بهزودی بزرگترین رویدادهای ورزشی دنیا یعنی جام جهانی در برزیل آغاز میشه و تیم ملی فوتبال ایران هم بخشی از این رقابتهاست. همه ما برای شروع مسابقات فوتبال تیم ملی ایران روزشماری میکنیم. از الان میتونم شبکههای اجتماعی و وبسایتها رو تصور کنم که چند هفتهای درگیر این مسابقات خواهند بود و چه کلکلها که در این بین رد و بدل نمیشه. یکی دیگه از موضوعات داغ مرتبط امسال این بوده که در جهت حمایت از یوز ایرانی، تصویر این حیوان زیبا روی لباسهای تیم ملی فوتبال ایرانه. اینجا توی لندن هم کمکم میتونی ببینی که مغازهها ویترینهاشون رو با لباسهای تیم ملی فوتبال کشورهای مختلف پر میکنند و از اونجایی که لندن هم شهر هزار هزار ملت مختلفه، هر کسی از هر رنگ و نژادی میره و لباس تیم محبوب خودش رو میخره. قدیمیهای وبلاگستان شاید پندار یوسفی رو یادشون بیاد. پندار نویسنده وبلاگ لگوماهی بود و بعد از اون چند تا پروژه از قبیل بمب گوگلی خلیج فارس و پروژه فیلم سیصد رو راهاندازی کرد که هر دو از پروژههای موفق بودند. حالا پندار یوسفی و شاهین عدالتی که یک شرکت تولیدی لباس رو در سانفرانسیسکو راهاندازی کردن، سایتی راه انداختند که طراحیهای منحصر بهفردی از لباسهای ورزشی داره برای طرفداران تیم ملی فوتبال ایران. سایت Iranian Apparel یا پوشاک ایرانی، محصولات این شرکت تولیدی رو به نمایش گذاشته و به عبارتی ویترین آنلاینشونه. اگر علاقمند هستید به سایتشون سر بزنید و اگر چیزی رو هم پسندیدید، خب خریداری کنید.
پوشاک
صندلهای آفریقایی از جنس تایر
چند روز پیش از سر کار به سوی خانه میآمدم که مردی آفریقایی را روی پلههای کلیسای کنار محل کارم دیدم که نشسته بود. سر و وضع جالبی داشت و تیپ خاصی زده بود. کفش عجیبی به پا داشت. سر جمع چند ثانیهای بیشتر نتوانستم به کفشها خیره شوم. اما در همان چند ثانیه متوجه شدم که پاافزارش من را یاد لاستیک (تایر) ماشین میاندازد. به خانه که رسیدم دست به دامن گوگل شدم تا ببینم این صندل جالب چه طور چیزی میتواند باشد.
وقتی فقیر باشی پاهایت لخت باشد، هر چیزی را ممکن است به پایت ببندی. حالا حکایت فقر در برخی از نقاط آفریقاست که باعث میشود یک عده بطری پلاستیکی را تبدیل کنند به صندل.
و البته آنها که ابتکار بیشتری به خرج بدهند، از چیزهای دیگر هم صندل تولید میکنند. این یکی قیافهاش کمی شبیه آن چه بود که به دنبالش بودم.
قوم ماسای یکی از مشهورترین اقوام آفریقایی هستند که در مرز میان کنیا و تانزانیا و در دشتهای دامنه کوه کلیمانجارو زندگی میکنند. صندلهای سنتی که این قوم به پا میکنند را میتوان با نام صندلهای ماسایی همه جا دید. خانمهای ایرانی هم گاهی از این نوع صندل استفاده میکنند هر چند شاید نامش را ندانند. عکس بالا اما یکی از مدلهای ساده همین صندل است که با تایر ساخته شده است. در عکس زیر نمونه کمی پیشرفته آن را میبینید.
و البته از این صندلهای بازیافتی ارزان کم و بیش در بازار هم یافت میشود. این هم یک راهنمای ویدئویی ساخت صندلهای آفریقایی روی یوتیوب و این هم یک راهنمای تصویری ساده.
میگویند صدف را فقرا میخوردند به خاطر آن که ارزان بود و آنهایی که پولی برای خرید مواد عذایی نداشتند به خوردن صدفها روی آورده بودند اما سالها بعد این خوراکی هم به میز رستورانهای مجلل راه یافت.
حالا صدف چه ربطی به صندل دارد؟ صندل آفریقایی هم حالا در مدلهای متعدد و شیک تولید میشود و کمکم به سالنهای مدل راه پیدا میکند. آن صندلی که من در پای آن مرد آفریقایی در لندن دیدم، دیگر یک صندل ساده نبود، چیزی شیکتر و خاص بود که قیمتش خیلی بالاتر از صندلی است که بالاترین عکس را در این صفحه به خود اختصاص داده است.
نمونههای دیگر این صندل را که میتوانید روی اینترنت و سایتهای دیگر پیدا کنید، اینجا ببینید:
[nggallery id=6]
پوشاک به سَبک خیابانی
ایده چندان پیچیدهای نیست. اما همه ایدههای موفق ساده هم هستند. نویسندگان وبلاگ HEL Looks که از سال ۲۰۰۵ کارشون رو شروع کردن، این فتوبلاگ رو پر کردن از عکسهایی که میگیرن. اما تفاوتش اینجاست که سوژههای اونها افرادی هستند که به نظرشون شیکپوش میان و توی خیابون پیداشون میکنن.
این طور وبلاگها معروف هستن به وبلاگهای سَبک خیابان یا به عبارتی Street Style Blogs. در واقع این وبلاگها توجهی به مدهایی که توسط استودیوهای فشن، طراحی و عرضه میشن ندارن. بیشتر به دنبال شیوههای لباس پوشیدنی هستند که توسط مردم و به ابتکار خودشون ارائه میشه. مفهومی که به اسلوب خیابان یا Street Fashion معروفه.
در این وبلاگ، هر پست تشکیل شده از یک عکس، نام فردی که توی عکسه و توضیحی که خودش درباره شیوه انتخاب لباسش داره. به نظرم بهترین راه برای مشاهده عکسها، استفاده از صفحه بایگانی وبلاگه. این از اون ایدههایی هست که به نظرم نمونه ایرانیش هم میتونه جالب باشه. کسی نیست که شروع کنه؟
عکس بالا هم یکی از عکسهای هفته اخیر هست که از سارا ۲۳ ساله گرفته شده. خودش توضیح میده:
به خاطر دینم همیشه یه روسری سرم میکنم و لباسهایی با آستین بلند و دامن بلند میپوشم. تاریخ، افسانهها و کشورم ایران الهامپخش سبک لباس پوشیدنمه. من دوست دارم سبکهای شرقی و غربی رو با هم دربیامیزم.
این هم یک وبلاگ دیگه در این زمینه: The Sartorialist