۵- ۵۰-۶۰ نفری بودیم به گمونم. روز جمعه رو میگم. رفتیم کلاردشت. با یه عالم آدم آشنا و نیمهآشنا و ناآشنا. نصف وبلاگی و نصف غیروبلاگی. روز خوبی بود. با یه عالمه شلوغپلوغی و حرکات موزون و افکار ناموزون. اگه بخوام لیستشون رو بنویسم نه حوصله خودم میکشه نه حافظه. کلشو بگم که جای هر کی که باید میبود و نبود، خالی!
۴- این نظرخواهی دیگه گندشو درآورده. ۱۰ روزه که خرابه. هر بار هم که میریم تو سایتش نوشته که همین امروز درستش میکنیم. از قدیم گفتن وبلاگ بینظر به چه ماند؟ به زنبور بیعسل.
۳- این روزا کمتر وقت میکنم بنویسم. از بس سرمون شلوغ شده سر این شرکت. این قدر سفارش طراحی سایت داریم که نمیدونیم از کدوم شروع کنیم. حالا این وسطها هر وقت فرصتی بشه بتونم یه گریزی به سرگردون و این جا بزنم، هزارآفرین داره به خدا.
۲- این آی دی یاهو منو بستن! 🙁 دو هفتهای میشه. این سیستم یاهو هم انگاری بدجوری تو زرد از آب در اومده. یه روزی اومدم یاهو مسنجرم رو وا کنم دیدم پیغام میده به خاطر مسائل امنیتی این آیدی رو بستیم. اینو گفتم واسه کسایی که برام پیغام میفرستن و من جواب نمیدم. نمردیم و مشکل امنیتی هم پیدا کردیم.
۱- و در انتها شاعر میفرماید: خواهی نشوی رسوا … دات کامتو بکن برپا
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.