بهزودی بزرگترین رویدادهای ورزشی دنیا یعنی جام جهانی در برزیل آغاز میشه و تیم ملی فوتبال ایران هم بخشی از این رقابتهاست. همه ما برای شروع مسابقات فوتبال تیم ملی ایران روزشماری میکنیم. از الان میتونم شبکههای اجتماعی و وبسایتها رو تصور کنم که چند هفتهای درگیر این مسابقات خواهند بود و چه کلکلها که در این بین رد و بدل نمیشه. یکی دیگه از موضوعات داغ مرتبط امسال این بوده که در جهت حمایت از یوز ایرانی، تصویر این حیوان زیبا روی لباسهای تیم ملی فوتبال ایرانه. اینجا توی لندن هم کمکم میتونی ببینی که مغازهها ویترینهاشون رو با لباسهای تیم ملی فوتبال کشورهای مختلف پر میکنند و از اونجایی که لندن هم شهر هزار هزار ملت مختلفه، هر کسی از هر رنگ و نژادی میره و لباس تیم محبوب خودش رو میخره. قدیمیهای وبلاگستان شاید پندار یوسفی رو یادشون بیاد. پندار نویسنده وبلاگ لگوماهی بود و بعد از اون چند تا پروژه از قبیل بمب گوگلی خلیج فارس و پروژه فیلم سیصد رو راهاندازی کرد که هر دو از پروژههای موفق بودند. حالا پندار یوسفی و شاهین عدالتی که یک شرکت تولیدی لباس رو در سانفرانسیسکو راهاندازی کردن، سایتی راه انداختند که طراحیهای منحصر بهفردی از لباسهای ورزشی داره برای طرفداران تیم ملی فوتبال ایران. سایت Iranian Apparel یا پوشاک ایرانی، محصولات این شرکت تولیدی رو به نمایش گذاشته و به عبارتی ویترین آنلاینشونه. اگر علاقمند هستید به سایتشون سر بزنید و اگر چیزی رو هم پسندیدید، خب خریداری کنید.
لباس
پوشاک به سَبک خیابانی
ایده چندان پیچیدهای نیست. اما همه ایدههای موفق ساده هم هستند. نویسندگان وبلاگ HEL Looks که از سال ۲۰۰۵ کارشون رو شروع کردن، این فتوبلاگ رو پر کردن از عکسهایی که میگیرن. اما تفاوتش اینجاست که سوژههای اونها افرادی هستند که به نظرشون شیکپوش میان و توی خیابون پیداشون میکنن.
این طور وبلاگها معروف هستن به وبلاگهای سَبک خیابان یا به عبارتی Street Style Blogs. در واقع این وبلاگها توجهی به مدهایی که توسط استودیوهای فشن، طراحی و عرضه میشن ندارن. بیشتر به دنبال شیوههای لباس پوشیدنی هستند که توسط مردم و به ابتکار خودشون ارائه میشه. مفهومی که به اسلوب خیابان یا Street Fashion معروفه.
در این وبلاگ، هر پست تشکیل شده از یک عکس، نام فردی که توی عکسه و توضیحی که خودش درباره شیوه انتخاب لباسش داره. به نظرم بهترین راه برای مشاهده عکسها، استفاده از صفحه بایگانی وبلاگه. این از اون ایدههایی هست که به نظرم نمونه ایرانیش هم میتونه جالب باشه. کسی نیست که شروع کنه؟
عکس بالا هم یکی از عکسهای هفته اخیر هست که از سارا ۲۳ ساله گرفته شده. خودش توضیح میده:
به خاطر دینم همیشه یه روسری سرم میکنم و لباسهایی با آستین بلند و دامن بلند میپوشم. تاریخ، افسانهها و کشورم ایران الهامپخش سبک لباس پوشیدنمه. من دوست دارم سبکهای شرقی و غربی رو با هم دربیامیزم.
این هم یک وبلاگ دیگه در این زمینه: The Sartorialist
اپلیکیشن نیمانی برای آیفون
دیگه کمتر کسی هست که طراحیهای نیما بهنود و برند نیمانی NIMANY رو نشناسه. من هم نمیخوام دوباره کارهای نیما رو معرفی کنم. اصولاً معرفی دوباره کار خنده داریه. همون قدیمها این کار رو یک بار انجام دادم.
هدف از نوشتن این پست فقط معرفی اپلیکیشن نیمانی برای آیفون هست. شما هم اگه اپلیکیشن مفیدی رو میشناسید که برای معرفی جالب به نظر میرسه، فارغ از این که برای آیفون نوشته شده یا اندروید یا هر چیز دیگه، از راه فرم تماس بهم اطلاع بدید.
![]() |
![]() |
![]() |
ابتکار لیوایز در معرفی تولیدات تازه
پیش میاد دیگه. چند وقته کلید کردم روی تبلیغات و روشهای بازاریابی خلاقانه. برام جالبه که چه ایدههایی در این زمینه شکل میگیرن و چطور تبدیل میشن به یک آگهی قابل توجه.
به هر حال این بار نمونه جالبی از شرکت لیوایز Levi’s رو معرفی میکنم.
بازاریابی کار سختیه. به خصوص وقتی رقابت زیاد باشه و آدمهای خلاق بخوان که محصولشون رو به مجلات معروف معرفی کنن. یکی از دوستام که مدتی همین کار رو اینجا انجام داده، برام تعریف میکرد که مجبور بوده هر روز تلفنی با روزنامهنگارهای جراید معروف سر و کله بزنه تا راضی بشن یه نگاهی به محصولاتشون بندازن و براش نقد بنویسن.
یکی از ابتکارها در این زمینه مربوطه به شرکت لیوایز که یکی از معروفترین برندهای پوشاک در دنیاست. بازاریابهای بخش اروپایی این شرکت تصمیم گرفتن تا یک پاکت طراحی کنن و مجموعه تازه تولیداتشون رو با اون پاکت به مجلات معروف فشن و مد بفرستن. همونطور که گفتم سردبیران این طور مجلات هر روزه توسط نمونهمحصولات محاصره شدن. بنابراین باید یه ابتکار ویژه ارائه میشد تا بعد از دیدنش دور انداخته نشه. بنابراین لیوایز یه کارت دستنویس براشون فرستاد که یه کارت بازشو محسوب میشد. عین همین کارتهایی که برای هم میفرستیم و بازش میکنیم و توش یه چند خطی نوشته شده. البته با این تفاوت که یه گنجه کوچیک توش بود که مجموعه تولیدی تازه این شرکت رو توی خودش جا داده بود.
ارتباط چفیه و مد و هفته بسیج
همین روزهاست که به یه عده رو توی خیابون به جرم توهین به چفیه بگیرن! برای مثال این خبر رو بخونین: توهین به چفیه در هفته بسیج!
من نمیدونم نویسنده این خبر منظورش از ارتباط میان بسیج و چفیه چی بوده اما این رو میدونم که چفیه یک لباس ایرانی نیست و البته که عربیه. بد نیست یک نگاهی هم به ویکیپدیا بیندازیم:
چفیه یا کوفیّه یکی از بخشهای پوشاک سنتی عربی است. کوفیه دستمال بزرگی است که اعراب از آن به عنوان سربند استفاده میکنند تا از سر و روی ایشان در برابر آفتاب و شن محافظت کند. کوفیه را با رشتهای به نام عقال بر سر میبندند که در مجموع کوفیه و عقال نامیده میشود.
در خبری که پوشیدن چفیه رو توهین به بسیج دونسته، احتمالاً نویسنده خبر نمیدونسته که این موضوع هیچ ربطی نداره به توهین یا تأیید یا تشویق. اونهایی که حافظهشون یه کم قوی باشه، یادشون میاد که حدوداً ده دوازده سال قبل هم چفیه مد شده بود و به عنوان روسری، دخترها سرشون میکردن. اما این چفیهای که الان به عنوان شالگردن توی تهران مد شده، دقیقاً پارسال توی اروپا مد بوده. از خیلی از اینهایی که از رنگهای مختلفش هم استفاده میکردن، اگه میپرسیدین اسم این شال چیه، نمیدونستن. مسأله خیلی سادهتر از این حرفهاست. این چفیهها هم تولید چینه و اصلاً هیچ ربطی نداره به اعراب.
حالا با این اتفاقات بستگی داره که از چه زاویهای به ماجرا نگاه کنیم. برای مثال این خبر رو بخونین که فروردین ماه امسال توی بازتاب منتشر شد: ورود چفیه به سالنهاى مد لباس جهان.
متن خبر یک طوری تنظیم شده که به نظر میاد این موضوع باعث افتخاره. اما الان فردا نیوز این طوری تیتر زده و البته جهان نیوز این طوری: چفیه بر گردن رپهای تهرانی! من نمیفهمم این موضوع چه ربطی داره به رپها!
این جریان پوشیدن چفیه البته چندان هم منحصر به ایران نیست. خرداد ماه امسال هم این موضوع باعث دردسر برای خانوم راشل ری شد که در یک آگهی تبلیغاتی برای شرکت دانکین دوناتز بازی کرده بود (تبلیغی برای قهوه یخی).
واقعاً چرا باید هر از هر چیزی یه جنجال رسانهای درست کنن بعضیها؟
کیسه خواب پوشیدنیام آرزوست
هوا سرد است. خب تا اینجای کار که خبر تازهای نیست. اما در واقع آدم این روزها و در این هوای سرد و برفی هوس یک سری چیزها را میکند. بیخودی ذهن خودتان را مشوش نکنید و به بیراهه نروید. منظورم چیزی در مایههای شومینه و کرسی و این جور وسایل است. اما من با دیدن این سایت هوس چیز دیگری کردم. یک کیسه خواب پوشیدنی گرم و نرم که انقلابی در سیستم خواب محسوب میشود و علاوه بر آن به شما آزادی عمل میدهد و یک جورهایی هم سرگرمکننده است.
از مزایای این مدل کیسه خواب این است که میتوانید به راحتی با آن راه بروید و حرکت کنید. این کیسهها در دو مدل طراحی شدهاند که به سِلکبگ یک و سِلکبک دو مشهورند و سِلکبگ سه هم به زودی به بازار عرضه خواهد شد. کیسههای خواب پوشیدنی مذکور در سورت لوله شدن استوانهای به طول ۳۴ و به قطر ۲۳ سانتیمتر را تشکیل میدهند و با این حساب حمل و نقلشان به خاطر حجم کم بسیار ساده خواهد بود. بهعلاوه این کیسهها در سایزهای مختلف برای افراد مختلف و رنگهای متنوع برای سلیقههای متفاوت طراحی شدهاند. این کیسهها با نوارهای توخالی از الیاف پلیاستر ارتجاعی با کیفیت بالا پر شده و از رویهای با نایلون نرم ساخته شدهاند. وزن آن در مدلهای مختلف زیر دو کیلوگرم است.
چیز میز
۱- جریان تیشرتهای طراحی نیما بهنود (نیما بن مسعود) هم جالبه. جریان مفصلش رو توی روز هفتم بخونین. نتیجه این طراحیها هم خیلی جالب از آب در اومده. مخصوصاً وقتی این تیشرتها رو تو تن مدلهای خوشتیپ و خوشقیافه میبینی. به نظر من استفاده از خط نستعلیق و مهرها و تمبرهای ایرونی روی تیشرت ابتکاری بود که خیلی زودتر از اینها میشد ازش استفاده کرد. باز گلی به جمال نیما بهنود که عملیش کرد.
۲- دوره سوم مسابقه موسیقی زیرزمینی ایران که قبلاً اسمش بود TAMO و الآن شده TAMF شروع شد. شما میتونین با عضو شدن توی سایت تهران ۳۶۰ این آهنگها رو دانلود کنین و از موسیقی زیرزمینی ایرانی که به هیچوجه جایی در بازار نداره لذت ببرین.
۳- صحبت از موسیقی زیرزمینی شد یاد یه سایت افتادم به نام پرشین هیپ هاپ که توش پره از هزاران موزیک رپ ایرونی که البته همهشون هم خوب نیستن اما چیزای خوب توشون زیاد پیدا میشه.