خوراکخوانها یا RSS Readerها، کار ما بسیار راحت شده و ما با اضافه کردن منابع خبری مورد علاقه به خوراکخوان خودمان، با یک نگاه از اوضاع مطلع میشویم. قبلترها در گشت و گذارهای اینترنتی خودم به یک سری سایت برخورد کرده بودم که اخبار هر روز را به طور گرافیکی نمایش میداد. این سایتها خوراکخوانهای بودند که علاوه بر نمایش تیتر اخبار، روی نقشه دنیا محل اتفاق را هم مشخص میکردند. یا انواع دگری از آنها که بر حسب تعداد اخبار مرتبط با یک ناحیه جغرافیایی، نقاط خبرساز دنیا را با رنگ نشان میداد. بر طبق اطلاعاتی که این سایتها به ما میدهند، حوزه جغرافیای ایران یکی از خبرسازترین مناطق دنیاست. که البته این امر طبیعی به نظر میرسد.
به هر حال مطالعه این اخبار و استفاده از این سایتها برای هر معتاد به خبری جالب و جذاب است. پس چند تا از این سایتها را معرفی میکنم که شما هم در این لذت با من شریک شوید:
۱- نقشه اخبار سایت ماروموشی. این سایت ژاپنی که اسمش هم به آدمیزاد نرفته است و مار و موش تویش جولان میدهند، یکی از آن سایتهای درست و حسابی در این باره است. در این رنگ اخبار نشاندهنده دستهبندی خبر و پررنگی یا کمرنگی آن نشاندهنده تازگی خبر و منبع اخبار این نقشه، بخش اخبار گوگل است.
۲- سایت دو ونیچی که احتمالاً پسرعموی ناتنی لئوناردو داوینچی هست هم یک پروژه نقشه اخبار دارد با این تفاوت که رنگها در آن نشاندهنده خبرساز بودن مناطق جغرافیایی است. مناطق خبرساز دنیا بر حسب رنگ بر روی نقشه گوگل نشان داده میشوند. منبع خبری این سایت، روزنامه واشنگتنپست است.
۳- دووی اوسینگا، یک بابایی هست که بسیار هم خارجی است و علاقمند به پروژههای مرتبط با نقشه. یکی از پروژههای ایشون هم نقشه اخبار هست به نحوی که میبینید. در این نقشه که از منبع اخبار گوگل استفاده میکند، تیتر اخبار هم روی نقشه نشان داده میشود.
۴- این آقای مهندس میخاییل هم با این که در گرافیک کمی بیسلقه هست، اما نقشه اخبار جالبی درست کرده. اخبار روی نقشه به همراه یک آیکان که نشاندهنده نوع خبر هست، نمایش داده میشود. منبع خبری این سایت هم اخبار یاهو است.
۵- نقشه اخبار با نیروی نقشه گوگل و منبع خبری یاهو.
۶- اما گرافیکیترن نقشه اخبار مربوط است به سایت مپداپ. این سایت به صورت آنلاین اخبار را روی نقشه و در بالونهای کوچکی که هر لحظه روی صفحه باز میشوند، نماش میدهد. شما در عین حال میتوانید اخبار منتشر شده به صورت محافظ صفحهنماش یا اسکرین سیور، روی دسکتاپ یا برای نماش بالای وبلاگ یا وبسایت خود دانلود کنید. اخبار این سایت قابلیت شخصیسازی هم دارد.
از این دست سایتها روز به روز بیشتر و کاربردیتر میشوند. شما هم اگر چنن سایتی سراغ دارید، بیخبر نگذارید ما را.
اینفوگرافیک روزنامه ایندیپندنت
۲۱ جولای روزنامه ایندیپندنت که در بریتانیا منتشر میشود، یک اینفوگرافیک Infopraghic (یک نوع کار گرافیکی که اطلاعات میدهد) در صفحه ابتدایی خود منتشر کرد که کشورها را با نمایش پرچمشان به دو دسته تقسیم میکرد. کشورها براساس دیدگاهشان درباره دخالت سازمان ملل در بحران خاورمیانه به دو دسته تقسیم میشدند.
این تصور پیامی به همراه دارد که با دهها صفحه نوشته هم قابل انتقال نیست. در سمت چپ کشورهایی را میبینید که با میانجیگری سازمان ملل موافقند و در سمت راست مخالفان این امر هستند که تنها کشورهای آمریکا، اسرائیل و بریتانیا را شامل میشود.
مجوز وبلاگ با نون اضافه!
گفتیم و گفتند و نوشتیم و نوشتند درباره فیلترینگ تا این که سیام اردیبهشت ماه ۱۳۸۵ نشستی درباره آن برگزار شد با حضور مسؤولان دادستانی مرکز، شرکت فناوری اطلاعات و مدیران شرکتهای اینترنتی و با تلاش نظام صنفی. اطلاعات بیشتر درباره این جلسه را میتونید اینجا، اینجا و اینجا بخونین.
اما اخبار حاشیهای که برای این نشست نوشته شده خیلی جذاب و شنیدنیه و البته تفسیر کردنی و آنالیزپذیر هست.
اول از همه این که ناصرعلی سعادت -رئیس کمیته اینترنت سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران- گفته: خوشبختانه همه قبول دارند که امر فیلترینگ در کشور امری لازم بوده و همانند کشورهای دیگر در کشورمان نیز باید وجود داشته باشد؛ ولی در عمل یک سری مشکلات در این زمینه وجود دارد.
حالا مسألهٌ: این همه که آقای سعادت فرمودند امر فیلترینگ رو قبول دارند، یعنی چه؟ شایدم هم یعنی که؟ یعنی همه دولتمردان؟ یعنی همه کاربران؟ یعنی همه کارشناسان؟
دیّم این که آقای طوسی نماینده قوه قضائیه و مسؤول دفتر اینترنت دادستانی مرکز فرمودند که:
– [باید به سمتی برویم که] سایتها و وبلاگها برای انتشار مطالب خود، آن را ابتدا عرضه کنند و مجوز بگیرند.
= حالا که قرار است واقعاً به این سمت برویم، بد نیست یک نگاهی به آییننامه اجرایی قانون مطبوعات، مصوب ۱۳۶۴ و اصلاحات بعدی آن بیندازم و تصور کنیم که قرار است شما برای احداث! یک فروند وبلاگ (به جان خودم واحد شمارش وبلاگ به دلیل اهمیتش فروند است)، از وزارت ارشاد مجوز بگیرید. تصور کن، تصور کن، اگر حتی تصور کردنش سخته…
پیکایران و اشاعه دروغهای اینترنتی
امروز از رادیو فردا با من تماس گرفتند تا درباره خبری که پیکایران منتشر کرده است، بپرسند. متن خبر را خودتان بخوانید: شرکت مخابرات ایران از هفدهم تیرماه به طور نامحسوس اقدام به جمعآوری اطلاعات کاربران اینترنتی کرده است!
نگاهی سطحی به خبر فوق امکان دارد خواننده را دچار وحشت کند. چیزی که سازمان مخابرات ایران با انجام سیاستهای نادرست خود به آن دامن زده است. اما نکتهای که در این خبر و با نگاهی عمیقتر به چشم میآید چیزی نیست جز اشاعه یک دروغ اینترنتی بزرگ! البته بهتر است بگویم اشاعه بزرگ یک دروغ اینترنتی!
این خبر و خبرهای مشابه آن در اصطلاح Hoaxes خوانده میشوند. پیامهایی خبری که توسط یک فرد تولید میشوند و به راحتی و به توسط مسنجر و ایمیل به صورت درختی اشاعه پیدا میکنند.
بگذارید این خبر را کالبدشکافی کنیم و به چند گاف مشخصتر آن نگاهی بیاندازیم. در متن این خبر آمده است:
از روز هفدهم تیر ماه شرکت مخابرات ایران اقدام به ارسال پست الکترونیکی با موضوع: «اینترنت مجانی» برای کاربران خدمات پست الکترونیکی یاهو در ایران کرده است. هنگامی که صاحب پست الکترونیکی اقدام به باز نمودن ایمیل با موضوع مزبور میکند به طور اتوماتیک و غیرقابل بازگشتی نرمافزاری با حجم ۳۲۰ کیلوبایت روی کامپیوتر شخص پیاده میشود .این نرمافزار کلیه مطالبی را که کاربر بر روی کامپیوتر خود -هنگام آنلاین بودن و استفاده از اینترنت- تایپ میکند را جمعآوری و هر بیست دقیقه یک بار اقدام به فرستادن آن برای این آدرس الکترونیکی میکند: [email protected]
شایان ذکر است که ایمیل فوقالذکر با موضوع «اینترنت مجانی» نیز از همین آدرس ارسال میشود.
لذا به همهی کاربرن اکیدا توصیه میشود از باز کردن هر گونه پست الکترونیکی با موضوع اینترنت مجانی یا موضوعات مشابه از یک سو و اصولا باز کردن ایمیلهای ناشناس با منشا و سرچشمهی فارسی جدا خودداری کنند.
دکترین وبلاگی نورهود بخش چهارم
روشهای متفرقه برای نوشتن در وبلاگ
برای نوشتن در وبلاگ باید اصلاً احتیاجی نیست که ذهنی خلاق و پویا داشته باشید. در هنگامی که برای نوشتن سوژه کم میآورید راههای بسیاری برای نوشتن در وبلاگ وجود دارد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میکنم:
۱- موسیقی: این راه برای کسانی توصیه میشود که دانش گذاشتن موسیقی را در وبلاگشان دارند. اگر دارای چنین فنی هستید اصلاً درنگ نکنید. گذاشتن یک آهنگ در وبلاگتان میتواند بسیاری از خوانندگان را به شما جذب کند. معمولاً هر آهنگ میتواند یک یا نهایتاً دو هفته در وبلاگتان دوام بیاورد و شما را از دردسر نوشتن برای حدود ده روز خلاص کند. این مسأله باعث خواهد شد که خوانندگانتان هر روز به وبلاگتان سر بزنند تا آهنگ جدیدی گوش کنند. برای شروع فرض کنید که خوانندگانتان تا کنون هیچ آهنگی نشنیدهاند یا این که اصلاً نمیدانند نوار چیست.
۲- عکس: در به در به دنبال یک سایت باشید که عکسهایی از هنرمندان و عکاسان داشته باشد. میتوانید یک شعر یا قطعه ادبی را ضمیمه عکسهایتان کنید. برای استفاده از این روش دو راه متفاوت وجود دارد. میتوانید یک عکس انتخاب کنید و برای آن عکس یک مطلب بنویسید و یا این که یک مطلب بنویسید و به دنبال یک عکس مناسب باشید. به هر حال روش دوم از روش اول دشوارتر خواهد بود.
۳- شعر: اصلاً نگران نباشید. شعر گفتن کار سختی نیست. کافیست به صورت رندُم کلمات یک کتاب یا یک روزنامه را کنار هم بچینید و اسمی هم برایش انتخاب کنید. این کار باعث میشود که شعور وبلاگیتان بالا برود و همگان به شما بصورت یک پدیده ادب و هنر بنگرند. خواهید دید که نظرخواهیتان پر از جملاتی خواهد شد از قبیل: مرسی پسر و یا عجب شعری بود، له شدم دختر.
۴- سفرنامه: برای این کار لازم نیست که حتماً سفری واقعی داشته باشید. میتوانید یک سفرنامه تخیلی بنویسید. اما این طور وانمود کنید که حقیقت داشته است. اصلاً نگران نباشید. این کار بارها مفید بودن خود را اثبات کرده است. این روش اولین بار توسط دانته در وبلاگ کمدی الهی مورد استفاده واقع شده و نگارنده آن در وبلاگ تصویری خود از همین روش استفاده کرده است.
۵- زندگینامه: زندگینامه خود را از سالهای خردسالی تا کنون میتوانید در وبلاگ خود بنویسید. کافیست از هر سال در زندگی خود تنها چهار مطلب به یاد بیاورید. اگر فقط بیست سال هم داشته باشد میتوانید برای هشتاد روز مطلب بنویسید. اگر خاطرات اولین دختربازی یا پسربازیهای خود را به یاد میآورید. آن را بصورت روزمره منتشر کنید.
۶- رسانهها: استفاده از رسانههای جمعی مثل رادیو و تلویزیون و روزنامه یک راه سودمند برای ایجاد سوژه است. یک روزنامه باز کنید. یک خبر داغ از میان اخبار پیدا کرده و آنرا تحلیل کنید.
۷- در نهایت اگر هیچ یک از این راهها نتیجه نداد، ستون ثابتی در وبلاگ خود ایجاد کنید و مطالب بامزهای(!) مثل این مطلب را به خوانندگان خود غالب کنید. این کار باعث میشود که حداقل تا مدتی از سوی کارگاههای قالبسازی برایتان آگهی دعوت به همکاری بیاید.