زیگزاگ– همایون داشت طبق معمول هر روزش وبگردی میکرد که رسید به یک سایت جدید. محتوایش را بررسی کرد و بعد از چند دقیقه به خودش آمد و دید که دارد پشت سر هم روی یک دکمه کلیک میکند و به دنبال روشهای مکانیکی و تکنیکی خاصی است که سرعت کلیکش افزایش پیدا کند. آبدارچی شرکت که در حال تمیز کردن میز کناری همایون بود، با چشمان گرد از تعجب عملیات ضرب گرفتن روی ماوس را نگاه میکرد و با خودش فکر میکرد که حتما همایون دچار جنون آنی شده است.
فرقی نمیکند که این اتفاق برای فردی به نام همایون افتاده است یا برای نگارنده این مقاله، مهم این است که بدانیم او به چه سایتی رسیده که با خواندن مطالبش، روند استهلاک ماوسش را سرعت بخشیده است.
قهرمان یا پهلوان
مسابقه یعنی پیشی گرفتن، یعنی برنده، یعنی مدال، یعنی قهرمان، یعنی افتخار و هزار و یک معنای دیگر که در درونش مخفی شدهاند. امروزه دیگر رقابتها منحصر به میدان مسابقه نیستند. ضربالمثل «این گوی و این میدان» دایرهای وسیعتر را شامل میشود که خارج از مرزهای فیزیکی است و دنیای مجازی هم آوردگاه رقیبان شده است.
لابد به خاطر دارید که وقتی قرار بود بهترین وزنهبردار قرن با نظرسنجی الکترونیکی مردم انتخاب شود ایرانیان برای برنده شدن «حسین رضازاده» در این نظرسنجی، چه کردند. فرمهای آماده و پرشده که تنها جای خالی آن اسم «رضازاده» بود، در اتاقها و انجمنهای گفتوگوی اینترنتی دست به دست و ایمیلهای حاوی آن به فهرستهای گروهی فوروارد میشدند تا قهرمان وزنهبرداری ایرانی قهرمان نظرسنجی هم باشد. کار به جایی رسید که حتی گوینده رادیو ورزش ایران از مردم درخواست کرد که با ایمیلهای مختلف و چند بار به او رأی دهند تا رضازاده بتواند بر رقیب اینترنتیاش «پیروس دیماس» یونانی پیروز شود [+].
نظایر این اتفاق بارها تکرار شده است که میتوانیم نمونههایی چون نظرسنجی آقای گل جام جهانی ۲۰۰۶ (به خاطر وجود علی کریمی در فهرست) و آراء منفی به کتاب کمیک استریپ ۳۰۰ «فرانک میلر» در سایت آمازون (به خاطر ضدایرانی بودن محتوایش) را نام ببریم.
این ماوس و این میدان
حالا برگردیم سر داستان آقای همایون و آبدارچی و کلیکهای پرشمارش.
شاید بتوان «جام جهانی کلیک» را عنوان مناسبی برای این مسابقه دانست. سایت «کلیک کلیک کلیک» میزبان همیشگی این جام جهانی است. کاربران از سراسر دنیا به این سایت میروند به نفع کشورشان کلیک میکنند و سرانجام برنده این رقابت کشوری است که در پایان مهلت مقرر کلیکخور بیشتری داشته باشد.
تاکنون دو دوره این رقابتها انجام گرفته و سومین دوره آن روزهای پایانی خود را سپری میکند. مکان ایران هم در این فهرست مرتباً نوسان میکند و در زمان نوشتن این مطلب روی رتبه ۴۲ ایستاده است.
رقابتی که سلامتش درد میکند!
لیگ ۲۰۰۷ این مسابقات برای خودش یک جدول دارد که در آن کشورها، به ترتیب امتیاز و رده و مدالهایی که گرفتهاند، فهرست شدهاند. اما نباید این نکته را فراموش کنیم که این رقابت هم مانند رقابتهای دیگر لزوماً سالم نیست. بله. اینجا هم یک پای کار میلنگد.
فارغ از تمام کسانی که به خاطر عرق ملی، بیکاری، سرگرمی یا لجبازی به کلیک کردن سالم مشغول هستند، تعدادی کاربر آشنا به برنامهنویسی هم پیدا میشوند که با شیطنت به ازای هر کلیک دهها امتیاز را به حساب کشورشان واریز کنند. این دوستان حتی برای اول شدن به هر قیمتی، برنامه حاضر و آماده کلیک چندگانه نوشتهاند و آن را به هموطنان دیگر خود هم توصیه میکنند تا با این کار بتوانند تغییرات ناگهانی در این فهرست به وجود آورده و مکان کشورشان را از انتها به ابتدای جدول بکشاند.
جام جهانی یا جنگ جهانی
چرا؟ واقعاً چرا ما دوست داریم روی هر چیزی رقابت کنیم حتی اگر این رقابت روی بیشتر کلیک کردن باشد. هیچ کس قرار نیست به ما جایزهای بدهد. مقام آوردن و مدال کسب کردن هم در جام جهانی کلیک، یک عنوان مجازی است. نه معلوم است که کدام یک از ما در این امر مشارکت کردهایم و نه سکونشینی کشورمان را به حساب ما می نویسند و نه به جز خودمان کسی از مفهوم این مسابقه سر در نمیآورد. مسابقهای که برندگان و تماشاگرانش خودمان هستیم. نمیتوانیم بگوییم که این مشکل مختص ما ایرانیها است. چرا که حدود ۴۰ کشور رتبهای بالاتر و کلیکهایی به مراتب بیشتر از ما دارند. ژاپنیهای که تراکتورهای کاری مشهور هستند، در این فهرست با بیش از ۲۰۰ میلیون کلیک، رتبه نخست را دارند. شاید دلیل آن چیزی نباشد به جز ملی گرایی و تلاش برای کسب غرور ملی. و این گونه است که تلاش برای کلیکهای بیشتر شکل میگیرد و وبلاگها و ایمیلها لبریز میشوند از مطالبی با پیشدرآمدهایی برای به غلیان آوردن غیرت و تعصب و ملیگرایی و سپس راهنماهای «چگونه بیشتر کلیک کنیم!»
شاید بتوان تلاش ژاپن برای کسب رتبه نخست را در ریشههای ملیگرایی ساموراییوار ساکنان سرزمین آفتاب تابان جستوجو کرد و شاید هم دانش بالایشان برای تقلب و مولتیکلیکهای بیشمارشان.
کسی چه میداند شاید جنگ جهانی سوم جرقه نخستینش مجازی باشد.
فکر میکنم بیشتر به یه جنبه احساسی و حیثیتی برمیگرده. و نکته جذاب دیگری که در اینگونه رقابتها دیده میشه اینه که متناسب با تکنولوژی روز طراحی میشند. در مورد جام جهانی کلیک هم نوع مسابقه و هم عرضه اون بر روی نت باعث میشه که هیجان سرتاپای شرکت کننده رو بگیره.
به تمام موارد بالا یه کم عرق ملی هم اضافه کنید!!!
با سلام…
متن زیر را که «پیشنویس منشور آزادیخواهی» و مرتبط با طرحی به نام «طرح اعتراض» می باشد بخوانید و با همفکری و نظرات خود به تکمیل و تصحیح این پیشنویس کمک کنید… این طرح برای رسیدن به مرحلهی اجرا به همفکری و همراهی و حمایت همه شما نیاز دارد… پس بیاییم با کمک یکدیگر نقاط ضعف چنین طرحی را مرتفع کرده و نقاط قوت آن را تقویت کنیم و با حمایت از این طرح و معرفی آن قدمی کوچک اما تاثیرگذار در همراهی با تمامی جنبشهایی که داعیهی آزادیخواهی و برابری دارند برداریم.
(نظرات و پیشنهادات خود را در مورد این طرح و پیشنویس تهیه شده در وبلاگ شراگیم (www.sharagim.net) و در صورت فیلتر بودن در وبلاگ (www.sharagimzand.blogfa.com) مطرح فرمائید.)
پیشنویس منشور آزادیخواهی:
از آنجا که بر طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر که به تصویب تمامی کشورهای عضو سازمان ملل رسیده است، هیچ حکومت و یا دولتی نمیتواند و نباید در قلمرو حاکمیت خود قوانین و مقرراتی را به تصویب برساند و یا به اجرا بگذارد که با اصول سی گانه اعلامیه جهانی حقوق بشر و نیز میثاقنامههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تعارض و تقابل داشته باشد و نظر به اینکه بر طبق اصل بیست و هشتم از اعلامیه جهانی حقوق بشر هر کسی حق دارد خواستار برقراری نظمی مدنی و بینالمللی باشد که تحقق کلیه حقوق و آزادیهای مقرر در اعلامیه جهانی حقوق بشر به طور کامل در آن میسر شود؛ بنابراین ما جمعی از شهروندان ایران که قوانین، برخوردها و رفتارهای نظام حاکم را مغایر با منشور جهانی حقوق بشر و توهین و تعرض به شان، کرامت، شعور و حیثیت انسانی خود میدانیم، ضمن اعتراض به قوانین و برخوردهای موجود، خواهان به رسمیت شناخته شدن تمامی حقوق انسانی خود به طور کامل (مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر) به عنوان یک انسان آزاد و صاحب کرامت و اندیشه هستیم.
ما اعتقاد داریم که هیچ نوع حکومت و یا نهاد و یا فردی مطلقا و تحت هیچ عنوانی حق ندارد با دستاویز قرار دادن پارهای مسائل مانند مذهب و سنن و یا باورها و اعتقادات، حقوق جهانشمول انسانهای تحت حاکمیت خود را تضییع و یا محدود نماید.
ما معتقدیم انسانها همگی آزاد و برابر هستند و قومیت، نژاد، جنسیت، عقیده و مذهب آنها نباید باعث محروم شدن آنها از حقوقی شود که مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر باید از آن برخوردار باشند.
ما به عنوان شهروندان جامعه ایران معتقدیم هرگونه فعالیت و مشارکت سیاسی در سیستم حکومتی فعلی ایران و در چهارچوب قوانین موجود قادر به بازگرداندن حقوق تضییع شدهی ما به عنوان یک انسان آزاد نخواهد بود و تنها راهی که ممکن است ما را به حقوقی شایسته مقام انسانی برساند برگزاری همهپرسی برای تدوین و جایگزینی قوانینی مترقی و منطبق بر معیارها و ارزشهای انسان مدرن و متمدن امروزیست.
از آنجا که هر حکومتی مشروعیت خود را از مردم میگیرد و نظر به اینکه نسل جوان و میانسال امروز ایران در همهپرسی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۸ نقشی نداشته است، ما انتظار داریم که شرایط برگزاری یک رفراندوم آزاد و سالم برای همه مردم ایران فراهم شود تا مشخص شود که بعد از ۲۸ سال تجربهی امتزاج دین با سیاست آیا ملت ایران هنوز خواستار حکومتی دینی و اسلامی ست یا حکومتی سکولار و انسانی را انتخاب خواهد کرد.
از آنجا که امکان شرکت هیچ گروه و یا فرد و یا طیف فکری مخالف جریان حاکم در هیچکدام از دورههای برگزاری انتخابات وجود نداشته و ندارد و از آنجا که در دوره هشت ساله حاکمیت اصلاحطلبان نیز حقوق انسانی ما مطابق منشور جهانی حقوق بشر تامین و تضمین نگردید، و نیز با در نظر گرفتن اینکه جنبش اصلاحات حتی در مقام شعار هم فراتر از قوانین موجود نمیرود و داعیه تغییر دادن این قوانین را نیز ندارد؛ ما معتقدیم دوران دل بستن به اصلاحات به عنوان راهی برای تحقق حقوق انسانیمان به سر رسیده است.
ما معتقدیم که موارد زیر از مصادیق نقض آشکار حقوق بشر در ایران و توهین به حیثیت و شعور انسانی افراد میباشد و باید با وضع قوانین جدید و مترقی جلوی آن بدون قید و شرط و فورا گرفته شود:
۱- سانسور و قیممآبی چه در حوزه نشر و رسانه و اینترنت و چه در سایر حوزههای فرهنگی،هنری، عقیدتی و یا اطلاعرسانی.
۲- نبودن آزادی بیان و تحت تعقیب قرار دادن و زندانی کردن افراد به جرم نشر افکار سیاسی و یا عقیدتی غیر همسو با منافع و سلائق نظام حاکم.
۳- دخالت و تفتیش در حریم خصوصی زندگی افراد و برخوردهای پلیسی با شهروندان (چه تحت عنوان مبارزه با منکرات و مفاسد و چه در قالب طرحهایی مانند جمعآوری ماهوارهها و مانند آن)
۴- اجباری بودن حجاب اسلامی برای بانوان و برخورد و بازداشت زنان و دختران تحت عنوان مبارزه با بدحجابی.
۵- غیرعادلانه و تبعیضآمیز بودن قوانین مربوط به زنان (قوانین مربوط به ارث، دیه، شهادت، ازدواج و طلاق، حضانت فرزندان و مانند آن)
۶- وجود قوانین جزایی غیرانسانی و غیرمتناسب با جرم انجام گرفته مانند اجرای احکام اعدام برای جرائم غیرجنایی و یا قطع عضو و شلاق و مانند آن.
نظر به اینکه حق اعتراض جزء حقوق اولیه شهروندی ماست، برآنیم تا برای نشان دادن اعتراض خود و تا زمان احقاق حقوق انسانی خویش، نوار زرد رنگی را به نشانه اعتراض و همدلی و همراهی با دیگر معترضین به بازوهای چپ خود ببندیم. بدیهی ست تمام کسانی که با موارد مطروحه در این منشور موافقت دارند میتوانند به نشانه اعتراض و در اعلام همبستگی با سایر معترضین به این حرکت نمادین بپیوندند.
این حرکت یک حرکت کاملا مردمیست و به هیچ حزب و گروه و فرقهای مرتبط نیست و ما معتقدیم که در شرایط فعلی تنها راهیست که بتوانیم خواستههای خود را که امکان طرح کردنش در پای صندوقهای رای وجود ندارد مطرح کنیم و اعتراض خود را از طریق مسالمتآمیز و به دور از هرگونه اغتشاش و بینظمی و خشونت به دستگاه حاکم و جهانیان نشان بدهیم تا شاید روزی همین اعتراضها زمینهساز استقرار دموکراسی در ایرانی شود که همواره در طول تاریخ مهد فرهنگ و تمدن و آزادیخواهی و عدالتطلبی بوده است.
عرق ملیم درد میکنه
من که خیلی اهل این بازیها نیستم. همینجوریش هم
بخاطر موس و کلیک روی دستم یه استخون گنده زده بیرون. چه برسه که بخوام جام جهانی هم برم…
راستی!!!
تو کلوب هم پیدات کردم آقا نیما. باهات ایجاد دوستی هم کردم!!!