گاهی اوقات یک خبر را میشنویم و به سادگی از کنارش میگذریم. کافی هست که فقط کمی به آن فکر کنیم و کمی هم روی آن عملیات انجام دهیم تا بفهمیم که دقیقاً چی به چی هست. برای مثال به این خبر ایلنا توجه کنید:
بدهکار ۲ هزار میلیارد تومانی یک روز پس از دستگیری آزاد شد – خبرگزاری ایلنا ۸/۳/۸۶
من کاری به این ندارم که چطور یک آدمی میتونه این همه پول داشته باشه یا اون رو از کجا آورده. فقط میخوام بدونم دو هزار میلیارد تومان یعنی چقدر.
– با توجه به این که هر هزار تومانی ۱۶۰ میلیمتر طول دارد، دو هزار میلیارد تومان برابر است با ۳۲۰،۰۰۰ کیلومتر هزار تومانی. با در نظر گرفتن این که محیط زمین در روی خط استوا ۴۰،۷۰۰ کیلومتر است، نتیجه میگیریم ۹۸/۷ یا تقریباً ۸ دور اسکناس هزار تومانی روی خط استوا.
– با توجه به این که هر سکه ۵۰ تومانی ۱/۸۳ میلیمتر ضخامت دارد، دو هزار میلیارد تومان سکه ۵۰ تومانی روی هم برابر است با ۳،۳۲۴،۰۰۰ کیلومتر ارتفاع. با در نظر گرفتن این که میانگین فاصله کره زمین تا ماه ۴۰۳،۳۸۴ کیلومتر است، ارتفاع مذکور ۲۴/۸ برابر فاصله کره زمین تا ماه است.
– با توجه به این که هر سکه ۵۰ تومانی ۸/۹۰ گرم وزن دارد، دو هزار میلیارد تومان سکه ۵۰ تومانی برابر است با ۳،۶۳۲،۰۰۰ تُن.
– دو هزار میلیارد تومان چهار برابر سرمایه فعلی بانک پارسیان است که ۵۰۰ میلیارد تومان در گزارش سال ۸۵ این بانک ثبت شده است.
– با دو هزار میلیارد تومان میتوان ۲۸۶،۹۴۴ عدد پراید صفر از قرار دانهای ۶،۹۷۰،۰۰ تومان خرید. با توجه به طول هر پراید که ۳۹۳۵ میلیمتر است میتوان ۱۱۲۹ کیلومتر پراید صبا را پشت سر هم قرار داد. این فاصله تقریباً برابر است با مسافت میان تهران و زاهدان به خط مستقیم (۱،۱۲۰ کیلومتر).
ماه: می 2007
روی جلدم بنویسید: مسافر
زیگزاگ– آوردهاند که «آن کسی که کتاب یا سیدیاش را به کسی قرض بدهد، مخش تعطیل است و آن کسی که آنها را پس بیاورد، مخش تعطیل رسمی است!»
گذشته از این عادتهای خوب یا بد، هستند افراد زیادی که وقتی کتابی میخوانند، فیلم میبینند یا موسیقی گوش میدهند، دوست دارند که خواندن، دیدن یا شندینشان را به دیگران هم توصیه کنند. تا اینجای کار به هیچ وجه اشکالی ندارد اما موضوع بحث ما کسانی از این دسته هستند که اقلام فرهنگی مذکور را به دیگران قرض میدهند. درباره سیدی نظر خاصی ندارم، چون که در اغلب مواقع با زیر پا گذاشتن قوانین کپیرایت یک نسخه از آن در بایگانی نفر بعدی جا خوش میکند اما درباره کتاب چنین اتفاقی یا نمیافتد یا به ندرت صورت میگیرد.
موضوع به طور دقیق برمیگردد به آن دستهای که جزو گروه «خودتعطیل» قرار گرفتهاند و اصلاً قصد ندارند کتاب محبوبشان را پس بگیرند. آنها چه میکنند؟ کتابشان را در یک مسیر نامعلوم رها میکنند به امید آن که فرد دیگری کتابشان را بخواند و به نفر بعدی بدهد. شاید بتوان آنان را مثال عینی شعر «تو نیکی میکن و در دجله انداز» دانست.
مثل هر کتاب داستانی که آغازی دارد و میانهای و سرانجام پایان و فرجامی، ماجرای تشکیل این گروه هم داستانی دارد؛ گرچه پایان این داستان هنوز بسته نشده و دنباله دار است. راستی، داستان تشکیل این گروه چیست و از کجا آغاز میشود؟
افشاگری فلاش درایوهای جاسوس در پوستر
امروز توی یکی از بیمارستانهای به یک پوستر برخوردم که با فونت درشت روش نوشته بودن «ابزار جدید در خدمت سرویسهای جاسوسی» کنارش هم یک طرحی کشیده بودن که مثلاً جاسوس بود و به طرز تابلویی قیافه خبیث یک جاسوس رو تشریح میکرد (راستی اگه قرار باشه جاسوسها این شکلی باشن، که قاعدتاً سه سوت دستگیر میشن!). به هر صورت کنجکاو شدم که ببینم این ابزار جدید جاسوسی چیه و با خودم پرسیدم یعنی کی میتونه باشه این وقت شب؟ (به خاطر هیجانانگیزتر شدن و پلیسیتر شدن ماجرا). بعدش نگاه کردم و دیدم که زیر پوستر عکس انواع و اقسام «یواسبی فلاش درایو» به عنوان ابزار جاسوسی ذکر شده. جالبه که این ابزار جاسوسی این روزها توی هر بقالیای پیدا میشه و آزادانه به فروش میرسه. بعدش از اونجایی که ذهن کنجکاوی دارم (البته وجود هر گونه ذهن رو در آینده قویاً تکذیب میکنم)، با خودم اندیشیدم که احتمالاً به این خاطر که میشه با فلاش درایوها کلی اطلاعات رو در سیم ثانیه جابهجا کرد، جزو این ابزار شمرده میشه ولی نتونستم بفهمم که چرا سیدی و دیویدی و فلاپی و انواع دیگه قطعات حافظه جزو این ابزار شمرده نمیشن؟ شما اگه فهمید من رو هم روشن کنید لطفاً. متأسفانه اشتباهی باز هم اندیشیدم که چرا؟ و حدس زدم به این خاطر که این روزها انواع «یواسبی فلاش درایو» با حجم زیاد و اشکال متنوع مثل خودکار، جاسوییچی، دستبند و اسباببازی در بازار وول میزنه و همین اشکال این توهم رو به ذهن متبادر میکنه (عجب واژه خفنی) که مأمور ۰۰۷ همه جا حضور داره و این ابزار رو هم به کلکسیون وسایلش اضافه کرده.
از پوستر مورد نظر (گه لوگوی سپاه پاسداران زیرش بود)، عکس گرفتم که با کلیک روی عکس این مطلب میتونید اون رو با درشتنمایی مشاهده کنید.
کینگر بخورید، لینگر بندازید!
هفتهنامه چلچراغ
نامه وارده:
ما گروهی از سایتدارن و وبلاگداران مقیم اینترنت برای ارائه یک سرویس مناسب چتروم در کنار سایت یا وبلاگ خود دچار مشکلات عدیده هستیم. از این رو خواهشمندیم تا دستور فرمایید، حسب فرمایش جنابعالی چند سایت این سرویس را رایگان ارائه دهند. مزید تشکر خوهد بود.
پاسخ خارجه:
دستور فرمودیم. اجابت نمودند.
• نام «لینگر» را به خاطر بسپارید. لینگر سایتی است که برایتان چترومهای خصوصی یا عمومی میسازد و تنها خرجش ثبتنام است. هیچ گونه مشکلی با فارسینویسی ندارد و شما میتوانید هر تعداد که دلتان خواسته چتروم بسازید. باشد تا رستگار شوید.
• «بلاگچت» هم که اسمش روی خودش هست. برای وبلاگتان چتروم تعبیه میکند.
• «پلاگو» سرویس مناسبی است، برای استفاده از این سرویس: وارد سایت شوید، ثبت نام کنید، سرویس مسنجر (مثل یاهو یا اماسان) را که با آن چت میکنید، انتخاب کنید. کد داده شده را در مکان مورد نظر وبلاگتان قرار دهید، پلاگو را در سرویس مسنجر خود اد کنید. حالا شما آیدی شما میتواند خاموش یا روشن باشد یا برای خود پیام استاتوس دلخواه بگذارید ضمن این که لازم نیست آیدی خودتان را به خوانندگانتان بدهید و به اصطلاح تابلو شوید. خوانندگان میتوانند برایتان آفلاین هم بگذارند تا بعداً برایتان ایمیل شود.
• سایت «چتساز» هم امکانات مناسبی دارد.تنها چند ثانیه لازم است تا برای سایت یا وبلاگتان یک سیستم چت درست کنید آن هم با قابلیت شخصیسازی و تغییر در اندازه و رنگ فونت و ظاهر چترومتان.
• یک راه ساده و سریع برای آن که بلافاصله یک چتروم بسازید تا همه درباره وبلاگ یا سایتتان بحث کنند. کافی است به انتهای آدرس سایت «گابلی» آدرس سایت یا بلاگتان را اضافه کنید تا در یک چت روم در اختیار داشته باشید. نه عضویت میخواهد نه دردسر. وقتی وارد سایتش شدید آن بالا روی پرچم ایران کلیک کنید تا سایت را به زبان فارسی ببینید. برای شروع چتروم چلچراغ را امتحان کنید.
با احترام
نیما اکبرپور
کافه تیتر، نمایشگاه، قزوین
چند روز گذشته رو باید میرفتم چندین و چند جای مختلف. اون قدر خستهام و کمبود خواب دارم که سرم روی گردنم بند نیست.
اول از همه روز پنجشنبه رفتم کافهتیتر چون قرار بود نشستی برگزار بشه و عوامل فیلم «اخراجیها» بیان اونجا. رفتیم و نشستیم و دیدیم مسعود دهنمکی را به همراه کامبیز دیرباز، نیوشا ضیغمی، فخرالدین صدیق شریف، نگار فروزنده و سیدجواد هاشمی. خب صحبت شد درباره فیلم و بحثها و اعتراضها و چیزهای دیگه. من هم حرف خاصی نزدم و بیشتر گوش میکردم و جز یکی دو تا سؤال کوتاه. راستش خیلی هم برام جذاب نبود چون مطمئن بودم که همون حرفهایی گفته میشه که توی مصاحبههای دیگه هم گفته شده. بیشتر با این انگیزه رفتم که چند تایی از دوستان رو ببینم و به خاطر خوردن «ویجیز» که یه روزی مفصل دربارهش مینویسم.
و اما جمعه که نشستی بود درباره وبلاگها که توی نمایشگاه رسانه های دیجیتال و در غرفه ایسنا برگزار شد. مشروح گزارش رو میتونید اینجا بخونید. گرچه بحثهای جالبتر و جنجالبرانگیز دیگهای هم گفته شد که توی این خبر موجود نیست. اون جا با یک مسؤول جالب توجه روبهرو شدم به نام آقای مجتبی طالبی و با مسؤولیتی موسوم به دبیر بخش وبلاگ جشنواره. ایشون بعد از شنیدن انتقادها و البته با لحن تمسخرآمیز در قالب محترمانه گفتند که برخی دوستان نیز حرفهایی زدند، که بیشتر جنبه طنز دارد تا ارزش صحبت کردن. و قبلش هم اشاره کردند با توجه به سال انسجام ملی بهتره سکوت کنیم. ما که تعبیرمون این بود ایشون میفرمایند اصلاً انتقاد به تلاونگ مبارکمون هم نیست. شما باید خفه بمیرید. البته نظر ایشون یک نظر شخصی بوده و به نظر نمیاومد که مسؤولان دیگهای که اونجا حاضر بودند با نظرش موافق باشند. به هر حال گزارش رو بخونید.
و اما شنبه ساعت ۶ صبح رفتم دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین. با بچههای چلچراغ مهمونشون بودیم و چند تا کارگاه برگزار کردیم و من هم یک ساعتی درباره روزنامهنگاری آنلاین و ویژگیهاش صحبت کردم.
حالا همه اینها رو بذارید کنار هم و بهشون کار روزنامه قیام و هدف و اقتصاد رو اضافه کنید. خسته شدم از بس که مردم! به دو روز استراحت در گیلان شدیداً نیازمندیم.
یک وبلاگنویس منقرضشده
داشتم توی اینترنت دنبال کارتون و کاریکاتور میگشتم یهو رسیدم به کارتونی که این پایین میبینین. کار حمیدرضای تمام فلزی است که فکر کنم حول و حوش ۳-۴ سال پیش کشیده. به عنوان «یک وبلاگنویس منقرضشده» سلام عرض میکنم خدمتتون! حال داد.

شیر یا خط بین کپیرایت و رسانههای مجازی
هفتهنامه چلچراغ– کپیرایت یا حق مالکیت معنوی یکی از جدیترین قوانین اروپا و آمریکا است که در حمایت از پدیدآورندگان آثار از هیچ کوششی دریغ نمیکند. پروندههایی که درباره ناقضین این قانون هر روز منتشر میشود، نشاندهنده این است که مجریان قانون در اجرای آن تا چه اندازه پیگیر هستند.
در سالهای اخیر ارزش تجاری لیگ برتر انگلستان به طرز غیرقابل باوری بالا رفته و حفظ حقوق مالکیت به یکی از اولویتهای اصلی سازمان بدل شده است. مثلاً حق پخش زنده مسابقات و تصاویر گزیده آن در تلویزیون، رادیو و اینترنت، به بهای بیش از دو و نیم میلیارد پاوند (بیش از پنج میلیارد دلار) برای سه سال آینده واگذار شده است.
از طرف دیگر پدیده کپی-پیست بزرگترین دشمن این قانون شمرده میشود و تعجبی نیست که پیشرفت تکنولوژی و ابزار و ادوات دیجیتالی، اجرای این قانونشکنی را تا چه اندازه آسان کرده است. به اشتراکگذاری فایلها عبارتی است که هر روز پررنگتر میشود. حالا احساس دوگانهای به وجود میآید. ما در عصر انفجار اطلاعات هستیم. اینترنت و رسانهها، دیگر در ارائه اطلاعات خست نشان نمیدهند. نرمافزارها و سختافزارهای اشتراک اطلاعات آن قدر ارزان شدهاند که برخی به رایگان عرضه میشوند. واقعاً چه کسی میتواند جلوی کپی کردن موسیقی یا فیلم دلخواه ما را بگیرد؟
کارشناسانه
روزنامه قیام- دیدین بعضیها رو که کاردان و کارشناس همهفنحریفن؟ اینه:
یکی بود آگه ز اسرار خلق / چو دکتر به چشم و به گوش و به حلق
دوا کرد آن کس که بیچاره بود / لیسانس مددکاریش پاره بود
هر از گاه در شهر معمار بود / چو بیمار دیدش پرستار بود
مربی تیمهای فوتبال بود / هنرپیشه برتر سال بود
ز فرغون و کمباین و کشتی و ناو / الاغ و سگ و اسب و ماهی و گاو
بر آن چه که جنبنده بودش زبان / مهندس بُد و دکتر و باغبان
ادیب و معلم و استاد بود / نویسنده و شاعری شاد بود
به شیمی و فیزیک و هم هندسه / به دندانپزشکی و درد لثه
به داور نشستن به وقت «نود» / به اظهار فضلش سبد در سبد
جماعت نبودند یک دم بری / چو میکرد فرمایش از هر دری
فراوان شکایت ز آشپز بکرد / ز اظهار فضلش بسی حظ بکرد
در اخبار، منبع که آگاه بود / در آواز شورش به چارگاه بود
سخنگوی هر صنف و هر دسته بود / به اسمش لقب کاردان بسته بود
آقای صفار، کدام استقبال، کدام ساماندهی؟
از قرار معلوم آقای صفار هرندی -وزیر ارشاد- در حاشیه افتتاحیه نخستین جشنواره و نمایشگاه ملی و رسانههای دیجیتالی گفتهاند: «ما سایتها و پایگاهها را به دریافت مجوز از خودمان اجبار نکردیم و فقط به آنها گفتیم که مشخصات و نوع فعالیتشان را به ما اعلام کنند؛ خوشبختانه بیش از دو هزار و چند صد سایت و پایگاه اطلاعرسانی خود را معرفی کردند و هنوز برای کسانی که به این کار اقدام نکردهاند، فرصت وجود دارد. پس از ابلاغ آییننامه ساماندهی به سایتهای مختلف، خوشبختانه شاهد استقبال خوبی از ناحیه سایتها برای معرفی خودشان بودیم». [+]
از طرف دیگر دکتر سیاوش شهشهانی -مدیر ثبت دامنههای اینترنتی- کمتر از یک هفته قبل گفته: «طبق آمار دانشگاه کنتاکی آمریکا، ایران جزو چهار کشور اول در ثبت دامنههای اینترنتی کشوری است و در حال حاضر ۵۲ هزار و ۵۸۱ دامنه لاتین با پسوند ir و ۲ هزار و ۲۸ دامنه فارسی با پسوند ایران ثبت شده است. همچنین در کشور ما تعداد دامنههای اینترنتی ثبت شده با پسوند com ،net و org نزدیک به ۷۰ هزار است». [+] و [+]
مایکرویاهو مقابل گوگل
هفتهنامه چلچراغ– آگهیهای اینترنتی برای بسیاری از شرکتها منبع اصلی درآمد شدهاند و روز به روز رقابتشان فشردهتر میشود تا هر کدام بتوانند بخش بزرگتری از این بازار پولساز را از آن خود کنند.
بیتردید گوگل بیشترین سهم را از این بازار در اختیار خود گرفته است و یاهو و مایکروسافت این شرکت را تعقیب میکنند. هر چند مجموع درآمد این دو شرکت هنوز هم با درآمد گوگل فاصله دارد.
در ادامه این رقابت شرکتهای مورد نظر شرکتهای کوچکتر را میخرند و در خود هضم میکنند. آنها عقیده دارند که اضافه شدن سهم شرکتهای کوچکتر به سهم آنها، به رشدشان کمک زیادی میکند. در ماه گذشته شرکت تبلیغاتی دبل کلیک به مبلغ ١/٣ میلیارد دلار از سوی گوگل خریداری شد و تنها اندکی بعد از آن یاهو نیز برای توسعه تبلیغات آنلاین خود شرکت تبلیغاتی رایت مدیا را خرید. یاهو با خریدن باقیمانده سهام شرکت تبلیغاتی رایت مدیا به میزان ۶٨٠ میلیون دلار، این شرکت را خریداری کرد و البته در اکتبر گذشته، ٢٠ درصد از سهام رایت مدیا را به میزان ۴۵ میلیون دلار خریداری کرده بود تا بازار تبلیغات خود را فراتر از مجموعه سایتهای قبلی خود افزایش دهد.
اما بزرگترین خبر هفته قبل ادغام دو شرکت مایکروسافت و یاهو بود تا با قدرتی مضاعف با گوگل مقابله کنند [+]. شرکت مایکروسافت قصد داشت تا یاهو را به مبلغ ۵۰ میلیارد دلار خریداری کند. با گذشت یک هفته از انتشار این اخبار و شکلگیری شایعات گوناگون پیرامون آن روزنامه «وال استریت ژورنال» طی گزارشی اعلام کرد که پس از گفتوگوهای بین این دو شرکت، هرگونه همکاری و یا ادغام به منظور مقابله با گوگل و کسب درآمدهای بیشتر در زمینه تبلیغات آنلاین، منتفی است.
شاید علاقمندان به اخبار آیتی یادشان نرفته است که یک سال پیش نیز در گفتوگویی مشابه، این دو شرکت با همین هدف تصمیم گرفته بودند با یکدیگر متحد شوند اما نتیجه آن مذاکرات هم به جایی ختم نشد. هنوز سخنگویان مایکروسافت و یاهو هیچ اظهار نظری در این زمینه نکردهاند و کسی نمی تواند بگوید که جریان این «شایعه بزرگ» دقیقاً چیست و تا چه حد حقیقت دارد.
چیزی که مشخص شده این است که این بار شرکت یاهو به این ادغام تمایل چندانی نشان نداده است اما در همین فرصت کوتاه، اخبار این شایعه باعث شد تا سهام شرکت کامپیوتری یاهو ۱۴ درصد افزایش و سهام شرکت مایکروسافت یک درصد کاهش پیدا کند.
از تمام اینها گذشته، ادغام این دو شرکت در کنار سود برای هر دو، زیانها و مشکلاتی هم به همراه خواهد داشت که از میان آنها میتوان به تفاوت فرهنگ کار در این دو شرکت است و آن که برخی از کارمندان یاهو دوست ندارند برای مایکروسافت کار کنند.
یاهو مسنجر بدون نصب
هفتهنامه چلچراغ– آنهایی که خوره چت کردن و صحبت با رفقا روی مسنجر یاهو هستند، میدانند که برای این کار لازم است حتماً برنامه یاهو مسنجر را روی کامپیوترشان دانلود کنند تا بتوانند چت کنند. یکی از مشکلاتی که عاشقان یاهومسنجر با ان دست به گریبان هستند، این است که روی خیلی از کامپیوترها این برنامه نصب نیست. یا آن که نسخه قدیمی آن نصب است و آنهایی که صابون دانلود کردن یاهو مسنجر حداقل یک بار به تنشان خورده، میدانند که سرعت پایین اینترنت این کار را طاقتفرسا میکند.
برای حل این مشکل سایتهای واسطهای مثل meebo درست شدهاند که به شما اجازه میدهند بدون نیاز به نصب یاهو مسنجر، از آنها برای چت کردن با واسطه استفاده کنید. البته استفاده از این سایتها به همان غلط واسطه بودند، خطر دزدیده شدن پسوورد و کندی چت را با خود به همراه دارد. استقبال از این سایتها باعث شد تا یاهو خودش دست به کار شود و مسنجر خود را تحت وب هم منتشر کند.
بر خلاف آن سایتهای واسط رابط کاربری یاهو طوری طراحی شده که به هیچ وجه کند نیست و با مرورگرهایی مثل اینترنت اکسپلورر و فایرفاکس سازگاری دارد. به این سرویس به زودی قابلیت چت صوتی هم اضافه میشود و مانند جیتاک (مسنجر گوگل) گفتوگوهای متنی چت به صورت ایمیل در میلباکستان ذخیره خواهد شد.
بدین ترتیب شما بدون نصب برنامه یاهو مسنجر، میتوانید به این آدرس بروید و از هر کجا که خواستید چت کنید. این هر کجا شامل محل کار و جاهای دیگر هم میشود که با ترفندهای مختلف، برنامه مسنجر در آنها اجرا نمیشود! رسماً حالش را ببرید.
پ.ن: به تاریخ مطلب دقت کنید. ممکن است این راهنما برای امروز مناسب نباشد و کار نکند.
کامپیوتر، وبکم، اکشن!
هفتهنامه چلچراغ– آیا واقعاً انقلاب دیگری در راه است؟ آیا قرار است که یک سونامی دیگر در اینترنت شکل بگیرد؟
این روزها هر چه که میگذرد میبینیم که کاربران اینترنت بیشتر به حرفهایهای تکنولوژی نزدیک میشوند. در حقیقت این امر به خاطر در اختیار گرفتن امکانات جدیدی است که در اینترنت متولد میشوند و کارهایی را که تا پیش از این از دست حرفهایها بر میآمد عامیانهتر میکنند و عمومیتر.
هیچ دقت کردهاید چند وقت است که سرویسهایی با نامهایی که یا با You شروع میشوند و یا با آن خاتمه مییابند، چقدر رو به افزایش است و به سرعت سر از میان سایتهای محبوب کاربران در میآورند؟ یوتیوب را که میشناسید؟ سایتی که به شما امکان میدهد ویدئوهای خودتان را در آن بارگزاری کنید و در اختیار همگان قرار دهید [+]. بیهوده نبود که شخصیت امسال تایم یک کامیوتر بود با صفحهای آینهای که اگر درونش نگاه میکردید، تصویر خودتان را میدیدید. شما شخصیت سال بودید [+].
با پادکست هم که پیش از این افتخار آشنایی پیدا کردید؟ رادیویی را میگویم که خودتان میتوانید روی اینترنت برپا کنید [+]. حالا اجازه بدهید که یک قدم آن طرفتر برویم. بهتر بگویم. امکانات اجازه داده است که ما یک قدم آن طرفتر برویم. راهاندازی تلویزیون شخصی. وقتی صحبت از تلویزیون میکنم اصلاً منظورم این نیست که برنامههایی را ضبط کنیم و بعد بگذاریم روی اینترنت. این چه تفاوتی با گوگلویدئو و یوتیوب دارد؟ تعریف این تلویزیون دقیقاً این است که شما یک کانال ۲۴ ساعته با پخش زنده برای خودتان خواهید داشت. اولین و جالبترین تلویزیون شخصی ۲۴ ساعته اینترنتی جاستین تیوی است.
امان از این مردان پفیوز و حقیر!
میشناسین منو که. اهل جر و بحثهای بیسرانجام نیستم. فقط انرژیم رو کم میکنه. مخصوصاً از نوع جدال نوشتاری و مخصوصاً اگه یه طرف ماجرا بیهوا بهت دری وری بگه. شده برین توی خیابون یکی بپره بهتون چون پراید دارین؟ اون هم به این دلیل که همه پراید سوارها بد میرونن؟ بعدش هم معلوم شه به خاطر این بوده که همسایشون پراید داره. هر روز یه جوری پارک میکنه که طرف عذاب میکشه برای در آوردن ماشینش از پارکینگ؟
حالا حکایت ما و اون
از اون جایی که ایشون بنده رو هم دعوت کردند به این که با این عقل ناقص پاسخ به شبهات دینی بدم و از اون جایی که من نهایتاً سواد دینی در حد یه دعانویس و جنگیر دارم و کمی هم به طلسم و جادو و اسطرلاب دیجیتالی تسلط دارم، دعای زیر رو تقدیمتون میکنم. این دعا رو توی یه استکان آب جوش حل کنید. بدینش به یه بچه که هنوز بالغ نشده. بعدش با سه متر سایه نبردبون بجوشونید و بپاچید جلو در اتاقتون. اون وقت نویسنده این وبلاگ سکته میکنه و تمام مشکلات عالم هستی بر طرف میشه. در صورتی که باز هم زنده موند، میتونید از نوشتههای این وبلاگ کمک بگیرید.
الهی. قتل رجل الفضول بأشد مجازاه فی تمام الفصول. شعل رجل الحلیم بعذاب الألیم. کثر نساء الإیرانی علی الخصوص تهرانی بمقدار الکثیر و نصرهما فی هذه المسیر. آمین یا رب العالمین.
امان از این گوگل آنتیفمینیست بیشعور!
یه بار با دوستدخترم دعوام شد سر این که هیچ دختری تا حالا چیز بدرد بخوری کشف نکرده و طبعاً اون میگفت که دخترها خیلی چیزهای مهم رو کشف کردند و از میان نسوان کاشفان بزرگی داریم ولی خب نمیتونست مثال بیاره. واقفید که این جور وقتها اصلاً نمیشه بحث کرد. بنا بر این تصمیم گرفتیم که جناب گوگل رو به عنوان داور بیطرف قبول کنیم. وقتی توی گوگل جستوجو کردیم She Invented میدونید بهمون چی گفت؟ گفت:
خب جدای از این داستانی که ممکنه باعث ترور من بشه و البته یک شوخی بیشتر نیست که منبعش اینجاست، یک سری بحثهای جالبی هم توی کامنتهاش هست که این چند تا لینک جالب رو میشه از توش استخراج کرد:
سایتی برای شروع
هفتهنامه چلچراغ– هنوز برای خیلیها اینترنت و یاهو معنای یکسانی دارند. این به معنای آن است که آنها اینترنت را با یاهو شناختهاند و اولین صفحهای را که باز میکنند صفحه ورودی یاهو است.
هر کسی بنا بر عادتی که دارد و محبوبیت و اهمیتی که برای سایتها قائل است از یک سایت وبگردیش را شروع میکند. سایتهایی مثل یاهو که پورتال نامیده میشوند در واقع صفحاتی هستند که حجم زیادی از لینکها را در خود جا داده و خلاصه موضوعات متنوعی را در یک صفحه گرد هم آوردهاند. کاربران مختلف از هر رده و سلیقهای میتوانند به موضوع مورد نیاز خود از این درگاه وارد شوند و در صورتی که هدفشان را در این صفحه نیافتند، میتوانند از موتور جستوجوی موجود در ان استفاده کنند و به مقصود برسند.
اما داستان به همین جا ختم نشد. یاهو به تدریج بخشی را به سایت خود اضافه کرد که صفحه شخصی یاهو نامیده میشد و کاربران میتوانستند آن را مطابق سلیقه خودشان تنظیم کنند تا به محض ورود با شناسه خود به سایت یاهو، اخبار و قسمتهای مورد توجه خود را ببینند. این ایده بعدها به گوگل هم اضافه شد چرا که گوگل متوجه شده بود که رفتار کاربران اینترنتی به سمت شخصی کردن صفحات وب و کنترل بیشتر روی سایتها تمایل پیدا کرده است این بود که صفحه شخصی گوگل راهاندازی شد.
کمی بعد سایتهای دیگری ایجاد شدند که تنها این بخش را هدف گرفته بودند. این که هر کاربر بتواند بخشهای مورد علاقهاش از سایتهای مختلف را در یک صفحه گرد هم بیاورد. تلاش این سایتها ارائه خدماتی بود که کاربران به واسطه ان بتوانند یک صفحه شروع دائمی برای خودشان بچینند.