اپلیکیشن نمایشگاه کتاب تهران

اپلیکیشن نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با همکاری موسسه خانه کتاب و شرکت پنجره دهم با هدف عرضه نسخه تعاملی این رویداد روی تلفن‌های هوشمند است که امکان برنامه‌ریزی هدفمند را برای علاقمندان به بازدید از این نمایشگاه فراهم می‌کند.

در سال‌های پیش تلاش‌هایی برای ارائه اطلاعات روی تلفن‌های هوشمند در رویدادهای فرهنگی انجام شده بود اما هنوز جای خالی فناوری‌های نو و به ویژه فناوری‌های مبتنی بر تلفن همراه بسیار خالی بود. حالا این سرویس یک راهنمای دقیق و کاربردی یرای نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است. این اپلیکیشن توسط خانه کتاب ایران تایید شده است.

این اپلیکیشن برای بسترهای آی‌او‌اس و اندروید طراحی شده و برخی از امکانات آن از این قرارند:

۱- جست‌وجو در بیش از ۴۰۰ هزار عنوان بر اساس کتاب، ناشر و موضوع
۲- مکان‌یابی در نمایشگاه بر اساس ناشران روی نقشه نمایشگاه کتاب
۳- دسترسی به اخرین اخبار نمایشگاه کتاب تهران
۴-ایجاد سیاهه‌ای از علاقمندی‌های کتاب
۵- طراحی مناسب و رابط کاربری تعاملی

 

نمایشگاه کتاب  نمایشگاه کتاب
 

چتری برای شارژ و تقویت آنتن گوشی

وودافون یکی از اوپراتورهای تلفن همراه توی بریتانیاست. البته جنگ بین اوپراتورها اینجا هم هست. اما این اوپارتور حداقل برای دور و بری‌های من مشکل ایجاد کرده. اون هم به خاطر این که هر جایی آنتن نمی‌ده.
اما این روزها ووافون یک ابزارک تازه رو به همه معرفی کرده که اون هم یه چتره به نام وودابرلا. این چتر با ورقه‌های انعطاف‌پذیر ساخته شده که نور خورشید رو تیدبل به انرژی می‌کنن و این انرژی می‌تونه یک گوشی رو در عرض سه ساعت شارژ کنه.
گوشی به یک درگاه USB که روی دسته چتر تعبیه شده متصل می‌شه. این چتر در عین حال تقویت‌کننده امواج ۳G هم هست که شاید این بهترین کاربردش باشه برای نقاطی که به قول معروف آنتن نمی‌ده.
از امکانات دیگه این چتر می‌شه به یک چراغ قوه ال‌ای‌دی و هندزفری اشاره کرد.

اطلاعات بیشتر رو می‌تونید از اینجا و اینجا دنبال کنید.

«کریِر آی‌کیو» و سرقت اطلاعات تلفن همراه

نویسنده میهمان: شایان مهردوست

این روزها کمتر کسی رو می‌شه پیدا کرد که از اینترنت استفاده کنه و عضو شبکه‌های اجتماعی نباشه. البته این شبکه‌ها تنها بستر لازم رو برای کاربران فراهم می‌کنند و این «ما» هستیم که محتوی رو تولید و مصرف می‌کنیم. فیس‌بوک، توئیتر و سایر شبکه‌های اجتماعی هر روز گسترده‌تر می‌شن و برای به دست‌آوردن کاربرهای بیشتر، از تمام ابزارهای خودشون استفاده می‌کنند.

یکی از این ابزارها، تحلیل علایق کاربران برای ارائه خدمات بهتره. به این ترتیب، یک شبکه اجتماعی مثل فیس‌بوک، با پویش صفحاتی که خوندید یا لایک زدید، به فهرستی از مطالب مورد علاقه شما دست پیدا می‌کنه. این مسأله باعث نگرانی تعداد زیادی از کاربران شبکه‌های اجتماعی شده تا جایی که سعی می‌کنند با تنظیمات امنیتی، سطح دسترسی فیس‌بوک به اطلاعات شخصی‌شون رو محدود کنند. با این حال، چون ما هزینه‌ای برای عضویت و استفاده از این شبکه‌ها پرداخت نمی‌کنیم، شکایت چندانی از این وضعیت نداریم و به فعالیت خودمون در این سایت‌ها ادامه می‌دیم. اما در مورد سرویس‌های مخابراتی و گوشی‌های تلفن همراه که بابتشون هزینه پرداخت کردیم، چطور؟

مدتی پیش، «تِرِور اِکهارت» کارشناس امنیت اندروید، متوجه نرم‌افزاری مخفی در گوشی اچ‌تی‌سی قراردادی شرکت اِسپیریت (Spirit) شد. این نرم‌افزار که متعلق به شرکت Carrier IQ هست، فعالیت‌های انجام شده توسط کاربر در تلفن همراه رو به طور کاملا مخفیانه ثبت و ارسال می‌کنه.

ادامه

چگونه یک تلفن همراه دچار فیشینگ می‌شود؟

فیشینگ یا سرقت آنلاین در عمل به صورت کپی دقیق رابط گرافیکی یک وب‌گاه معتبر مانند بانک‌های آنلاین انجام می‌شود. ابتدا کاربر از طریق ایمیل و یا آگهی‌های تبلیغاتی سایت‌های دیگر، به این صفحه قلابی راهنمایی می‌شود. سپس از کاربر درخواست می‌شود تا اطلاعاتی را که می‌تواند مانند اطلاعات کارت اعتباری مهم و حساس باشد، آنجا وارد کند.

در صورت گمراه شدن کاربر و وارد کردن اطلاعات خود، فیشرها به اطلاعات شخص دسترسی می‌یابند. از جمله سایت‌های هدف این کار می‌توان سایت‌های eBay، PayPal، و بانک‌های آنلاین را نام برد. (متن کامل در ویکی‌پدیا)

شخصاً با این صفحات بارها برخورد کرده‌ام. بسیاری از فرستندگان این صفحات، با روش‌های مهندسی اجتماعی سعی دارند تا قربانیان خود را به دام بیندازند. برای مثال اگر شما به موسیقی علاقمند باشید، ممکن است ایمیلی دریافت کنید که شما را به سایت جعلی شبیه به آیتیونز هدایت کند که پیشنهاد خرید آخرین آلبوم خواننده محبوبتان را به نصف قیمت می‌دهد. با این روش شما ممکن است گذرواژه خود را به راحتی لو بدهید.

اما این روزها گوشی‌های هوشمند هدف بزرگی برای حملات فیشینگ هستند. اینفوگرافیک زیر اطلاعات زیادی در این مورد ارائه می‌دهد که کاری است از سایت ویژوالی که توسط سایت اینفوگرافیک به طور اختصاصی برای عصیان به فارسی برگردانده شده است. برای مشاهده در اندازه بزرگ‌تر روی عکس کلیک کنید.

ادامه

جست‌وجوی موبایلی گوگل تغییر کرد

نسخه موبایلی جست‌وجوی گوگل به‌روز شده. قبل از این که گیج بشید، بگم که منظور از تغییر لوگویی که در این تصویر می‌بینید، نیست. این لوگو به مناسبت روز پدر هست که این شکلی شده.

هر روز بیشتر از قبل تعداد افرادی که سایت‌ها رو از روی موبایلشون باز می‌کنن بیشتر می‌شه. برای همین سایت‌ها رو آوردن به طراحی نسخه‌های مجزا برای موبایل. در طراحی نسخه ویژه تلفن همراه هم چند نکته بیش از مسائل دیگه در نظر گرفته می‌شه.

نسخه‌های موبایلی طوری طراحی می‌شن که برای نمایشگرهای کوچیک مناسب باشند. نکته مهم بعدی اینه که حجم کمی داشته باشند. این روزها یرویس‌های ارائه‌دهنده خدمات موبایل، پول کمی بابت اینترنت موبایل نمی‌گیرند. در واقع می‌شه گفت تا جایی که تیغشون می‌برّه، می‌برّن.

تا اینجای کار محدودیت‌هایی بود که موبایل به طراحان سایت و سایت‌داران تحمیل می‌کنه. اما این که یک وسیله قابل‌حمل به اینترنت متصل باشه و باهاتون همراه بشه می‌تونه مزیت‌های زیادی رو هم همراه خودش بیاره و دست خدمات‌دهندگان اینترنتی رو بازتر بذاره. مثلاً این که سرویس‌های خودشون رو بر اساس مکان جغرافیایی گوشی پیشنهاد بدن.

ادامه

آگهی دیدنی و شنیدنی گوشی تاچ وود شارپ

این ژاپنی‌ها سرشون درد می‌کنه برای این که کارهای فرسایشی طولانی مدتی انجام بدن که نتیجه‌ش چپز دلچسبی باشه. حالا فرقی نمی‌کنه جریان چیدن هزاران قطعه دومینو کنار هم باشه تا در یک لحظه فرو بریزن یا چیدن کارت‌های پاسور روی هم یا ساختن جاده نوازنده که با حرکت ماشین روی جاده، لاستیک‌هاش آهنگ بزنن.

این بار ژاپنی‌ها برای تبلیغ گوشی تاچ وود شارپ Sharp Touch Wood SH-08C یک کار جالب انجام دادند. تاچ وود یا لمس چوب در جنگل و موسیقی و هارمونی با این شیوه می‌تونه حس بهتری از لمس این گوشی به آدم منتقل کنه که بدنه‌ای ازچوب طبیعی داره.

 

منبع

جعبه شارژ گوشی همراه

خیلی وقت‌ها آدم توی سفر است و شارژ موبایلش تمام شده. خیلی وقت‌ها شارژر رو یادش رفته. و به هزار یک علت دیگه ممکنه آدمی که ما باشیم، نیازمند این باشیم که موبایلمون رو شارژ کنیم. به خاطر این که موبایلمان هم شارژ ندارد ممکن است یک معامله مهم رو از دست بدیم، یک خبر مهم به گوشمون نرسه، شوهر، همسر، دوست دختر یا پسر یا رئیسمان پوستمان را غلفتی بکند.

از اونجایی که اختراع زاییده احتیاجه، برای پاسخ به چنین درخواستی، وسیله‌ای ابداع شده به نام جعبه شارژ یا شارژباکس. البته حتماً مدل‌ها و برندهای دیگه‌ای هم وجود داره اما این یکی رو خودم توی فرانسه دیدم و البته می‌دونم که توی بریتانیا و چند کشور دیگه مثل ایتالیا، اسپانیا، استرالیا و دانمارک هم هست.

بعضی از این دستگاه‌ها طبقات متعددی دارن و هر طبقه پورت‌های یک برند گوشی رو شامل می‌شه. مثلاً روی یکیش نوشته آیفون یا آی‌پاد. روی یکی دیگه نوشته نوکیا، روی اون یکی سونی اریکسون و…

انواع دیگه رو من ندیدم اما شنیدم که بعضی از این دستگاه‌ها با روش القاء مغناطیسی گوشی‌ها رو شارژ می‌کنن. به هر حال این طور دستگاه‌ها رو می‌تونین توی فروشگاه‌های گوشی، فرودگاه‌ها، هاستل‌ها، کلاب‌ها، دانشگاه‌ها و جاهای دیگه پیدا کنید.

نمونه هایی که من دیدم با سکه کار می‌کردن و بر اساس مدت استفاده باید پول می‌انداختید. مثلا ۳۰ دقیقه ۲ یورو. درش هم قفل داره و مجبور نیستید هنگام شارژ از کنار گوشیتون جم نخورید. می‌تونید برین پی کارتون و پس از زمان مقتضی برگردید و گوشیتون رو بردارید.

بعضی وقت‌ها شما جای این دستگاه‌ها رو نمی‌دونید اما نگران نباشید. برای این که مثلاً با اپلیکیشن‌هایی مثل این، می‌تونید بر اساس موقعیت دور و بر یا فرضاً فهرستی از اماکنی که این دستگاه‌ها رو دارند، پیداشون کنید.

چطور iPhone 4 خریدم

امروز روز ارائه رسمی گوشی تازه شرکت اپل یعنی آیفون ۴ به بازار بود. قبل از این هر بار که چنین اتفاقی می‌افتاد، توی اخبار می‌دیدم که ملت از شب قبلش رفتن و جلوی فروشگاه‌ها صف کشیدن. من گوشی iPhone 3g رو داشتم و قراردادم هم ۱۸ ماهه بود. دو سه ماه قبل قراردادم تموم شده بود. صبر کردم تا گوشی جدید بیاد.
امروز صبح ساعت ۵ بیدار شدم و به سمت نزدیک‌ترین فروشگاه O2 که اوپراتور موبایلی هست که من ازش استفاده می‌کنم و گوشی آیفون رو هم عرضه می‌کنه. فروشگاه رأس ساعت ۰۸:۰۲ باز شد. چرا؟ چون دقیقه ۰۲ شبیه O2 هست و خب از این لوس‌بازی‌ها بار تبلیغاتی داره.
به هر حال وقتی من رسیدم دقیقاً ۱۳ نفر جلوم ایستاده بودن. بعد از یک ساعت پشت سرم چند صد نفری توی صف بودن. خوشبختانه من جای خوبی بودم و احساس قیلی‌ویلی خوشایندی در درونم حس می‌کردم. قبول دارم که با وجود اون همه آدم خوره پیر و جوون، جوگیر شده بودم. اعتراف می‌کنم.
خلاصه تا فروشگاه باز بشه و برم تو حداقل به ده پونزده نفر از رهگذران محترم توضیح دادم که این صف برای چیه. به هر حال نگاه عاقل اندر سفیه هم توش کم نبود. از همه بامزه‌تر یه خانوم پیری بود که اومد پرسید این صف واسه چیه؟ گفتم به خاطر آیفون فور (۴). گفت فور هو؟ (For who) گفتم آیفون فور می… فور یو… فور اوری وان.
کار هر کسی تقریباً بیست دقیقه طول می‌کشید و سه نفر به طور همزمان می‌تونستن کارشون رو توی فروشگاه انجام بدن. خلاصه ساعت ۱۰ بود که رفتم توی فروشگاه و خلاصه قرارداد دوساله بستم. برای گوشی ۳۸ پوند با این قرارداد پرداختم. ماهانه هم طبق این جدول برای مکالمه و سرویس‌های دیگه باید پول پرداخت بشه. که طبق قرارداد من ۶۰ پوند (هزینه برای حداکثر ۱۲۰۰ دقیقه مکالمه + نامحدود پیامک + اینترنت نامحدود + بیمه گوشی) پرداخت می‌شه. گوشی قبلی رو هم ری‌سایکل می‌کنن و ازم می‌گیرن و ۱۵۵٫۵ پوند می‌دن.
این کل داستانی بود که یادم موند تا بهتون بگم. هنوز باهاش کار نکردم. چیزی کشف کردم بهتون می‌گم. اگه دوست دارین مقایسه این گوشی با گوشی‌های قبلی اپل رو ببینین اینجا کلیک کنین. گفت‌وگوی کوتاهی در همین زمینه با تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی داشتم که در یوتیوب می‌تونین ببینین. این هم بررسی مفصل که به صورت ویدئویی انجام دادم.

اپلیکیشن آیفون بی‌بی‌سی فارسی

BBC Persian iPhone Appاین روزها بازار نوشتن اپلیکیشن‌های موبایل حسابی داغه. حالا هم یک اپلیکیشن تر و تمیز برای بی‌بی‌سی فارسی ویژه آیفون نوشته شده که کار دوست عزیزم علی اطلسی هست و البته اپلیکیشن رسمی بی‌بی‌سی فارسی محسوب می‌شه.
این برنامه رایگان رو می‌تونین با اسم beebPersian در فروشگاه اپل پیدا کنین. تقریباً تمام محتوای مفید وب‌سایت از طریق این برنامه در دسترسه. خبرها، پادکست، خلاصه صوتی خبر و همین طور ویدئو از بخش‌های مختلف این برنامه هستن. در نسخه‌های بعد هم امکانات بیشتر و مفیدتری به این برنامه اضافه می‌شه.
یکی از چیزهایی که امیدوارم زودتر به این اپلیکیشن اضافه کنن، امکان مشاهده مستقیم تلویزیونه. مسلماً مشکلاتی از قیبل سرعت اینترنت موبایل خواهد بود اما همین که این امکان وجود داشته باشه، آدم می‌تونه از هر جایی که بخواد برنامه‌ها رو ببینه. البته این امکان بیشتر به درد علاقمندانی می‌خوره که به اینترنت پرسرعت دسترسی دارن.

BBC Persian iPhone AppBBC Persian iPhone App

تصاویر بیشتر محیط کاربری این برنامه رو می‌تونین از صفحه اپلیکیشن بیب‌پرژن در آی‌تیونز ببینید.
امیدوارم بی‌بی‌سی فارسی از ظرفیت‌های دیگه فضای مجازی استفاده کنه. یکی از مواردی که مطئنم مورد استقبال قرار می‌گیره، گذاشتن نسخه کامل برنامه‌های غیرخبری (فیچر) روی یوتیوب هست. روزی نیست که ما ایمیلی در این زمینه دریافت نکنیم. امیدوارم توافق‌های لازم برای این مسأله هم به زودی انجام بشه و بتونیم برنامه‌ها رو روی یوتیوب قرار بدیم.
پ.ن: اگه اشکالی در برنامه می‌بینین، می‌تونین توی بخش نظرات که همین پایینه بنویسین. علی خودش میاد و جوابتون رو می‌ده.

 

ادامه

آیفون نسل چهارم iPhone 4G چه خواهد داشت؟

اپل تا حالا سه مدل گوشی آیفون بیرون داده که به نام‌هایiPhone و iPhone 3G (هشت و شانزده گیگابایتی) و iPhone 3GS (شانزده و سی‌ودو گیگابایتی) معروف هستن. اما توی مدل آخرش امکانات چندان زیادی رو به مدل قبلی اضافه نکرد. بنابراین برای این که در بازار رقابت گوشی‌های تلفن همراه همچنان یکی از پیشتازها باشه، می‌خواد سریعاً یه مدل جدید رو به بازار بیاره.
این روزها یه سایت فرانسوی بر اساس شایعات شکل‌گرفته درباره گوشی جدید اپل یعنی iPhone 4G یه اینفوگرافیک درست کرده و این امکانات جدیدش رو بر اساس درصد وقوع اعلام کرده.
از قوی‌ترین این شایعات، نمایشگر OLED، دوربین ۵ مگاپیکسلی و زمان عرضه اون هست که تاریخی بین ماه می و ژوئیه یا به عبارتی اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۹ هست. شایعات مهم دیگه دوربین جلویی، پردازشگر دوهسته‌ای، رم بیشتر و بدنه حساس (مثل مجیک‌ماوس اپل) هستن.
تقریباً می‌شه همه این شایعات رو همراه احتمال وقوعشون توی این تصویر ببینین.

iPhone 4G Rumors Visualized

 

ادامه

زیارت موبایل جدید گوگل و چند چیز دیگه

اما دیروز در وگاس بر ما چه گذشت؟ تقریباً تا ظهر وقت آزاد داشتیم. بنابراین یک سری زدیم به مرکز اجناس اوت‌لت لاس وگاس و من چند تا تیکه لباس ارزون خریدم. بعد از اون برگشتیم به هتل و کم‌کم آماده شدیم تا بریم برای فیلمبرداری توی خیابون. این بخش کار یک مقدار سخت بود برای این که فیلمبرداری باید توی ماشین روباز انجام می‌شد و آدم توی خیابون کنترلی روی مردم و تصاویر پس‌زمینه نداره. خوبیش این بود که من این وسط نیم‌ساعت از ماشین پیاده شدم و تونستم یکی از بزرگ‌ترین‌های نمایش فواره‌ای موزیکال دنیا رو ببینم. فواره‌هایی که با آهنگ می‌رقصن و تقریباً هر نیم ساعت یک بار این اتفاق می‌افته و مردم برای تماشای این صحنه‌ها انتظار می‌کشن. لاس وگاس تقریباً توی روز هیچ چیز نداره. زندگی شبانه این شهر هست که عجیب و غریبه. چراغ‌های نئون همه جا هستن و هتل‌های بسیار بزرگ که هر کدومشون اندازه یک شهر کوچیک جا برای پیاده‌روی دارن، همه جا به چشم می‌خوره. اصولاً آمریکایی‌ها از هر چیزی بزرگش رو دوست دارن! هتل و ماشین و همبرگر و نمایش، فرقی نمی‌کنه. یه چیز جالب دیگه هم که دیدم بنرهای تبلیغاتی بالای تاکسی‌ها بود که جالب‌ترینشون تبلیغ فروشگاه‌های اسلحه‌ست. نکته دیگه آزادی سیگار کشیدن توی بارها و کازینوها و محیط‌های سربسته دیگه‌ست که یه کمی عجیب به نظر می‌رسه.
بعد از فیلمبرداری، رفتیم به بخش دیجیتال اکسپرینس نمایشگاه CES. این هم چیزی شبیه مهمونی شام اما توی یک هتل بود و در کنار همه اینها، شرکت‌های زیادی غرفه‌های کوچیکی داشتن تا محصولات خودشون رو به نمایش بذارن. تلفن گوگل رو برای اولین بار اینجا دیدم. در واقع یک گوشی که توسط شرکت HTC به سفارش و طراحی گوگل درست شده و پشتش لوگوی گوگل هست. تلفن خوش‌دستی به نظر می‌رسه اما متأسفانه فارسی رو پشتیبانی نمی‌کنه. بابت این مسأله کلی سرکوفت زدم سرشون. طرف توجیه می‌کرد که این گوشی برای بازار آمریکاست و البته من اصرار می‌کردم که شما فکر می‌کنین کسی تو آمریکا نمی‌خواد وب‌سایت‌های فارسی و عربی رو ببینه؟ به هر حال درباره این گوشی مفصل توی برنامه کلیک صحبت خواهیم کرد.

دوست بیشتر، صمیمیت کمتر

یکی از باگ‌های که فکر می‌کنم فناوری توی زندگی ایجاد کرده کم کردن درجه قول و قراره. نسل من تلفن همراه نداشت. از مسنجر و اینترنت و شبکه‌های اجتماعی خبری توی زندگیش نبود. بچه که بودیم، تلفن زمینی هم برای خودش لوکس محسوب می‌شد. این بود که وقتی با کسی قول و قرار می‌ذاشتی، باید حداکثر تلاش خودت رو می‌کردی تا به قولت پای‌بند بمونی. وقتی داشتی از کسی خداحافظی می‌کردی، قرار بعدیت رو در زمان و مکان مشخص اعلام می‌کردی. بعدش هم سر قرارت به موقع می‌رفتی و حداکثر با یک ربع تأخیر. آفتی که تکنولوژی این روزها به روابط اجتماعی زده به نظر من کم نیست. من هیچ حرفی ندارم که خیلی از روابط گمشده به خاطر وجود شبکه‌های اجتماعی و امکانات ارتباطی دوباره برقرار شدن. اما نمی‌تونم این موضوع رو هم فراموش کنم که چقدر به استحکام روابط لطمه خورده. به عبارت دیگه به سطح روابط اضافه شده. کمیت و گستردگی ارتباطات با مردم افزایش پیدا کرده اما کیفیت و عمقش کمتر شده. با یکی داری چت می‌کنی، بدون خداحافظی می‌ره حموم. تلفن همراهت زنگ می‌خوره و جواب نمی‌دی، برای این که می‌تونی هر جا که باشی و هر وقتی که دلت خواست گوشیت رو برداری و با طرفت تماس بگیری. قرارت رو پنج دقیقه مونده به ملاقات، لغو می‌کنی. برای این که طرف موبایل داره و از نظر تو منتظر نمی‌مونه و چندان ناراحت نمی‌شه. دوستم میاد خونه‌م اما من به جای این که بشینم باهاش حرف بزنم، دارم روی موبایلم آخرین توییت‌های دوستای آنلاینم رو می‌خونم یا با دوست جدیدم که هزاران کیلومتر اون‌طرف‌تره چت می‌کنم. دوست‌های تازه پیدا می‌کنم، برای حفظ کردنشون تلاش می‌کنم اما به عمق دوستی‌های قدیمی‌تر فکر نمی‌کنم. این آفت دنیای جدیدیه که داریم توش زندگی می‌کنیم. باید دید چیزهایی که به دست میاریم با چیزهایی که از دست می‌دیم کدوم سوی ترازو رو سنگین‌تر می‌کنه. اصلاً شاید نسل جدید تعدد دوستی رو بطلبه و نه تعمقش رو. می‌شه بهش اشکال گرفت که چرا این‌طوری داره بار میاد؟

نسخه موبایلی وب‌سایت بی‌بی‌سی فارسی

از چند سال پیش برای این‌که سایت‌های برای مطالعه در موبایل مناسب باشن تلاش زیادی شد. ابتدا سعی می‌شد تا نسخه وپ‌سایت برای هر سایت ساخته بشه. سال ۸۶ مطلبی در این زمینه نوشته بودم. اما کم‌کم این روند پیشرفت زیادی کرد و سرویس‌دهنده‌هایی هم پیدا شدن که نسخه‌های شکیل‌تری از وب‌سایت رو ایجاد می‌کردن. نمونه این سرویس‌ها موبیفای هست که توضیحاتش رو می‌تونین اینجا بخونین. در نسخه موبایلی خیلی از جزئیات سایت کم می‌شن و محتوای اصلی برای موبایل آماده می‌شه تا هم دریافتش ساده‌تر باشه و هم راحت‌تر خونده بشه. سایت بی‌بی‌سی فارسی هم چند روزیه که نسخه موبایلی خودش رو درست کرده.
حالا وقتی با موبایل آدرس bbcpersian.com رو وارد کنید، به طور خودکار وارد نسخه موبایلی سایت می‌شین و اگه هم این اتفاق به طور خودکار اتفاق نیفتاد، می‌تونین به طور مستقیم این نشانی رو در نوار آدرس وارد کنین: bbcpersian.com/mobile
اطلاعات بیشتر درباره این سرویس رو می‌تونین اینجا بخونین.

BBC Persian Mobile Version

ای صاحب موبایل، آهسته بران

Slowیادم نیست در همین سفرهای استانی عصیان بود یا سفرهای عصیانی استان. حالا زیاد فرقی نمی‌کنه. متوجه شدم که سیستم بی‌تی‌اس مخابرات به طور کامل در تمام استان راه‌اندازی شده است. شاید بد نباشد یک توضیح کوچکی بدهم برای آنها که نمی‌دانند BTS چیست. در واقع BTS همیشه برای موبایل‌ها فرستاده می‌شود اما کامنت همراه آن که شامل نام دکل هست، چیزی است که در گیلان فعال شده است (توضیحات را این دوست عزیز در کامنت‌های این مطلب برایم نوشته بود). در واقع شما می‌توانید با یک نگاه به صفحه موبایلتان و خواندن نام دکل متوجه شوید که کجای شهر یا جاده هستید.
حالا همه این‌ها را گفتم که بهتان عکسی را نشان بدهم که همین روزها از صفحه موبایلم گرفته‌ام. در واقع در این نقطه‌ای که عکس گرفته شده است، یک پیام هشداردهنده را به جای نام دکل ارسال کرده‌اند: AHESTEH BERANID

بیایید موبایل‌هایمان را پالایش کنیم

Privacyحریم خصوصی. عبارتی که این روزها بیش از پیش می‌شنویم. هنوز مدت زیادی نگذشته است از مقاله‌ای که در همین باره و با عنوان آرامش در حضور دیگران نوشتم. و ایضاً به خاطر می‌آورد نوشته بزرگمهر شرف‌الدین را در چلچراغ درباره دوربین‌های امنیتی و مقاله منصور ضابطیان را درباره پخش فیلم‌های مهمانی خصوصی مردم و عواقبش.
حالا هم روز دیگری است. این روزها به مدد تکنولوژی سرک‌کشی به حریم خصوصی افراد سهولت بیشتری پیدا کرده. دردناک این جاست که قشری که ادعای روشنفکری و فرهیختگی‌شان گوش فلک را کر می‌کند، همپای دیگران فیلم‌ها را دست به دست می‌کنند، از بلوتوث و مسنجر و وبلاگ کمک می‌گیرند تا بیش از پیش به رخ بکشند قدرت فناوری را. به راستی مگر مفهوم واقعی ابتذال چیست؟ ما که قانونمان هنوز آن قدری بالغ نشده که بتواند حفاظت کند از آن چه که چهاردیواری خاص خودمان است، پس در این دنیای ناکجاآباد تنها راه برای صیانت از آن، خودمان هستیم. فناوری ساخته فکر بشر است و حالا این ابزار کم‌کم دارد بلای جانمان می‌شود. تنها راه مقابله با ابعاد منفی این پدیده نیز لاجرم نمی‌تواند چیزی باشد به جز همان شعور.

سی‌دی، موبایل، کول‌دیسک، بلوتوث، وبلاگ، مسنجر، ایمیل و… هر آن چه برای رفاه ما طراحی شده، برای آن است که فاصله‌ها کم، انتقال داده‌ها آسان و زمان به سودمان شود. حالا این دارد هرمی می‌شود وارونه، سست و دهشتناک که هر آن گمان می‌رود خراب کند کاخ اخلاقیاتی را که بشر در طول تاریخ و به نام تمدن بنا کرده است. راستی چه می‌شود ما را که هر چه می‌گذرد لذایذمان حیوانی‌تر، عجیب‌تر و تمایلاتمان سرکش‌تر و لجام‌گسخته‌تر می‌گردد؟

ادامه